بخشی از مقاله
مقدمه
موفقیت در دنیای رقابتی سازمانها، مستلزم وجود کارکنانی است که هم خودشان قابل اعتماد باشند و هم به یکدیگر اعتماد کنند. در واقع، اعتماد یکی از موضوعات مهم در رفتار و روابط انسانی است که احساس اعتماد کارکنان به مدیر، سازمان و سهامداران در زندگی سازمانی، رفتار سازمانی و روابط بین کارکنان و سازمان را تحت تاثیر قرار میدهد.]2[ ]1[ امروزه اندیشمندان، ویژگی هزاره سوم را خلقیت و تحول میدانند و در این راستا، سازمانها محیطهایی را فراهم خواهند کرد که مملو از اعتماد بین مدیران و کارکنان باشد .]3[
لذا اعتماد، کلید اصلی در روابط بین افراد است و سطح باالیی از اعتماد، موجب افزایش انگیزه کارکنان، کاهش غیبت و افزایش خلقیت سازمانی میشود. شایان ذکر است که اعتماد پایین بین مدیران و کارکنان موجب بدبینی، ترس، انحراف از اطلعات و پایین آمدن کیفیت تصمیمگیریهای سازمانی خواهد شد .]4[ لذا به منظور این که مدیران سازمانها بتوانند به خوبی به وظایف و فعالیتهای محوله خود بپردازند، بایستی کارکنان این احساس را داشته باشند که اعضای سازمان قابل اعتمادند و این اعتماد بین مدیریت و کارکنان بر کیفیت اقدامات مدیریتی تاثیر زیادی خواهد داشت. از این رو، افول اعتماد در سازمانها، از جمله مسائل مهمی است که موجب بیانگیزگی و بیتفاوتی کارکنان شده و مانع از رشد و پیشرفت استعدادهای سازمانی میشود .]6[ ]5[
در این راستا، یکی از رویکردهای کلیدی در توسعه و بهبود استعدادها و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه کارکنان، مربیگری است. مربیگری، افراد را تشویق میکند که به جای توجه به نقاط ضعف و کمبودهایی که دارند، بر نقاط قوت خود متمرکز شوند. مطالعات نشان داده است که تاکید بر نقاط قوت کارکنان موجب کاهش ترک خدمت، افزایش بهرهوری و بهبود رضایتمندی آنها در محیطهای کاری میشود. بر این اساس، مدیران با تاکید بر مربیگری، می توانند از توسعه و رشد کارکنان، اطمینان یابند که این امر سبب خلق فرصتهایی برای حداکثرسازی کارایی و اثربخشی سازمان میشود.
در واقع، مدیر به عنوان مربی به کارکنان کمک میکند تا باور کنند که میتوانند رفتارها و فعالیتهایی به مراتب اثربخشتر، کاراتر و نوآورتر نسبت به قبل، داشته باشند .]8[ ]7[ از این رو، مربیگری نوعی رابطه تعاملی است که به افراد در زمینه شناسایی، هدایت و تحقق اهداف شخصی و شغلی کمک نموده و علوه بر افزایش مهارتهای ارتباطی، حل مساله، کارگروهی و ارتقای توانمندیهای فردی، به توسعه شایستگیهای شغلی میانجامد.
لذا مربیگری، هنر تسهیل کردن اجرای فعالیتها، فرآیند یادگیری و پیشرفت فردی بوده و مکانیزم موثری به منظور توانا ساختن سازمان جهت مقابله با فشارهای رقابتی، برنامهریزی برای موفقیت و هدایت شود تا به افراد در تعیین اهداف یادگیریشان کمک نموده و آنها را تشویق ایجاد تغییر است .]10[ ]9نماید تا روشهای جدید رفتاری را در راستای اهداف شناسایی نمایند .]23[