بخشی از مقاله

-1مقدمه

با توجه به تحولات جهان اسلام، نزدیکی جوامع مسلمان به مثابه ضرورتی تعیین کننده در عرصه بین المللی احساس می شود؛ این در حالی است که قدرت نرم به مثابه چهره اي جدید ازاِعمال قدرت در سطح بین المللی مطرح می شود که با تأکید بر بنیان هاي ناملموس قدرت، بیانگر لزوم بکارگیري شیوه هایی مقبول و در عین حال، مشروع تر در جهت حصول به اهداف در حوزه سیاست خارجی است. در فضاي دوران پس از پیروزي انقلاب اسلامی، جمهوري اسلامی ایران می تواند با درنظر گرفتن اهداف ارزشی خود در خصوص سایر جوامع اسلامی از منابع قدرت نرم بهره گیري کند

امروزه افکار عمومی یکی از ارکان مهم در تصمیمگیري کشورها در حوزههاي گوناگون محسوب میشود. بنابراین، کشورها نمیتوانند همچون گذشته تنها بر تبادلات بین دولتی خود در قالب دیپلماسی سنتی تکیه کنند و براي اثرگذاري بیشتر، نیازمند برقراري ارتباط هدفمند با مخاطب عام و به ویژه نخبگان هستند. از این رو از روش و ابزارهاي گوناگونی در این رابطه بهره میبرند که یکی از مهمترین این ابزارها، استفاده از مولفههاي قدرت نرم در دستگاه سیاست خارجی کشورهاي مختلف است.

بر این اساس، تلاش عمده سیاستگذاران، ارتباط با مخاطب عام و نخبگان براي جهتدهی به افکار عمومی است. در این رابطه، قدرت نرم، منبع دیپلماسی فرهنگی تلقی میشود. با گسترش دیپلماسی فرهنگی، قدرت نرم یک کشور میتواند بهبود یافته و تقویت شود. در این راستا ایران نیز با توجه به پیشینه تمدنی، تاریخی، فرهنگی و مذهبی از منابع قدرت نرم مناسبی برخوردار است که در صورت توجه و برنامهریزي براي هدفمندکردن و بهرهبرداري از منابع بالقوه، میتواند یکی از کشورهاي موفق در کاربرد دیپلماسی فرهنگی در منطقه و جهان باشد. بنا به علل گوناگون و اختلافنظرهاي جغرافیایی، کشورهاي منطقه نیازمند همکاري در عرصههاي فرهنگی هستند.

ایران به دلیل پیام و ارزشهایی که بر آنها تأکید می کند، توانسته در جهان اسلام و امت اسلامی الگو و الهام بخش باشد و عمق استراتژیک ایجاد کند. حمایت توده هاي مردم و نفوذ قدرت نرم جمهوري اسلامی در جغرافیاي جهان اسلام، مصونیت دیگري را براي دفاع در مقابل قدرت نرم و سخت ایجاد کرده که غرب علیه این انقلاب اعمال می کند. بنابراین استفاده از قدرت نرم به منظور نشان دادن مشروعیت سیاست هاي انقلاب اسلامی را میتوان چهرهاي جدید از قدرت قلمداد کرد که، در برگیرنده مؤلفه هاي فرهنگی، ایدئولوژیک، سیاسی و فکري است.

ارزشهایی نظیر مردم سالاري دینی و کمکهاي بشر دوستانه به نهضتهاي رهایی بخش و ارتقاي توانمندي هاي علمی و فرهنگی کشور را می توان در زمره موارد اهتمام به قدرت نرم برشمرد. البته باید توجه داشت که قدرت نرم در فرآیند انقلاب اسلامی چیزي بیش از ترغیب و یا تهییج ملت ها بوده است، چرا که علاوه بر آن در بردارنده مفهوم توانایی جذب افراد نیز می باشد کهعموماً به موافقت و رضایت منجر می گردد

در این نوشته قصد داریم تا به بررسی میزان و چگونگی اثربخشی مولفههاي قدرت نرم ایران در منطقه نیز به منظور تعیین و افزایش گسترش اثربخشی این بعد از قدرت در کشورهاي منطقه و خاورمیانه پرداخته شود و به این سوال که؛ جمهوري اسلامی ایران چگونه میتواند با استفاده از منابع فرهنگی در قالب دیپلماسی فرهنگی بر کشورهاي منطقه، تاثیرگذار باشد؟ پاسخی تحلیلی داده شود.

-2منظومه مفهومی

-1-2 قدرت نرم

قدرت یکی از مباحث مهم در روابط بین الملل محسوب می شودو مفهومی ماهیتاً مجادله انگیز است؛ زیرا رابطه اي ذاتی و ماهوي میان دال و مدلول قدرت وجود ندارد و مفهوم قدرت، مصداق هاي خود را در گفتمان هاي مختلف می جوید

میشل فوکو در مباحث تبارشناسانه خود، سه چهره قدرت، » قدرت گفتمانی «، » قدرت دیسیپلینی«، » قدرت مشرف بر حیات « را مورد مطالعه قرارداد. از نظر فوکو، قدرت گفتمانی یا قدرت حاکم قدرتی است که به جاي آن که بر بدنها اعمال شود، بر روي زمین، بر دارایی هاي جامعه اعمال شده و مستقل از کنش و واکنش با پیکر جامعه که ملت را می سازد و هویت خود را با آن یکی می داند، تداوم می یابد. درمجموع، دوران مدرن، به ماهیت قدرت و چیستی آن که با دولت مرتبط بوده و نحوه تنظیم رابطه میان دولت یا جامعه مدنی یا چگونگی توزیع قدرت پرداخته می شود 

مهمترین تعریف از قدرت نرم توسط جوزف ناي، پژوهشگر برجسته آمریکایی، ارایه شده است. وي در 1990 در مقاله خویش در مجله سیاست خارجی در این خصوص نوشت: » قدرت نرم شیوهاي براي رسیدن به نتایج دلخواه بدون تهدید و تشویق آشکار و ملموس است. بر این پایه یک کشور حاکمیت میتواند به مقاصد موردنظر خود برسد.« چون کشورهاي دیگر ارزشهاي آن را میپذیرند و تحت تاثیر اندیشه و پیشرفت آن قرار میگیرند و در نتیجه خواهان پیروي از آن میشود در این مفهوم مهمترین مساله، تنظیم دستورالعلمی براي جذب دیگران است. بنابراین قدرت نرم کسب آنچه میخواهید از طریق جذب کردن است، نه از طریق اجبار و یا پاداش.. - Nye,2002,pp 60 - « در تعریف دیگر آمده است: »قدرت نرم به آن دسته از قابلیت ها و مابع یک کشور چون فرهنگ، آرمان یا ارزش هاي اخلاقی اطلاق می شود که به صورت غیرمستقیم بر منافع یا رفتارهاي دیگر کشورها اثر می گذارد.

از این رو، کسب اعتبار، وجهه بین المللی و نفوذ در افکار عمومی جهان یا به تعبیري دیگر، دست یابی به قدرت نرم از جمله اهداف مهم و در عین حال تصریح نشده دیپلماسی کشورها در نظام بین المللی است - علی پور، 1387، ص - 1، به دو دسته تقسیم می شود؛ قدرت نرم مبتنی بر اغوا، که قدرت شیطانی از آن براي فریب و تسلط بر توده ها استفاده می شود و قدرت نرم مبتنی بر ارشاد، که قدرت الهی از آن براي هدایت مردم بهره برداري می کنند. با توجه به این تقسیم بندي، قدرت نرم جمهوري اسلامی ایران از نوع قدرت نرم رشد محور، به معناي توانایی نفوذدر رفتار دیگان بدون تهدید و یا اغوا، عمدتاً بر پایه ارشاد محسوب می شود

-2-2 دیپلماسی فرهنگی

در ادبیات روابط بینالمللی و سیاست خارجی تعاریف مختلفی از دیپلماسی فرهنگی ارائه شده است که تعاریف ذیل در زمره گویاترین این تعاریفند. فرانک نینکوویچ، دیپلماسی فرهنگی را »تلاش براي ارتقاي سطح ارتباطات و تعامل میان ملل جهان با هدف طراحی و بنیاد نهادن تفاهمنامهها و توافقاتی براساس ارزشهاي مشترك میداند«، این در حالی است که بنا به تعریف گیفورد مالون، »دیپلماسی فرهنگی عبارت است از معماري یک بزرگراه دو طرفه، به منظور ایجاد کانالهایی براي معرفی تصویر واقعی و ارزشهاي یک ملت و در عین حال، تلاش براي دریافت درست تصاویر واقعی از سایر ملتها و فهم ارزشهاي آنها.« سرانجام، در تعریف میلتون کامینگز، »دیپلماسی فرهنگی عبارت است از مبادله ایدهها، اطلاعات، هنر، نحوه زندگی، نظام ارزشی، سنتها و اعتقادات به منظور دستیابی به مفاهیم مشترك و تقویت تفاهم متقابل میان ملتها و کشورها.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید