بخشی از مقاله
چکیده :
تمدنهایی که در طول تاریخ ظهور کردهاند، پس از مدتی شکوفایی یا رو به ضعف و انحطاط نهادهاند یا از بین رفتهاند. چنین واقعیتی این پرسش را مطرح میسازد که عوامل ضعف و انحطاط تمدنها چیست؟ این پژوهش، ریشههای شکلگیری انحطاط تمدن اسلامی را بر اساس دیدگاه »ابوالحسن ندوی «بررسی مینماید. مفروض این پژوهش این است که از نظر امام ندوی، سکولاریسم و انحراف از آموزههای اصیل اسلامی، باعث زوال انحطاط تمدن مسلمانان در دورههایی از تاریخ گردیده است. این پژوهش، با روشی »تحلیلی« و با استفاده از منابع کتابخانهای و اسنادی سعی در پاسخگویی به پرسش مهم علت انحطاط تمدن اسلامی است.
پیشگفتار:
تمدن، بر پایههایی استوار است در بستر آنها زاده شده و رشد میکند، از اینرو، میتوان گفت که در یک کلی اگر عوامل پیدایش تمدن دچار افول و زوال شود، تمدن نیز خواسته یا ناخواسته فرو خواهد ولی در عین حال، برخی عوامل از پارهای دیگر مهمتر و نقش آنها در احیاء و فروپاشی تمدن برجستهتر است؛ یکی از متفکران اسلامی که انحطاط تمدن اسلامی از دغدغههای فکریاش بوده و در این زمینه دست به تحقیق و پژوهش زده است، »ابوالحسن ندوی« است. کتاب معروف وی» ماذا خسروالعالم بانحطاط المسلمین «درپاسخگویی به سؤال مهم علل انحطاط تمدن اسلامی نگاشته شده است.
تعریف مفاهیم: -1تمدن
»تمدن« معانی مختلفی دارد؛اما اصلیترین معنایی که محققان بر آن اتفاقنظر دارند، شهرنشین شدن و اقامت در شهر است. بر همین پایه، این کلمه معادل واژهی »شهر آیینی« و بهمعنای »حسنشهرت« است. در ادبیات فارسی، تمدن بهمعنای همکاری افراد یک جامعه در امور اجتماعی- اقتصادی، دینی، سیاسی و ... است.
اما در زبان عربی تمدن معادل واژه »الحضاره« بهمعنای اقامت در شهر است و از ریشهی حَضَر بهمعنای شهر، قریه و روستاست و درمقابلِ بدویت و بادیه نشینی قرار دارد. اما در اصطلاح، تعریفهای متفاوتی و فراوانی برای تمدن مطرح شده است که به پارهای از آن اشاره میشود:
مجموعه ساختهها و اندوختههای معنوی و مادی جامعه انسانی، مجموعه اندوختهها و ساختههای معنوی و مادی در طول تاریخ انسان.
در دائرهالمعارف، تمدن را محصول تلاش جمعی بشر برای طی کردن مراحل تکامل اجتماعی و رسیدن به مرحله عالی آن یعنی زندگی شهری با بهرهگیری از خرد و دانش، توصیف نمودهاند.
-2 انحطاط:
واژه انحطاط از - حطط - و در لغت بهمعنای فروافتادن چیزی از بلندی است.
در فرهنگ و ادبیات فارسی ، با استفاده از فرهنگهای مختلف، معانی زیر را برای این واژه ارائه داده اند؛ انحطاط یعنی »پستی گراییدن«، دونشیب رفتن شتر به کشیدن مهار، فرود آمدن در منزل و ..... به بیان دیگر، منظور ما از انحطاط عبارت است از ؛توقف رشد مظاهر یک تمدن یا تخریب و ویرانی آن، یا کند شدن رشد آن یا برآورده نشدن وظاهر نشدن جلوه های یک تمدن آنگونه که لازمه آن تمدن و قابل انتظار از آن تمدن می باشد.
-3مروری بر زندگی و اوضاع سیاسی فرهنگی »ابوالحسن ندوی« -3-1زندگی نامه
سید ابوالحسن علی ندوی،درروز ششم محرم سال 1332 برابر با 1913 م در دهکده تکیه کمان واقع در هفتاد کیلومتری لکهنوی هندوستان در ولایت اتارپرداش شمالی،در خانواده ای مذهبی و دانش دوست دیده به جهان گشود.»ندوی«تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش لکهنو آغاز نمود و پس از اتمام دوره ی متوسطه در سال 1927 م وارد دانشگاه لکهنو شد
اوهمچنین در دانشگاه دیوبند از محضر »مولانا حسین احمد مدنی« کسب فیض نمود.وی در سال 1934 در بیست سالگی دردانشگاه»ندوه العلما «در لکهنو به تدریس پرداخت و در آنجا با رهبران و مصلحان عصر خود همچون»انور شاه کشمیری،محمد الیاس،مولانا زکریا«آشنا شد و از محضر آنان کسب فیض نمود.وی مدتی به دعوت دانشگاه اسلامی مدینه به عنوان استاد میهمان در آنجا مشغول تدریس گردید.»ندوی«سرانجام در 23 رمضان المبارک آخرین روز سال 1999م قبل از نماز جمعه،دار فانی را وداع گفت.
-3-2وضعیت سیاسی اجتماعی عصر »ابوالحسن ندوی« بعد از اینکه انگلیسیها در سال 1857 - مکاملاً - بر هند مسلط شدند، دانشمندان مسلمان برای نجات دین اقدام به تأسیس مراکز اسلامی و انجمنهای مستقل از دولت کردند. از جملهی این اقدامات، تأسیس دارالعلوم دیوبند در نزدیکی دهلی و انجمن ندوهالعلما سال 1312 - ه.ق - در شهر لکهنو بود.ابوالحس ندوی از تربیت یافتگان دارالعلوم وابسته به ندوه العلما و از استادان آن در رشته ادب و تفسیر سیاسی بود
مبارزه با استعمار و احیای قدرت و تمدن اسلامی از همان ابتدا در اندیشه و تفکر امام ندوی نمایان بود. وی علت سیطره کفار»انگلستان«بر اسلام»هندوستان«را دوری از سیره علمای اسلام و انحراف در آموزه های اصیل اسلامی و جدایی دین از سیاست و وجود حاکمانی فاسد در عرصه حکومت اسلامی می دانست و راه حل آن را عمل به دستورات اسلامی در عرصه حکومت داری و انتخاب حاکمانی در طراز دین اسلام می دانست.
-2عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی:
تمدن بر پایههایی استوار است که در بستر آنها زاده شده و رشد میکند؛ از اینرو، میتوان گفت در یک دید کلی اگر مسلمانان از فضا و موقعیتی که در اسلام در آن رشد و توسعه یافته است فاصله بگیرند، تمدن اسلامی خواسته یا ناخواسته فرو خواهد ریخت، ولی درعینحال، برخی عوامل از پارهای دیگر مهمتر و نقش آنها در انحطاط و ضعف تمدن برجستهتر است؛ افزون بر آنکه، گاه عوامل خارجی سبب نابودی یک تمدن می شود؛ از این رو، میتوان عوامل انحطاط تمدنها را در دو عامل اصلی و کلی - داخلی و خارجی - بررسی نمود.
ولی با توجه به اینکه این پژوهش، ریشههای شکلگیری انحطاط تمدن اسلامی را از نظر »ابوالحسن ندوی« بررسی مینماید و بدلیل اینکه تأکید امام ندوی بر عوامل داخلی در شکلگیری انحطاط تمدن نوین اسلامی این پژوهش به بررسی عوامل داخلی انحطاط تمدن نوین اسلامی از منظر امام ندوی میپردازد.باتوجه به اینکه »ندوی« با تاکید بر ابعاد تاریخی و تحلیلی تمدن نوین اسلامی،انحطاط را محصول سیاست دانسته ابتدابه طور مختصر به بررسی دیگاه نظریه سیاسی پیرامون انحطاط تمدن اسلامی می پردازیم.
-3نظریه سیاسی در مورد انحطاط تمدن اسلامی
تمدن اسلامی بر مبنای سیاسی، معیار توالی دولت ها و خاندان های حکومتی مهم ترین عامل در دوره بندی تاریخ و تمدن اسلامی از گذشته تاکنون بوده است؛زیرا دولت ها و خاندان های حکومت گر نقش اصلی را در خلق رویدادهای تاریخی و ساماندهی امور اجتماعی اقتصادی و فرهنگی تمدن اسلامی داشته اند