بخشی از مقاله
چکیده:
در طی دهه گذشته، سازمان ها به ارزش مدیریت دانش و یادگیری سازمانی پی برده اند و بر ساختارهای سازمانی تمرکز نموده اند که یادگیری را تسهیل نماید،اما تحقیقات اخیر نشان داده است که سازمانها علاوه بر یادگیری، فراموش کردن را نیز بطور موثری بایستی مدیریت کنند،ودر این میان مدیریت دانش به دنبال خلق فرایند هایی است که نه تنها به یادگیری و حفاظت از دانش مفید، بلکه برای عدم یادگیری و پرهیز از آنچه که مهم نیست هم به کار می آید .
فراموشی همانند یادگیری ساده نیست و ممکن است زیان آور یا سودمند باشد و در دو بعد هدفمند و غیر هدفمند قابل درک است .اما به گونه چشم گیری هم در بعد مثبت و هم در بعد منفی بر رقابت پذیری یک شرکت مؤثر خواهد بود.در این مقاله، پس از پرداختن به مفاهیمی چون دانش سازمانی و یادگیری سازمانی ، به فراموشی سازمانی، انواع و نقش آن درسازمان ها پرداخته شده و در پایان پس از ارایه تاثیر فراموش سازمانی برای رسیدن به مزیت رقابتی،نتیجه گیری ارایه شده است.
مقدمه:
در دهه های اخیر جامعه جهانی پا به دوره نوینی گذاشته است و عصر جدیدی بعنوان عصر اطلاعات به وقوع پیوسته است در این دوران نه تنها افزایش حجم اطلاعات یا فعالیت های مربوط به اطلاع رسانی بلکه تحولاتی که به تغییر جامعه متکی به کشاورزی به جامعه متکی بر صنعت و پس از ان به جامعه متکی بر اطلاعات مرتبط می باشد بارز است .فن اوری اطلاعاتی زندگی سازمان را با چالش های فراوانی روبرو ساخته است براستی که یادگیری سازمانی و دخیره دانش درون سازمانها و در نهایت مدیریت دانش لازمه رقابت پذیری در عصر اطلاعات است
در طی دهه های اخیر سازمانها بطور فزاینده ای به ارزش مدیریت دانش سازمانی پی برده اند در واقع روش هایی که سازمانها برای یادگیری و ذخیره دانش استفاده می کنند می تواند بعنوان ابزار قدرت مندی برای توصیف رفتار رقابتی سازمانها باشد اما موضوعی که باید به ان اشاره شود این است که سازمانها تنها نباید یادگیرنده باشد آنها همچنین فراموش می کنند و فراموشی سازمانی یک پدیده متداول و ضروری است اما فراموشی به سادگی یادگیری نمی باشد - de Holan et al,2004 - ، سازمانها، باید توان آن را داشته باشد تا از یک سو از فر اموشی دانش ضروری و مفید جلوگیری کند و از سوی دیگر بتواند دانش غیر مفید را به کنار نهد - فراموشی سازمانی -
بنابراین ضروری است همانطور که به مباحث یادگیری سازمانی پرداخته می شود در زمینه فراموشی سازمانی نیز در سازمانها پرداخته شود،زیرا فراموشی سازمانی پدیده ای مهم و حیاتی است که به خوبی درک نشده و همانند یادگیری ساده نیست و بر رقابت پذیری یک سازملان بسیار موثر است ،زیرا کسب و کار ها علاوه بر یادگیری نیازمند مدیریت فرایندهایی است که اطمینان حاصل کند از فراموش کردن آن نوع دانشی که باید کنار گذاشته شود و فراموش نکردن دانشی که باید نگهداشته شود.
به طور خلاصه مدیریتی فراموشی سازمانی به دو دلیل مهم و وظیفه ای حیاتی است:اول به دلیل از دست دادن دانش سازمانی میلیون ها دلار برای شرکت ها هزینه در بردارد، چرا که دانش از دست رفته به معنا از دست دادن توانایی ها و قابلیت ها بوده و در پی آن قابلیت رقابت پذیری سازمان را از بین می برد .هنگامی که یک سازمان خودش را در موقعیتی می بیند کهقبلاً دانشی داشته و دوباره قصد دارد به آن دست یابد، را به معنای اتلاف منابع و نوعی دوباره کاری است، در چنین شرایطی نه تنها زمان و پولی که صرف این دانش و مهارت ها شده از دست رفته است، بلکه هزینه فرصت را نیز به دنبال خواهد داشت.و دوما به دلیل اینکه یادگیری سازمانی اغلب به فرایندهای فراموشی سازمانی - فراموشی هدفمند - وابسته است .این به آن معنا است که شرکت هایی که در خود قصد ایجاد تغییر دارند، تنها نیاز به کسب توانایی های جدید نداشته بلکه اغلب باید دانش قدیمی که آنها را در گذشته محدود کرده است نیز فراموش کنند.
دانش سازمانی:
دانش، اغلب به عنوان سرمایه فکری یک شرکت نام گذاری می شود و بسیار حیاتی و مهم است.
فراتر از نام تجاری و دارایی های فیزیکی ، یک شرکت دانش را از سال ها تجربیات خود در مواردی مانند تولید، مهندسی و فروش به دست می آورد .دانش یک سازمان می تواند در ذهن افراد، گروه ها، و واحدهای آن ، جا گرفته باشد و بخش اصلی فرایندهای اجرایی،عر ف ها و قوانین و مقررات آن محسوب شود
محققان دانش به دو دسته قابل تقسیم است :دانش صریح و دانش ضمنی. دانش صریح، دانشی عینی است .یک نمونه از این نوع دانش را می توان در طراحی های فنی و اختراعات نام برد.
این نوع دانش در قالب کلمات و اعداد قابل بیان و به شکل داده، فرمول علمی، مشخصه ها، راهنما و کاتولوگ ها ظاهر شده و برای استفاده دیگران، قابلیت به اشتراک گذاشتن را دارد.این نوع دانش قابل انتقال است تا برای شرکت هایی که با یکدیگر همکاری می کنند دردسترس باشد .این نوع دانش قابل کدگذاری و ذخیره در پایگاه داده ای بوده تا به سادگی برای هر شخص در شرکت قابل دسترسی باشد .
نوع دیگری از دانش، دانش ضمنی است که به آسانی بیان نمی شود .این نوع دانش به شدت شخصی بوده و به سختی قابل فرموله کردن و به اشتراک گذاردن با دیگران است،بینش های ذهنی، شهود و حدس و گمان ها در این طبقه از دانش قرار می گیرند .اصل و منشأ این نوع دانش به طور عمیق ریشه در تجربیات، ایده ها، ارزش ها و احساسات فردی دارد.
دانش ضمنی نیز دو بعد دارد :یک بعد، بعد فنی است که دربرگیرنده مهارت های فردی غیررسمی یا هنرهاست و بعد دوم، بعد شناختی است که دربرگیرنده عقاید، ایده ها و ارزش ها، تصویر کلی و الگوهای ذهنی است.
اهمیت دانش در سازمان تا به آن حد است است که مهم ترین منبع یک شرکت بوده و از زمین، نیروی کار و سرمایه با ارزش تر و برخلاف دیگر دارایی های معمول ارزش آن کاهش پیدا نمی کند .دانش،75 درصد ارزش یک شرکت را دربردارد، دانش سازمانی همانند دانش فردی می تواند ضمنی یا صریح باشد