بخشی از مقاله
چکیده
به منظور تأکید بر نقش فرهنگ و اثرگذاری مثبت و مؤثر آن بر توسعه پایدار و بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی در فرایند توسعه پایدار و همچنین جلوگیری از اثرات منفی توسعه پایدار بر فرهنگ جوامع، تدوین سیاستگذاری فرهنگی در فرایند توسعه پایدار الزامی است. اما تاکنون در سیاستگذاریهای فرهنگی نسبت به آرمانهای توسعه پایدار که پایداری و همهجانبه بودن توسعه و نیز توجه به زیست بیدغدغه آیندگان است، واکنش مطلوبی نداشتهایم. از این رو، پژوهش حاضر درصدد است ضمن شناخت و تبیین روابط فرهنگ و توسعه پایدار، الزامات سیاستگذاری فرهنگی در توسعه پایدار را از دیدگاه صاحبنظران این حوزه شناسایی نماید.
پژوهش حاضر با رویکرد روششناختی کیفی انجام شده و روش پژوهش، تحلیل موضوعی است. دادهها با استفاده از مصاحبه عمیق و به شکل انفرادی گردآوری شده است. افراد مشارکتکننده، 14 نفر از صاحبنظران در زمستان سال 1395 بودند. نمونهگیری به روش هدفمند انجام گرفت و تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. تحلیل دادهها همزمان با جمعآوری اطلاعات با رویکرد تحلیل موضوعی انجام گرفت.
بر اساس اهداف پژوهش، دادهها در 2 مقوله کلی روابط و الزامات تحلیل و دستهبندی گردید. در مقوله روابط 3 موضوع اصلی یافت شد که عبارتاند از: رابطه در هم تنیدگی، رابطه اثرگذاری - اثرات توسعه پایدار بر فرهنگ - و رابطه اثرپذیری - اثرپذیری توسعه پایدار از فرهنگ - . مقوله الزامات نیز شامل 2 موضوع اصلی پیشنیازها و مقدمات تدوین سیاستگذاری فرهنگی و محتوای سیاستگذاری فرهنگی با 26 زیر موضوع است. توجه به روابط فرهنگ و توسعه پایدار و رعایت الزامات بهدست آمده در پژوهش حاضر، منجر به تدوین سیاستگذاری میشود که از مسیر فرهنگی، توسعه پایدار را ایجاد و تقویت خواهد کرد.
این سیاستگذاریهای فرهنگی، نتایجی در سطح ملی و بینالمللی به همراه خواهد داشت. در سطح ملی با شکلگیری قدرت فرهنگی، کاهش آسیبهای اجتماعی، حفظ و گسترش هویت فرهنگی، تجارت فرهنگی، کسب ثروت و تسهیل و نهادینه کردن مشارکت شهروندان را محقق خواهد کرد و نیز به علت تولید و گسترش حجم وسیعی از فرآوردههای فرهنگی و هنری در جامعه، زمینه زیست صلحجویانه مسالمتآمیز را که سرشار از امید و نشاط برای شهروندان است، فراهم مینماید. در بعد بینالمللی هم علاوه بر تجارت فرهنگی با تبادل و تعامل فرهنگی، ضمن تقلیل تنازعات جهانی زمینه ارتقاء و نفوذ معنوی و فرهنگی در عرصه جهانی را برای کشور فراهم میکند.
مقدمه
پیش از دهه 80 میلادی، اندیشمندان و برنامهریزان توسعه، بیشتر بر بعد اقتصادی توسعه تأکید میکردند که نتیجه آن توسعهنیافتگی، تشدید فاصله طبقاتی، ناپایداری توسعه و تخریب محیط زیست و ... بود. از آن زمان به بعد توسعه پایدار نزد اندیشمندان جایگاهی ویژه یافت. این نوع توسعه دارای ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، محیطی، فرهنگی و سیاسی است که در ارتباط با هم فرآیند توسعه را شکل میدهند - حقیقی، . - 76 :1388 پایداری به عنوان وجه وصفی توسعه، وضعیتی است که در آن مطلوب بودن و امکانات موجود در طول زمان کاهش پیدا نمیکند .
پایداری بر حمایت یا دوام بلند دلالت میکند - زاهدی و نجفی، . - 47 :1385 توسعه پایدار تنظیم و ساماندهی تعامل انسان و محیط و تعامل انسان و انسان را در بر میگیرد. سه عامل مهمی که به رواج تفکر توسعه پایدار کمک کردهاند، عبارتاند از: - 1 نتایج بد کارکردی اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری که خود برای مقابله با بحران اقتصاد جهانی در دهه 1980 تدوین شده است؛ - 2 افزایش بی امان و وقفهناپذیر فقر و گرسنگی و نابرابری در جهان؛ و - 3 تخریب نگرانکننده محیط زیست و منابع طبیعی در نتیجه کاربرد فناوریها - زاهدی مازندرانی، . - 245 :1377 توسعه پایدار یک ایده و اصطلاح بسیار گسترده است که معانی متفاوت و بسیاری دارد.
مفهوم توسعه پایدار، یک نوع تلاش برای ترکیب مفاهیم در حال رشد حوزهای از موضوعات محیطی با موضوعات اجتماعی-اقتصادی میباشد - گرجی مهلبانی، . - 92 :1389 توسعه پایدار علاوه بر تأمین نیازهای نسل کنونی، تأمین نیازها و احتیاجات نسل آینده را نیز در نظر دارد. امروزه فرهنگ، در کنار ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی توسعه پایدار، به عنوان بعد چهارم پایداری و حتی بعد مرکزی توسعه پایدار، مورد توجه ویژهای قرار گرفته است.
طبق اظهار یونسکو، فرهنگ در سطح جهان به عنوان یک توانمندساز و کمککننده به توسعه پایدار محسوب میشود - یونسکو 1، . - 2016 در طول دهه گذشته، آمارها، شاخصها و دادهها در بخش فرهنگی و همچنین فعالیتهای عملیاتی تأکید میورزند که فرهنگ میتواند راننده قدرتمندی با تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و زیست-محیطی گسترده برای توسعه باشد.
مشارکت بخش فرهنگی به ویژه در اقتصاد و کاهش فقر است. میراث فرهنگی، صنایع فرهنگی و خلاق، گردشگری فرهنگی پایدار و زیرساختهای فرهنگی میتوانند به عنوان ابزاری استراتژیک برای تولید درآمد به ویژه در کشورهای در حال توسعهای خدمت کنند که میراث فرهنگی اغلب غنی و نیروی کار قابل توجهی دارند. صنایع فرهنگی و خلاق و گردشگری به یکی از سریعترین بخشهای در حال رشد در اقتصاد جهانی تبدیل شدهاند.
توسعه فرهنگمحور، همچنین شامل طیف وسیعی از مزایای غیر کسب درآمد، مانند شمول اجتماعی بیشتر، انعطافپذیری، نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی برای افراد و جوامع و استفاده از منابع محلی، مهارتها و دانش است. احترام و حمایت از عبارات فرهنگی به تقویت سرمایه اجتماعی یک جامعه کمک میکند و اعتماد به نهادهای عمومی را پرورش میدهد. عوامل فرهنگی نیز سبک زندگی، رفتار فردی، الگوهای مصرف، ارزشهای مربوط به حفاظت از محیط زیست و تعامل ما با محیط زیست طبیعی را تحت تاثیر قرار میدهد.
سیستمهای دانش بومی و محلی و شیوههای مدیریت زیست-محیطی، بینش و ابزار ارزشمندی برای مقابله با چالشهای زیست-محیطی، جلوگیری از دست رفتن تنوع زیستی، کاهش فرسایش زمین و کاهش اثرات تغییرات آب و هوایی فراهم میکند - یونسکو، . - 2012 امروزه مشخص شده است که مبنای هر نوع توسعه، توسعه فرهنگی است؛ از اینرو، دولتها باید در راستای رسیدن به توسعه همهجانبه، سعی در تغییر نگرش خویش به انسان، به صورت موجودی فرهنگی داشته باشند - صالحنیا، دهنوی و حقنژاد، . - 66 :1389 عوامل فرهنگی نقش ارزندهای در توسعه پایدار دارد.
هویت فرهنگی و برخورداری از فرهنگی بالنده و پیشرو از عوامل ضروری و اساسی برای توسعه پایدار است - حقیقی، . - 76 :1388به منظور تأکید بر نقش فرهنگ و اثرگذاری مثبت و مؤثر آن بر توسعه پایدار و بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی در فرایند توسعه پایدار و همچنین جلوگیری از اثرات منفی توسعه پایدار بر فرهنگ جوامع، تدوین سیاستگذاری فرهنگی در فرایند توسعه پایدار الزامی است.