بخشی از مقاله
چکیده
خداوند براي شناساندن خود و هدایت انسان از او پیمانی گرفت. احتیاج عاشق - انسان - و اشتیاق معشوق - خداوند - باعث شد تاانسان در مقابل نداي الست بربکم بلی را بر زبان براند. او در مسیر هدایت خداوندي قرار گرفت ودر این راه با مشکلاتی مواجه شداما با وجود مشکلات وادي سلوك به مغفرت خداوندي چشم امید داشت ومیثاق ذر را یک پیمانی می دانست که باید آنرا با جان ودل پذیرا باشد.آیا انسان با طوع ورغبت میثاق راپذیرفت ویا اینکه سرنوشت خداوندي اورا مجبور به قبول این میثاق کرد؟دراین مقاله تأثیریکی از آیات قران معروف به آیه ي میثاق درشعر سنایی وحافظ مورد بررسی قرار می گیرد وبه دیدگاههاي این دوشاعر پردخته می شود.هدف اصلی این تحقیق این است که بتوان یک نظر کلی وشامل از اندیشه هاي این دو شاعر را ارایه داد واین مطلب را بیان کرد که آیا این دو میثاق الست را با طوع رغبت قبول دارند ویا اینکه هردو شاعرطبق مشرب فکري زمان خود آن را به چالش کشیده اند تقسیم بندي میثاق الست به مفاهیم:فطرت،عشق، بلا،امانت وتجلی از مطالب اصلی این مقاله می باشد.
واژگان کلیدي: الست، بلی، عشق، حافظ و سنایی.
مقدمه:
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست - حافظ، - 35:1385
میثاق اول یا میثاق ذر پیمانی است که خداوند در عهد الست از بنی آدم بر وحدانیت خود گرفته است . در این میثاق خداوند تمام ذریه بنی آدم از گذشته تا حال و آینده را از پشت حضرت آدم علیه السلام خارج کرده و پیمان بندگی و اطاعت کردن از خود را بر آن ها عرضه کرده است . آن گونه که در آیه ي 172 سورة اعراف آمده است ، همگی بلی را بر زبان رانده اند و خداوند خود را بر این بلی شاهد می داند »:واذأخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم وأشهدهم علی أنفسهم ألست بربکم قالو بلی شهدنا یوم ألقیامه أن یقولو أنا کنا عن هذا غافلین - «اعراف: - 172اي رسول خدا به یاد آور آن هنگامی که خداي تو از پشت فرزندان آدم ذریه ي آن ها را برگرفت و آن ها را برخود گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم ؟ همه گفتند : بلی ما شاهد بودیم که مبادا روز قیامت بگویند که از این پیمان بی خبر بودیم.
در این مورد از پیامبر حدیثی روایت شده است که خداوند در روز عرفه نسل بنی آدم را ازصلب حضرت آدم خارج کرد و سپس آن ها را در یک جا جمع آوري کرد و به آن ها گفت : » آیا من پروردگار شما نیستم ؟ همگی لفظ بلی را بر زبان راندند بعد از این خداوند روزي آن ها را بر عهده گرفت و به صلب حضرت آدم برگرداند - « میبدي ، : 1361 ج. - 785-3این پیمان را مفسرین پیمان دوستی دانسته اند که در ازل - زمان بی آغاز - بین انسان و خداوند برقرار شده و سنگ بناي عبودیت انسان براي خدا در این زمان نهاده شده است : »از روي فهم بر لسان حقیقت این آیت رمزي دیگر دارد و ذوقی دیگر، اشارت است به برایت احوال دوستان ، و بستن پیمان و عهد دوستی با ایشان روز اول در عهد ازل که حق بود حاضر و حقیقت حاصل - « میبدي، 1361 :ج - 793 - 3
در ضرورت پذیرفتن این پیمان، باید انسان را مانند گمگشته اي تصور کرد که در شب هاي سیاه گمراهی براي یافتن گوهر مقصود ناگهان کوکب هدایتی بر او پیمان الست را عرضه کرد و او چون جهول بود با طوع و رغبت فریاد بلی را بر زبان راند، سر بر خط عاشقی نهاد، بلا و غم را به جان خرید، از جفا پرهیز نکرد و مشهور خوبان و رندان شد . خداوند بنیاد دوستی خود را با انسان در این پیمان برقرار کرد و انسان هم چون از مشتاقان درگاه احدیت بود بندگی را به جان و دل خرید و با این اینکه بلی را گفت اما از سرنوشتی که در انتظار او بود هیچ خبر نداشت به تعبیر قرآن او ظلوم و جهول بود، چون بار امانتی که کوه و زمین و آسمان از پذیرفتن آن سرباز زدند را به گردن گرفت .
»انا عرضنا ألآمانه علی ألسموات و ألآرض و ألجبال فأبین أن یحملنها فحملها ألانسان انه کان ظلوما جهولا - «احزاب: - 52 هدف این پژوهش پاسخ به این سئوال است که چرا انسان با طوع و رغبت بلی را بر زبان راند وآیا این همان امانتی نیست که دیگران از پذیرفتن آن سرباز زدندواو پذیرفت ؟این مقاله درپی آن است که انعکاس این مطلب را در غزلیات سنایی و حافظ بجوید و نظر کلی این دو شاعر در مورد عهد الست و پذیرفتن امانت الهی را بیان کند.
نه فرعونی شودآن کس که بند عهد بگشاید نه قارونی شود آن کس که دل درز سیم و زر بندد - شفیعی کدکنی، - 36:1377
فطرت:
چون خداي تعالی آدم را آفرید وي را گفت : » من ربک ؟ « آدم گفت تو یا رب .خدا گفت : عهدي از تو می گیرم. آدم گفت فرمان تراست. آنگه خداي تعالی دیگر فرزندان را از پشت وي بیرون گرفت و عهد بر ایشان گرفت چون عهد در گرفتند ، فرمود ایشان را که سجود کنید . آن گروه که نیکبختان بودند به یک بار خداي را سجود کردند وآن گروه که کافران وبدبختان بودند بر پاي بماندند. - عتیق نیشابوري،. - 826:1381سعدا در این روز با شنیدن سماع بلی با رغبت نداي الست بربکم را آري گفتند و این اولین و زیباترین و دلنوازترین آهنگی بود که بر دل و روح ایشان فرود می آمد : » جنید را پرسیدند که چون است که مردم آرمیده بود ، چون سماع بشنود حرکت اندر وي پدید آید، گفت : آنگه که خداوند تعالی فرزند آدم را از پشت آدم علیه السلام بیرون آورد بر مثال ذره بایشان خطاب کرد و گفت »: الست بربکم « خوشی سماع کلام خداوند تعالی بر ارواح ایشان ریخت چون سماع شنوند از آن یاد کنند ، روح به حرکت در آید - «قشیري، - 600 : 1383
مطابق آیه الست خداوند خبر می دهد که نسل بنی آدم را از پشت حضرت آدم خارج کرد و از آن ها این پیمان را گرفت که او پروردگار و صاحب آن هاست و فطرت خود را در آن ها به ودیعه نهاد. مطابق آیه اي از قرآن که فرمودند »:فطرت أالله التی فطر ألناس علیها ولا تبدیل لخلق أالله« در پیمان الست مطابق احادیث و روایات سعداو اشقیا مشخص گشته اند و خداوند در این روز بهشت وجهنم را در میان بندگان خود تقسیم کرده است : » خداوند آدم را آفرید، سپس پشت او را با دست راستش مالش داد ، تمام نسل او را از صلبش خارج کرد و فرمود: »هؤلاء فی الجنه ولا ابالی وهؤلاء فی النار ولا ابالی.