بخشی از مقاله
چکیده
موضوع »امنیت اقتصادي زنان« از اصلیترین موضوعات تأثیرگذار بر جنبههاي مختلف زندگی زنان بوده و مکاتب فکري مختلف الهی و غیرالهی به موضعگیري در رابطه با آن پرداختهاند. این تحقیق به مطالعه تطبیقی دو رویکرد مکتب فکري اسلام و فمینیسم در رابطه با بعد اقتصادي زندگی زنان پرداخته است و با بیان علل کارآمدي رویکرد اسلام و علل ناکارآمدي رویکرد فمینیسم، تنها راه تأمین امنیت اقتصادي زنان در ایران را، بهرهگیري از نظام فکري اسلامی معرفی میکند.
واژههاي کلیدي: امنیت اقتصادي، زنان، اسلام، فمینیسم، راهبرد، نظام راهکارها
.1 مقدمه
امنیت به مفهوم کلی آزادي و رهایی از ترس و خطر و احساس ایمنی از هرگونه تهدید بهعنوان بستر کسب آسایش و آرامش جسمی و روحی، همواره از اصلیترین نیازهاي اساسی بشر محسوب شده - محبوبیمنش، - 1381 و لذا هر مکتب فکري الهی و غیرالهی که داعیه داشتن الگوي حکومتی و جامعهسازي داشته باشد، ناگزیر از ارائه نظام راهکارهایی در غالب قوانین، ساختارها و مهندسی فرهنگی جامعه براي تأمین امنیت در تمام ابعاد و سطوح خواهد بود.در این میان امنیت اقتصادي و مالی زنان و اثرگذاري آن بر سایر ابعاد و شئون فردي، خانوادگی و اجتماعی زندگی آنان یکی از مهمترین مسائل مربوط به حوزة زنان بوده و تمام جوامع با بهرهگیري از الگوهاي برگرفته از مکاتب فکري متفاوت بهدنبال راهکارهایی براي حل کارآمد آن هستند.
از آنجا که راهبردها و نظام راهکارهاي ارائهشده توسط هر مکتب فکري و نتایج آن در عمل، مهمترین معیار سنجش کارآمدي یک مکتب فکري محسوب میشود؛ لذا در این نوشتار سعی شده است که با بررسی تطبیقی میان مبانی، اهداف، راهبردها و نظام راهکارهاي فمینیسم بهعنوان یک مکتب فکري ساخته بشر و دین مبین اسلام بهعنوان مکتب فکري الهی به مقایسه کارآمدي هر یک در موضوع تأمین امنیت اقتصادي زنان پرداخته و سپس با توجه به آسیبشناسی وضعیت امنیت اقتصادي زنان در کشور، راهکارهایی در جهت نیل به الگویی مناسب در این زمینه ارائه شود.
.2 ضرورت توجه به امنیت اقتصادي زنان
بهدلیل پیچیدگی جوامع کنونی و افزایش گسترة نیازهاي مالی، دغدغه رفع این نیازها بیش از گذشته ذهن انسانها را به خود مشغول نموده است؛ بهگونهاي که در صورت عدم رفع آن بر سایر ابعاد امنیت، همچون امنیت روانی، اخلاقی، عاطفی و ...در زندگی او اثر گذاشته و درنتیجه کسب آسایش و آرامش را، که اصلیترین نیاز افراد در زندگی میباشد، مورد آسیب قرار خواهد داد.
امنیت اقتصادي را میتوان به دو معنا بهکار برد:
الف - امنیت اقتصادي به معناي آرامش و امنیت روانی فرد از وجود پشتوانهاي اقتصادي 1 در جهت رفع دغدغه نیازهاي مالی.
ب - امنیت اقتصادي به معناي وجود قوانین و ساختارهایی در اجتماع است که ضمن بهرسمیتشناختن استقلال مالی فرد بتواند از هرگونه مالکیت دارایی، ثروت و یا منافع اقتصادي او صیانت کرده و محیط امنی را براي فعالیت اقتصادي او در اجتماع فراهم آورد.
که البته در این متن تأکید بر امنیت اقتصادي زنان در معناي اول خواهد بود. با توجه به این معنا، امنیت اقتصادي را میتوان به دو جزء امنیت کوتاهمدت - که در رابطه با نیازهاي روزمرة فرد مطرح میشود - و امنیت بلندمدت - که در رابطه با دورنمایی است که فرد از آیندة وضعیت اقتصادي خود ترسیم میکند - تقسیم نمود. هرگونه نقصی در تأمین هر یک از اجزاي امنیت اقتصادي در زندگی زنان سبب خواهد شد که زنان احساس امنیت براي تأمین نیازهاي اقتصادي خود را از دست داده و خود بهدنبال راهی در جهت تأمین آن بهواسطه کسب شغلی صرفاً درآمدزا باشند که خود تبعات گستردهاي در سایر ابعاد و شئون زندگی آنها و درنتیجه کارکرد خانواده و اجتماع خواهد داشت که از مهمترین آثار آن کمرنگشدن جایگاه متکبرانه1 زن در مقابل مردان در جامعه، بهدلیل وجود نیاز مالی و لذا به مخاطرهافتادن امنیت اخلاقی زنان در جامعه در کنار عدم فرصت و امکان رشد علمی و معرفتی مناسب براي آنان خواهد بود.
.3 بررسی مکتب فکري فمینیسم
.1-3 اصول حاکم بر نظام فکري فمینیسم
فمینیسم بهعنوان یک مکتب فکري بشري که ریشه در بنیانهاي فکري و فلسفی عصر روشنگري دارد، مبتنی بر اصول متعددي چون اومانیسم، سکولاریسم، نسبیتگرایی اخلاقی، فردگرایی، لیبرالیسم و برابري است - چراغی کوتیانی، . - 1389با وجود اثرگذاري هر یک از این اصول بر نظام راهکارهاي برآمده از مکتب فمینیسم، لیکن دو اصل »فردگرایی« و اصل »برابري و تساوي مطلق زن و مرد« به معناي رد هرگونه تفاوت تکوینی میان زن و مرد، در کنار هدف غایی این مکتب مبنی بر»کسب برابري مطلق میان زن و مرد«، روح کلی حاکم بر مکتب فکري فمینیسم را شکل خواهند داد.