بخشی از مقاله
چکیده
در پژوهش حاضر ضمن تعریف فن آوری آموزشی با عنوان به کار گیری مجموعه ای از طرح و برنامه و ابزار که بتواند امر آ موزش را تسهیل سازد ، در خصوص نقشی که فن آ ور ی جدید می تواند در جامعه داشته باشد بحث گردیده است . در این پژوهش توصیفی - تحلیلی سعی شده ضمن طرح سوالاتی همچون، فن آوری اطلاعات و ارتباطات چه نقشی در یاد گیری دانش آموزان دارد ؟
سواد فناوری چیست ؟ و معلمان ، مدارس و جامعه چگونه با آن آ شنا می شوند ؟ فناوری اطلاعات و ارتباطات ict,it چیست ؟ و نقش آن در فرآیند یادگیری دانش آموزان چیست؟ ،به بررسی موشکافانه پاسخ های حاصل از این پرسشها بپردازیم. چرا که براساس بررسی های صورت گرفته مشخص شد با توجه به تحولات چند دهه اخیر در صنعت تکنولوژی ، نظام آموزشی کشورها نیز در جهت استفاده از این تحولات در جهت بهبود کمی و کیفی فرآیند یاددهی - یادگیری سوق یافته اند.
-1 مقدمه
ما در برهه ای از زمان زندگی می کنیم که نظاره گر پیشرفت علم ، هنر و تکنولوژی به صورت ثانیه ای می باشیم .تفاوت دنیای امروز با دنیای دیروز ، صنعت و تکنولوژی و فن آ وری امروز با گذشته و انسان امروزی با انسان های زمان گذشته از زمین تا آ سمان است . با حضور رسانه های ارتباطی - صدا و سیما و ... - دیگر، کودکان و فرزندان ما آن کودکان گذشته نیستند قطعا از یک آمادگی جسمی و روحی آ ماده تری وارد عرصه ی تعلیم و تعلم می شوند . پس آ یا می شود نگاه ما همان نگاه سی سال گذشته باشد ؟ چرا اینقدر دور می رو یم نمی شود نگاه ما همان نگاه چند سال گذشته با شد .
متاسفانه همکار عزیزی با تن خسته و روحی آ زرده شکایت دارد که دانش آ موزان من به درسم توجهی نشان نمی دهند ، علاقه ای به فرا گیری در سم ندارند . چرا و چر ا و چرا ..؟ آ یا می شود با همان ابزار ، شیوه و روش کلاس داری سنتی بیست سال گذشته امروز همان کار آ مدی را داشته باشد ؟ مسلما چنین نیست و انتظاری بس عبث و بیهوده است . می شود فقط با شیوه معلم محور ی سنتی صرف کلاسی را اداره کرد اما آ یا انتظارات ما پس از سپری شدن تدریس بر آ ورده می شود ؟ مشکل چیست ؟
ایراد کار کجاست ؟ پر واضح است که اگر فرا گیران همان فرا گیران گذشته نباشند ، شیوه تدریس هم نمی تواند همان شیوه تدریس گذشته باشد ، اگر بخواهد از کار آ مدی بالایی برخور دار باشد پس باید بیاییم با شیو های جدید فرایند تدریس و با ابزا ر جدید - فن آ وری روز - وارد کلاس شویم و باید بدانیم که داشتن آ گاهی و سواد فن آ وری و ورود فن آ وری جدید به کلاس درس نه تنها مشکلی و مانعی برای معلم ایجاد نمی کند بلکه در سهولت بخشیدن به فرایند آ موزش و یاددهی و یادگیری بسیار موثر است . پس همکاران گرامی بیاییم تا با فن آ وری جدید و شیوه های نوین فرایند یاددهی و یادگیری شیوه ی کار آ مدی را انتخاب کنیم تا بدینوسیله نگذاریم تا گرد خستگی و یاس و نومیدی بر روح گل و با طراوت ماو فراگیران عزیز بنشیند .
-2 مفهوم آموزش:
تعلیم یا آموزش، به یاد دادن موضوعها و مهارتهای خاص به دانشآموزان و دانشجویا ن گفته میشود، مانند آموزش ریاضی، فیزیک، و تربیت یا پرورش، به آموزشهای دینی و اخلاقی و انسان بارآوردن دانشآموزان و دانشجویان؛ ولی در روانشناسی اعتقاد بر این است که هر عملی که از انسان سر میزند به کل وجودش مربوط است و هر گونه تفکیک و جدایی در رفتار انسان، یک امر ذهنی یا تصوری است که با وجود واقعی انسان همخوانی ندارد.
-3 مفهوم فناوری و فناوری اطلاعات:
امروزه اگر به سراغ اغلب مدیران کشور بروید و معنای »فناوری« را طلب کنید، پاسخ آنان شاید در این جمله ها خلاصه شود: »ما یا تجهیزات مورد نیاز را خود می سازیم و یا می خریم؛ در صورت اول، دارنده فناوری در این زمینه هستیم و در صورت اول، دارنده فناوری در این زمینه هستیم و در صورت دوم با خرید تجهیزات لازم، انتقال فناوری کرده ایم. آری تصور عمومی جامعه صنعتی و علمی ما از فناوری، چیزی جزماشین آلات نیست. ولی آیا به راستی این گونه است؟ اگر سری به کتب مدیریت فناوری ، جامعه شناسی و فلسفه فناوری و سیاست گذاری فناوری بزنید و فهرست آن ها را مشاهده نمایید، با دیدن عناوین مطرح شده، سؤالات زیر از ذهن شما خواهد گذشت :
_آیا فناوری، تعریف دقیقی دارد؟
_چه تفاوتی بین علم، فناوری و صنعت وجود دارد؟
_اختراع و نوآوری به چه معنا است و تفاوت آن ها چیست؟
_چرخه عمر فناوری به چه معناست؟ مگر فناوری هم عمر دارد؟
_مدیریت فناوری یعنی چه ؟
_روش های کسب فناوری چیست؟
_انتقال فناوری به چه معناست؟ آیا تنها و اغلب به معنی خرید ماشین آلات است؟
_شبکه فناوری یعنی چه و اجزای این شبکه کدام است؟
_استاندارد چه تأثیری بر توسعه فناوری دارد؟
_آیا توسعه فناوری باعث توسعه سرمایه داری و بی عدالتی و یا گسترش مفاسد اخلاقی خواهد شد؟ پاسخگویی به تمامی مسائل فوق از عهده جزوه ای مانند جزوه حاضر برنمی آید. افزون بر این باید ببینیم که پاسخگویی به چنین سؤالاتی ، تا چه حد می تواند مفید باشد . مثالی از اهمیت آشنایی با مفاهیم فناوری با یک مثال می توان نشان داد که مباحث مفهومی تا چه حد در جامعه مورد بی توجهی قرار گرفته است و این مسأله چه اندازه روی تصمیم گیری ها تأثیر می گذارد.
بنابراین به یک اختراع یا ایده جدید در آزمایشگاه نوآوری نمی گویند، بلکه نوآوری باید اقتصادی و معنی دار برای صنعت باشد. به طور کلی در بحث فناوری، باید از مرز اختراع عبور کرد و به دنبال ورود به بازارهای واقعی - به خصوص بازارهای جهانی - بود؛ به همین سبب عوامل بسیاری در توسعه فناوری دخیل هستند این عوامل اغلب اقتصادی، مدیریتی، حقوقی و غیره را شامل می شوند. لذا نباید به فکر توسعه شاخص های علمی بود. »توسعه علم« به معنی این که تحقیقات علمی انجام شود و - - paperهایی تولید شود، گامی بسیار کوچک در توسعه فناوری است.
متأسفانه این بحث که تصور می شود بین »توسعه علم« و »توسعه فناوری« ، رابطه خطی وجود دارد و می گویند »علم امروز فناوری فرداست« ، نادرست است و در ادبیات مدیریت فناوری مردود اعلام شده است. البته باید به بحث فوق، بحث اهمیت خود فناوری را هم افزود . اهمیت خود فناوری، یعنی اگر در توسعه فناوری ناموفق شوید، چه بحران هایی برای کشور پیش خواهد آمد؟
چه ضایعات اقتصادی به کشور وارد خواهد شد؟ صادرات غیرنفتی کشور چه رقمی خواهد داشت و پیامد آن در بحث اشتغال و غیره چه خواهد آمد؟ به خصوص از بعد بین المللی و از بعد اثبات کارآمدی نظام چه مسائلی در پی خواهد داشت؟ غرور ملی چه وضعی پیدا خواهد کرد؟ اگر پاسخ به سؤالات فوق نشان داد که »فناوری« عاملی کلیدی در تحولات و جایگاه کشور است، آن گاه اهمیت آشنایی هنرمندان و صاحبان رسانه به مفاهیم فناوری بیش از پیش آشکار خواهد شد.
-4 تعریف »فناوری« و رابطه آن با »علم« ، »صنعت« و »طبیعت«
سه تعریفی که از فناوری موجود است و به نظر می رسد از بقیه رایج تر باشند، عبارتند از: »عامل تبدیل منابع به کالا و خدمات«، »کاربرد علم در عمل« و »مجموعه سخت افزار و نرم افزار - نرم افزارهای مختلف شامل انسان افزار - « روی این تعاریف بحث های فراوانی وجود دارد. برای مثال تعاریفی که فناوری را »کاربرد علم« مطرح می کنند، می توانند انحراف زا باشند؛ چرا که مفهوم و هدف علم و دانش، توسعه شناخت بشر است. اما هدف فناوری تسلط بر طبیعت و توسعه توانایی های بشر است.
گاه مشاهده می شود که توسعه فناوری بر سعی و خطا استواربوده است نه بر فرمول های علمی - فرمول ها و دلایل علمی آن مدتها بعد شناخته شده است. البته بحث تمایز مفهومی فناوری از علم، یک بحث صرف فلسفی نیست؛ بلکه در سیاست گذاری کلان کشورها بسیار اهمیت دارد . مثلاً در انگلستان حدود سال یک هزار و نهصد و چهل و پنج ، بحث سیاستگذاری علم و فناوری مطرح شد. اوایل می پنداشتند عامل اصلی در سیاست گذاری فناوری، سیاست گذاری علمی است. یعنی دولت باید با حمایت از تحقیقات و آموزش که در راستای توسعه علمی است، به توسعه فناوری کمک کند . اما بعد متوجه شدند که عوامل بسیار دیگری در توسعه فناوری تعیین کننده هستند که دولت ها باید تلاش خود را صرف آن ها کنند.
این عوامل اغلب ماهیت مدیریتی، اطلاعاتی ،حقوقی ، اقتصادی و غیره دارند و به » سرعت انتشار فناوری« و » استفاده سریع تجاری از فناوری« کمک می کنند. این بحث نشان می دهد که اگر تعریف فناوری با تعریف علم مخلوط شود، تا چه حد در سیاست گذاری های کشور به بیراهه خواهیم رفت. این تصور که علم و فناوری در دهه های اخیر و در حوزه های نوین به یک دیگر نزدیک تر شده اند، نیز به معنی نزدیک شدن فاصله زمانی و ساختارهای آن دو است، و به معنی مخلوط شدن مفهوم » علم « و »فناوری« نیست.
شبیه همین بحث ها که در مورد تمایز مفهوم »فناوری« از »علم« بیان شد و تا این حد مشکل ساز بوده است را می توان در مورد تمایز »فناوری« از »صنعت« نیز مطرح کرد. »صنعت« مجموعه نظام یافته ای است که در آن تولید کالا و خدمات اتفاق می افتد. با این معنی امروزه صنعت خودروی وسیعی در کشور وجود دارد . تعریف »صنعت خودرو « این نیست که موتور خودرو را هم خودمان بسازیم، در دنیا هم معمول نیست که خودروساز، موتور و سایر قطعه ها را بسازد.
اما مشاهده می شود با وجود سرمایه گذاری زیاد در صنعت خودروی کشور و گستردگی که این صنعت در کشور دارد، همچنان مردم احساس نمی کنند که ما در این صنعت پیشرفتی داشته ایم و احساس می کنند این خودروها ساخت داخل نیستند. این مثال، مفهوم »فناوری« و تمایز آن از »صنعت« را نشان می دهد. فناوری، آن توانایی هایی است که ما را در امر تولید موفق می کند : توانایی طراحی، توانایی ساخت، توانایی تعمیر و نگه داری ، توانایی توسعه و غیره، این توانایی ها را فناوری می گویند. البته اگر بخواهیم فناوری را دقیق تعریف کنیم، باید به ابعاد دیگر نیز اشاره کنیم. برای نمونه فناوری ساخته دست و فکر بشر است؛ چیزی است که در طبیعت به طور طبیعی وجود نداشته و انسان ایجاد کرده است.