بخشی از مقاله

چکیده

امروزه تمرکز روز افزون افراد در نواحی شهری و رشد سریع جمعیت، با عدم رغبت مردم برای مشارکت در فعالیتهای عمران شهری، از عواملی هستند که توانایی مسئولان را در تامین نیازهای ساکنان شهری با مشکل مواجه می سازد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی - تحلیلی است. ابتدا با بررسی نظریهها و مبانی مطرح شده در این زمینه می پردازیم میگردد و آثار آن بر توسعه شهرها و پایداری آنها بررسی می کنیم. در این مقاله به چارچوب اصولی مشارکت شهروندان در شهر و توسعه پایدار شهری، با توجه به اصول و نظریه های جدید مطرح شده می پردازیم .

-1مقدمه

با گسترش شهرها و ابعاد گوناگون شهرنشینی، ارتقای کیفیت زندگی شهروندان به عنوان یک ضرورت، گذشته از کمبود منابع و امکانات مدیریت شهری، با موانع و چالشهایی رو به روست. از این منظر، تحقق مشارکت واقعی، پویا، فعال و معنادار شهروندان نیازمند بازنگری اساسی در سطوح مختلف مدیریتی است، زیرا مشارکت مردم باید به کاهش هزینه های مدیریت شهری بیانجامد. با بروز ضایعات زیست محیطی و کاهش سطح عمومی زندگی مردم به ویژه در جوامع شهری طی یکی دو دهه گذشته، رهیافت توسعه پایدار به عنوان موضوع روز دهه آخر قرن بیستم از سوی سازمان ملل مطرح شد و بهعنوان دستور کار قرن بیست و یکم در سطوح بینالمللی، منطقهای و محلی تعیین گردید.

توسعه پایدار را اولین بار بطور رسمی براندتلند در سال 1987 در گزارش آینده مشترک ما مطرح کرد. این واژه در مفهوم گسترده آن به معنی اداره و بهره برداری صحیح و کارا از منابع پایه، طبیعی، مالی و نیروی انسانی برای دستیابی به الگوی مصرف مطلوب است که با به کارگیری امکانات فنی و ساختار و تشکیلات مناسب برای رفع نیاز نسل امروز و آینده به طور مستمر و رضایت بخش« امکانپذیر میشود.

-2بیان مساله

توسعه پایدار، اهداف متعددی را دنبال می کند که محدود به زمان و مکان نیستند. مشخصات کلیدی این اهداف، عدالت بین نسل ها و درون نسل ها، از نظر اجتماعی، جغرافیایی و اداره جامعه، حفاظت از محیط طبیعی و زندگی در چارچوب ظرفیت تحمل آن استفاده حداقل از منابع غیر قابل تجدید، بقای اقتصادی، تنوع، جامعه خود اتکاء و رفع نیاز های اساسی انسان بیان شده است.

"واژه توسعه پایدار در مفهوم گسترده آن به معنی اداره و بهره برداری صحیح و کارآ از منابع پایه، طبیعی، مالی و نیروی انسانی برای دستیابی به الگوی مصرف مطلوب است که با بکارگیری امکانات فنی و ساختار و تشکیلات مناسب برای رفع نیاز نسل امروز و آینده بطور مستمرو رضایت بخش امکان پذیر می شود".[6] در مناظره توسعه پایدار ، هیچ راه حل یگانه ای برای تمامی جهان توسعه نمی شود. هیچ مدل بین المللی و یکسانی وجود ندارد، هر کشوری در چارچوب فرهنگ، اکولوژی و... بومی خود و در گستره پایداری، توسعه متناسب خود را جستجو می کند

-3ضرورت و اهمیت

تاکنون هفتصد تعریف از توسعه به عمل آمده است. توسعه یک مفهوم کیفی را مشخص می کند و می توان آن را تعادل با افزایش کیفیت زندگی دانست که مسائلی مانند بهداشت، آموزش، رفاه، آزادی حق بیان، حقوق و... را در بر دارد.[4] در مجموع، اندیشه جدید توسعه پایدار مبنی بر آن است که بر پایه تفکر سیستماتیک و نظام یافت، همه چیز را در محیط زیست در پیوند با یکدیگر مد نظر قرار دهیم. از این رو لازم است هر پدیده توسعه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی متأثر از هم مورد بررسی قرار گیرد.

توسعه پایدار به مقابله یا الگوهای تولید، توزیع و مصرف ناسازگار با طبیعتی میپردازد که به اتمام منابع و تخریب محیط زیست میانجامد و تنها فرآیند توسعهای را تایید میکند که به بهبود کیفیت زندگی انسانها در حد پذیرش ظرفیت نظامهای پشتیبان حیات منجر شود. از اینرو میتوان شهر پایدار را شهری دانست که برآمده از توسعهای است که ذهنیت و امکان ارتقای همیشگی سلامت اجتماعی-اقتصادی و بوم شناسانه شهر و منطقه آن را فراهم کرده است.

در واقع سیاست های اصولی توسعه پایدار در چهار مقوله زیر قابل تقسیم است

1 به حداقل رساندن مصرف منابع طبیعی تجدید ناپذیر

2 پایدار ساختن مصرف منابع طبیعی تجدید ناپذیر

3 نگهداشتن حد تولید ضایعات و آلودگی ها در میزان ظرفیت جذب محلی و جهانی

4 تأمین نیازهای پایه انسانی واجتماعی این نظریه بعدا در ابعاد شهری و ناحیهای تعمیم داده شد

-4 روش پژوهش

روش پژوهش در این مقاله توصیفی - تحلیلی است. ابتدا با بررسی نظریهها و مبانی مطرح شده در این زمینه می پردازیم میگردد و آثار آن را بر توسعه شهرها و پایداری آنها بررسی می کنیم. در این مقاله به چارچوب اصولی توسعه پایدار و توسعه پایدار شهری، با توجه به اصول و نظریه های جدید مطرح شده می پردازیم .

- 5 تاریخچه توسعه پایدار

گرچه اصطلاح توسعه پایدار در هنگام اعلامیه کوکویوک در خصوص محیط زیست و توسعه در اوایل دهه 1970 به کار برده شده و نیز ریشه این اصطلاح به رویکرد توسعه اکولوژیک بر میگردد که در راهبرد حفاظت جهان آورده شده است. این گزارش، شامل مجموعهای از پیشنهادها و اصول قانونی جهت دستیابی به توسعه پایدار برای کشورهای در حال توسعه است و توسعه پایدار را این چنین تعریف می کند: " رفع نیازهای نسل حاضر بدون تضییع توانایی های نسل های آینده برای رفع نیازهایشان". از آن جا که واژه توسعه پایدار در برگیرنده کلیه مفاهیم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، کالبدی و زیست محیطی میباشد و حصول به آن نیازمند عزم ملی و همیاری تمام بخش ها و نهادهای دولتی و غیردولتی و ارائه برنامه جامع در این زمینه است.

-6مبانی نظری

6-1 شهر پایدار

شهر پایدار به شهری اطلاق می گردد که به دلیل استفاده اقتصادی از منابع، اجتناب از تولی بیش از حد ضایعات و بازیافت آن ضایعات و بازیافت تا حد امکان و پذیرش سیاست های مفید در دراز مدت قادر به ادامه حیات خود باشد.[3] شهر پایدار فقط شهر تمیز نیست، بلکه همچنین شهری است که انسان میتواند در آن درآمدی عادلانه بهدست آورد، سرپناه مناسب تهیه کند، احساس راحتی کند و تلاش و وقت خود را وقف حفاظت از تصویر شهر نماید. ساخت یک اقتصاد شهری قوی، و شهری قابل زندگی از نظر زیست محیطی، باید با تلاشهایی با هدف حفظ گروههای اجتماعی موجود و ارائه اشکال نوین اداره شهر و کنترل آن، همگام شود تا همبستگی و انسجام اجتماعی محفوظ بماند.

6-2 شهروندی؛ حقوق شهروندی و مشارکت

مفهوم شهروندی معرف نقطه اتصالی میان جغرافیای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. با نگاهی به ادبیات گسترده نظریه های شهروندی می توان دریافت که این تعاریف هسته های مشترکی دارند: نوعی پایگاه و نقش اجتماعی مدرن برای تمامی اعضای جامعه، مجموعه ای به هم پیوسته از وظایف، حقوق، تکالیف و مسئولیت ها و تعهدات اجتماعی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی فارغ از تعلق طبقاتی، نژادی، مذهبی و قومی.[9] سطح برقراری ارتباط با نهادهای جامعه و توانایی تحلیل مسایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی همراه با مراقبت از محیط زندگی خود می باشد.[22] شهروندی را قالب پیشرفته » شهرنشینی« می دانند. شهرنشینان هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام گذارده و به مسئولیت های خویش در قبال شهر و اجتماع عمل نمایند به» شهروند «ارتقا یافته اند

شهروند فعال فردی است مشارکت جو که سرنوشت حیات شهر و محیطی که در آن زندگی می کند برای او در سلسله مراتب ارزشی جایگاه والایی داشته و او تلاش می کند تا با مشارکت فعال و داوطلبانه خود چنین سرنوشتی را بیشتر به سعادت و خوشبختی نزدیک کند.

حقوق شهروندی رابطه دولت و شهروندان را مشخص می کند. حقوق شهروندی مورد نظر ما همان قواعدی است که مرتبط با شهرداری می باشد. پس حقوق شهروندی در ظرفیت مشارکت مردم اثر دارد. بنابراینقطعاً آگاهی از آن نیز بر میزان مشارکت اثرگذار است

از سوی دیگر برنامه ریزان شهری معتقدند که مشارکت، باعث می شود شهروندان نسبت به تصمیم گیری های صورت گرفته در شهر مسؤولیت پذیر گردند؛ یعنی حمایت عمومی از تصمیم گیری های اتخاذی از سوی مسؤولان، باعث می شود متولیان امر به راحتی برنامه های خود را عملی نمایند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید