بخشی از مقاله
چکیده
مهندسی ارزش به ما میآموزد امروزه از دست ندادن زمان، استفاده بهینه از منابع موجود و نوآوری تنها راه تداوم فعالیت مؤسسات خواهد بود. همانگونه که راههای ساختهشده درگذشته قابلیت حمل و نقل پرسرعت امروزی را نداشته و نیاز به اصلاحات مکرر دارند، سیستمهای ساخت و تولید هم طالب اصلاحات مکرر هستند. مهندسی ارزش ضمن اتکاء به تجارب گذشته از نوآوری نیز حمایت میکند. نوآوری و جنبههای کاربردی مهندسی ارزش، این روش را از روشهای سنتی و متعارف کاهش هزینهها، متمایز میکند. روشهای سنتی کاهش هزینههاعموماً، از تجربیات گذشته، نگرشها و عاداتی که جنبه تکرار به خود گرفته است، تبعیت میکند و اثری از خلاقیت در آنها دیده نمیشود.
مهندسی ارزش، علاوه برگرد آوری اطلاعات لازم برای شناسایی عرصههای دارای مشکل، روشهایی مؤثر و طرح هایی ابتکاری و نوین را برای حل بهینه مشکلات مورد نظر مطرح کرده و تمامی دیدگاهها و عملیات قابل توصیه را با یکدیگر تلفیق میکند. متدولوژی ارزش، سازمانها را قادر به رقابت مؤثر و کارا در بازار خواهد کرد زیرا با بهکارگیری مهندسی ارزش یک سازمان میتواند به اهدافی چون کاهش هزینه، افزایش سود، بهبود کیفیت، افزایش سهم بازار، انجام کار در زمان کوتاه تر و استفاده کاراتر از منابع دست یابد. در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، مهندسی ارزش راهی مناسب برای خروج از وضع نامساعد اقتصادی است.
واژه های کلیدی:مهندسی ارزش، تفکر خلاق، حل مسئله، نوآوری، کاهش هزینه
-1 مقدمه
مهندسی ارزش که گاهی آن را با عناوینی نظیر متدولوژی یا روششناسی ارزش و آنالیز ارزش نیز بیان میکنند یک کوشش سازمانیافته و سیستماتیک برای تحلیل عملکردهای یک سیستم بهمنظور رسیدن به عملکردهای واقعی سیستم با کمترین هزینه ممکن میباشد بهگونهای که جنبههای کیفی سیستم از قبیل زیبایی، قابلیت اطمینان، ایمنی، عمر مفید، کارکرد و امثالهم بر اساس نیاز مشتری حفظ میشود. آنچه در اینجا قابلتوجه میباشد آن است که اساس و فلسفه کاری متدولوژی ارزش، خلاقیت میباشد.متدولوژی سیستماتیکی که در اجرای طرح کاری - - Job Plan مربوط به مهندسی ارزش بکار گرفته میشود مبتنی بر رویکرد حل مسئله بهصورت خلاقانه - Solving Creative Problem - میباشد.[8]
در حقیقت مهندسی ارزش در قالب طرح کاری خود بهصورت سیستماتیک و قدم به قدم یک گروه را برای مرحله ایده آفرینی و خلاقیت آماده میکند و با در نظر گرفتن جنبههای روانشناختی مربوط به خلاقیت، در بطن این متدولوژی، شرایط مساعد جهت بروز ایدههای ارزشمند در راستای اصلاح سیستم و ارتقای ارزش آن را فراهم میسازد و در ادامه تکنیکهایی را برای ارزیابی، انتخاب و اجرای این ایدهها معرفی میکند.[1]همانگونه که راههای ساختهشده و قدیمی، قابلیت حمل و نقل پرسرعت امروزی را برای مواد، محصولات و افراد ندارند و نیاز به اصلاح مکرر دارند، سیستمهای ساخت و تولید و نیز فلسفه ما برای تولید، کیفیت و قابلیت هم طالب اصلاح مکرر هستند.
راهحل این کار را نمیتوان از تعرفههای حمایتی انتظار داشت. بلکه ما باید تولید بیشتری در هر ساعت داشته باشیم و درعینحال کیفیت را بهبود بخشیم. در کشورهایی همچون ایران که زیرساختها ی اقتصادی آنها دچار مشکلات عدیدهای است، مهندسی ارزش راهی برای خروج از این وضع نامساعد اقتصادی است. همواره چند راه برای ساخت و تولید قطعات یا خلق اشکال مختلف وجود دارد. ولیعموماً یک روش برای هر کار بهتریناست. معمولاً نمیتوان از انباره عظیم اطلاعات موجود در کتابخانهها درباره روند تولید و ساخت بهره زیادی برد. باید افرادی در موسسه شما باشند که بتوانند شما را هدایت و راهنمایی کنند.
اگر به این شخص کمیت موجود و تلورانسهای لازم و سطح کار تمامشده را بدهید، او روشی مناسب را برای حصول یک فرآیند بهینه به شما خواهد داد. حتی اگر چنین شخصی هم وجود داشته باشد، بهتر این خواهد بود که خود شما هم اطلاعاتی درباره روشهای رایج و غیر رایج داشته باشید.تاکنون، علاقه مندانه درباره تجارب صحبت میکردیم، زیرا برای مهندسی ارزشی ضروری است. با این وجود، زمان و شرایطی وجود دارند که تجربه، خود یک مانع محسوب میشود و شما توسط تجربه موجود، اسیر موقعیتهای غمانگیزی میشوید. با این وجود یک زمینه غنی از تجارب متنوع برای حل مسائل، ضروری است. متأسفانه افراد زیادی به طراحی محصولات امروزی با همان روشی ادامه میدهند که سالها پیش از این مفید بوده و بسیاری از مهندسان زمانی احساس راحتی میکنند که از تجارب موفق گذشته استفاده کنند لذا سعی دارند مسائل را بیش از حد با همان روش تعریفشده حل کنند.
بعضی طراحان با استفاده از ایدهها و نظرات جدید مخالف هستند. با توجه به رشد روزافزون فناوری، بایدمرتباً درباره آن مطالعه کنیم و با امکانات جدید آشنا باشیم تا از این عرصه عقب نمانیم.مهندسی ارزش ضمن اتکاء به تجارب گذشته از نوآوری نیز حمایت میکند. وقتی یک گروه کاری مهندسی ارزش برای برنامهای تشکیل میشود، این گروه مرکب است از کارشناسان متنوعی از قبیل مهندس طراح، مهندس سیستم، مهندس ساخت و تولید، مهندس ابزار، کارشناس بازرگانی و ... که تحت راهنمایی یک مهندس ارزش برای یک دوره یک تا چهار ماهه با هم کار خواهند کردعموماً. هر کس سعی خواهد کرد تا ارزش و اهمیت کار و شغل خود را نشان دهد.
تجربه نشان داده است که این افراد به یکدیگر احترام میگذارند و به همان نسبت در آینده از نظمهای جداگانهای که در کار هر یک وجود دارد، درک بهتری خواهند داشت. آنها طوری عمل میکنند که انگار هر یک از آنها یک مهندس ارزش است و به اهداف خود با برگزاری بحثهای آزاد میرسند. بهطوریکه هر پیشنهاد مفیدی پذیرفته و مورد بحث قرارمی گیرد بدون اینکه از آن انتقاد مخربی شود.بنابراین اساس و محتوای مهندسی ارزش همان خلاقیت است و تمامی فعالیتها و تکنیکهای موجود در متدولوژیآن تماماً در راستای ایجاد شرایط مطلوب برای اعضای گروه، جهت خلاقیت و ایده پردازی بیشتر و به عبارت بهتر کمک به سیال سازی هر چه بیشتر ذهن متخصصین در تولید ایدههای اصلاحی برای طراحی سیستمی بهینه میباشد.
روشهای زیادی برای ابداع و گردآوری ایدههای نوین وجود دارد ولی همه تکنیکها برای همه وضعیتها مناسب نیستند. تجربه نشان داده که بهتر است این کار ابتدا با سادهترین روش شروع شود و کمکم با روشهای پیچیدهتر ادامه یابد. سادهترین روش این است که ایدههای موجود قبلی جمعآوری شود. این کار را میتوان از روی اسناد یا افراد یا از طریق مذاکره، پرسشنامهها و غیره انجام داد و یا میتوان با برگزاری جلساتی که در آن گروههای مختلف نظرات خود را در میان بگذارند این کار را انجام داد. اگر هیچ ایده رضایت بخشی از این روشهای ساده به دست نیامد، باید تکنیکهای ابداع ایدههای جدید امتحان شوند. دو توصیه اساسی در دستور کار این تکنیکها وجود دارد:
-1 در مرحله تولید ایدهها هر نوع انتقاد و ارزشیابی حذف میشود و فقط ایدههای پیشنهادی لیست میشوند. این کار سبب تولید حداکثر ایدهها میشود و از رد شدن بیمورد و بیموقع ایدههایی که میتوانند بالقوه خوب باشند جلوگیری میگردد.
-2 تمام پیشنهادها حتی آنهایی کهظاهراً غیرعملی هستند، باید در وهله اول موردتوجه قرار گیرند؛ زیرا با این کار تمام افراد تشویق به تحقیق و ارائه پیشنهاد میشوند. حتی اگر این پیشنهادها
غیرعملی به نظر برسند، با خیال راحت و بدون ترس از اینکه مورد تمسخر قرار گیرند طرز فکر خود را تشریح میکنند.مهندسی ارزش، با استفاده از بهبود عملکرد، ارزش اجزا، محصولات، طرحها و یا پروژهها را بالا میبرد. مهندسی ارزش از ایدههای خلاق سود میجوید، این روش ما را قادر میسازد چگونه محصولی با هزینه کمتر بسازیم بدون اینکه خصوصیات اصلی و عمده آن را فدا کنیم. در این مقاله به معرفی و بررسی جنبههای مختلفی از مهندسی ارزش پرداخته میشود.
-2آشنایی کلی با مهندسی ارزش
1-2 تاریخچه مهندسی ارزش:
»تحلیل ارزش« بهصورت یک روش فنی ویژه، در سالها ی پس از جنگ جهانی دوم صورت گرفت. کار طراحی و تدوین این روش به دستور هنری ارلیچر - Henry Erlicher - معاون فنی بخش خریدهای شرکت جنرال الکتریک آغاز شد. وی معتقد بود که برخی از مواد، مصالح و طرحهای جایگزین، که بهطور ضروری و به علت کمبودهای زمان جنگ به کار گرفته میشدند دارای عملکردی بهتر با هزینه کمتر هستند. به دستور او در داخل شرکت و بهمنظور ارتقای کارایی تولید از طریق تأمین مواد، مصالح روشهای جایگزین برای مواد و مصالح پرهزینه، کوشش همهجانبهای به عمل آمد.در سال 1947 این وظیفه بر عهده مایلز لارنس مهندس ارشد شرکت جنرال الکتریک نهاده شد. مایلز در مورد روشها و فنون موجود به پژوهش پرداخت و از برخی روشهای مرسوم بهصورت تلفیقی با روش مرحلهبهمرحله خویش برای تحلیل ارزش بهره گرفت.
مایلز که مبتکر و بنیانگذار مهندسی ارزش به شمار میرود، یک روش رسمی را به اجرا درآورد که در جریان آن چندین گروه از کارکنان شرکت، عملکرد محصولات تولیدی شرکت جنرال الکتریک را بررسی میکردند. آنان به اتکای روشهای خلاق گروهی و بدون افت کارایی محصول، تغییراتی در محصولات شرکت به وجود آوردند و هزینههای تولید را کاهش دادند.روش »تحلیل ارزش« بهعنوان یک استاندارد در شرکت جنرال الکتریک پذیرفته شد و بهتدریج شرکتهای دیگر و برخی سازمانهای دولتی نیز این روش جدید را بهعنوان ابزاری برای کاستن از هزینههای خود به کار بستند. نتیجه این شد که روش و تکنیک »مهندس ارزش« به وجود آمد. این واقعیت که هزینههای غیرضروریمعمولاً در محصول و فرایند وجود دارد قابل تأمل است؛ مایلز نتیجه گرفته است که هزینههای غیرضروریمعمولاً ممکن است به علل مختلف از جمله موارد زیر باشد:[5]
· کمبود زمان کافی برای طراحی
· کمبود اطلاعات
· کمبود ایده · پیش داوریهای منفی
· کمبود تجربه
· ضعف در روابط انسانی · چند مفهومی بودن
· طراحی و تخمین بالاتر از حد نیاز
2-2 مفهوم واژگان کلیدی در مهندسی ارزش:
سه واژه کلیدی در مهندسی ارزش عبارتند از: ارزش - Value - ، بها - Worth - و هزینه - Cost - که در ادامه به تشریح آنها پرداخته میشود.
-1 ارزش : - Value - اصطلاح ارزش برای مفاهیم مختلف کاربرد دارد و ممکن است با قیمت پولی و یا هزینه مورد سوءتعبیر قرار گیرد. اگر یک محصول نیازهای کامل یک خریدار را در ارتباط با آن محصول برآورده نکند ارزش آن محصول متناسب با قیمت آن نیست ارزش یک محصول از دیدگاه فروشنده و خریدار متفاوت است و حتی ممکن است استفاده کنندههای مختلف بین مفهوم آن اختلاف نظر داشته باشند؛ بهعنوان مثال ارزش یک آچار از دید یک مکانیک با یک خانم خانهدار متفاوت است. بهطورکلی هنگام بحث از ارزش جنبههای متنوعی مطرح میگردد لکن مهندسی ارزشمعمولاً مرتبط با ارزش اقتصادی است که اینچنین تعریف میشود: کمترین هزینه برای فراهم کردن وظیفه و سرویس مورد نیاز در زمان و مکان مطلوب و با کیفیت مورد نظر؛ در سادهترین شکل، ارزش برابر است با بها تقسیم بر هزینه.
-2 بها : - Worth - ارزشِ چیزی است که با کیفیت و یا اعتباری که همراه خود دارد اندازهگیری میشود؛ به بیان دیگر کمترین هزینهای که بهوسیله آن عملکرد اساسی یک جزء کاری قابلدسترسی است. بها متفاوت با هزینه - بهعنوان کمیتی در واحد زمان - است؛ آنالیز ارزش با شناسایی کارکرد محصول- خدمات و اندازهگیری قابلقبول بودن کارکرد آن برای استفاده کنندهها ادامه مییابد. این عمل میتواند با جمعآوری دادههای آماری و لحاظ کردن نظرات مصرفکنندهها حاصل گردد.
-3 هزینه : - Cost - هزینه نیازمند تعیین دقیق است و عبارت است از مجموع نیروی انسانی، مواد، نگهداری و هزینههای غیر مستقیم مورد نیاز برای تولید و نگهداری یک محصول در طول عمر آن است. به عبارت دیگر، هزینه برای طول عمر یک محصول یا خدمات مدنظر است.
-3ضرورت بهکارگیری مهندس ارزش
حال باید به این پرسش پاسخ داد کهاصولاً چرا باید مهندسی ارزش کنیم؟ بهطورکلی میتوان اهدافی اینچنین را برای انجام یک مطالعهی مهندسی ارزش، در نظر گرفت:
· کاهش هزینههای اجرایی، بهرهبرداری و نگهداری
· افزایش ارزش یا منافع
· بهبود کیفیت
· کاهش زمان اجرا
· حل مسئله یا مشکل پروژه
· استفاده بهتر از منابع
• افزایش توان رقابت در بازار برنامه کاری مهندسی ارزش ارائهای از رویکردها و عملکرد لازم برای
به دست آوردن جواب بهتر و مؤثرتر برای مسئله میباشد. برنامه مهندسی ارزش شامل هفت فاز به شرح ذیل میباشد:
-1 فاز عمومی
-2 فاز اطلاعات
-3 فاز عملکرد
-4 فاز خلاقیت
-5 فاز ارزیابی
-6 فاز تحقیق و توسعه
-7 فاز اجرا در طول فاز عمومی روند کار را با سازماندهی نیروی کار، مشخص
نمودن تصمیمگیرنده، انتخاب محدوده کار، تخصیص عملکرد به هرکدام از اجزاء و جهتدهی به کار گروهی سامان میدهند.در فاز اطلاعات مسئله به اشکال خاص تجزیه میشود. از کلیگویی پرهیز میگردد. تمامی اطلاعات مربوط، به طور دقیق و معنیدار جمعآوری میشود تا در تصمیمگیری کمک نماید.فاز عملکرد مشتمل بر کلیه تلاشهایی است که برای ارزش صورت میگیرد. عملکردهای اصلی و فرعی تعریف میشوند. عمل در ترکیب دو کلمه فعل و اسم بیان میگردد. اولی بیانگر عملی است که جزء مورد نظر انجام میدهد و اسم بیانگر شیء مورد عمل و یا آن چیزی است که عمل روی آن صورت میگیرد.در فاز خلاقیت، روشهای خلق ایدههای جدید بکار گرفته میشود.
این روشها برای خلق انبوهی از ایدهها در رابطه با محصولات، فرایندها، روشها و ... برای رسیدن به عملکرد یا عملکردهای تعریفشده بکار میرود.در فاز ارزیابی، ذهن قضاوت گرا به فعالیت وادارمی شود. عقاید و ایدههایی که در فاز خلاقیت ایجاد گشته تصفیه، اصلاح و ترکیب میگردد تا پیشنهاد مورد نظر حاصل شود.ایدههای خلاقی که در بالا تصفیه، ارزیابی و مقایسه شد، در فاز تحقیق و توسعه در معرض تجدید نظر قرار میگیرند. این ایدهها با کمک گرفتن از مشاورین صنعتی و استفاده از استانداردها ی ملی منجر به راهحلهای منطقی، عملی با هزینه پائین میگردد.در فاز اجرا جنبههایی از قبیل احتیاجات - منابع، بودجه، زمان، افراد، کمک و ... - مورد نظر قرارگرفته و پس از تأیید تصمیمگیرنده مراحل اجرایی آغاز میشود.
-4اصول بنیادی مهندسی ارزش
آنچه از تجربیات اجرای مهندسی ارزش تا کنون حاصل شده است، کشف و تدوین برخی مفاهیم و اصول بنیادی است که اساس رشد و تکامل روشهای مهندسی ارزش قرار گرفته است. این اصول بنیادی عبارتند از:
-1 بهرهگیری از کارشناسان چند تخصصی برای اعمال تغییرات -2 تکمیل تدریجی تغییرات از طریق مطالعه و بررسی عینی کار