بخشی از مقاله
چکیده
از جمله معیارهای پایداری جوامع، میزان پایبندی آنها به مسایل زیست محیطی و حفظ منابع طبیعی در جهت توسعه جامعه می باشد ،در واقع مبتنی بر ایجاد تعادل بین محیط زیست طبیعی و انسانی است . در بستر افزایش توجهات بین المللی به محیط زیست و مسائل مربوط به کیفیت زندگی ،تلاش برای دستیابی به شکل پایدار شهری اهمیت ویژه ای یافته است . و در این میان معماری بومی از اهمیت خاصی برای دستیابی به این پایداری برخوردار است .روش تحقیق این مقاله مبتنی بر روش تحلیلی توصیفی بوده و اطلاعات مورد نیاز آن با استفاده از روش کتابخانهای جمع آوری شده است.
.1 مقدمه
ابعاد متفاوت توسعه پایدار از مفاهیم جدیدی است که بحث روز اکثر کشورها را شامل می شود . جامعه پایدار در پی بهبود مولفه های اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی یک ناحیه می باشد، تا اعضای آن بتوانند با کیفیت بهتر به حیات بپردازند. داشتن روابط سازگارتر با طبیعت از جمله معیارهای قابل ارزیابی می باشد . در این میان بسط فرهنگ زیست محیطی در میان اقشار مختلف از جمله دغدغه های اصلی محسوب می شود.
از جمله مصادیق تلاش ها برای دستیابی به شکل پایدار شهری ، فراهم نمودن بستر لازم برای مشارکت مردمی جهت حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست می باشدکه خود بخشی از بعد اجتماعی موضوع را شامل می شود . هدف از این مقاله ارایه راهکارهایی از جمله: کاربری زمین و طراحی شهری پایدار ،حمل و نقل پایدار شهری و ... جهت زندگی مسالمت آمیز در راستای دستیابی به اهداف توسعه پایدار است بگونه ای که تأکید بیشتر برمشارکت مردمی در حفظ منابع طبیعی و محیط زیست می باشد .
امروزه با توجه به مشکلات زیست محیطی و آلودگی هوا بوجود آمده در اثر استفاده بی رویه از سوختهای فسیلی و منابع طبیعی، معماران و طراحان رابرآن داشته که در طراحی خود از الگوها یی استفاده نمایند که استفاده از این سوختها را به حداقل برسد، یکی از این روشها بازخوانی معماری بومی و سنتی هرمنطقه می باشد. این مقاله برآن است تا تاثیر معماری پایدار را برای دست یابی به محیط ریست پایدار شهری مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد .
.2 شناخت معماری بومی
نویسندگان مختلف درنوشته هایشان ازواژه های گوناگونی برای این نوع معماری استفاده کرده اند،مانند معماری بومیٌ ،معماری عامیانهٍ ،معماری مردمی َ ،معماری ناشناختهُ .واژه "معماری بومی" از واژه های پرکاربرد در زبان فارسی است که معادل vernacular architecture بکار می رود.
» آموس راپاپورت «ِ از پیشروان بحث معماری بومی در دنیا، تعریفی از معماری بومی ارائه می کند: » معماری ای که در برابر معماری رسمی، شاخص ، شناخته شده و یادمانی قرار می گیرد. به عبارت دیگر معماری مظلوم تر، ساده تر، مردمی تر ودر مجموع معماری ای که جوابگوی نیازهای قشر عام جامعه باشد .«ّ »حسن فتحی « در کتاب » ساختمان سازی با مردم « بیان می دارد که هر ملتی که معماری خاص خود را بنیان نهاده است،خطوط و فرمهای دلخواه خویش را که بسان زبان عادات و رسوم محلی اش ویژگی خاص دارد نمایان کرده است. وی ضمن تأکید بر انطباق و وابستگی فرم به فرهنگ،به ویژگیهای بستری که فرم در آن جاری می شود اشاره می کند و می گوید که تا پیش از فروپاشی مرزهای فرهنگی،درقرن نوزدهم، فرمها وعناصرویژه معماری بومی درتمامی جهان دیده می شدوساختمانهای هر ناحیه میوه شگفت انگیز وحدت میان تصور مردم با خواسته های محیط بود
منصور فلامکی"بهره وری ازطبیعت "و" احترام به محیط "رابه عنوان دوویژگی مهم درمعماری سنتی ایران یادمی کند.همچنین بردومحور اصلی درمعماری ایرانی تأکیدمی نماید،یکی" اندیشه "ودیگری " عمل "،که تقابل و تعامل این دورا موجب تعادل در زندگی انسانها می داند.به گفته او، بدون شناخت فرهنگ قومی دریک منطقه ویاسرزمین نمی توان به ویژگیهای معماری آنهاپی برد،زیرامعماری هرقومی ریشه درفرهنگ آن قوم دارد
آفریننده معماری بومی با وجود آزادی هایی که در تدوین شکل و مفهوم بنا دارد، به محیط فرهنگی جامع یا فراگیری که در آن زندگی می کند بی توجه نیست.در واقع این درنفس معماری بومی است که دو گونه پیوند اساسی را محترم بدارد, پیوند با محیط فرهنگی، یا با سلسله قوانین ضمنی ای که در آن جاری اند - ازیک سو؛ و از سوی دیگر پیوند با محیط طبیعی،یا با مجموعه داده هایی که » سرزمین « بنا به انسان عرضه می دارد, داده هایی که هم ابزار فکری اند و هم ابزار کاربردی؛هم رنگ و اندازه وتناسب اند وهم مصالح و اجزاء و عناصر ساختمانی. معماریا شخص برپا کننده یک پیکره ساختمانی،در جایی که ما معماری اش را « بومی » می نامیم، داده هایی را که بیشتر ابزار کالبدی اند تا فکری،در تدوین واجرای محصولی که آفرینش اش رابه عهده گرفته، مداخله می دهد
.3تاریخچه معماری بومی
گرایش به معماری بومی درقرن های 18 و19 ،همزمان با دگرگونی های اساسی در جهان کار واقتصاد، به شیوه خاصی تظاهر می کند.این بزنگاه انقلابات اجتماعی - اقتصادی درنظام جوامع وپیامدهای فرهنگی متعاقب آن رامعمولاً با تولد تکنولوژی و هنر نوین یکی می دانند
ویلیام موریس در سخنرانی معروف خود در لندن،سال 1881 ،مقدمه سودمندی برای بررسی معماری بومی و درسهایی که از آن ناشی می شود ،ارائه نمود : » جریان طبیعی امور درآن زمان به آن گونه بود،مردم با ساختن خانه های خود زیبایی جدیدی بر زیبایی جهان می افزودند.اکنون به عکس مردم وقتی خانه ای می سازند چیزی از زیبایی هایی که قبلاً طبیعت وگذشتگان به دنیا بخشیده بودندمی کاهند.اگر هنربی رونق امروز بخواهد به حیات خوددرآینده ادامه دهد،باید به مردم تعلق داشته باشد؛برای مردم به دنیاآمده واز مردم نیرو بگیرد؛باید شامل حال همه باشد و همه نیز آن را درک کنند. اصل برابری باید علیه فشار خودکامگی بپاخیزد؛ وگرنه هنر خواهد مرد
تلاشهای یونسکو درجهت شناخت معماری بومی جهان ادامه دارد،برای مثال به کتاب اخیر آن تحت عنوان » کتابشناسی معماری بومی«ٌ ویا » معماری بومی«ٍ می توان اشاره کرد.همینطور شورای بین المللی ابنیه و محوطه ها - ICOMOS - ،درسال 1965 در ورشو پایه گذاری شد تا مشاوری جهت یونسکو در رابطه با میراثهای جهانی باشد . » ایکوموس « تشکیلاتی تحت عنوان کمیته بین المللی معماری بومی دارد که فعالیتهای قابل توجهی دارد،ازجمله هر سال کنفرانسی بین المللی در زمینه مطالعات معماری بومی َدر جهان در یک کشور برگزار می کند. کنفراس اخیر کمیته در اکتبر 2013 در پرتقال برگزار گردید که به بحث نقش معماری بومی در توسعه پایدار پرداخت.
کارموفق دیگری در این زمینه،دایره المعارف معماری بومی جهان ُ است که درسال 1997 توسط »پال اولیور « ِ در انستیتوی توسعه پایدار آکسفورد6 ویرایش شد . اولیور بیان می کند که.«معماری بومی در آینده برای اطمینان از پایداری چه چه در حوزه فرهنگی و چه درحوزه اقتصادی ضروری خواهد بود …. مطالعات او منجر به تشکیل بخشی درکتابخانه دانشگاه آکسفورد به عنوان " کتابخانه معماری بومی پل اولیور" ْ گردیده است.
کریستوفر الکساندرَ درکتاب» یک زبان الگو «ُ در جهت تعریف ویژگیهای سازش پذیر معماری سنتی که درون فرهنگ ها به کار می رود تلاش نمودکتابِ. هاوارد دیویس ًٌ با نام » فرهنگ ساختن « ٌٌ ، به تشریح جزئیات فرهنگ می پردازد که قادر به سنت های بومی متعددی است.
از زمان ظهور اصطلاح معماری بومی در مباحث معماری، ملاحظات بومی در طراحی معماری نقش روبه افزایشی ایفاکرده است.بسیاری ازمعماران مدرن ساختمان های بومی رامطالعه کرده وادعا کرده اند از آنها الهام گرفته اند. اولین تجربه ثبت شده استفاده از روشها و فرمهای بومی برای رسیدن به نیازهای اجتماعی و زیست محیطی توسط معماری مصری به نام »حسن فتحی «در طراحی شهر جدید » گورنا «ٌٍ ، سال 1946 ، صورت گرفت.