بخشی از مقاله
چکیده
تحقق عدالت اجتماعی از اهداف اصلی نظام اسلامی است و برای الگوی اسلامی پیشرفت، عدالت اجتماعی به مثابه ضرورت انگاشته می شود و تحقق عدالت اجتماعی خود از مؤلفه های پیشرفت جامعه انسانی و اسلامی است. و طبیعی است توسعه اقتصادی باعث آسیب دیدن اقشار کم درآمد جامعه در کوتاه مدت و یا بلندمدت خواهد شد. چاره کار ایجاد تعادل اقتصادی در جامعه است و آن با تأمین اقشار آسیب پذیر جامعه امکان پذیر است.
الگوی اسلامی در مرحله اول کفالت عمومی است؛ یعنی تأمین نیازهای ضروری اقشار آسیب پذیر به عهده مردم بر اساس اخوت اسلامی است. و در مرحله دوم اگر اقدامات مردم در این زمینه کافی نبود، ضمانت دولت است و ضمانت دولت به معنای تأمین اعاله است. نوشتار حاضر در صدد است با تبیین کفالت عمومی و ضمانت دولت، حدود و راهکارهای آن و مسئولیت دولت اسلامی، الگوی جدیدی از تأمین اجتماعی برای اقشار آسیب پذیر را بر اساس مبانی فقهی ارایه نماید.
مقدمه
امروزه تأمین اجتماعی دغدغه بسیاری از حکومت ها و دولت ها استموضوعی؛ که معمولاً قشرهای ضعیف و آسیب پذیر جوامع با آن به صورت روزمره مواجه هستند و سالیانه دولت ها، فرصت ها و سرمایه های کلانی را مصرف می نمایند تا فقر عمومی را از چهره جامعه بزدایند و جامعه را شاداب، با طراوت و باانگیزه نشان دهند و شاخص امید به زندگی را افزایش یا بهبود بخشند.
اسلام که دینی اجتماعی است و اساس آن برای اداره جامعه بنا نهاده شده و در اهداف خود عدالت اجتماعی را دنبال می کند، از این مهم غافل نبوده و این موضوع را در صدر مسایل خود قرار داده است؛ چراکه معتقد است ایمان و دینداری به نوعی به معیشت مردم وابسته است. به همین علت برای برچیدن فقر از جامعه و رساندن سطح درآمد اقشار کم درآمد به حد مطلوب و موردقبول دو راهکار اساسی را در این زمینه ارایه داده است:
اول، »کفالت عمومی«؛ به این معنا که مسلمانان نسبت به همدیگر از باب اخوت وظیفه دارند و آن تأمین نیازهای ضروری است و مسلمان نمی تواند در مقابل گرسنگی و نداری برادر مسلمان خود بی خیال باشد و دولت اسلامی موظف است راهکارهای اجرایی این اصل از تأمین را به جامعه ارایه دهد تا مشکل نیازمندان و قشرهای آسیب پذیر به دست خود مردم حل شود، بدون اینکه دولت از بودجه عمومی خود در این زمینه سرمایه گذاری نماید.
دوم، ضمانت دولت اسلامی در مقابل قشر کم درآمد و آسیب پذیر؛ به این معنا که اگر مسلمانان تلاش نمودند و نیازهای متوسط قشر آسیب پذیر تأمین نشد، بر دولت اسلامی است با ابداع و یا اجرای تدابیری نیازهای قشر آسیب پذیر را از بودجه عمومی تأمین نماید و آنان را از جهت رفاه عمومی به طبقه متوسط جامعه نزدیک نماید.
حال اینکه دلایل، راهکارها و حدود تأمین در هر کدام از این دو راهکار چیست، موضوعی است که این مقاله درصدد تشریع و تبیین آن است؛امری که در تحقیقات صورت گرفته در این زمینه مغفول واقع شده و صرفاً به اثبات اصل کفالت عمومی و ضمانت دولت اسلامی پرداخته اند. از جمله مقاله »جایگاه دولت در اقتصاد اسلامی« که محور اصلی آن را نظریه دولت تشکیل می دهد و به طور گذرا در بخش وظایف و مسئولیت های اقتصادی حکومت اسلامی به این امر پرداخته است و نیز مقاله »عدالت از منظر امام خمینی و شهید صدر« که محور اصلی آن را نظریه عدالت اجتماعی تشکیل می دهد و در ذیل مکانیزم های اقتصادی اسلام جهت تحقق عدالت اجتماعی به این امر اشاره کرده است.
چارچوب نظری:
حوزه بحث در این نوشتار آیات و روایات رسیده از اهل بیت علیهم السلام میباشد و سعی و تلاش میشود براساس این دو منبع، نظرات اسلام ناب در رابطه با تأمین اجتماعی و برقراری عدالت اجتماعی تبیین و تشریح گردد؛ چرا که در افق آینده برای ایجاد تمدن اسلامی، نظر اسلام در مورد تأمین اجتماعی بسیار مهم است. درنهایت داشتن نظام تأمین اسلامی میتواند فقر را از جامعه اسلامی ریشهکن نماید و مردمان دیگر را هم مجذوب نماید و مقدمات پیشرفت را در دو حوزه اجتماعی و اقتصادی فراهم نماید.
تأمین اجتماعی:
تأمین اجتماعی در اقتصاد اسلامی، به دو گونه انجام میگیرد؛ یکی مسؤولیّت کفالت عمومی - تکافل اجتماعی - و دیگری حقّ جامعه در درآمدهای عمومی دولت.
مسؤولیّت کفالت عمومی بیش از تأمین نیازهای حیاتی افراد را اقتضا نمیکند، ولی پایه دوّم تأمین اجتماعیکه حقّ همه افراد جامعه در درآمدهای عمومی دولت است، تأمینهمه نیازهای ضروری و رفاهی افراد در سطح متوسّط و متعارف اجتماعی را ایجاب میکند. - دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، 1371، ص - 438 دولت اسلامی موظّف است در هر دو مورد، در حدود امکاناتش اقدام لازم را برای تأمین اجتماعی انجام دهد
اکنون به توضیح هر یک از این دو پایه تأمین اجتماعی میپردازیم.
.1 کفالت عمومی
اوّلین پایه »تأمین اجتماعی«، کفالت عمومی و همگانی است. بر اساس آن، بر همه مسلمانان واجب کفایی است که در حدود شرایط و امکاناتشان به تأمین نیازمندیهای ضروری سایر برادران دینی خود اقدام کنند، همان گونه که به سایر وظایف واجب خود عمل مینمایند.
امام علی علیه السلام می فرمایند:
همانا خداوند در اموال ثروتمندان معاش فقیران را قرار داده است، پس هیچ فقیری گرسنه نمانده است مگر به جهت آنچه ثروتمندی از آن منع نموده و خداوند از آنان در این مورد، مطالبه مینماید.« - نهج البلاغه، حکمت - 328
امام صادق علیه السلام می فرماید:
همانا مردم، فقیر، نیازمند، گرسنه و برهنه نمی شوند مگر به خاطر گناه اغنیاء - با نپرداختن زکات - و بر خداوند سزاوار است رحمت خود را از کسی که حقش را در مالش ندهد، بردارد.
روایت به این نکته اشاره دارد که اغنیا با نپرداختن حقوق فقرا مرتکب گناه میشوند. بنابراین تأمین نیازمندیهای ضروری فقرا بر عهده اغنیاست. بدین معنی که اگر ثروتمندان، زکات مال خود را بدهند، ولی نیازهای ضروری نیازمندان تأمین نشود، بر اغنیا واجب است برای تأمین آن نیازها اقدام کنند.