بخشی از مقاله

چکیده

ضرب المثل یکی از عناصر ارزشمند فرهنگ هرقوم و ملّت است که در لابهلاي آنها میتوان بسیاري از جلوههاي فرهنگی را بیهیچ تصنعی مشاهده کرد. در هر یک از خردهفرهنگهاي کشور پهناور ایران ضرب المثلهایی وجود دارد که تا کنون ثبت و ضبط نشدهاند. این در حالی است کهامروزه با رشد و سایل جمعی و ادغام جوامع بشري، فراموشی گونههاي فرهنگ مردم، بیش از پیش احساس میشود.

بنا بر احساس این نیاز و درك این مهم نگارنده برآن شد تا به گردآوري ضرب المثلهاي گویش لايزنگانی بپردازد. از آنجا که حجم مثَلهاي این روستا بسیار زیاد است، در این جستار تعدادي از آنها را بیان کردهایم و مبناي گزینش را نقش خر - الاغ - در امثال قرار دادهایم. با توجه بهاین که شغل مردم این روستا در گذشتهاي نزدیک، به دامداري و دامپروري محدود بوده، خر نقش بس مهم و ارزشمندي در فرهنگ مردم این روستا دارد که موجب شدهاست واژهها، اصطلاحات، باورهامثَل،ها و. . . زیادي پیرامون این حیوان شکل بگیرد.

.1 مقدمه

»امروزه با فراگیر شدن وسایل ارتباط جمعی و ادغام جوامع بشري، شاهد نابودي بسیاري از جلوهها و تواناییهاي فرهنگ مردم و به ویژه گویشها هستیم. این درحالی است که فرهنگ مردم از نظر جامعه شناسی، زبان شناسی و. . . از توانمنديهاي فراوانی برخوردار است. بسیاري از دشواريهاي متون گذشته را میتوان با رجوع به فرهنگ مردم و از لابهلاي باورها،مثَلها، واژهها و. . . آسان نمود. نیز میتوان از بسیاري از واژهها در گویشهاي مختلف بهره جست و از آنها در امر واژه گزینی استفاده نمود.« - رنجبر، - 1 :1394

روستاي لايزنگان یکی از جمله روستاهاي پهناور ایران است که فرهنگی غنی دارد و تا کنون پژوهشهاي فراوانی پیرامون عناصر این گویش انجام شدهاست. این روستا از توابع شهرستان داراب واقع در استان فارس است: »لايزنگو یازده فرسخ میانه- ي شمال و مشرق شهر داراب است« - حسینی فسایی، - 1318 :1367 دکتر معین این روستا را چنین معرفی کردهاست: »لاي- زنگان lāy-zangān دهی است از دهستان کوهستان، بخش داراب، شهرستان فسا؛ در 54 کیلومتري خاور داراب؛ کوهستانی و سردسیر؛ 2435 تن سکنه دارد و. . «. 

شغل مردم این روستا تا چند دههي پیش محدود میشد به دامداري و باغداري کهامروزه دامداري بسیار کم رونق شدهاست. - رنجبر، حیدري: - 391 :1394 ناگفته پیداست که لازمهي یک زندگی دهقانی و شبانی وسایل حمل و نقلی است که در گذشته بهاسب، قاطر و خر محدود میشدهاست. ازآنجا کهاین روستا کوهستانی و سردسیر با زمینی ناهموار است، بهترین وسیلهي حمل و نقل قاطر و خر است کهاز میان این دو نیز مردم لايزنگان خر را بر قاطر ترجیح دادهاندو این مطمئناً بیعلت و بیحکمت نبودهاست.

اگرچهامروزه تعداد خانوادههایی که خر دارند بسیار اندك است اما با اندکی تسامح میتوان گفت در گذشتهاي نه چندان دور تمام خانوادهها خر داشتهاند. از اینرو رابطهي تنگاتنگ مردم با این حیوان ارزشمند موجب شدهاست کهاین حیوان نقشی اساسی و مهم در میان مردم این روستا داشته باشد، تا جایی که پیرامون این حیوان واژهها، اصطلاحاتمثَل،ها، آداب و رسوم، خرافهها و. . . فراوانی شکل گرفتهاست.

آنچه میتواند بر این گفته صحه بگذارد نگاهی به تأثیر دو حوزهي دامداري و باغداري بر این گویش است که در دو جستار مورد بررسی قرار گرفتهاند. - ن. ك: واژهها و اصطلاحات کم کاربرد باغداري در لايزنگان فارس و واژهها و اصطلاحات دامداري در گویش لايزنگانی - نگارنده در این جستار کوشیدهاست تا به گردآوري ضرب المثلهایی بپردازد که به طور مستقیم یا غیر مستقیم براي القاي مفهوم و تأثیرگذاري از نقش عنصر »خر« بهره گرفته شدهاست.

.1-1 روش پژوهش

مطالب این پژوهش به صورت میدانی و با مصاحبه و گفتوگو با گویشوران لايزنگانی به دست آمدهاست. از آنجا که نگارنده خود از گویشوران این روستا میباشد و چندین سال است که به گردآوري و ثبت و ضبط عناصر این گویش میپردازد، مطالب این جستار طی مدتی به نسبت طولانی فراهم گردیدهاست.

.2 بحث

تا کنون تعاریف گونهگون و گستردهاي براي ضرب المثَل ارایه دادهاند که در هر یک به پارهاي از ویژگیهاي آن اشاره کردهاند. بدیهی است کهارایهي تعریفی جامع و مانع از مثَل کاري بس دشوار است. حداقل بهاین دلیل که مرزي بس باریک با گونههایی چون کنایه دارد. در اینجا به بازتاب چند نمونهاز تعاریف بسنده میکنیم.

دهخدا: مثَل» حکمت تودهاست؛ یعنی آنقدر که عامه بهایجاد آن میکوشند، اهل ادب و شعر و نثر، در آن سهمی ندارند. از این رو در هر ملت کهامثال بیشتر است، نشانهي سعهي فکر عوام آن ملت میباشد.« - دهخدا، - 2 :1378

تمیمداري: »ضرب المثلها معانی بسیاري را در لفظ اندك خاطرنشان میکنند و عالم و عامی میتوانند از آنها بهره ببرند. در ساختار ضرب المثلها، تعقل جمعی و تاریخی و تجربهي فراوان به کار رفتهاست.« - تمیمداري، - 20 :1390

بهمنیار: »مثل جملهاي است مختصر، مشتمل بر تشبیه یا مضمون حکیمانه که به واسطهي روانی الفاظ روشنی معنی و لطافت ترکیب بین عامه مشهور شده و آن را بدون تغییر یا با تغییر جزئی در محاورات خود به کار میبرند« - بهمنیار، - 19 :1381

امینی: از جمله مظاهر دانش یا فرهنگ عوام، امثال و اصطلاحات است که داراي اندرزها و شیرینترین بذلهها و یرمغزترین کنایهها است که در جملهاي کوتاه و خوش آهنگ خلاصه شدهاست. - امینی، - 2 :1369

رحیمینیا: مثَل» سخنی کوتاه و قابل حفظ و جالب توجهاست که ریشه در اعماق فرهنگ یک جامعه دارد و هنگام مکالمه یا مباحثه دربارهي مطلبی به تناسب موضوع به کار میرود.« - رحیمینیا، - 7 :1385

همایی: »مثل عبارت نغز پر معنی است که شهرت یافته، درخور شهرت قبول عامه باشد اعم از اینکه مبتنی بر قصه یا داستان باشد و مورد مضرب داشته باشد یا نباشد« - همایی، - 195 : 1374

ذوالفقاري: »مثل جملهاي است کوتاه، گاهاهنگین، مشتمل بر تشبیه با مضمون حکیمانه که به واسطهي روانی الفاظ و روشنی معنا و لطافت ترکیب، بین عامه مشهور شده و آن را بدون تغییر یا با تغییر جزئی به کار میبرند.« - ذوالفقاري، - 34 :1386

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید