بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
بررسی کتاب ما چگونه ما شدیم؟
نوشته دکتر صادق زیبا کلام
اسلاید 2 :
صادق زیباکلام در سال ۱۳۲۷ در کوچه معروف به دعانویسها در محلهٔ بازارچه آبمنگول تهران در جنوب خیابان ری متولد شد. پدرش تاجر و دارای مغازهای در خیابان قزوین تهران بود، اما وارد فعالیتهای سیاسی نیز شده بود. او از طرفداران محمد مصدق بود اما از لحاظ تشکیلاتی در حزب زحمتکشان به رهبری مظفر بقایی فعالیت میکرد.
دختر کوچک وی مریم زیباکلام و دختر بزرگ وی سارا زیباکلام است که زیباکلام او را دقیقاً در نقطه مقابل خود میداند. سارا با پسر احمد توکلی ازدواج کردهاست. زیباکلام میگوید نه او و نه توکلی هیچ نقشی در این ازدواج نداشتهاند و آن دو پس از آشنا شدن در روزنامه همشهری با هم ازدواج کردهاند.
دکتر فاطمه زیباکلام، خواهر او است که در اسفند ۱۳۹۴ درگذشت. سعید زیباکلام نیز برادر وی میباشد که از نظر عقیده در روبروی هم قرار دارند
اسلاید 3 :
صادق زیباکلام پنج سال نخست ابتدایی را در دبستان غزالی واقع در خیابان سینا و سال آخر را در دبستان دکتر قاسمزاده واقع در خیابان غفاری تحصیل میکند. با نقل مکان خانواده به منزل بزرگی در نیاوران، زیباکلام در دبیرستان رهنما در خیابان منیریه ثبت نام میکند.او پس از اخذ دیپلم دبیرستان در سال ۱۳۴۵ در کنکور دانشگاه تهران پذیرفته میشود اما پدرش با تحصیل او در ایران مخالفت کرده او را روانه اتریش میکند تا او را از درگیریهای سیاسی دانشگاه تهران به دور نگه دارد. در اتریش تحت تأثیر تفکرات مارکسیستی قرار میگیرد و تحصیل خود را در اتریش نیمهتمام گذاشته و به توصیهٔ پدر در خرداد ۱۳۴۶ به انگلستان میرود.
بعد از طی دوره دوساله کالج او به پلی تکنیک شهر هادرزفیلد در شمال بریتانیا میرود و وارد رشته مهندسی شیمی میشود. او بعد از اتمام دوره کارشناسی وارد دوره کارشناسی ارشد و سپس دکترای مهندسی شیمی در دانشگاه برادفورد میشود. پس از آزادی در سال ۱۳۵۵، دستگاه امنیتی کشور مانع بازگشت او به انگلستان و ادامه دوره دکتری شد و او به ناچار در ایران مانده و به عنوان مربی در دانشکده فنی دانشگاه تهران استخدام میگردد. پس از انقلاب در سال ۱۳۶۳ برای ادامه تحصیل به انگلستان بازمیگردد اما به جای ادامه تحصیل در رشته مهندسی شیمی به علوم انسانی روی میآورد. او در دانشکده صلحشناسی دانشگاه برادفورد فوق لیسانس و دکترای خود را میگیرد. موضوع تز دکترای او انقلاب اسلامی ایران و فلسفه سیاست غرب بودهاست. زیباکلام در سال ۱۳۶۹ به ایران بازگشته و پس از دو سال وارد گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران میشود.
اسلاید 4 :
دکتر صادق زیبا کلام
او دکترای علوم سیاسی از دانشگاه برادفورد انگلستان دارد او استاد واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد بودو هماکنون استاد تمام دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است.
زمینه تحقیقاتی ایشان در دوره دکترا پیرامون تحولات سیاسی اجتماعی معاصر ایران بود
او تفکر جدیدی را در مورد علل عقب ماندگی ایران چه بوده است ؟ مورد نقد قرار داده است.
او در سال 1369به ایران برمی گردد ودر سال 1370نامه ای را به شورای انقلاب فرهنگی در خصوص موضوع یادشده می نویسد ودرخواست بازنگری در دروس دانشگاهی می کند.
او کتاب را به امام محمد غزالی ودوتن از شهدا همت وخرازی تقدیم می کند ومی نویسد علت تقدیم به غزالی بدلیل خاموشی علم در قرن نوزدهم است ونگاهی که غزالی نسبت به من در شریعت ایجاد کرده است ؟
اسلاید 5 :
آقای زیبا کلام در بهمن ماه1370نامه ای را به شورای انقلاب فرهنگی در خصوص علل عقب ماندگی ایران چه بوده است ؟ چرا وچگونه ایران قرن نوزدهم مجموعه ای می شود از ضعف اقتصادی فصل دوم: ایران چگونه جایی است؟
عقب ماندگی سیاسی فصل دوم: ایران چگونه جایی است؟
رکود اجتماعی –بی بنیگی علمی و.ریشه ها وعلل پیدایش آن انحطاط غریب ودرماندگی عمیقی که برایران قاجار سایه افکنده در کجا بوده است؟
پاسخ :عبارت است از استعمار در اشکال کهنه ونو-سرمایه داری جهانی وامپریالیسم .
این پدیده به عنوان عامل اصلی همه مشکلات ناکامی ها وشکست های ما در دادگاه تاریخ معاصر ایران بر کرسی اتهام نشسته است همه اینها از عصر قاجار شروع شد . چگونه بساط فراموسون بپاداشتندچگونه رجال سیاسی قاجار تحت الحمایه سفارتین روس وانگلیس بودند چگونه رشوه مد شدوپادشاهان فساد می کنند وامتیاز می گیرندومعاهده وقرار داد تحمیل می کنند وشاه را قدرت می بخشند ومردم را سر کوب می کنند اما مشکل من در این نیست که چطور شد استعمار توانست به ایران بیاید؟وچطور دولت های انگلیس وروس بر شالوده حکومت ایران چیره شدند وچرا ایران نتوانست در قرن نوزدهم به سر از لندن وبروکسل سر در بیاورد ؟در صورتیکه در مقاطعی ایران پرچمدار علوم بوده ابوریحان –فارابی –خوارزمی –ابن سینا –جابربن حیان –زکریا رازی و..رابه جامعه بشری تقدیم داشته درصورتیکه هیچگونه اثری از از انها نیست
اسلاید 6 :
اگر از یک فارغ التصیل لیسانس ویا ارشد بپرسند که چطور شد انگلیس ها به ایران آمدند ولی ایرانی ها به انگلیس نرفتند وچطور شد که در طی قرن هجدهم ونوزدهم ده ها دانشمند وعالم اروپایی قادر شدند آنچنان تحولی عظیم در علم وصنعت به وجود آورند ولی در ایران حتی یک عالم علوم طبیعی نبود پاسخ چندان روشنی ندارند
تشریح علل زیر بنایی ضعف بنیه نظامی حاکم برایران در عصر قاجار که شکست نظامی از روس ها ومعاهده ترکمنچای چیست ؟
پس چگونه ما ما شدیم وچگونه ما رسیدیم به ایران عصر قاجار
پیشنهاد طرح درس علل عقب ماندگی ایران را می دهند ؟که با مخالفت شورای انقلاب فرهنگی مواجهه می شوند ودر پاسخ به آن بعد از سه سال می فرمایند این نیازمند بررسی استو تاریخ 200ساله حکومت قاجار وسپس پهلوی طی پنچ سرفصل است که به پیشنهاد شورای انقلاب فرهنگی:1-تاریخ تحول سیاسی در ایران-تحلیل قدرت2 -تاریخ تحول دینی در ایران –تحلیل اعتقادی 3-تاریخ وفرهنگ واندیشه در ایران –تحلیل فلسفی4 –تاریخ تحول علمی در ایران –تحلیل علمی
5-تارخ تحول هنر در ایران –تحلیل هنری ومعماری
اسلاید 7 :
پیشگفتار
کتاب حاضر در صدد پرداختن به یکسری “چرا” ی مهم در مورد ریشه های عقب ماندگی در ایران است و تمایل دارد پاسخ این چراها را پیدا کند: «چرا شاهان ما فاسد و بد بودند؟ چرا شاهان فرانسه یا انگلستان همه بد و فاسد نبودند؟ چرا رجال ما در عصر قاجار سرسپرده به سفارتخانه های خارجی بودند؟ چرا رجال انگلستان، روسیه یا فرانسه سرسپرده و وابسته نبودند؟» و بسیاری چراهای دیگر…
ایشان در این کتاب به عصر قاجار می پردازد ومی نویس چرا در طول 140سال حکومت 7 پادشاه به همراه حکام ورجال قاجار یکی از دیگری بدتر بودند ؟آیادر آب وخاک ما عناصری وجود دارد که حکام وسلاطین را به این صورت در می آورد؟
زیبا کلام در این کتاب سعی می کند از تئوری ها و نظرات مرسوم که به گفته خودش عمدتا رگه هایی از تاثیر کمونیست و استعمار دارند فاصله بگیرد و به اصالت موضوع عقب ماندگی ایران بپردازد. وی عمیقا معتقد است که استعمار، علت عقب ماندگی ایران نیست، بلکه معلول آن است؛ به این معنی که ایران اول عقب مانده شده و به همین دلیل استعمار توانسته به آن نفوذ کند و این کشور را تحت سلطه خودش بیاورد. «پرسش من، آن بود که چرا ایران اساسا در وهله اول بدل به کشوری عقب مانده گردید تا استعمار بتواند بر آن سوار شود؟»
اسلاید 8 :
آیا ایران کشوری عقب مانده است؟
در ابتدای این فصل زیبا کلام به داستان تامل برانگیز شاهزاده عباس میرزا(نایب السلطنه) و جنگ قره چمن(منطقه ای است حدودا20کیلومتری تبریزکه مکان شروع جنگ با روسهاو15سال محل قرارگاه اصلی فرماندهی نیروهای نظامی ایران بود) اشاره می کند و بخشی از گفتگوی عباس میرزا و ژوبر فرانسوی را بیان می کند. به طور خلاصه در آن جنگ که میان قوای ایران و روس در حدود ۲۰۰ سال قبل اتفاق افتاده،(منجر به شکست ایران شد وایران تمامی سرزمین های قفقاز را از دست داد) عباس میرزا به دلیل ناکامی در جنگ و ایستادن در مقابل قوای قدرتمند روسیه از ناپلئون تقاضای کمک می کند و می گوید: «نمی دانم این قدرتی که شما اروپایی ها را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چیست؟..»
حکایت کتاب ما چگونه ما شدیم به تعبیری تلاش در جهت پاسخ به پرسشی است که از یک سابقه ی200 ساله برخوردار است. آن جا که عباس میرزا به ژوبر می گوید : «مشکل در کجاست؟چرا شما شما، شما شدید و ما ،ما شدیم ؟آیا آب و خاک اروپا با آب و خاک ما متفاوت است؟آیا خدا خواسته که شما آن گونه شدید و ما این گونه؟»
در صورتیکه عباس میرزا نه لندن نه بروکسل ونه مسکو وحتی قسطنطنیه (استانبول )هم نرفته بودصنعت سیما هم نیامده بود که این سوال را مطرح می کند.
اسلاید 9 :
در ادامه این فصل از کتاب زیبا کلام نظرات مختلف از جمله نظریات مارکسیسم، سکولارها و مذهبیون و . را در باب عقب ماندگی ایران مطرح می کند و به این مطلب اشاره دارد که در بسیاری موارد ما حتی باور نداریم که عقب مانده هستیم، چه برسد به اینکه مانند عباس میرزا به فکر چاره و جبران باشیم!
ملتی که این همه خود را بزرگ و سربلند می پندارد، ملتی که معتقد است دین زیادی بر گردن پیشرفت و تمدن بشری دارد، واضح است که به هیچ روی نمی تواند بپذیرد که عقب مانده است. در نهایت زیباکلام معتقد است که همیشه در ایران تلاش شده قبل از ریشه یابی و پرداختن به چرایی عقب ماندگی مستقیم به سوال “چه باید کرد” پرداخته شده است و به همین دلیل است که جمله این تلاش ها ناکام مانده است. در این اثر سعی شده است به جای روش معمول و متداول معلول نگری ومعلول نگاری به علت جویی و ریشه یابی پرداخته شود و به جای مقصر شمردن دیگران اعم از اعراب، شرق، غرب، استعمار و.. به خود ایران و کالبد شکافی آنچه به لحاظ تاریخی ایران را تشکیل داده است بپردازد. ورود استعمار به ایران در حقیقت معلول عقب ماندگی ما بود نه علت آن.
فتحعل شاه ،ناصرالدین شاه ،محمدعلی شاه،رضا شاه ومحمدرضا پهلوی وسایرین قویا اعتقاد داشتن که تعقل گرایی یعنی بکارگیری عقل وعلم ودانش راه انها بود درصورتیکه نوعی ژست عالمانه بی حاصل بود.
اسلاید 10 :
فصل اول : از کجا شروع کنیم؟
زیباکلام معتقد است اگر این اصل کلی را بپذیریم که عوامل عقب ماندگی ایران از درون خود جامعه ایران بر خواسته اند برای یافتن علل نیازمند مراجعه به خود جامعه هستیم. منسجم ترین و متداول ترین مدل تحلیلی که تاکنون در ایران وجود داشته مارکسیسم بوده است. وی معقتد است به جای استفاده از یک الگوی از پیش تعریف و تعیین شده که نتیجه اش بالاجبار و به گونه ای اجتناب ناپذیر شناخت و تبیین تحولات بر طبق آن خواهد بود ما در این کتاب سعی کرده ایم در جهت عکس عمل نماییم یعنی به جای پیروی از یک الگوی معین هدفمان این خواهد بود که ببینیم اصولا جامعه ایران چگونه جامعه ای بوده است؟
پس از مقدمه نسبتا طولانی کتاب زیبا کلام بحث فئودالی بودن یا نبودن ایران در طول تاریخ را مورد بحث قرار می دهد و با ارائه شواهد مختلف تلاش می کند اثبات کند که ایران هیچگاه خصیصه ها و ویژگی های یک نظام فئودالی بر اساس تعاریف را نداشته است. و پاسخ سوالات زیر را شاهدی بر این ادعا می داند:
چرا در ایران، اشراف، فئودال ها و زمین داران بزرگ هرگز نتوانستند ذره ای استقلال در قبال حکومت پیدا کنند؟ چرا شالوده اقتصادی و تولیدی جامعه در دست حکومت و درون شهرهای بزرگ متمرکز گردید؟ چرا مالکیت کمتر به رسمیت شناخته شد؟ چرا قانون و نهادهای قانونی به استقلال دست نیافتند؟ چرا امر قضا همواره در پرتو قدرت حکومت اسیر ماند؟ چرا در ایران انقلاب صنعتی به وقوع نه پیوست؟
اسلاید 11 :
ایشان در فصل اول ظهور مارکس در نیمه دوم قرن نوزدهم باعث گرددی تا در ایران هم بسیاری از روشنفکران ،نویسندگان ومورخین مدرن به سمت آرای او متمایل شوندونظام بورژوازی ازدید مارکس تحول یافته وتبدیل به سوسیالیسم می شود.وجامعه ای که مارکس آن را غایت تکامل اجتماعی بشر می دانست آن را کمونیسم لقب داد
فصل دوم: ایران چگونه جایی است؟
در این فصل نویسنده تلاش می کند اطلاعات نسبتا جامعی در مورد وضعیت اقلیم و شرایط تاریخی جغرافیایی ایران را به مخاطب ارائه کند و عمیقا معتقد است که با توجه به وضعیت آب و هوا، در طول تاریخ اصولا هیچگاه ایران کشوری مناسب کشاورزی نبوده است. شرایط اقلیمی فلات ایران با نوع ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اش تا حدود زیادی ارتباط مستقیم دارد. کمبود آب بنیادی ترین ویژگی شرایط محیطی ایران می باشد.متوسط ریزش باران بین 25تا 30سانتی متر درسال که کمتر از 1/3میانگین دنیا است.
پس از ارائه این موارد زیبا کلام اشاره می کند: «از میان جملگی ویژگی هایی که از دل شرایط اقلیمی ایران برخاستند سه عامل به نظر می رسد بیش از همه در چگونگی شکل گیری تمدن ایران نقش داشتند. این سه عنصر عبارتند از : “پراکندگی اجتماعات در ایران”، “پیدایش نظام ایلی و چادرنشینی” و بالاخره “تمرکز قدرت در دست حکومت”.»
در ادامه این فصل نویسنده هر یک از این سه مورد مهم را مورد بررسی قرار می دهد و در مورد چرایی پیدایش این سه عنصر به بحث می پردازد.
اسلاید 12 :
ایران در زمان ساسانیان
اسلاید 13 :
در یک کلام، شرایط اقلیمی ایران پراکندگی اجتماعات اسکان یافته را سبب ساز شد. در بخش بعد به دومین عنصر مهم، یعنی پیدایش نظام ایلی و چادرنشینی، پرداخته می شود و با استفاده از شواهد تاریخی بیان می شود که تقریبا همه سلسله های حکومتی ایران برآمده از ایلات و صحرانشینان بوده است. این عامل -پدیده ملوک الطوایفی- نه تنها باعث بی ثباتی اجتماعی شده بلکه باعث عدم شکل گیری نهادهای پراهمیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ایران شده و منجر به عدم رشد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی گردیده است.
در بخش بعدی این فصل عامل سوم یعنی “تمرکز قدرت در دست حکومت” مورد بحث قرار می گیرد و این اعتقاد وجود دارد که اساسا ریشه پیدایش حکومت در شرق متفاوت با غرب بوده است و به دلیل کمبود منابع در شرق و احتیاج به مدیریت آن از سوی حکومت رفته رفته قدرت حکومت به نسبت غرب بیشتر شده است. اما زیبا کلام به عامل دیگری نیز اشاره می کند که باعث افزایش قدرت و تسلط حکومت به صورت تاریخی در ایران شده است و آن عامل “الهیت و قداست حکومت در ایران” است که تقریبا از دوران هخامنیشان به نحوهای مختلف وجود داشته و با ظهور اسلام به شکلهای مختلف در دوره های مختلف از عباسیان تا قبایل بیانگرد و صفویان این مسئله حتی تشدید شده است.
اسلاید 14 :
نقشه اقلیمی ایران
اسلاید 15 :
فصل سوم : از صعود تا نزول (۱۰۰۰ تا ۱۸۰۰ میلادی) (400-1200 هجری)
در این فصل نویسنده به یک واقعه تاریخی مهم یعنی هجوم قبایل آسیای مرکزی به ایران می پردازد، این واقعه که تقریبا از نیمه دوم قرن دهم میلادی آغاز شد به زعم نویسنده تاثیرات شگرفی بر وضعیت نهادهای مختلف ایران گذاشت. اما در ابتدای فصل نویسنده یک سوال مهم را مطرح می کند: چرا این قبایل تا قبل از این زمان به ایران هجوم نیاورده بودند؟
در پاسخ به این پرسش زیباکلام چند عامل را معرفی میکند:1- تا قبل از ظهور اسلام و هجوم اعراب به ایران یک حکومت مرکزی قدرتمند در ایران وجود داشت (ساسانیان) و به این دلیل هجوم به ایران بسیار سخت و تقریبا غیر ممکن بود. اما پس از اسلام به مرور قدرت های محلی و کوچکتر قدرتمند شدند و از قدرت حکومت مرکزی کاسته شد و عملا ایران توسط قدرت مرکزی در دارالخلافه بغداد اداره می شد و خود فاقد حکومت مرکزی قدرتمند بود.
۲-تا قبل از اسلام بخش عمده آبادانی و مدنیت ایران در غرب بود و اهمیت نواحی شرقی و شمال شرقی ایران تنها قرارگرفتن در مسیر جاده ابریشم بود، اما با قرارگیری ایران در قلمرو اسلام شرق ایران به دلیل محسوب شدن به عنوان مناطق مرزی جهان اسلام اهمیت استراتژیک یافت و بنابراین مدنیت و توسعه به آن منطقه نیز وارد شد و این امر باعث ایجاد جذابیت بیشتر برای قبایل آسیای مرکزی گردید.
اسلاید 16 :
ترکان غزنوی و به دنبال آن ترکمن های سلجوقی (و به دنبال آن ترکان خوارزمشاهی) اولین قبایلی بودند که به ایران هجوم آوردند و سپس مغولان به ایران تاختند و در نتیجه هجوم آنها چیزی جز غارت و ویرانی برای ایران نداشت… همه این هجوم ها از طرفی فرهنگ قبیله ای و ایلاتی را در این تثبیت کرد. در ادامه، زیبا کلام شواهدی از وضعیت ایران و نهادهای مختلف را قبل و بعد از هجوم قبایل آسیای مرکزی و مغولان ارائه می دهد. نبرد های بی پایان میان قبایل و دستجات صحرانشین که بر ایران هجوم آورده بیشترین لطمه بر پیکر کشاورزی، سیستم آبیاری و شالوده ی اقتصادی ایران وارد آورد.بدلیل کشتار بیش از حد وحتی دریدن شکم زنان باردار توسط چنگیز واز بین رفتن نیروی انسانی که زیر ساخت تولید در ایران وهر جامعه ای است ازبین رفت .
اسلاید 17 :
ایلخانان
سلجوقیان
اسلاید 18 :
فصل چهارم : تاثیر هجوم قبایل بر ساختار نهادهای اجتماعی ایران
تاثیر هجوم قبایل آسیای مرکزی و مغول به ایران تنها محدود به از بین رفتن زیرساخت های آبی و کشاورزی و مسائل اقتصادی نبود؛ زیباکلام معتقد است دامنه تاثیر هجوم قبایل به ایران بسیار گسترده تر و مخرب تر بوده است و در این فصل به این موضوع می پردازد.
در مجموع بایستی گفت هجوم قبایل و تشکیل حکومت توسط آنان به نحو فزاینده ای باعث افزایش قدرت حکومت در ایران گردید. عوامل مختلفی باعث این افزایش شدند که مهمترین آنها عبارت بودند از افزایش قدرت نظامی، افزایش قدرت اقتصادی و بالاخره متمرکز شدن قدرت سیاسی که نتیجه طبیعی دو عنصر قبلی بود. در ادامه زیبا کلام به ویژگی های مختلفی که حاصل هجوم قبایل آسیای مرکزی و مغول به ایران بود می پردازد که عبارتند از: تمرکز قوای نظامی و پیدایش ارتش که تاثیراتی بر وضعیت مالیات و کشاورزی جامعه داشت، تغییر وضع مالکیت و زمین داری که مالیاتهای سنگین را ببار آورد، تغییر وضع قضا و امنیت اجتماعی که به شدت عدالت را زیر سوال برد، فقدان امنیت اجتماعی و حقوق فردی که بیشتر وزیران را مورد لطمه قرار داد و افزایش مشروعیت و پایگاه سیاسی و اجتماعی حکومت که جنبه الهی بودن حکومت و پیامدهای آن را بیان می کند.
اسلاید 19 :
فصل پنجم : خاموش شدن چراغ علم
این فصل، بلندترین بخش کتاب است و نویسنده اظهار می کند که بیشترین زمان و انرژی را برای تدوین آن به کارگرفته است. در این فصل تلاش می شود علت خاموش شدن چراغ علم در ایران و خاموش ماندن آن از یک برهه تاریخی به بعد مورد بررسی قرار گیرد، چرا که تقریبا هیچ شکی در این امر نیست که زمانی ایرانیان و مسلمانان از هر جهت و در هر علمی در دنیا سرآمد بودند. با به قدرت رسیدن بنی عباس از اواسط قرن هشتم میلادی (دوم هجری) اوضاع یکباره تغییر کرد. ثبات سیاسی و رونق اقتصادی که به تدریج با به قدرت رسیدن بنی عباس به وجود آمد باعث گردید تا به لحاظ اجتماعی مرکز امپراتوری اسلام تا حدودی دگرگون شود. خلفای اولیه بنی عباس علاقه و تمایل زیادی به دانشمندان و فعالیت های علمی نشان دادند پایتخت دارالاسلام به تدریج مرکز تجمع علماء و دانشمندن مختلف از گوشه و کنار جهان متمدن آن روز شد.
اسلاید 20 :
و پس از آن به یکباره همه چیز به نابودی کشیده شد. به زعم نویسنده بسیاری افول علمی را به هجوم مغولان نسبت می دهند، اما با شواهدی که زیباکلام در کتاب آورده، ادعا می کند که این افول یکی دو قرن قبل از هجوم مغولان آغاز شده و در واقع هجوم مغولان ضربه نهایی را بر پیکره علم وارد می کند ولی آغاز کننده افول علمی نیست. پس از بررسی این موارد، نویسنده به چرایی ایجاد افول علمی می پردازد و با تکیه بر شواهد و مرور تحقیقات گذشته عنوان می کند که به نوعی ظهور و رواج آیین مدرسی و کنار گذاشتن عقل از دین و درگیری بین فقها و حکومت و سنت گرایان، عاریتی بودن علوم و ترجمه بودن علوم و نقش حکومت در رشد علوم و از بین رفتن حمایت حکومت از این علوم باعث ایجاد افول علمی مسلمانان شده است.
زیباکلام در ادامه این فصل عواملی را مورد بررسی قرار می دهد و به خوبی به بحث جریان شناسی افول علم می پردازد و بر این باور است که این افول از دوره متوکل عباسی و چیره شدن سنت گرایان و اصحاب حدیث بر عقل گریان و فلاسفه شروع شده و تاثیرات تفکرات سامانیان و غزنویان و سلاجقه به خصوص خواجه نظام الملک (مدارس نظامیه) و همچنین تفکرات امام محمد غزالی که موجبات چیرگی این تفکرات شد را به چالش می کشد.