بخشی از پاورپوینت
اسلاید 2 :
بررسي
ريشه هاي نزديك انقلاب مخملي در ايران
با تأكيد بر حوادث اخير
اسلاید 3 :
انتخابات سال 1384
شكست طرح خاورميانه بزرگ وطرح پنتاگون براي شبكه سازي مسلمانان ليبرال (كسينجر)
شكست طرح فروپاشي شيعه در سال 2010 (مايكل برانت)
شكست طرح مهندسي معكوس فوكوياما عليه ايران (1986-اورشليم)
اعلام ”قرن آمريكا تمام شد“ و ”پتانسيل غرب به پايان رسيد“ از سوي ريچارد رورتي (2005)
نداشتن بازيگر در درون حاكميت و پتانسيل لازم براي تغيير رفتار و تغيير ساختار ج.ا.ا
ايجاد بازدارندگي و ناممكن گرديدن اقدام نظامي عليه ايران (جوزف ناي)
توليد قدرت ملي و ايجاد توانايي براي پيگيري اهداف ملي و دفاع از منافع ملي
تقويت گفتمان بيداري اسلامي
افزايش قدرت نرم و بازيگري ايران در مناسبات منطقه اي و بين المللي
اسلاید 4 :
راه اندازي مجدد كميته خطر جاري در سال 1384
توصيه هاي كميته خطر جاري (مهر 84) درباره مقابله با جمهوري اسلامي ايران، مبني بر بي فايده بودن جنگ سخت و لزوم تمركز فعاليت ها بر سه محور دكترين مهار، جنگ رسانه اي و ساماندهي نافرمانی مدني:
1) تغيير رويكرد در مقابله و بسيج همه نيروها براي اين استراتژي و قرار گرفتن ايران در صدر برنامه هاي ساست خارجي آمريكا در 4 سال آينده.
2) بازبيني تمام تجربيات گذشته در اين زمينه و درسهايي كه از فروپاشي بلوك شرق و تغيير حكومتها در كشورهايي مانند شيلي و اندونزي گرفته شده است.
3) استفاده از اختلافات دروني ايران و ضعف سياست هاي اقتصادي.
4) دامن زدن به نافرماني مدني در تشكل هاي دانشجويي و نهادهاي غير دولتي و صنفي.
5) راه اندازي شبكه هاي متعدد راديو تلويزيوني براي ايرانيان و تلاش براي رساندن پيام هاي خود به مردم ايران با پيشرفته ترين تكنولوژي هاي روز.
6) تأكيد پي در پي بر حمايت از حقوق بشر و دمكراسي در ايران براي تقويت ارتباط با مردم ايران.
7) حمايت از اپوزسيون بعنوان يكي از عوامل مؤثر بر تغيير رژيم ايران.
8) سفر فعالان جوان خارجي از كشورهاي متحد امريكا به ايران بعنوان جهانگرد و در صورت نياز، پيوستن آنها به جنبش هاي مدني و نافرماني ها.
اسلاید 5 :
توصيه هاي كميته خطر جاري
9) تسهيل فعاليت NGO هاي آمريكايي در ايران.
10) صدور ويزا و دعوت از فعالان جوان ايراني (انتخاب شده از سوي مقامات آمريكايي، نه نهادهاي ايراني) به خارج براي شركت در سمينارهاي كوچك. اينكار در صربستان، فيليپين، اندونزي، شيلس و كشورهاي ديگر موفقيت آميز بوده است.
11) استفاده مؤثر از سفارتخانه هاي كشورهاي ديگر در تهران و حضور در جلست محاكمه، درخواست مشترك براي آزادي زندانيان سياسي، كمك مالي به خوانواده هاي زندانيان و گروه هاي مخالف حكومت و حتي نظارت يا مشاركت در اعتراض ها و بررسي تصويب قانون ”آزادي ايرانيان“ در كنگره بمنظور حمايت از اينگونه فعاليت هاي تأثيرگذار.
12) در دستور كار قرار گرفتن تضعيف ستون هاي حمايتي حكومت ايران، يعني سرويس هاي امنيتي و نظامي اين كشور.
13) از بين بردن قدرت بسيج و سپاه و ايجاد تغييرات اساسي در وزارت اطلاعات و يا بطور كل حذف آن.
15) وادار كردن رهبران روحاني ايران كه در رأس قدرت هستند، به كناره گيري از قدرت سياسي.
16) احتياط، دورانديشي و عملكرد چند جانبه در برخورد با فعاليت هاي هسته اي ايران با افزايش فشار ديپلماتيك از طريق متحدان به منظور توقف داوطلبانه فعاليتها از سوي ايران و در غير اينصورت افزايش فشارها و ارسال پرونده به شوراي امنيت.
اسلاید 6 :
تغيير رويكرد آمريكا از اصلاح طلبان سكولار به تكنوكرات هاي ليبرال
شكست اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم و سوخته شدن گفتمان اصلاحات
رويكرد به تكنوكرات هاي ليبرال
(طراحي پروژه وحدت ملي، عدم حمايت كارگزاران از خاتمي، حمايت از ميرحسين)
توصيه مثلث استراتژيست هاي ايراني شوراي روابط خارجي آمريكا
(عدم حمايت آمريكا از گفتمان سوخته و شكست سه طرح استراتژيك آمريكا توسط اصلاح طلبان و تأكيد بر تقويت تكنوكراتهاي ليبرال)
اعتراف به شكست سكولارها در ايران توسط ريچارد رورتي بعد از انتخابات مجلس هفتم
اسلاید 7 :
تصويب طرح بي ثبات سازي ايران (2007)
در ماه مي سال 2007، روزنامه "ديلي تلگراف "، چاپ لندن گزارش كرد:
«جان بولتون فاش كرد كه حمله نظامي آمريكا به ايران " گزينه آخري است كه پس از شكست تحريمهاي اقتصادي و تلاش براي ايجاد يك انقلاب در ايران وجود دارد "».
اين در حالي بود كه دو هفته پس از انتشار اين خبر، روزنامه ديلي تلگراف بطور مستقل گزارش شبكه تلويزيوني ايبيسي را تاييد كرد. اين گزارش در رابطه با امضاي اسنادي از سوي بوش بود كه به سيا ماموريت ميداد از طريق ايجاد جنجالهاي تبليغاتي و انتشار اطلاعات دروغ موجبات براندازي دولت ايران را فراهم كند .
اسلاید 8 :
تصويب طرح بي ثبات سازي ايران (2007)
در اوايل ماه مي سال 2008 ميلادي " اندرو كاكبرن "، نيز با انتشار گزارش در نشريه كانترپانچ اقدام به افشاي برخي اطلاعات كرد كه تصريح ميكرد:
"بوش سند مخفي را امضا كرده است كه به مامورين آمريكايي اجازه ايجاد يك حركت تهاجمي و مخفي عليه رژيم ايران را ميداد، بطوريكه با مقايسه محتواي اين دستور با موارد مشابه، چنين حركتي در حوزه خود بيسابقه محسوب ميشود. "
در اين راستا " زلماي خليل زاد " صراحتاً اذعان مي دارد:
" ايران در معرض اختلافات داخلي است. بايد همه تلاش ها براي بي ثبات كردن ايران صورت پذيرد ".
اسلاید 9 :
تصويب طرح بي ثبات سازي ايران (2007)
در 29 ژوئن 2008، " سيمور هرش "، در نشريه نيويوركر با تاييد تمامي گزارشات پيشين نوشت: «سال گذشته كنگره با درخواست بوش براي حمايت مالي از يك عمليات پنهاني عليه ايران موافقت كرد و بر اساس منابع كنوني و سابق نظامي، اطلاعاتي و كنگرهاي، اين عمليات كه رئيسجمهور 400 ميليون دلار براي آن درخواست كرده و به عنوان يك حكم رياستجمهوري امضا شده است، براي بيثبات سازي رهبري مذهبي ايران طراحي شده است».
هرش با نقل قول از برخي فعالين سياسي افزود:
«جمعآوري اطلاعات در رابطه با برنامه هستهاي ايران، تحليل بردن تواناييهاي هستهاي ايران، و تلاش براي تضعيف دولت ايران از طريق كار بر روي گروههاي مخالف و ارايه پول به آنها به منظور تغيير رژيم در ايران از جمله اقدامات تصويب شده در دستور بوش بود».
اسلاید 10 :
بي ثبات سازي
تضعيف انسجام ملي، قدرت ملي و امنيت ملي را عمليات بي ثبات سازي مي نامند. اين اقدام موجبات مشغول سازي و مهار داخلي كشور هدف را فراهم مي سازد.
در عمليات بي ثبات سازي، با تحميل بحران هاي طراحي شده در عرصه هاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي و همچنين اقدامات ضد امنيتي، عملا فضاي رواني كشور هدف را بصورت فزاينده اي نا امن مي سازند.
اسلاید 11 :
فرآيندبي ثبات سازي
بي ثبات سازي اقتصادي:
ايجاد گراني هاي كاذب بويژه در اقلام سبد كالاي مصرفي جامعه و كالاهاي اساسي
اختلال در سيستم نقدينگي
نا امني رواني در فضاي اقتصادي كشور
بي ثبات سازي سياسي:
سعي در كاهش تبعيت از رهبري نظام در قواي سه گانه
تلاش براي عدم تعامل و همكاري قواي سه گانه كشور با يكديگر
تشديد اختلافات و ايجاد تضاد بين عناصر و جريانهاي سياسي
برهم زدن مرزبندي هاي سياسي (خودي و غيرخودي)
ناكارآمد ساختن طرح هاي اقتصادي در كشور هدف
اسلاید 12 :
فرآيند بي ثبات سازي
بي ثبات سازي فرهنگي- اجتماعي:
انجام خرابكاري ، ترور و بمب گذاري
فعال نمودن گسل هاي قومي و فرقه اي
گسترش لمپنيسم در جامعه
ايجاد انقلاب رنگي يا مخملي:
سازماندهي جنبش و آموزش انقلاب مخملي و بهره برداري از ابزارها و رسانه ها
القاء ناكارآمدي حاكميت و سياه نمايي از وضعيت كشور
متهم نمودن حكومت به فساد سياسي و مالي
متهم نمودن حكومت به تقلب در انتخابات
فراخوان مخالفين، براي اعتراضات خياباني و نافرماني مدني
تأكيد بر ليبراليسم، دمكراسي خواهي و حقوق بشر
حمايت مالي، سياسي و تبليغاتي آمريكا و غرب از شبكه هاي انقلاب مخملي
اسلاید 13 :
انقلاب هاي مخملي يا «انقلاب هاي رنگي» و «گلي» از شيوه هاي براندازي نرم است كه نوعي دگرگوني و جابجايي قدرت همراه با مبارزه منفي و نافرماني مدني را شامل ميشود.
انقلاب هاي رنگي و مخملي در جوامع پسا كمونيستي در اروپاي مركزي، شرقي و آسياي مركزي اتفاق افتاد. اين واژه براي نخستين بار از سوي ”والسلاو هادل“ رئيس جمهور پيشين چك، كه در آن زمان رهبر مخالفان چكسلواكي سابق بود، وارد ادبيات سياسي گرديد.
انقلابهاي رنگين و مخملين، جنگ سرد جديد و غير ايدئولوژيكي بود كه در راستاي راهبرد جهاني امريكا براي پر كردن خلاء قدرت شوروي سابق در اروپاي مركزي و شرقي، آسياي مركزي و قفقاز و از ميان برداشتن موانع هژموني امريكا عملياتي گرديد.
انقلاب هاي رنگين
اسلاید 14 :
مخالفان حكومت در چكسلواكي با انجام سلسله اقدامات مرتبط و زنجيرهاي در طي يك دوره شش هفتهاي 17 نوامبر تا 29 دسامبر 1989 در اين كشور، موفق به نوعي دگرگوني و جابجايي قدرت شدند.
با فروپاشي شوروي سابق و نفوذ آمريكا و ناتو به حلقه اول سپر دفاعي هارتلند يعني اروپاي شرقي، توسعه نفوذ در حلقه دوم سپر هارتلند (آسياي مركزي و قفقاز) در دستور كار آمريكا گنجانيده شد و در اين ميان نفوذ در گرجستان به عنوان منطقه خارج نزديك روسيه در اولويت قرار گرفت.
در اين راستا پس از صربستان (طي دو مرحله 1997 – 2000)، پديده دگرگوني و جابجايي قدرت به شكل زنجيرهاي در گرجستان (2003)، اوكراين (2004) و قرقيزستان (2005) ادامه يافت.
ضمن آنكه تاكنون تلاش براي انقلاب رنگي در ايران، لبنان، ونزوئلا و . با شكست مواجه شده است.
تاريخچه انقلاب هاي رنگين
اسلاید 15 :
اهداف آمريكا از انقلاب هاي رنگين
تسلط بر مناطق ژئوپلتيكي و ژئواستراستژيكي
حذف و يا مهار نظامهاي چالش گرو موانع نظم هژمونيك امريكا
كنترل شريان انتقال انرژي و جلوگيري از تسليحاتي شدن آن
ممانعت از ايجاد اتحاديه هاي نظامي و امنيتي در آسيا، خاورميانه و آسياي مركزي
همسو نمودن كشورهاي هدف با سياست هاي آمريكا.
فرصت سازي اقتصادي براي آمريكا
مهار بيداري اسلامي
اسلاید 16 :
در كوران رقابت انتخاباتي، بنياد سوروس كه مسئوليت پشتيباني از انقلاب مخملين در گرجستان را عهده دار بود، با استفاده افكار سنجي (نظرسازي)، پيروزي ائتلاف تروئيكا را پيشاپيش اعلام نمود. اما پس از انتخابات، نتايج شمارش آراء، بر پيروزي ائتلاف براي گرجستان نو دلالت ميكرد. با اعلام نتايج اوليه انتخابات ائتلاف تروئيكاي گرجستان به نتيجه اعتراض نمود و دولت را متهم به تقلب در انتخابات كرد.
ائتلاف تروئيكاي گرجستان كه از طريق رسانههاي امريكايي و اروپايي حمايت ميشدند، هواداران خود را به مبارزه منفي و نافرماني مدني فرا خواندند. جنبش سازماندهي شده كامارا توانست پانزده هزار نفر را در پايتخت به خيابانها كشاند. آنان چند روز در مقابل ساختمانهاي دولتي از جمله رياست جمهوري تجمع نمودند و به پليس و ارتش گرجستان شاخههاي گل رز اهداء ميكردند.
انقلاب گل رز گرجستان
اسلاید 17 :
در روز افتتاح پارلمان اين كشور و در حالي كه شواردنادزه مشغول سخنراني بود، مخالفان به رهبري ساكاشويلي، بدون مقاومت پليس وارد پارلمان شده و مانع از تثبيت ائتلاف براي گرجستان نو در قدرت شدند.
سرانجام با موافقت مقامات روسي، شوارد نادزه مجبور به استعفاء شد و انقلاب به اصطلاح گل رز به پيروزي رسيد.
انقلاب گل رز گرجستان
اسلاید 18 :
1- تزريق كمكهاي مالي امريكا و غرب به مخالفان حكومت گرجستان
2- حمايت تبليغاتي وسيع امريكا و غرب از ائتلاف تروئيكاي گرجستان و جابجايي افكار عمومي
3 - متهم نمودن نظام حاكم در گرجستان به فساد مالي، سياسي و نا كار آمدي
4- افزايش انتظارات و مطالبات عمومي در جريان مبارزات انتخاباتي
5 - متهم نمودن دولت گرجستان به تقلب در انتخابات
6 - از پيش برنده اعلام نمودن جريانهاي متمايل به امريكا و غرب
7- درخواست باز شماري آراء و به رسميت شناختن پيروزي مخالفان از طرف دولت
8 - فراخوان مخالفان به مبارزه منفي و نافرماني مدني
9 - تصرف پارلمان و اماكن دولتي و به تعطيلي كشانيدن ادارات
فرايند انقلاب گل رز گرجستان
اسلاید 19 :
در سال 2004 و در جريان انتخابات رئيس جمهوري اوكراين ، هيچ يك از نامزدهاي انتخاباتي نتوانستند حدنساب لازم را در مرحله اول كسب نمايند. يانوكويچ نخست وزير وقت و هوادار روسيه در دور اول 8/39 درصد و ويكتور يوشچنكو نامزد مورد حمايت امريكا و غرب 2/39 درصد آراء را به دست آوردند و در نتيجه انتخابات به دور دوم كشيده شد.
در مرحله دوم بنا بر اعلام غير رسمي، يانوكويچ با كسب 4/49 درصد آراء بر يوشچنكو كه 6/46 درصد آراء را كسب كرده بود پيروز شد. اما اين نتيجه از سوي يوشچنكو و طرفدارانش مورد قبول قرار نگرفت و آنان دولت يانوكويچ را به تقلب در انتخابات متهم نمودند.
انقلاب نارنجي اوكراين
اسلاید 20 :
با اعلام نتيجه انتخابات جنبش پارا كه از مدتها قبل با حمايت مالي و تبليغاتي امريكا سازماندهي شده بود، با حضور در خيابانهاي كيف، اقدام به تحصن و تظاهرات نمودند. متحصنين كه تي شرت، باز و بند، كمر بند و هد بند نارنجي بر تن داشتند و با خود پرچم هاي نارنجي حمل ميكردند خواستار اعلام پيروزي يوشچنكو از سوي كميسيون انتخابات شدند. اما كميسيون انتخابات پيروزي يانوكويچ را رسما اعلام نمود و با اصرار اين كميسيون پارلمان اوكراين نيز نتيجه انتخابات را به تصويب رسانيد.
با اعلام نتيجه انتخابات از سوي پارلمان اوكراين، تظاهرات كنندگان مانع ورود يانوكويچ به دفتر نخست وزيري شدند و كشور در شرايطي جنگ داخلي و تجزيه به دو بخش شرقي (طرفداران يانوكويچ ) و بخش غربي ( به هواداري يوشچنكو) قرار گرفت. با فوق العاده شدن وضعيت كشور،پارلمان اوكراين در راي خود تجديد نظر كرد و اعلام نمود كه در انتخابات تقلب صورت پذيرفته است و از رئيس جمهور كوچما درخواست كرد تا كميسيون انتخابات را منحل كند.
انقلاب نارنجي اوكراين
