بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
بسمه تعالي
حسابداري بين المللي مقطع دكترا
فصل چهارم : همگرايي بين المللي
(International harmonizatin)
COMPARATIVE INTERNATIONAL ACCOUNTING
Christopher Nobes and Robert Parker
اسلاید 3 :
همگرايي در مقابل استانداردسازي
Standardization
Harmonization
فرآيندافزايش قابليت مقايسه روش هاي حسابداري با محدود كردن ميزان تغيير پذيري آنها
الزام در به كارگيري يكسان قوانين و قواعد خشك و بدون انعطاف توسط كشورهاي مختلف
همگرايي به معني همبستگي با قوانين فرامليتي است كه از اتحاديه اروپا نشات گرفته است
.استانداردسازي اغلب با هيات استانداردهاي بين المللي حسابداري تداعي مي شود
همگرايي در جايي بيان مي شود كه سازگاري حاصل شده باشد
استانداردسازي در جايي بيان مي شود كه استانداردهای حسابداری يکسان در سراسر جهان اجرا شود.
اسلاید 4 :
جنبه هاي همگرايي
وقتي بين رويه هاي و شيوه هاي عملي همگرايي وجود دارد جنبه همگرايي عملي رعايت شده است
وقتي بين قوانين همگرايي وجود داردجنبه همگرايي قانوني رعايت شده است
همگرايي عملي (de facto)
همگرايي قانوني (de jure)
تاي و پاركر ( 1990) اشاره دارند كه همگرايي بارويكرد عملي مفيدتر از همگرايي با رويكردقانوني است
در جاييكه دو يا چند قانون يا رويه و شيوه عملي يكسان باشد "يكنواختي " ( Uniformity ) ايجاد مي شود.
در اصل ،هماهنگي را بدون يكنواختي مي توان به دست آورد و بالعكس
اسلاید 5 :
مثالي براي درك بهتر جنبه هاي همگرايي
اگر دو دسته از قوانين تنها روش FIFO را مجاز بدانند ، آن ها داراي يكنواختي قانوني هستند.در اين حالت اگر اطاعت و پيروي از قوانين به درستي انجام پذيرد ،اين امر منجر به يكنواختي عملي مي شود.
اما اگر دو دسته از قوانين ،بكارگيري هردو روش FIFO و LIFO را مجاز بدانند ، ممكن است گفته شود كه آن ها با يكديگر يكنواختي قانوني دارند اما لزوما يكنواختي عملي نخواهد داد.بااين حال اگر قوانين كاربرد روش LIFO را ملزم به افشاي اطلاعات روشFIFO در يادداشتهاي همراه نمايد،ميتوان گفت كه همگرايي كامل از جنبه عملي به دست آمده است بدون اين كه يكنواختي كامل از جنبه عملي حاصل شده باشد.
اسلاید 6 :
دلايل همگرايي
اسلاید 7 :
مزايا و منافع همگرايي
حسابداران شركتهاي چندمليتي با هزينه كمتري اطلاعات و گزارشهاي مالي را آماده مي كنند.
نقل و انتقال كاركنان حسابداري در بين شركت هاي چند مليتي آسان تر مي شود
تصميم گيري دربسياري از جنبه هاي ارزيابي سرمايه گذاري ، عملكرد و ديگر اطلاعات مورد نيازحسابداراي مديريت به طور موثرتري اتخاذ ميشود.
مقايسه و تطبيق گزارش هاي مالي براي اعتباردهنگان مالي تسهيل مي شود.
همگرايي باعث افزايش انتشار سهام شركت ها در بازارهاي بين المللي ميگردد
موسسات بين المللي حسابداري از همگرايي حمايت مي كنند زيراهمگرايي براي مشتريان بزرگ و مهم آن ها امري مطلوب است
درك عمليات شركت هاي چند مليتي براي مقامات مالياتي ،باوجود همگرايي، راحت و آسان تر است
اتحاديه هاي كارگري كه با كاركنان چند مليتي در ارتباط هستند
اسلاید 9 :
اندازه گيري همگرايي
واندر تاس ( 1989،1992) اولين فرد براي ارائه روشهاي آماري جهت سنجش همگرايي بود.
او حرف H را به عنوان شاخص همگرايي ملي
حرف I را ( كه دربرگيرنده يك ضريب تصحيح بود ) به عنوان شاخص همگرايي بين المللي
حرف C را به عنوان شاخص قابليت مقايسه معرفي نمود
آرچر و همكاران ( 1995) شاخص C واندرتاس را به دو
شاخص C بين كشوري
و شاخصC درون كشوري تجزيه كردند
عقيده داشتند كه با اين كار شاخص I اصلاح شده دقيق تر خواهد بود
اسلاید 10 :
كميته استانداردهاي بين المللي حسابداري(IASC)
پيشينه و اهداف IASC
اسلاید 11 :
مسلما، موفق ترين هيات درامر همگرايي، کميته استانداردهای بين المللی حسابداری (IASC) وجانشين آن، IASBاست.
IASC مستقل از همه نهادهاي ديگر بود اما از سال 1983 ارتباط نزديكي را با فدراسيون بين المللي حسابداران (IFAC ) برقرار نمود
هدف IASC تدوين و انتشار استانداردهاي عمومي حسابداري جهت تهيه صورت هاي مالي و ترويج پذيرش و رعايت آن ها در سرتاسر دنيا بود
IASC توسط يك هيات اجرايي با 17 عضو اداره مي شد: 9 يا 10 عضو از كشورهاي توسعه يافته ، 3 يا 4 عضو از كشورهاي در حال توسعه و بقيه اعضا سازمان هايي بودند كه عمدتا عضو گروه مشورتي IASC بودند
اين كميته بودجه خود را از اعضاي عضو كميته وازدرآمد حاصل از انتشارات و كمك هاي مالي تامين ميكرد
پيشينه و اهداف IASC
اسلاید 12 :
اعضاي كميته IASC در 31 مارس 2001
اسلاید 13 :
استانداردهاي IASC
اسلاید 14 :
نكاتي پيرامون استانداردهاي iasc
كشورهاي آشنا با فرهنگ و سنت آنگلو – آمريكايي با نحوه تدوين استانداردهاي حسابداري اين كشورها بيشتر آشنا بودند و احتمالا بيشتر از ساير كشورها آمادگي پذيرش قواعد غيردولتي را داشتند.
زبان اصلي IASC انگليسي بود چون كه دبيرخانه اين كميته در لندن واقع شده بود و پيگيري هاي تدوين و مصوبات استانداردها عموما توسط آمريكا و انگليس دنبال مي شد
در اواخر سال هاي 1980 مشخص شد كه بخش قابل توجهي از استانداردهاي بين المللي حسابداري IAS) ) ، به موانعي براي كار كميته بين المللي استانداردهاي حسابداري تبديل شده بودند
بعد از چند سال بحث هاي مفصلي براي حذف برخي دستورالعمل ها باعث شد كه 10 استانداردي كه در سال 1993 موافقت شده بود در سال 1995 دوباره اصلاح و تجديد نظر شوند(جدول اسلايد بعدي)
اسلاید 16 :
بانگاهي به اهداف بيان شده توسط IASC مي توان معيارهاي موفقيت آن را شناسايي كردهرچند كه در ابتدا لازم است منطقي و مفيد بودن اين اهداف قبل از اين كه آنها را به عنوان معياري براي سنجش موفقيت IASC به كار بست ،مشخص گردد
آيا IASC موفق بود ؟
اسلاید 17 :
معيارهاي موفقيت IASC مبتني بر اهداف آن
اين اهداف پيچيدگي هاي بيشتري نسبت به هدف انتشار دارند ،زيرا IASC اقتداري براي تحميل استانداردهايش به شركت ها از خود نداشته است.موفقيت هاي حاصل شده در اين حوزه تا سال 2001 در چهار گروه از كشورها مورد بررسي قرار ميگيرد
مسلما اين كميته با انتشار 41 استاندارد و اصلاحيه و بازبيني مجدد برخي از آن ها و همچنين ارائه يك چارچوب نظري ، در اين هدف موفق بوده است
ترويج ، رعايت و همگرايي عمومي استانداردها
انتشار استانداردها
اسلاید 19 :
كشورهاي در حال توسعه (Developing Countries )
بارزترين و بيشترين موفقيت هاي IASC در ميان كشورهاي درحال توسعه و كشورهاي تازه صنعتي شده در طي سال هاي 1990 بوده است
بسياري از كشورها ( مانند نيجريه ،مالزي و سنگاپور) استانداردهاي بين المللي را بدون هيچ تغييري و يا شايد با اندك اصلاحاتي به عنوان استانداردهاي ملي خود پذيرفتند
اتخاذ استانداردهاي بين المللي توسط اين كشورها راهي آسان و ارزانتر بود تااين كه ميخواستند استانداردهاي خاص كشور خود را تهيه و تنظيم كنند .
با پذيرش استانداردهاي بين المللي مزاياي بيشتري نصيب شركت هاي داخلي و خارجي و حسابداراني كه با اين شركت ها در ارتباط بودند مي شد
اين كشورها با پرهيز از ايجاد استانداردها و رويه هاي گوناگون نقش مهمي را در همگرايي بين المللي ايفا نموده اند.
با اين حال همواره شك و ترديدهايي در رابطه با مناسب بودن اين استانداردها براي كشورهاي درحال توسعه وجود داشته است.
اسلاید 20 :
كشورهاي نوظهور (Emerging Nations )
اين كشورها بسيار شبيه كشورهاي در حال توسعه هستند و عمدتا شامل ملت هايي مي باشند كه از اقتصاد كمونيستي به سمت اقتصاد سرمايه داري در حال حركت هستند،نظير چين و اروپاي شرقي.
اين كشورها مجبور شدند كه رويه هاي حسابداري خود را به سرعت تغيير دهند زيرا تغييراتي با سرعت بسيار بالا در اين كشورها كه نه مفهوم سود وجو دداشت و نه سهامداران ،حسابرسان مستقل و بازارهاي سرمايه در حال رخ دادن بود .
هيات استانداردهاي بين المللي حسابداري(IASB) به دليل گستردگي تدوين استانداردها در سراسر جهان قابليت نفوذ كليدي و موثر در اين كشورها را داشته است.