بخشی از پاورپوینت
اسلاید 2 :
پایه تدریس:دوازدهم انسانی
عنوان درس:فلسفه
عنوان مبحث:کلیات1
اسلاید 3 :
مقدمه
سال گذشته با معنای فلسفه و روش آن آشنا شدیم. آموختیم که فلسفه می کوشد
تا کلی ترین اموری را که انسان باآن ها روبه رو است تبیین عقلانی کند.
اسلاید 4 :
فلسفه و علوم تجربی
به طور مثال، انسان در حوزه علوم تجربی برای تبیین عقلانی مبانی کلی و پایه های اصلی
این علوم،مانند اصل واقعیت داشتن جهان خارج، اصل قابل شناخت بودن جهان ،
اصل علیت و اصولی نظیر این ها به فلسفه نیازمند است .این اصول و مبانی گرچه تکیه
گاه همه علوم به حساب می آیند،ولی در خود این علوم مورد بررسی قرار نمی گیرد.
هرگاه بپرسیم چگونه و با تکیه با کدوم اصول ، مبانی و روش ها می توان طبیعت را شناخت و به این شناسایی اعتماد کرد،به پاسخی قانع کننده نیاز داریم پاسخ گویی به این پرسش تنها از عهده فلسفه در
می آید.
اسلاید 5 :
فلسفه
مبانی علوم را تحکیم می کند.
در باره اعتبار و ارزش روش تجربی در شناخت طبیعت سخن می گوید.
حدود توانایی روش تجربی را تعیین می نماید
نکته:
دانشی که عهده دار تحقیق در اصول و مبانی علوم است،
فلسفه نام دارد.
اسلاید 6 :
فلسفه و علوم انسانی:
فلسفه علاوه بر تحقیق علاوه بر تحقیق درباره ی مبانی کلی همه علوم تجربی،درباره ی مبانی خاص علوم انسانی نیز به پژوهش می پردازد.
میدانیم که رشته های مختلف علوم انسانی،مانند روانشناسی،جامعه شناسی ،سیاست،حقوق و. هر یک بر نوعی بینش فلسفی نسبت به انسان متکی است وبراساس دیدگاه های متفاوت فلسفی مکاتب و روش های گوناگونی در رشته های علوم انسانی پدید می آیند.
اسلاید 7 :
ما بعدالطبیعه
قلمرو اصلی فلسفه که«ما بعد الطبیعه»نام دارد.
مابعد الطبیعه، به شناخت اشیا فقط و فقط از آن جهت که هستن
و«هستی» دارند،می پردازد.
اسلاید 8 :
مابعدالطبیعه از یک سلسله مساعل درباره ی مطلق «وجود»یعنی وجود بدون هیچ قید و شرط سخن میگویدواحکام و عوارضان را بررسی میکندازاین رو«وجود»اساسی ترین مفهوم و مدارهمه ی بحثهای مابعدالطبیعه است و موضوع ان شناخته میشود
موضوع مابعدالطبیعه
دانستیم که قلمرو مابعدالطبیعه مجموع هستی است نه بخش وقسمتی خاص از ان.مابعدالطبیعه علم هستی شناسی است ودر شناخت هستی اشیا تا ان جا ریشه یابی میکند که به وجود محض برسد.
فلسفه میخواهدپرده از چهره های گوناگونیک موجود مثل رنگ،شکل،جرم،انرژی،حرارت،حیات و.را کنار بزندتا به واقعیت ان هابرسد.
روش مابعدالطبیعه
اسلاید 9 :
بسیاری کلمه مابعدالطبیعه را با ماوراءالطبیعه مساوی پنداشتند وگمان کردند که موضوع این علم اموری است که خارج ازطبیعت اند. نباید«مابعدالطبیعه {متافیزیک}را با ماوراءالطبیعه {ترانس فیزیک}یکی دانست؛چرا که ماطبیعه همان علم به وجودواحوال آن یا همان وجودشناسی است ویک دانش به حساب مب آید اما ماوراءطبیعه مرتبه ای از عالم هستی است که ورای طبیعت و جهان مادی ومحسوس درنظرگرفته می شود.
بهتراست بدانیم
اسلاید 10 :
تفاوت فلسفه باعلوم
هریک از علوم گوناگون چهره خاصی ازموجودات را مطالعه می کند:
رییاضیات با کمیت و مقداراشیاسروکار دارد.
فیزیک خواص ظاهری اشیا مانند سردی وگرمی ،حرکت وسکون،جرم،نیرو،شتاب و.را مطالعه می کند.
زمین شناسی با عوارض زمین ومواد تشکیل دهنده آن سروکاردارد.
زیست شناسی حیات موجودات رابرسی می کندو.
اسلاید 11 :
مطالعه در چهره های ظاهری اشیاوظیفه علوم گوناگون است،اما فلسفه به مطالعه ی عمق واقعیت اشیا می پردازد.
شناخت عمق اشیا به روش تجربی و با اسباب ابزار زمایشگاهی ممکن نیست، زیرا این روش و ابزار تنها برای شناخت ظواهر وچهره های محسوس اشیا به کار می اید نه برای مطالعه در عمق و حقیقت نادیدنی ان ها.
مابعدالطبیعه وجود اشیا را به کمک تبیین عقلانی،یعنی به روش تعقلی میشناسد وبا قدم عقل وبرهان عقلی به پیش میرود .بنابراینروش مابعدالطبیعه،روش«تعقلی»است.
اسلاید 12 :
گفتیم موضوع فلسفه «وجود»است و منظور از مباحث وجود در فلسفه ،شناخت کل چهان هستی است. فیلسوف میخواهد تصویری جامعو صحیح از جهان هستی به دست اورد.
یک تحقیق فلسفی به دنبال پاسخ گویی به پرسش های اساسی درباره ی هستی چون ،هستی از کجا امده است و به کجا میرود؟چرا جهان هستی،واقعیت یافته است؟ ایا هستی نابود میشود؟ایا در مجموع خود حق است یا پوچ و بی معنااست؟ایا به راستی وحدت بر هستی حاکم است یا کثرت ؟و.است.
هدف مابعدالطبیعه
اسلاید 13 :
فلسفه میخواهد از ورای همه ی موجودات به کل هستی نظر کند وبا یک دید کلی هستی را بشناسد .
در تعریف فلسفه گفته اند:فلسفه سیر و حرکت انسان است به صورتی که جهانی شود عقلانی ،درست مشابه و نظیر جهان عینی و خارجی.
به قول افلاطون :«فلسفه منحصرا با حیرت در برابر هستی اغاز میشود».
اسلاید 14 :
فطرت اول وثانی
مقصود از فطرت اول وثانی ،به ترتیب همان«عقل معاش»و«عقل معاد»میباشد؟انگاه که ادمی به امور دنیوی و لذایذ ان مشغول است،در بند فطرت اول است و ان گاه که بالاتر از ان می اندیشد،وارد فطرت ثانی میشود.
صدرالمتالهین،فیلسوف بزرگ اسلامی،در کتاب مبداومعاداز ارسطو نقل میکند:
طلب فلسفه در گرو عبور از فطرت اول به فطرت ثانی است و بدون ان فلسفه بی معنا وبی فایدهبه نظر میرسد.
فطرت اول
همان حالت عادی مادر برخورد با امور وساعل زندگیروزمره است.
در این حالت ادمی به زندگی معمولی مثل فکسبو کار،یافتن شغل خوب،تامین موقعیت اجتمایی،تحصیلات دانشگاهی،تشکیل خانواده و.مشغول است.فطرت اول همان عقل معاش است
فطرت ثانی همان حیرت در برابر هستی است.
دراین حالت انسان با پرسش هایی روبروستکه پاسخگویی به ان ها به ظاهر سودی در بر ندارد،اما در حقیقت،ارزش ان پرسش ها به اندازه ی ارزش وجود ادمی است و ادمی ب یکباره به حیرتو شگفتی وا میدارد و حساب سودها و زیان های مادی را بهم مییریزد.
فطرت ثانی
اسلاید 15 :
البرت اینشتاین میگوید:
«معنای زندگی بشر یا حیات اجتماعیبه طور کلی چیست؟اگر کسی بپرسدکه ایا طرح چنین پرسش هایی عقلانی است،باید بگویم انسانی که زندگی وحیات دیگرانو حتی خودش را بی معنا وواهی می پندارد،نه تنها موجودی بدبخت است"بلکه صلاحیت زندگی هم ندارد».
اسلاید 16 :
ماهیت فلسفی
مباحث وجودشناسی در معارف الهی هر چند منشا آسمانی دارند و حاصل اندیشه فیلسوفان نیستند اما این مسئله ماهیت این مباحث را عوض نمی کند یعنی محتوایی فلسفی دارند و مواضع نظری دین را درباره جهان هستی بیان میکنند در متون دینی گرچه مسائل فلسفی در قالب اصطلاحات فلاسفه بیان نشده است اما بیان یک مسئله به هر زبانی که باشد معنای ان را تغییر نمی دهد
بحث درباره احوال وجود درهر جا و به هر جهانی که مطرح شود متعلق به قلمرو فلسفه بوده و میتوان ان را به شیوه فلسفی مطالعه کرد
اختلاف در تعابیر یا تفاوت در چگونگی بیان این مسائل تعلق ان هارا به قلمرو فلسفه خدشه دار نمیکند بنابراین تفاوت دین و فلسفه صرفا تفاوت در ادبیات زبان است به این معنا که دین با زبان و اصطلاحات خودش سخن گفته و فلسفه هم با زبان خودش چه بسیارند عارفان و متفکرانی که به زبان شعر و تشبیه به همان معانه ای اشاره داشته اند که منظور فلاسفه بوده اما تعابیر ان ها با تعایر و کلامات فلاسفه متفاوت است .
اسلاید 17 :
عالی ترین مرتبه توحید و معرفت:
مطالعات دقیق فلسفی و عرفانی حکما و عرفا را به این حقیقت و رهنمون می کند که سوره توحید و ایات اول سوره حدید عالی ترین مرتبه توحید و معرف هستند
سخنی از امام علی درباره فرشتگان :
امام علی درباره موجودات برتر از عالم طبیعت که واسطه بین خداوند و عالم طبیعت هستند یعنی فرشتگان و ملائک می فرماید موجودات کاملی هستند عاری از ماده و قوه زیرا جملگی مجردند و فعلیت تمام دارند و در نهایت کمال ممکن اند ذات باری بر ان ها تجلی کرد و فیوضاتش را بر ان ها عطا نمود به نهایت کمال ممکن رسیدند و در نتیجه نمونه بارز خلقت و واسطه فیض افرینش شدند
اسلاید 18 :
حضرت فاطمه زهرا در خطبه دوم بلاغات النسا فرمودند:
خدایی که دیدگان او را دیدن نتوانند و گمان ها چونی چگونگی او را ندانند همه چیز را از هیچ پدید اورد و بی نمونه ای انشا کرد نه به افرینش ان ها نیازی داشت و نه از ان خلقت سودی برداشت جز ان که خواست تا قدرتش را اشکار سازد
اسلاید 19 :
دعوت به تفکر:
هدف وحی از طرح مباحث مابعدالطبیعه ای نبود که مطالبی حل ناشدنی و غیر قابل فهم را عرضه کند و اندیشه هارا به تسلیم سکوت و قبول کور کورانه و وادار بلکه هدف وحی این بوده که یک نوع نگرش نسبت به جهانی هستی عرضه کند تا مسلمانان با تعلق و تفکر و الهام گرفتن از ان اندیشه و اگاهی خویش را تکامل بخشند و فرهنگ اسلامی را به اتکای این مباغی عمیق و استوار به رشد و بالندگی برسانند
اسلاید 20 :
تاریخ اسلام نشان می دهد که در صدر اسلام در میان عامه {مسلمانان اهل سنت }دو جبهه مختلف درباره مسائل مابعدالطبیعه دین پدید امد
اهل حدیث معتزله
پیشروان جبهه نفی و تعطیل بودند و معلوماتشان در حدود نقل وروایت احادیث بود هرگونه بحث
و تفکر در پیرامون مابعدالطبیعه را ناروا و بدعت میشمردند
معتقد بودن هر چه خداوند حودش را در قران توصیف کرده نباید تفسیر کرد
تفسیر این گونه ایات تلاوت ان ها و سکوت درباره ان ها است جمله الکیفه مهجوله و السوال عنه بدعه شعار معروف اهل حدیث بود
بحث عقلی را در مباحث مابعدالطبیعه دین جایز میدانستند به اصالت عقل و اعتقاد کامل داشتند و معتقد بودند که هر انچه از طریق وحی رسیده است باید به محک عقل سنجیده باشد کم و بیش از عقل فلسفی و استدلالی بهرمند بودند اما نتوانستند در برابر موج مخالف ایستادگی کنند و سر انجام منقرض شدند
گروه معتزله که از عقل فلسفی و استدلالی بهرمند بودند بع شیعه نزدیک تر بودند.

