بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
شهر هوشمند (Smart City): میراث المپیک لندن و نوآوری در مدیریت شهری
اسلاید 2 :
هوشمند ((smart به چه معناست؟
اسلاید 3 :
بر خلاف تصور عام، شهر هوشمند الزاما تنها شهر دیجیتال نیست ، ممکن است سبزوارهوشمند تر از تهران باشد. شهرهوشمند تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات (ICT) را با ابعاد اجتماعی ترکیب می کند و نحوه این ترکیب است که نشان می دهد شهر تا چه حد هوشمند است و نه صرفا سطحICT . به عبارت دیگر شهر هوشمند اغلب به اشتباه تنها بر مبنای کاربرد ICT در گرد آوری داده ها ، سیمیولیشن و تسهیل فرایند تصمیم گیری تعریف می شود اما این تنها یک بعد شهر هوشمند است.
شهر هوشمند می تواند در ابعاد زیر تعریف شود:
بعد مدیریت : مدیریت آن مشارکتی و شفاف است ، دارای استراتژی بلند مدت بوده ومشارکت شهروندان در تصمیم گیری یک اصل می باشد.
بعد اقتصاد: سطح بازدهی اقتصادی و کارآفرینی بالا بوده و سرعت انطباق فعالیتها زیاد است.
بعد محیط زیست: حفاظت از محیط زیست و مصرف هوشمند منابع
بعد فرهنگی: تسهیلات فرهنگی، تنوع و حیات اجتماعی ، مسکن و بهداشت.
بعد ارتباطات و حمل ونقل: زیرساختهای حمل ونقل سریع و پاک ، اینترنت پرسرعت و فراگیر ، نوآوری در ICT و کاربردهایش در توسعه شهری.
شهر هوشمند فراتر از شهر دیجیتال است
اسلاید 4 :
بسیاری از پژوهشگران شهری به خوبی به نقش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات (ICT) و بهینه سازی زیرساخت های تکنولوژیک (OTI) به عنوان موتور شهر هوشمند اشاره کرده اند اما به اعتقاد من نقش مدیریت هوشمند در ابعاد زیر حائز اهمیت بسیار زیادی است :
1- ائتلاف سازی بین ارگان های دولتی ، فعالان اقتصادی و مدنی
2- تدوین استرتژی برون گرای مدیریت
3- تمرکز بر سرمایه گزاری برای غنای سرمایه های ذهنی و اجتماعی
مدیریت هوشمند شهری
اسلاید 5 :
مدیریت هوشمند شهری: 1- ائتلاف سازی
علیرغم مزایای فراوانی که برای آن ذکر می شود ، اغلب اوقات مدیریت یکپارچه شهری تحقق یافتنی نیست چرا که 1- راه حل های win-win-win با ماهیت نیروهای فعال در عرصه شهری ناسازگارند ( مثلا رشد اقتصادی مستلزم مسکن سازی انبوه است و این اغلب با محیط زیست و انسجام اجتماعی ناسازگار است) و لذا نیاز است نهادهایی مجزا به رشد اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی بپردازند.
2- منافع نیروهای فعال عرصه شهری همیشه در یک راستا نبوده و گاهی در تقابل تعریف می شود. در این حالت تدوین استراتژی بلندمدت برای شهر دشوار شده ، پروژه های بزرگ (از جمله در (ICT تحقق نمی یابند ، موازی کاری کسترش یافته ، منابع هدر می روند و شهر در عرصه رقابت با شهرهای دیگر فقیرتر می شود. مدیریت هوشمند شهری با ائتلاف سازی می تواند بر این موانع غلبه کند: ائتلاف سازی با سایر نهادهای دولتی ، نهادهای مدنی و فعالان اقتصادی از جمله در فناوری ارتباطات.
در یک ائتلاف پنج ساله بین شرکت دستچ تله کام که یک شرکت ICT آلمانی است و شهر فردریچ شافن سطح ارتباطات اجتماعی توسعه یافت به نحوی که مقبولیت شهر را برای شرکتهای سرمایه گزاری بین المللی که بدنبال نیروی انسانی آموزش دیده و OTI-ICT کارآمد بودند به شدت ارتقاء داد. این امر متعاقبا به افزایش اشتغال پردرآمد و سطح رفاه شهر منجر شد.
اسلاید 7 :
شهر هوشمند : 2- مدیریت برونگرا
شهر هوشمند تنها با مدیریت برون گرا تحقق می یابد: با نتورکینگ و ارتباطات بین سکونتگاه های مختلف، تبادل دستاوردها و سرمایه ها. چرا که شهر هوشمند بر مبنای سرمایه گزاری بر نیروی انسانی و OTI-ICT تحقق می یابد و در صورتی که مدیریت شهری درونگرا باشد ، شهر به سرعت در عرصه رقابت و نوآوری عقب افتاده و توان سرمایه گزاری در این زمینه ها را از دست می دهد و حتی شاید دیگر نتواند نیروی انسانی کارآمد خود را حفظ کند.
تعداد زیادی از شهرهای هوشمند جهان از جمله آمستردام، هامبورگ، ویه نا، لیون ، کپنهاگن و جنوا عضو شبکه های بین المللی پژوهش و نوآوری هوشمند هستند مثل ائتلاف اروپایی برای شهرها و جوامع هوشمند European Innovation Partnership (EIP) on Smart Cities & Communities که در آن صنایع حمل و نقل ، انرژی ، و ICT از یک سو و از سوی دیگر شهرها منابع خود را برای پژوهش در زمینه هوشمند سازی و اجرای پروژه های مرتبط بکار می گیرند.
اسلاید 8 :
مدیریت هوشمند شهری: 3- سرمایه گزاری انسانی
سلامت تولید و تبادل سریع و انبوه اطلاعات در شهر هوشمند بیش از پیش نیازمند دانش (سرمایه ذهنی برای ایجاد پتانسیل ورود به چرخه اطلاعات) و اعتماد ( سرمایه اجتماعی برای ورود کاربران غیرانتفاعی و جامعه مدنی به چرخه اطلاعات - مثلا مشارکت آنلاین در نظرسنجی طرح های شهری ) است.
اما مدیریت شهری چگونه می تواند این سرمایه ها را غنی سازد؟
- گاهی اوقات مدیریت شهری ارتقاء سرمایه ذهنی شهروندان را به مناقصه گذاشته و بجای دخالت مستقیم آن را به شرکت های تخصصی واگذار می کند و یا اینکه این شرکت ها با هماهنگی مدیریت شهری به طور رایگان این امر را عهده دار می شوند تا از مزایای تبلیغی آن استفاده کرده و با توانمند سازی شهروندان ، کاربران بالقوه خدمات تخصصی خود را زیاد کنند. سیسکو که یک شرکت چندملیتی OTI-ICT است معمولا از استراتژی دوم استفاده می کند.
-ارتقاء سرمایه اجتماعی (اعتماد) با شفاف سازی مالی-اجرایی ( پول ها چطور هزینه می شوند و پروژه ها چطور واگذار ، اجرا واداره می شوند) امکانپذیر است. در مصاحبه ای که با یک شهرساز که برای شورای شهر منچستر کار می کند انجام دادم ، او بر این عقیده بود که شفاف سازی تنها راه ارتقاء سرمایه اجتماعی برای هوشمند سازی است. بدین ترتیب شهروندان و نهادهای مدنی که نفع مستقیم از نظرسنجی های آنلاین مربوط به امور توسعه شهر نمی برند با رغبت بیشتری با اطلاعات و نظرات خود شهرسازی و مدیریت دیجیتال را بطور رایگان غنا می بخشند.
اسلاید 9 :
اعتماد سازی و جلب مشارکت مردمی در شهر هوشمند
“I think if we had local taxation or even retaining things like business rates locally, it would be better for us because it would make us more accountable and make that money more accountable, and people could see that the money that they’re being taxed was being spent on the locality. So all these businesses in Manchester, if their business rates were being used, say, to improve the footways or improve the roads, fill in the pot holes, then we could go back to them and say ‘well, you paid X million in rates and we spent Y million on this’ then there’s a direct link, whereas that link isn’t there at the moment. So hopefully we’ll get some more local decision-making and also devolving some of that money to us as well.”
”فکر می کنم اگر سیستم مالیات محلی داشتیم یا حتی مالیات بر مشاغل را در نهاد حکومت محلی نگه می داشتیم برایمان بهتر بود چرا که این امرهم ما و هم آن پول را پاسخگوتر می کرد ومردم می توانستند ببینند که مالیاتشان دارد در شهرشان خرج می شود. مثلا اگر مالیات مشاغل مستقر در منچستر برای اموری مثل بهبود پیاده روها و خیابان ها صرف می شد ما می توانستیم به آنها بگوییم : شما X میلیون پرداخت کردید و ما Y میلیون برای این امور خرج کردیم پس یک ارتباط مستقیم وجود دارد. در حالی که چنین ارتباطی در حال حاضر وجود ندارد. امیدوارم در آینده قدرت تصمیم گیری بیشتری به ما داده شود و بخشی از مالیاتهای محلی به خودمان داده شود.
اسلاید 10 :
نمونه موردی: میراث المپیک لندن
زمانی که بریتانیا درخواست میزبانی المپیک 2012 را ارائه کرد تعهداتی ورای ارتقاء ورزش داد. مثلا تعهد کرد بخشهای داخلی شرق و جنوب لندن را برای بهبود زندگی تمامی ساکنانش باززنده سازی کند. تحقق این تعهدات مستلزم تهیه یک طرح میراث المپیک ناظربر ابعاد ورزشی ، اجتماعی ، اقتصادی و باززنده سازی بود.
آخرین به روزرسانی Legacy Plan (طرح میراث المپیک) توسط دولت بریتانیا در سال 2012 شامل موارد متعددی است از جمله:
- سرمایه گذاری برای تبدیل سایت المپیک به پارک المپیک ملکه الیزابت. نهاد توسعه میراث لندن یک نهاد توسعه وابسته به شهردار است که عهده دار امور مربوط به برنامه ریزی و اجرای پارک المپیک ملکه الیزابت است.
- سرمایه گذاری یک بیلیون پوندی توسعه ورزش جوانان با ایجاد پیوند بین مدارس و کلوپ های ورزشی و توسعه عادات ورزشی.
اسلاید 11 :
Legacy Plan برآیند طرح های مختلفی است که توسط دولت و نهادهای مختلف برای میراث المپیک ارائه شده بود. از جمله شش ناحیه لندن که میزبان بازیهای المپیک 2012 بودند در سال 2009 دور هم جمع شده و اقدام به تهیه برنامه ای تحت عنوان چهارچوب باززنده سازی استراتژیک (SRF ) با محوریت و شعار Convergence نمودند. . از جمله اهداف SRF این است که تا سال 2030 نواحی میزبان بازیها دارای فرصتهای اقتصادی و اجتماعی معادل متوسط لندن خواهند بود.
در تابستان 2011 مقامات محلی شش ناحیه میزبان بازیها در کنفرانسی میزان پیشرفت به سوی اصل convergence را مطلوب دانسته و اعلام کردند در مسیر دستیابی به بیش از 50 درصد شاخصهای SRF هستند.
چرا Legacy Plan هوشمند است؟
عملگرایی
تصویرسازی
اسلاید 12 :
شش مقام محلی میزبان بازیها در حال ائتلاف سازی و توسعه مشارکت با سایر نهادهای عمومی ، خصوصی و NGO ها در جهات عمودی و افقی از جمله دولت مرکزی و شهردار لندن هستند تا بتوانند SRFرا در طرح های استراتژیک مختلف بگنجانند و ضمانت اجرایی و سرمایه برای بهبود شرایط این شش ناحیه در ابعاد امید به زندگی ، بهداشت ، آموزش ، مسکن ، جرائم شهری فراهم کنند. اکنون اصل کانورجنس در استراتژی توسعه فضایی شهردار لندن ، معروف به طرح لندن 2011 ، گنجانده شده و به نوعی ضمانت اجرایی پیدا کرده است.
اصل کانورجنس در اجرا هم هوشمند بوده است
اسلاید 13 :
یک پیشنهاد برای مشهد:
به اعتقاد من می توان با مدیریت و برنامه ریزی هوشمند ، از فرصت ناشی ازعدم وجود قطب های شهری قدرتمند در اطراف شهر مشهد (داخل و خارج از کشور) استفاده کرده و جایگاه آن را تا سطح شهر اول کشور برای سرمایه گزاری و مهاجرت نیروی متخصص ارتقاء داد. این امر با توجه به سرمایه های سرگردان استانها و کشورهای همجوار یک فرصت طلایی به شمار می رود. چنین برنامه ریزی می تواند در سه مرحله انجام شود:
1- تدوین چشم انداز برون گرای توسعه شهر هوشمند مشهد. اولویت های چنین چشم اندازی باید با مشارکت تمامی نهادها ، فعالان اقتصادی ( به ویژه شرکتهای (OTI-ICTو شهروندان تعیین شده و اصل یا اصول وحدت بخش و بسیج کننده داشته باشد.
2- توانمندسازی و اعتماد سازی شهروندان: شهروند توانمند به دلیل سطح بالای آموزش، سلامت جسمی-روانی و دوره فعالیت و امید به زندگی طولانی ، اترکشن نودز برای سرمایه و فعالیت بیشتر ایجاد می کند و در صورتی که چنین شهروندی به سلامت نهادهای اداره شهر اعتماد داشته باشد ممکن است بخشی از پتانسیل خود را در اختیار بخش عمومی قرار دهد. اینکه چطور شهرداری می تواند در خدمت توانمندسازی و اعتمادسازی قرار گیرد ، خود بحث مفصلی است اما استراتژی جذب و تراوش شاید کم هزینه ترین راه توانمند سازی باشد. اعتماد سازی نیز عمدتا با شفافیت و تعامل غیر آمرانه عملی است.
3- ایجاد پتانسیل سازمانی و انسانی در شهرداری مشهد برای ورود به عرصه فعالیت پیچیده ائتلاف سازی با سایر ارگان ها (به ویژه آموزشی) ، فعالان اقتصادی( به ویژه (OTI-ICT ، نهادهای مدنی ، شهروندان و البته سایر مجموعه های شهری و نهادهای تحقیق و توسعه بین المللی.
هوشمندسازی سه مرحله ای