بخشی از پاورپوینت
اسلاید 3 :
تولید
اسلاید 5 :
تولید
در زندگيهاي ساده در جوامعي که به طور ساده و نزديکتر به شکل طبيعي زندگي ميکردند توليد، يعني تصرف در مواد خامي که در طبيعت فراهم بود.
انسانهای نخستین به صحرا یا جنگل رفته و شکار میکردند یا میوهای میچیدند. یا کنار رودخانه، ماهی صيد ميکردند. يا محصولي را که به صورت خودرو از زمين میرویید را چیده یا از زمین بر میدا شند.
به عبارت دیگر، تولید در این جامعه، فرایند تصرف بسیار ساده و مستقيم انسان در طبيعت بود.
وقتي زندگي پيچيدهتر ميشود، فرایند و کيفيت توليد هم تفاوت ميکند.
اسلاید 6 :
تولید
بهعنوان مثال يکي از موارد مصرفي ضروري براي جامعه ما نان است توليد نان چيز سادهاي بهنظر ميرسد گندمي است آرد ميکنند و خمير ميکنند و بعد ميپزند و در اختيار مردم قرار ميدهند. وقتي دقت ميکنيم ميبينيم که اين توليد خيلي پيچيده است، يعني نسبت به توليد ابتدايي و مواد مصرفي در يک زندگي ساده خيلي فرق دارد.
وقتي نانوا ميخواهد نان توليد کند؛ ابتدا باید مجوز بگیرد، سپس اقدام به ساختن ساختمان نانوایی کند و پس از آن اقدام به تجهیز نانوایی، استخدام نیروی کار و خرید آرد کند. برای انجام این امور او بایستی با شهرداری، بهداشت و درمان، و سایر نهادهای مربوطه، صنعت ساخت تنور، بازار خدمات بنایی، بازار نیروی کار، بازار گندم و آرد و بازارهای متنوع دیگر رابطه برقرار کند.
چنانکه مشاهده میشود يک کار خيلي ساده توليد نان؛ دهها رابطه اجتماعي مستقیم را با خودش به همراه دارد. افزون بر این که هر یک از این نهادها، صنایع و بازارها به نوبهی خود درگیر روابطی مشابه هستند و هر یک از اين روابط، قوانين خاصي براي خودش دارد. بنابراین، هرقدر صنعت و روابط اجتماع پيچيدهتر بشود تولید کالا و خدمت پيچيدهتر خواهد شد.
اسلاید 7 :
فعالیت تولیدی
از توليد مىتوان به تركيب عوامل توليد براى ازدياد منافع اقتصادى تعبير كرد. با فعاليت توليدى، جامعه به كالاها و خدمات مورد نياز خود براى اشباع تمايلها و نيازها بهصورت مستقيم يا غيرمستقيم دست مىيابد. به استثناى موارد خاص، كالاها و خدمات براى نهايى شدن، نياز به فعّاليّت توليدى دارند.
تأكيد مىشود كه توليد اعمّ از توليد كالا و خدمت است. به عبارت ديگر، حركت كشتى در دريا و حمل كالا يا مسافر توليد خدمت است.
به ابزارهايى كه در فعاليتهاى توليدى مشاركت دارند، عوامل توليد مىگويند كه در گذشته، تنها به زمين و نيروى كار اطلاق مىشد، ولى با پيدايش تحولات، سرمايه و سپس مديريت هم ضميمه شد. كار و مديريت هر دو تلاش بشرى هستند كه در توليد به كار مىروند. تلاش بدنى يا فكرى كه در فرايند توليد قرار مىگيرد.
هدف از توليد، رشد ثروت جامعه براى رفاه بيشتر و در نظام اقتصادى اسلام، هدف نهايى، جهتدهى جامعه به قرب الهى است.
اسلاید 8 :
فعّاليّت توليدى، عنصر اساسى در طلب روزى است.
قرآن تصريح مىكند كه عوامل توليد و منابع معيشت انسانى، فراوان و پايانناپذير است. نعمتهاى الهى به خزانه بىپايان او متصلاند و خداوند نه تنها رزق همه افراد بشر، بلكه روزى تمام جنبندگان را تضمين كرده است.
از قرآن استفاده مىشود كه منابع طبيعى با نيازهاى انسانى هماهنگاند. زمين و منابع موجود در آن، درياها و ذخاير آنها، براى بشر رام هستند. همه تسليم و در تسخير اويند و خداوند زمينه كار و فعّاليّت را فراهم، و بر اين اساس به انسان سفارش كرده است كه به جستجوى روزى برود.
به كار و تلاش براى روزى حلال، طلب از فضل خداوند تعبير شده است. به تصرف در «زمين و آنچه در آن است» سفارش شده، كه تصرف در عوامل توليد و تبديل آنها به كالاهاى نهايى از مصاديق بارز آن است.
فعالیت تولیدی
اسلاید 9 :
تشویق به تولید
1- طلب از فضل الهی:
»فضل« به معناى »بيش از حدكفاف« است.
منظور از فضل الهى، هر عطيّهاى است كه براى
اعطا كننده لازم نيست.در واقع، احسان، رحمت
و عطايى كه خدا بر بندگان مىكند بر او لازم نيست؛
بلكه از روى لطف و كرم، احسان و عطا مىكند
وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ يُرْسِلَ الرِّياحَ مُبَشِّراتٍ وَ لِيُذِيقَكُمْ
مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ
وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
2- طلب آبادانى:
وَ إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ
ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ
وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيها فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي
قَرِيبٌ مُجِيبٌ
3- امر به مطلق تصرف:
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً
فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ
4- فراهمسازى زمينه توليد:
اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ
وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ.
وَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً
مِنْهُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتفكّرونَ
5- امر به تهيه قوه:
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ
تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ
لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ
فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ
اسلاید 11 :
عوامل تولید
اسلاید 12 :
انواع عوامل تولید
بسیاری از عوامل هستند که به رایگان خدماتشان را در اختیار انسان قرار میدهند.
برای تولید و حضور یک قرص نان در سفره ما عوامل متعددی نقش آفرینی میکنند:
« فَلْيَنظُرِ الانسَانُ إِلَى طَعَامِهِ. أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا. ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا. فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا وَ عِنَباً وَ قَضْباً. وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً. وَ حَدائِقَ غُلْباً. وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (عبس، 32)؛
ابر و باد و مه و خورشید و فلک، در قرار گرفتن یک قرص نان سر سفره انسان ایفای نقش میکنند. این عوامل که از فراوانی برخوردار هستند و رایگان میباشند، بهعنوان عوامل اقتصادی شناخته نمیشوند و مورد بحث ما نیستند.
در جوامع ساده ابتدایی عامل تولید تنها نیروی کار و ماده خامی که طبیعت فراهم میکرد بود، ولی با توجه به روابط پيچيدهاي که در جوامع متمدن فعلي پدید آمده، نیروی کار برای انجام کار تولیدی به کمک ماشین نیاز دارد. همچنانکه مواد خام پیش از این، در فرایندهای دیگری تولید شده و طی روابطی در اختیار تولید کننده قرار میگیرد.
عوامل توليد به چند دسته تقسيم ميشوند. امروزه عوامل توليد عبارت است از: طبیعت (زمین)، سرمایه، نیروی کار و مدیریت.
اسلاید 13 :
طبيعت يا منابع طبيعى، همان موهبتهاى الهىاند كه در توليد كالاها و خدمات استفاده مىشوند. گاهى اقتصاددانان از زمين نام مىبرند و منظورشان زمين و آنچه در ظاهر و باطن دارد، است. نيروهاى طبيعى و فَناناپذير خاك در طبيعت از آن جمله مىباشد، ولى در اقتصاد امروز، فضايى كه بر روى همان قطعه زمين قرار گرفته از اهميّت مشابهى برخوردار است، منابع پايانپذير يا غيرقابل تجديد مثل نفت خام، سنگ آهن، خاك، مراتع و جنگلها كه مىتوانند در توليد كالاها و خدمات بسيارى، نقش عامل را داشته باشند. معمولاً منابع طبيعى را به چهار دسته؛ آبهاى طبيعى، زمين، معادن و جنگلها و مراتع تقسيم مىكنند.
زمین در تولید کالای کشاورزی عامل اساسی و از مهمترین عوامل تولید است. در صنعت و خدمات نیز حداقل بهعنوان مکاني که بايد کار توليدي در آن انجام بگيرد نقش ایفا میکند. بسیاری از صنایع بهگونهای است که از خود زمين در تولید کالا بهرهبرداري نمیشود. با وجوداین، در صنعتی که بناست از کارخانهاي بهعنوان سرمایه فیزیکی و عامل تولید بهرهمند شود، يک قطعه زمینی بايد باشد که اين کارخانه در آن احداث شود.
عوامل تولید (منابع طبیعی و زمین)
اسلاید 14 :
در قرآن كريم براى زمين، افزون بر تعبیر «ارض»، تعابير مختلفى مانند «فِراش»، «بساط» و «مِهاد» بهكار رفته است. (كه هر سه مرادف و به معناى بستر براى انساناند تا بتواند در آن استقرار يافته و تصرّف كند). از واژههاى «مَهْد» (گهواره)، «ذَلُول» (رام و مسخّر انسان)، «كِفات» (در بر گيرنده) نيز تعبير شده است.
امروزه مواد خام از مباحات عامه نيست که به رایگان در اختیار انسان قرار گیرد. بايد برای تهیه آن پول پرداخته و خريداری شود.
سرمایه؛ ابزار کار عموما از ماشين آلات پیشرفته تشکیل میشود. این ابزار کار و عموماً سرمایههای فیزیکی در طبيعت بهصورت آماده موجود نيست، در فرایند تولید دیگری پیش از این تولید شدهاند و اکنون بایستی از صاحبان آن خریداری و بهعنوان عامل تولید در فرایند تولید کالا و خدمت قرار گیرند.
دولت هم اگر بخواهد يک کار توليدي را خودش انجام دهد، بايد بخشي از دارايي خودش را به خرید موادخام، ابزار تولید و تجهیزات و سایر سرمایههای فیزیکی اختصاص دهد.
عوامل تولید (منابع طبیعی و زمین)
اسلاید 15 :
قرآن كريم، چندين كالا از كالاهاى واسطهاى كه توليد شده و در فرآيند توليدِ كالاهاى ديگر قرار گرفتهاند را ذكر كرده است.
در برخی از آیات از پوست، پشم کرک و موی چهارپایان عامل واسطه برای تولید خانه، لوازم منزل و لباس نام برده شده است:
«وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى حِينٍ. (نحل، 80)؛
گاهی از سرمایه به خَرْج تعبیر کرده و از قول گروهی در گفتگو با ذوالقرنین میفرماید:.
«قالُوا يا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا. قالَ ما مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ رَدْماً. آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذا ساوى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً.( كهف، 94).
«خَرْج» آن مالى است كه براى رفع نيازى بهكار گرفته مىشود. (علامه طباطبائى، تفسیر المیزان، ج 13، ص 391) خرج در اين جا در مقابل دخل (مفردات راغب ذیل واژه) و بهمعناى هزينه كردن است. بعضى آن را دارایی پولى در نظر گرفته و به «نقدينه» ( محمد ثقفى تهران، روان جاويد، ج 3، ص 451) ترجمه كردهاند.
عوامل تولید (سرمایه)
اسلاید 16 :
از جمله «فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ سَدًّا» استفاده مىشود كه آن جمعيّت از نظر امكانات اقتصادى، وضع خوبى داشته؛ اما از نظر صنعت، فكر [تكنولوژى] و نقشه ناتوان بودند؛ لذا حاضر شدند، هزينه اين سدّ مهم را بر عهده گيرند، مشروط بر اين كه ذوالقرنين طرح و ساختمان آن را پذيرا گردد. به عبارت ديگر گفتند: طرح و برنامه از شما و سرمايه از ما. سدّ محكمى برايمان بساز.
سرمايه به كار گرفته شده در سدّسازى، تنها «خرج» نبوده است؛ بلكه قطعههاى بزرگ آهن نيز كالاهاى واسطهاى براى سدّسازى، مورد درخواست ذوالقرنين بودند (آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ). شايد علت اين كه قطعات بزرگ آهن نام برده شده؛ ولى ساير عوامل توليد سدّ و مصالح ساخت آن ذكر نشده اين بوده است كه قطعههاى بزرگ آهن، ركن اصلى در استحكام بناى سدّ بوده است.( علامه طباطبائى، تفسیر المیزان، ج 13، ص 392)
اسلاید 17 :
غير از زمین و سرمایه، نيروي انساني بهعنوان مهمترین عامل در تولید کالا نقش دارد.
عامل انساني به عامل کار فيزيکي منحصر نيست. بهویژه در کارهاي توليدي صنعتي به نیروی کار متخصص نیاز است. ابداع و نوآوری، تحقیق و توسعه به کارهاي فکري بیشتر نیاز دارد.
افزون بر اینها تدبیر و مدیریت نیز در فرآیند تولید ضروری است. اگر کار به تصرفات مادي و بدني که انسانها روي مواد خام طبيعي انجام ميدهند منحصر باشد، در کنارش بايد عامل ديگري بهنام نيروي علمي و صنعتي یا نیروی متخصص و عامل سومی بهنام نيروي اداري انساني یا مدیریت را نیز در نظر گرفت.
قرآن کریم گاهی تعبیر «قوّه» کرده که در جمله «اَعينُونى بِقُّوَّة» اعم از نيروى انسانى و سرمايه است. همچنان که برای بهکارگیری نیروی کار از تعبیر «اجیر کردن» بهمعنای استخدام کردن استفاده کرده و میفرماید: يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ.
اسلاید 18 :
در قرآن كريم به حرفهها، شغلها و فعّاليّتهاى زيادى مانند كشاورزى، دامپرورى، كشتىرانى و جهانگردى توجه و با جملههاى فعليّهاى چون؛
»تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ«(255)، »وَ ارْعَوْا أَنْعامَكُمْ«(256)، »تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها«(257)، »يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَ تَماثِيلَ وَ جِفانٍ«(258)، »سِيرُوا فِي الْأَرْضِ«(259)، »يَعصِرون«(260) اشاره شده است.
به عبارتى، فعلهاى بسيارى در قرآن آمده كه هر كدام، گوياى فعّاليّت خاصى است. اگر كمى زاويه ديد گسترده شود، شايد اكثر فعلهاى موجود در قرآن، بيان فعّاليّت يا رفتارى است كه انسان انجام داده و مىدهد يا به كارى امر يا از آن نهى شده است.
منظور ما از كار، ماهيّت آن است نه كار مقيّد و خاص يا فعّاليّت اقتصادى ويژه. واژهاى كه براى اين نوع كار در قرآن استفاده شده واژه »استَأجِرْهُ«(261) است. كلمههايى مانند »ضَرب فى الْاَرض«(262)، »فَامْشُوا فِي مَناكِها«(263)، »وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ«(264) و از واژه »كلوا« به معناى مطلق تصرف هم به گونه ضعيفترى استفاده مىشود. واژههاى عمل، سعى و كسب، گرچه به كار و تلاش ترجمه مىشوند، ولى مرادف با فعّاليّت اقتصادى نيستند.
اسلاید 19 :
»وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودانِ قالَ ما خَطْبُكُما قالَتا لا نَسْقِي حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَيْخٌ كَبِيرٌ.
فَسَقى لَهُما ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ.
فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِي عَلَى اسْتِحْياءٍ قالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ ما سَقَيْتَ لَنا فَلَمَّا جاءَهُ وَ قَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قالَ لا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ.
قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ.
قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ.
قالَ ذلِكَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَيَّ وَ اللَّهُ عَلى ما نَقُولُ وَكِيلٌ.(265)؛
اسلاید 20 :
نیروی کار
ـ اهميت دادن به كار ديگران:
إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ ما سَقَيْتَ لَنا
ـ سختگيرى نكردن:
وَ ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ
ـ برخورد عاطفى:
وقتى شعيب از كمك موسى به دخترانش باخبر شد،
مىتوانست از دادن دستمزد به موسى صرفنظر كند
يا قدرى نان و شير يا هر كالاى ديگرى براى او بفرستد
ولى موسى را به خانه خود دعوت و از او دلجويى و پذيرايى
مىكند؛ به سخنان و درد دلهايش گوش فرا مىدهد؛ وقتى
مىبيند او جوان است و مشكل غذا، مسكن، ازدواج و
اشتغال دارد، به او غذا و مسكن مىدهد؛ قرارداد اشتغال
هشت تا ده ساله با او امضا و مسأله ازدواج او را حل مىكند.
ـ تدوين قرارداد:
پس از توصيف موسى، توسط دختر شعيب و پيشنهاد
به كارگيرى موسى براى چوپانى يا مديريت كارها، شعيب
گفت: دخترم را به عقد تو در مىآورم به شرط هشت سال
كار. اگر اين هشت سال را به اختيار خود به ده سال رساندى،
كارى است كه خودت زايد بر قرارداد و به اختيار خود
انجام دادهاى. و حضرت موسى در نهايت قرارداد
را با جمله »ذلك بينى و بينك« امضا كرد.
ـ ویژگی های نیروی کار:
قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ
إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ.