بخشی از پاورپوینت

اسلاید 2 :

محيط سازمان
Organization environment

اسلاید 3 :

در تئوري مدرنيست سازمان ،محيط سازماني به عنوان موجوديتي كه خارج از مرزهاي سازمان قراردارد مفهوم سازي مي شود يعني محيط با تحميل محدوديتها و الزام سازمان به انطباق با محيط به عنوان بهاي ادامه حيات بر آن اثر مي گذارد .
انديشمندان نمادين تفسيري در مقايسه با مدرنيست ها محيط را نوعي ساخت اجتماعي تصور ميكنند يعني محيط ها سازه هايي نظري تصور مي شوند كه بر اساس باورهايمان نسبت به وجود آنها شكل گرفته مانند تئوري وضع واقعيت كارل ويك ؛ از اين ديدگاه محيط ها تبعات مادي دارند اما اساساً نمادين اند .

اسلاید 4 :

تئوري سازمان پست مدرن رويكردهاي متعددي در خصوص رابطه سازمان ها و محيط ارائه مي دهد .
مسأله ساز كردن ( زير سوال بردن مرز بين سازمان و محيط ) تمركز دارد . ايده هاي اين راستا سازمان بدون مرز ، مدل شبكه اي و سازمان مجازي را مي توان نام برد .
نقد تئوري روابط سازمان و محيط از نگاه مدرنيست كه به زعم پست مدرنيستها ضد محيطي اند .از آن جهت كه بهره برداري از منابع طبيعي كمياب را براي كسب مزيت رقابتي توجيه مي كنند .

اسلاید 5 :

تعريف محيط
تعريف محيط سازماني در نگاه مدرنيست ها محيط سازماني نوعاً بر اساس عناصر شكل دهنده آنها تعريف مي شوند سه شيوه طبقه بندي معمول عبارتند از :
شبكه بين سازماني
محيط عمومي
محيط بين المللي و جهاني

اسلاید 6 :

شبكه بين سازماني :
شبكه بين سازماني: هر سازماني با ديگر اجزاي محيط خود در تعامل است و شبكه بين سازماني متشكل از عرضه كنندگان مواد اوليه مشتريان ،رقبا ،موسسه هاي قانوني – نظارتي و ذينفع هاي خاص .
ذينفع هاي خاص : متشكل از افراد ، گروهها يا سازمان هايي هستند كه تلاش مي كنند از طريق فشارهاي سياسي اقتصادي يا اجتماعي بر فعاليت هاي سازمان تأثير بگذارند مانند گروههاي حفظ محيط زيست نظير صلح سبز و نيروهاي فعال حامي مصرف كننده نظير سازمان رالف ندر .

اسلاید 8 :

تحليل شبكه: شبكه بين سازماني را به عنوان بافتة پيچيده اي از روابط نشان مي دهد كه در آن گروههايي از سازمانها جاي مي گيرند كه سازمان شما الزاماً در مركزيت شبكه نمي باشد . مركزيت در شبكه بر اساس تعداد حلقه هاي ارتباطي يك سازمان با ديگر اجزاي شبكه نشان داده مي شود .
از نظر نظريه پردازان مدرن سازمان چالش اصلي در انجام تحليل شبكه اي مشخص كردن مرزي معقول بين سازمان و محيط است و از آنجا كه بيشتر سازمانها سيستم هاي باز هستند پس تصميم گيري در مورد نقش آفرينان محيطي يك سيستم مي تواند تا اندازه اي قضاوتي و اختياري باشد .
مديران با قراردادن سازمان خود در مركز شبكه و افزودن سازمانهايي كه مستقيماً با آنها در تعامل اند و رقباي اصلي خود اين مسأله را حل مي كنند .
راه حل مديريتي سازمان را در مركز تحليل قرار مي دهد كه اين كار مي تواند تحليل را نامتعادل كند نتيجه اين امر مركزيت ناحق در شبكه است كه با مشكلات زير روبرو مي شود :
مديران گرايش پيدا مي كنند تا اطلاعاتي را كه خارج از محدوده تعيين شده شبكه موجود قرار دارد مورد بي توجهي قرار دهند
راه حل مديريتي گرايش به سوق دادن اطلاعات به سمت و سوي نقطه مركزي مدل يعني سازمان و مديريت عالي دارد .

اسلاید 9 :

محيط عمومي : ( شكل 2 )
بخش اجتماعي محيط :
با ساختار طبقاتي جامعه ، تركيب جمعيت ، الگوهاي تحرك اجتماعي ، سبك هاي زندگي و نهادهاي سنتي اجتماعي از جمله نظامهاي آموزشي ، رسوم مذهبي و . سر و كار دارد.
بخش فرهنگي :
حول پديده هايي از قبيل تاريخ ، سنت ها ، انتظارات رفتاري و ارزشهاي جوامعي كه سازمان در آن فعاليت مي كند . مانند بخش فرهنگي در سازمانهاي آمريكايي كه شامل تأكيد بر رهبري ، عقلانيت و ثروت مادي مي باشد .
بخش قانوني :
اشاره به قوانين اساسي و ساير قوانين كشورها و همينطور رويه هاي قانوني دارد . اين بخش حلقه هاي ارتباطي تنگاتنگي با روندهاي اجتماعي و فرهنگي دارد نظير قانون فرصت هاي برابر استخدام و قانون ضد تبعيض در آمريكا .

اسلاید 11 :

محيط عمومي :
بخش سياسي :
معمولاً در قالب توزيع و مركزيت قدرت و ماهيت نظام هاي سياسي در حوزه هايي از جهان كه سازمان در آن فعاليت مي كند توصيف مي شود كه پيوند تنگاتنگي با بخش قانوني دارد .
بخش اقتصادي :
اين بخش بازارهاي كار ،بازارهاي مالي و بازارهاي كالا و خدمات را در بر مي گيرد ؛ اين بخش مي تواند اثرات شديدي بر ساير بخش هاي محيط عمومي داشته باشد .
بخش فن آوري :
اين بخش دانش و اطلاعات را در قالب پيشرفتهاي علمي فراهم مي كند كه سازمان مي تواند آنها را به دست آورده و براي توليد كالاها و خدمات خود به كار گيرد .
برخي از پيشگامان تفكر پست مدرن نظير ژان فرانسوا ليوتار ، دانيل بل و ديويد هاروي معتقدند كه تغييرات در بخش فن آوري چنان تأثير شگفتي بر دنياي غرب داشته كه دائماً در تمام جنبه هاي آن تغيير ايجاد مي كند .
بخش طبيعي يا فيزيكي :
اين بخش شامل طبيعت و منابع طبيعي است .

اسلاید 12 :

محيط بين المللي و جهاني :
به جنبه هايي از محيط اشاره دارد كه مرزهاي ملي را در مي نوردد يا در مقياسي جهاني سازماندهي مي شوند .نظير سازمان ملل متحد ،صندوق بين المللي پول ، گات و شركت هاي مشاوره بين المللي.
شكل 3 :

اسلاید 14 :

تئوري هاي روابط سازمان و محيط :
تئوري اقتضايي :سازمان هاي ماشيني و ارگانيك

تعيين اينكه در چه زماني از ساختار ماشيني و در چه زماني ارگانيكي استفاده شود جوهره تئوري اقتضايي را شكل مي دهد كه نظريه پردازان اوليه اقتضايي نظير دو جامعه شناس انگليسي تام برونز و جورج استاكر در تئوري سازمان ايفا كرده اند كه شرايط محيطي مختلف سبكهاي سازماندهي مختلفي را مي طلبد .
سازماندهي ماشيني در محيط هاي با ثبات كه از نظر تخصصي بودن و رسميت و سلسله مراتب در حد بالايي قرار دارند .
سازماندهي ارگانيك در محيط هاي متغير كه از نظر تخصصي بودن و رسميت و سلسله مراتب در حد پاييني قرار دارند . كه در اين سازمان ارتباطات افقي و مورب بيشتري به چشم مي خورد.

اسلاید 15 :

تئوري هاي روابط سازمان و محيط :
تئوري وابستگي منابع

اين تئوري تقريباً به طور كامل توسط جفري پفر ، جرالد سالانيك در سال 1988 ارائه شد كتاب آنها تحت عنوان كنترل خارجي سازمانها بود اين تئوري بر اين پيش فرض استوار است كه سازمانها از طريق محيط كنترل مي شوند ولي مديران نيز مي توانند بياموزند كه چگونه محيط خود را كنترل كنند.
مديريت وابستگي ها مستلزم ايجاد قدرت مقابله كننده در برابر عناصر محيطي است كه سازمان به آنها وابسته است اين بدان معني است كه :
نخستين گام در راه به كار گيري نگاه وابستگي به منابع درك دقيق شبكه سازماني از نظر حياتي بودن و كميابي منابع است .
گام دوم يافتن راه هايي براي رهايي از وابستگي يا وابسته كردن ديگر نقش آفرينان محيطي به سازمان است .

اسلاید 16 :

چند راه براي جلوگيري از وابستگي منابع :
استفاده از چندين عرضه كننده مواد اوليه
استراتژي هاي تملك يا ادغام
سرمايه گذاري هاي مشترك با عرضه كنندگان خنثي
تشكيل انجمن هاي تجاري
اعزام دلالان سياسي به حوزه هاي قانونگذاري و . . .

اسلاید 17 :

بخشي از مقاله ارائه شده :
سازمانها براي كنترل عوامل محيطي يكي از اين استراتژيها را بهاجرا درميآورند:
1 - ايجاد رابطه مطلوب با عوامل اصلي محيط و
2 - تغيير دادن عوامل حاكم بر محيط.
استراتژيهاي ايجاد روابط بين سازماني كه در اين مقاله به تبيين آنها پرداخته شده عبارتند از: مالكيت، بستن قرارداد، دعوت به همكاري، استخدام مديريت اجرايي، تبليغ كردن و روابطعمومي.
همچنين به تغيير دادن عامل خارجي، فعاليت سياسي - مقررات، شوراهاي تجاري و فعاليتهاي غيرقانوني به عنوان ساير استراتژيهايي كه سازمانها براي تحت كنترل درآوردن عوامل خارجي بهاجرا درميآورند اشاره شده است.

اسلاید 18 :

وابستگي به منابع
يكي از جنبههاي رابطه بين محيط و سازمان كه بر سازمانها اثر ميگذارد، نياز به مواد و منابع مالي است. منابع ارزشمند در محيط كمياب است و سازمان براي بقا يا ادامه حيات خود به منابع ارزشمند نياز شديد دارد. تحقيقي در اين زمينه انجام شده كه آن را «ديدگاه وابستگي منابع» ناميدهاند. معني عبارت وابستگي به منابع اين است كه سازمان به محيط وابسته است ولي همواره تلاش ميكند تا اين منابع را تحت كنترل خود درآورد و بدينوسيله ميزان وابستگي خود را به پايينترين حدممكن برساند.

خلاصه در اين الگو فرض ميشود كه سازمانها ازنظر منابع به عوامل محيطي وابستهاند، مثل وابستگي كه سازمانها به عرضهكنندگان مواداوليه، مشتريان، رقبا، و قانونگذاري دارند. سازمان ممكن است دست به كار شود تا آن منابع را به دست آورد و آنها را حفظ كند (براي مثال، بستن قراردادهاي بلندمدت در رابطه با يك كشف جديد). همچنين امكان دارد كه سازمان با ديگر سازمانها همكاري يا اشتراك مساعي كند. استراتژي سازمان باتوجه به اهميت نسبي هريك از چيزهايي كه به آنها وابسته است، فرق ميكند.

اسلاید 19 :

روابط بين سازماني
روابط بين سازماني براي چه؟ دلايلي اصلي از اين قرارند: سهيم شدن در ريسكهايي كه ورود به بازارهاي جديد يا افزايش طرحها درپي خواهند داشت، كاهش هزينهها، تقويت وجهه سازمان در صنايع يا تكنولوژي خاص.
«رابطه بين سازماني» چنان پرقدرت است كه به اعتقاد بسياري از افراد صاحبنظر، يكي از دلايل اصلي موفقيت ژاپن در بازارهاي جهاني است و ميتسوبيشي را بهعنوان نمونه معرفي ميكنند.
قدرت و وابستگي

داشتن روابط رسمي با ساير سازمانها باعث ميشود كه مديران بامعماي بسيار مشكلي روبرو شوند. سازمانهاي آمريكايي براي تامين منابع با ساير سازمانها ارتباط برقرار ميكنند تا از ميزان ضربهپذيري خود بكاهند. ولي، از سوي ديگر مايلند كه عدم وابستگي، خودمختاري و استقلال خود را به حداكثر برسانند. داشتن رابطه بين سازماني مستلزم هماهنگي است و امكان دارد كه اينگونه ارتباطات آزادي عمل سازمانها را (ازنظر تصميمگيري) بكاهد زيرا در چنين حالتي به هنگام تصميمگيري بايد به نيازها و هدفهاي ساير سازمانها هم توجه كنند. بنابراين، يك سازمان در اثر ايجاد رابطه با ساير سازمانها و تامين منابع، مقدار زيادي از خودمختاري خود را از دست خواهد داد. وابستگي به منافع مشترك باعث بالارفتن قدرت سازمانهاي ديگر ميشود. اگر سازماني براي تامين منابع ارزشمند، به سازمانهاي ديگر وابسته باشد، آن سازمانها ميتوانند بر فرايند تصميمگيري مديريت اعمال نفوذ كنند.

اسلاید 20 :

:ابعاد موثر بر وابستگي
1 - درجه فراواني - كميابي: حدودي كه منابع موردنياز سازمان قابل دسترس در محيط ميباشند - براي مثال دسترسي به نفت براي يك كارخانه شيميايي
(رجوع شود بهPFEFFER : (,ALDRICH AND SALANCIK ( 8791, 1979)
2 - درجه تمركز - پراكندگي: حدودي كه منابع موردنياز بهطور مساوي در محيط پخش شده باشند. براي مثال تمركز اقتصادي با نسبت فروش يك صنعت تعريف ميشود كه به وسيله چهار يا هشت تا از بزرگترين شركتها كنترل ميشود.
رجوع شود به:
PFEFFER AND NUTTER 1968 : (,ALDRICH AND SALANCIK 8791, 1979)
3 - درجه هماهنگي - ناهماهنگي: حدود مواجهه يك سازمان با يك سري از عوامل موجود محيطي كه فعاليتهاي آنها بايد همخوان يا ساختاريافته شوند. براي مثال آيا يك فروشنده با فروشگاههاي خردهفروش مستقل يا سوپرماركتهاي زنجيرهاي مواجه است؟ هرچه منابع كميابتر، تمركز بيشتر و هرچه هماهنگي عوامل موجود در محيط بيشتر باشد، درجه وابستگي سازمان بيشتر است.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید