بخشی از پاورپوینت
اسلاید 2 :
و به نستعين
إنّه خيرُ ناصرٍ و معين
اسلاید 3 :
هو الله
رب العالمين
مكاتب روانشناسي
الاسلام يعلو ولايعلي عليه
اسلاید 4 :
مكتب گشتالت
اسلاید 5 :
گشتالتیها در ابتدا در انتقاد و مخالفت با ساختگرایان با رفتارگرایان همصدا شدند اما طولی نکشید که در تبیین پدیدههای روانشناختی رو در روی آنان قرار گرفتند. مخالفت از اینجا شروع شد که گشتالتیها مفهوم وجود آگاهی را پذیرفتند و هر کوششی را در مورد تجزیه آن به عناصر تشکیل دهندهاش رد میکردند در حالی که رفتارگرایان هر گونه فکری را در باره پذیرش مفهوم آگاهی یا حتی شناسایی آن امری نادرست میدانستند.
اسلاید 6 :
بنیانگذاران مکتب گشتالت
بنیانگذاران این مکتب از روانشناسان آلمانی بودند که با بهره گیری از سنت فلسفی آلمان این مکتب را بوجود آوردند و در ابتدا مطالعاتی در باره سازمان ادراکی انجام دادند.
سرپرست این گروه ← ورتهایمر
اعضای دیگر ← کافکا- کوهلر- لوین
اسلاید 7 :
ماهیت و سرشت انسان
به نظر رولامِی (1967) نیز در آینده ای نزدیک مبارزه ای شدید در باره ماهیت و سرشت انسان بین رویکردهای روانشناختی در خواهد گرفت. رفتارگراها سرشت و ماهیت انسان را در یک ارتباط و محدوده ماشینی و اصطلاحات محرک و پاسخ تعریف می کنند. از نظر آنها ماهیت انسان به لحاظ عملی واکنشی و از نظر اخلاقی خنثی است. در حالی که صاحب نظران گشتالت نیز از ماهیت عملی و اخلاقی انسان برداشت ویژه ای دارند. به نظر آنان انسان از نظر عملی ماهیتی تعاملی و از نظر اخلاقی طبیعتی خنثی دارد. لذا نظریه گشتالت برای بیان چگونگی کنش متقابل انسان و محیط و چگونگی این ارتباط بر مطالعه واحد ادراکی تاکید می کند.
اسلاید 8 :
زمینههای شکلگیری گشتالت
ذهن در فرآیند ادراک؛ یک واحد تجربی تشکیل میدهد یا آن را خلق میکند. کانت ادراک را بیان نمایش منفعل و ترکیب عناصر نمیداند؛ بلکه سازمانی فعال است که در یک تجربه واحد و مرتبط ظاهر میشود و ذهن به مواد خام ادراک؛ شکل و سازمان میدهد. برای کانت برخی از قالبها مثل مکان؛ زمان و علیت ناشی از تجربه نیست؛ بلکه اساسا به عنوان شکلی متقدم بر ادراک در ذهن وجود دارد. به نظر کانت درک این عناوین فقط از راه شهود امکانپذیر است.
اسلاید 9 :
اِرنست ماخ: وی تاثیر مستقیم تری بر حرکت گشتالت گذاشت وی در کتابش (تحلیل احساسها 1885) از احساسهای مکان، زمان و شکل صحبت کرد و از الگوهای مکانی (مانند شکلهای هندسی) و الگوهای زمانی (مانند ملودیها) به عنوان احساس نام می برد و این احساسها را مقوله هایی مستقل از عناصر تشکیل دهنده آنها می دانست . مثلا یک دایره ممکن است سیاه سفید بزرگ یا کوچک باشد اما هرگز دایره بودن خود را از دست نمی دهد. ماخ تاکید میکرد که ادراک چیزی؛ حتی اگر ادراک کننده جهت فضایی و مکانی خود را نسبت به آن عوض کند به هیچ عنوان تغییر نمیکند. مثلا یک میز در ادراک ما یک میز است؛ حتی اگر از کنار؛ بالا یا از زاویهای خاص به آن بنگریم.
اسلاید 10 :
فون ارنفلز(1932): افکار ماخ را فون ارنفلز دنبال کرد و ادعا کرد کیفیت ادراکات در آنچه تجربه می شود وجود ندارد و در واقع ادراک کننده بر چیز های مادی ادراک، یک شکل کیفیت یا معنایی را تحمیل می کند. ادراک کننده می کوشد تا آنچه را می بیند سازمان دهد و یکپارچه کند. ارنفلز این کیفتها را «کیفیات گشتالت» یا «کیفیتهای شکل» نامید.
اسلاید 11 :
ویلیام جیمز: مخالفت وی در امریکا با نظریه عنصر گرایی در شکل گیری نظریه گشتالت تأثیر کرد. وی عناصر آگاهی را به منزله تجربه هایی کاملا مصنوعی می دانست و می گفت ما اشیا را می بینیم نه احساسهای بی شمار را.
اسلاید 12 :
نسبی گرایی اثباتی
هوسرل: اگر چه فیلسوفان مذکور در شکل گیری نظریه گشتالت موثر بودند اما نحله فلسفی خاصی که در شکل گیری این نظریه مؤثر واقع شده و به منزله نظام فلسفی و نظری آن به شمار می رود نظریه نوینی به نام «نسبی گرایی اثباتی» است که در برابر مطلق گرایی شکل گرفت. نماینده اصلی این مکتب هوسرل آلمانی است. نظریه «نسبی گرایی اثباتی» غالبا با اصطلاح نسبی گرایی معرفی می شود. در آغاز این نظریه با تجربهگرایی منطقی در تضاد است. اما تجربهگرایان منطقی وجود واقعیت مطلق را که متشکل از قوانین ثابت طبیعی است میپذیرند. و حقیقت را با آن قوانین طبیعی تطبیق میدهند. به دلیل همین مطابقت است که حقیقت نیز همانند واقعیت تغییر ناپذیر است. در مقابل نسبیگرایان مثبت واقعیت مطلق را نفی میکنند نه اثبات. آنها بیشتر به تعریف واقعیت روانشناختی میپردازند که بر درک آنچه از محیط خود بهدست میآوریم؛ ناظر است در حالی که برای تجربهگرای منطقی؛ واقعیت همان وجود عینی است؛ برای نسبیگرای مثبت؛ واقعیت روانشناختی است و با وجودعینی فرق دارد؛
اسلاید 13 :
بعبارت دیگر؛ واقعیت چیزی است که انسان از راه حواس به آن دست مییابد. نسبی گرایی مدعی است که کیفیتهای یک شیء در اثر ارتباط با اشیای دیگر به دست می آید. مثلا رنگ چمن در سایه تیره تر از رنگ آن زیز آفتاب است اما رنگ همان چمن در سایه روشنتر از رنگ چمن به هنگام شب است. فرد بلندقدی که در بین افراد بلندتر از خود قرار دارد؛ کوتاه بهنظر میآید اما همین افراد در بین افراد کوتاهتر از خود ؛ شخصی بلند ارزیابی خواهد شد. بنابراین چگونگی ادراک ما از چیزها یا رویدادها توسط همه موقعیتهایی که آن چیز جزئی از آن است مشخص می شود. تنها کاری که فلسفه نسبی گرایی کرده است کشف همین نکته است. نسبی گرایی این اندیشه را که انسان میتواند واقعیت را دریابد و استفاده کند نمی پذیرد لذا علاقهای به حقایق پایدار ندارد با وجود این عمیقا به حقایقی پایبند است که به طور نسبی تعریف شده اند. آزمون نسبیگرایانهی حقیقت؛ عبارت از درستی و دقت پیشبینی است نه مطابقت آن با واقعیت خارجی. از این دیدگاه قانون علمی؛ تعمیم اصلی است که در مورد آن میان دانشمندان یک علم توافقی وجود داشته باشد. در نسبی گرایی اثباتی ، قوانین علمی اموری مقدس نیستند. جنبه مهم و معنی دار تفکر نسبی گرایی پذیرفتن تغییر است.
اسلاید 14 :
تجربهگرایان منطقی معتقدند جهان مادی و ملموس برای انسان؛ واقعی است و ضرورتا همان است که با حواس مشاهده میشود علاوه بر آن انسان باشد یا نباشد این جهان به همین شکل وجود دارد. واقعیت نیز همانند وجود ؛ مستقل از چیزهایی است که دانسته میشوند. آنها می پندارندکه جهان مادی با قوانین ثابت طبیعی کنترل و هئایت می شود و اصل تغییر ناپذیر ان؛ حاکمیت پیاپی علت و معلول در شکلگیری پدیدههای طبیعی است. از این دیدگاه جهان دستگاه بزرگی است که با قوانین طبیعی؛ که اصل آنها خودکار است؛ تنظیم و کنترل میشود. تجربهگرایان منطقیمیگویند برای کشف واقعیتها؛ باید از جزمیت؛ دگرجهانی؛ مابعدالطبیعه و ذهن گرایی دوری کرد.
اسلاید 15 :
مفاهیم اساسی در روانشناسی گشتالت
واقعیت
محیط
ادراک
تعامل یا کنش متقابل
تجربه
انگیزه
مسأله ذهن و بدن
اسلاید 16 :
واقعیت ((reality
به لحاظ تاریخی اصطلاح واقعیت ناظر به یک «وجود متعالی مستقل و مطلق» است.
رفتارگرایان: با یکی پنداشتن واقعیت و وجود، واقعیت را مادی میدانند که خود به خود وجود دارد و چگونگی ادراک ما از آن ربطی به واقعیتش ندارد.
اما صاحبنظران گشتالت: وجود و واقعیت را جدا میدانند. آنان، بدون انکار وجود مستقل اشیا، اعتقاد دارند که هر فرد، جهان فرضی خود را به شیوهای درک میکند که تشکیل یک الگوی معنیدار بدهد و تعبیر و تفسیر او، واقعیتی است که اعمالش بر آن اساس طراحی میشود
اسلاید 17 :
در روانشناسی گشتالت، واقعیت تعبیر و تفسیرهایی است که شخص از خود و از محیطی که با آن به تأثیر متقابل مشغول است، به عمل میآورد. و از آنجایی که واقعیت بیشتر ناظر بر تعبیر و تفسیر یا معانی باشد تا اشیای مادی مستقل از فرد، پس بدیهی است که واقعیت پیوسته در حال تغییر است.
اسلاید 18 :
محیط ((environment
بر خلاف صاحبنظران رفتارگرا که محیط مادی و روانشناختی را یکسان میدانند، روانشناسان گشتالت، بهویژه لوین، با تأثیر از نسبیگرایی اثباتی معتقدند که محیط مادی و محیط روانشناختی یکسان نیستند. از نظر آنان محیط روانشناختی آن است که فرد از اطراف خود درک میکند؛ این محیط مادی نیست که فرد را محاصره کرده، بلکه «فضای زندگی؛ Life space و «میدان ادراکی؛ Perceptual field؛ اوست که شخص یا «خود» را احاطه میکند. محیط روانشناختی شامل مظاهر گوناگون بخشهای محیط مادی است، اما لزوماً تمام آن نیست
اسلاید 19 :
به دلیل یکسان نبودن محیط روانشناختی هر شخص، امکان دارد دو نفر در یک زمان و در یک مکان قرار بگیرند، اما محیط روانی متفاوتی داشته باشند. همچنین ممکن است رفتارهای دو نفر که از نظر هوشی یکسانند، در برخورد با واقعیتهای عینی یکسان نباشد، چون اهداف و زمینهی تجربی آنان متفاوت است. هرگاه فرد، تجربهی تازهای به دست آورد، محیط روانی او نیز تغییر میکند. در این حالت، نخواهد توانست در موقعیت جدید محیط قدیم را، همانگونه که بود، حفظ کند.
اسلاید 20 :
ادراک
روانشناسان نسبیگرا دربارهی ادراک با تجربهگرایان منطقی نیز اختلاف نظر دارند:
بنا به نظر تجربهگرایان منطقی، ادراک در فرایندی مانند جریان عمل دستگاه عکاسی محقق میشود. ارگانهای حسی، محیط مادی و اجتماعی را عیناً دریافت و آن را به سلسله اعصاب گزارش میکنند. تنها پس از این گزارش است که شخص به آنچه احساس شده، معنایی را اطلاق میکند. از دیدگاه رفتارگرا، حس قبل از معنا تحقق مییابد و حس کردن و یافتن معنا، دو فرایند جداگانهاند.