بخشی از پاورپوینت

اسلاید 2 :

مسائل سیاسی- اقتصادی جهان سوم بخش سوم کتاب

مباحث نظری پیرامون دولت و سیاست در جهان سوم

پیشینه های تاریخی و مبانی اجتماعی دولت در جهان سوم

نظام ها و نهاد های سیاسی درجهان سوم

اسلاید 3 :

مباحث نظری درباره دولت وسیاست درجهان سوم

دودیدگاه درباره خصوصیات سیاسی کشورهای جهان سوم وجود دارد:
یکی تاکید برنقاط اشتراک موجود میان کشورها دارد به جهت دستیابی به نظریه های عام
ودیگری برتفاوت های موجود میان کشورها با بررسی ویژگی های خاص هر کشور
پژوهشگران اخیر دیدگاه دوم را بیشتر مورد توجه قرار می دهند.

اسلاید 4 :

نظریات مختلف درباره ویژگی های سیاسی جوامع شرقی

نظریات متفکرین کلاسیک

1- منتسکیو: حکومت های اروپایی را مبتنی برقانون ولی حکومت های آسیایی را مبتنی بر زور می داند
2- ویتفوگل: تاکید بر خصوصیات جغرافیایی و مسئله آب
3- ماکس وبر: تاکید بر تمایزات میان دولت های مدرن وبوروکراسیهای عقلانی غربی درمقابل اقتدارهای سنتی جوامع آسیایی و آفریقایی
این ها جزونخستین نظریات درباره دولت وسیاست درجهان سوم بشمار می آید.

اسلاید 5 :

نظریات نظریه پردازان نوسازی درباره دولت وسیاست
ازدیدگاه آنان ظهور ویژگی های مدرن درعرصه سیاسی به دنبال ظهور ویژگی های مدرن درعرصه های اجتماعی واقتصادی روی خواهد داد. یا به عبارت دیگر به دنبال نوسازی اجتماعی واقتصادی ،دولت وسیاست نیز نو خواهد شد.

1- دانیل لرنر :
وی ظهور نهاد ها ورفتارهای سیاسی جدید نظیر پارلمان،قانون ورفتارهای عقلانی را رادر ظهور شخصیت مدرن می داند. ولازمه ظهور چنین شخصیتی را وقوع فرایندهایی مثل صنعتی شدن،شهری شدن وگسترش مواد می داند.

2- ادوارد شیلز:
شیلز راه مطلوب برای جهان سوم رادموکراسی لیبرال می دانست.البته این گذار را با توجه به خصوصیات جوامع جهان سوم همراه با تعارضات وتلفات زیاد می دانست.

اسلاید 6 :

3. گابریل آلموند وجیمز کلمن:
آنها کتاب سیاست مناطق درحال توسعه رانوشتند ودراین کتاب ازمفهوم تقابل سنت ومدرنیسم استفاده کردند.
آلموند همچنین با همکاری سیدنی وربا درکتاب فرهنگ سیاسی علت اصلی توسعه نیافتگی جهان سوم را خصوصیات فرهنگی وروانی این جوامع دانسته است. وبا ارائه گونه شناسی ازفرهنگ سیاسی چهار معیار را ارائه می دهد:

1- افراد درباره ملت ونظام سیاسی خو دچه می دانند؟
2- افراد تاچه حدی ازنقش نخبگان سیاسی آگاه اند ؟
3- افرادچه نظری درباره خط مشی تصمیم گیرندگان دارند؟
4- افراد چه تصوری ازجایگاه خود درنظام سیاسی دارند ؟

اسلاید 7 :

فرهنگ سیاسی محدود
فرهنگ سیاسی تبعی
فرهنگ سیاسی مشارکتی
رابطه محدود افراد بانظام سیاسی
رابطه انفعالی ومطیعانه افراد با نظام سیاسی
حساسیت افراد به اکثر جنبه های نظام سیاسی
آنها برهمین اساس 3نوع فرهنگ سیاسی را ازهم متمایز می کنند:
انها معتقدند فرهنگ سیاسی درجوامع جهان سوم ازنوع محدود وتبعی یا ترکیبی ازاین دو است.

اسلاید 8 :

وی و همکارانش برتمایز فرهنگ سیاسی درجوامع درحال توسعه با جوامع توسعه یافته نیز تاکید می کنند وبراساس نوع ومیزان مشارکت سیاسی چهار نوع نظام سیاسی را از یکدیگر متمایز می کنند:

اسلاید 9 :

انتقادات به مکتب نوسازی

از اواخر دهه 1950 میلادی انتقادات شدیدی به مکتب نوسازی سیاسی وارد شدکه به عنوان نمونه یکی ازاین نظریه پردازان به نام ایزنشتات معتقد بود که نوسازی درهریک ازکشورها منطق وروند خاص خود راداشته است وویژگی های روند نوسازی بیش ازهرچیز به سنت های موجود درهرجامعه بستگی دارد.

همچنین صاحبنظران غربی ثبات ونظم سیاسی را دراین جوامع مدنظر قرار داده ومعتقدند دولت های مستقر دراین مرحله ناتوان بوده اند که زولبرگ وهانتینگتون ازمهم ترین آنها هستند.

نظرات هانتینگتون
مباحث او یک چرخش اساسی در مباحث نظریه پردازان مکتب نوسازی بشمار می اید. اومی گفت: نوسازی اقتصادی واجتماعی الزاما به توسعه سیاسی منجر نمی شود ومعتقد بود که کشورهایی با اقتصاد توسعه نیافته می توانند نظام سیاسی بسیار توسعه یافته ای داشته و به عکس کشورهایی با سطح رفاه اقتصادی بالا اما سیاست آشفته وبی سرو سامانی داشته باشند.

وی می گوید پس ازجنگ جهانی دوم تکامل سیاسی درکشورهای روبه توسعه به جز معدود مواردی همواره با کشمکش های قومی ،خشونت ،کودتا ،فساد گسترده تجاوز خودسرانه ،بی اقتداری دادرسی ،سطح پایین کار آمدی و. همراه بوده است.

وی مسئله اصلی جوامع درحال توسعه را فقدان حکومت های با ثبات وفقدان نظام های سیاسی نهاد مند می داند ومعتقد است وقوع انقلابها درجهان سوم ریشه درهمین مسئله داردوحتی بعد ازانقلاب ها توفیقی درایجاد نهاد سازی مناسب به دست نیامده وهمین مسئله این کشورها را به سمت تباهی کشانده است.

اسلاید 10 :

نظرات نظریه پردازان وابستگی درباره دولت وسیاست

ازمهم ترین نظریه پردازان وابستگی می توان به کاردوسو و فالتو اشاره کرد
به نظرآنها نظام سلطه درکشورهای جهان سوم نیروی داخلی است که از طریق عملکرد اجتماعی گروههای محلی اعمال می شود.اما این گروهها ی محلی پیوندهای محکمی با نیروهای خارجی دارند وآنچه این پیوندها را ایجاد کرده است منافع مشترک این گروهها ونیروها است.

آنها 2نوع الگوی وابستگی را مشخص کرده وبین آنها تمایز قائل اند:

اقتصاد های جزیره ای: که درآن فعالیت اقتصادی به طور کامل دردست سرمایه های خارجی است ونیروهای داخلی کشور وابسته فقط از طریق دستمزد ومالیات با سرمایه خارجی پیوند دارد.

اقتصادهای صادراتی ملی: بخش اعظم اقتصاد داخلی تحت کنترل بورژوازی داخلی است واین بورژوازی از طریق استثمار نیروی کار محلی فرایند انباشت سرمایه را پیش می برد.

به نظر آنها درالگوی اول دولت پیرامونی شباهت بسیاری با دولت های مستعمراتی دارد وبطور عمده ای ابزار سرمایه خارجی است.درحالی که درالگوی دوم بلوک قدرت شامل نیروهای داخلی است وبنا براین ابزار کاملاً خارجی نیست.

اسلاید 11 :

نظریات نظریه پردازان نظام جهانی درباره دولت وتوسعه

آندره گوندر فرانک:
وی ویژگی های دولت وسیاست درجهان سوم را براساس توسعه نیافتگی ووابستگی توضیح می دهد.به نظر او دولت پیرامونی تاحدود زیادی ابزار سرمایه خارجی است.
به طور کلی وی معتقد است دولت پیرامونی بیش ازاینکه درخدمت بورژوازی وسرمایه داخلی بومی باشد درخدمت سرمایه خارجی است.وبه همین خاطر این دولت درعرصه اعمال سلطه داخلی وسرکوب طبقات زیر سلطه داخلی خود دولتی قوی است اما درعرصه بین المللی ودرارتباط با طبقات مسلط مرکز دولتی ضعیف است.

امانوئل والرشتاین:
به نظر او دولت- ملت بیرون ازنظام جهانی قرارندارد ودولتها نیز براساس الگوی تقسیم کار نظام جهانی (مرکز،پیرامون،شبه پیرامون)قرار دارند.

سمیر امین:
مباحثات وی شبیه فرانک است ومعتقداست که سلطه خارجی نفوذ طبقه مسلط داخلی را درجوامع پیرامونی مشکل می سازد. با این تفاوت که برخلاف فرانک به توانایی نیروی داخلی (طبقات زیر سلطه پیرامونی) کاملا بد بین نیست.

اسلاید 12 :

نظریه دولت درجوامع پسا استعماری

حمزه علوی صاحب نظر پاکستانی دراین زمینه کشورهای شبه قاره هند را مورد مطالعه قرار داده است.به طور کلی در نظر علوی دولت درجهان سوم به ناچار درچارچوب ضرورت های ساختار ی سرمایه داری پیرامونی عمل می کند وچنین دولتی برای حفظ خود میان تعارضات ومنازعات متعدد ناچار است که سرکوبگر هم باشد .نظامیان درچنین اوضاعی نقش مهمی دارند.

وی تجربه کشورهای آمریکای لاتین رامورد توجه قرارداده ومعتقد است دولت های کشورهایی نظیر برزیل،ارژانتین شیلی،اروگوئه دولت های اقتدار گرای بوروکراتیک است که شامل ویژکی های ذیل هستند:

1-حاکمیت بوروکراتها شامل افراد با تجربه موفق درسطح نیروهای مسلح،ادارات وشرکت های بزرگ
2-انحصار سیاسی از طریق سرکوب اتحادیه های کارگری وانجمن های صنفی
3-انحصار اقتصادی با محدود نمودن تقاضاهای نامحدود بخش عمومی
4-سیاست زدایی با کاهش مشارکت گروههای اجتماعی خارج ازدولت بویژه توده های مردم

وی زمینه ظهور دولتها را به سالهای بعد ازجنگ جهانی دوم مرتبط می داند ومعتقد است دولت های مذکور واکنشی درمقابل بحران های اقتصادی وسیاسی سرمایه داری وابسته درآمریکای لاتین بوده اند.
گیلرمو اودانل ونظریه دولت اقتدار گرای بوروکراتیک

اسلاید 13 :

پیشینه های تاریخی ومبانی اجتماعی دولت وسیاست درجهان سوم

آسیا وخاورمیانه:
خاستگاه اولین دولت های مقتدر وامپراتوری های بزرگ دردوران باستان ومیانه بوده است. وکشورهایی نظیر چین ایران هند ترکیه وتایلند وارث چنین دولت هایی هستند.وشیوه های سنتی برخی نظام ها همچنان علی رغم دگرگونی های ایجادشده تحت تاثیر بوروکراسیهای کهن این کشورهاست.همچنین فرهنگ سیاسی ونوع نگرش مردم به دولت وسیاست هم بی تاثیر ازآن دوران نیست.

آفریقا وآمریکای لاتین:
آفریقا چندان پیشینه طولانی برخلاف آسیا ندارد.درمیان بیش از50 کشور آفریقا تنها مصر واتیوپی سابقه دیرینه ای دربرخورداری از نظام های سیاسی متمرکز دارند.البته درنیجریه وغنا هم تمرکز های سیاسی بومی وجود داشته اما قلمرو اش محدود بوده است.دربقیه آفریقا نیز تا قبل ازورود استعمار تنها اقتدار های قبیله ای حاکم بوده است.
درامریکای لاتین نیز وضع تاحدی شبیه آفریقا است.تا قبل ازدوران استعمار تنها برخی اقتدار های متمرکز سیاسی وجود داشت که آنها نیز دراثر تهاجم استعمارگران پرتغالی واسپانیایی ازمیان رفتند.

اسلاید 14 :

دولت های استعماری
کشورهای جهان سوم ازلحاظ سابقه وتجربه استعمار نیز تفاوت های فراوانی دارند.کشورهایی نظیر
چین ،ایران ،ترکیه،تایلند،اتیوپی وافغانستان هیچگاه حاکمیت مستقیم استعماری را بر سرزمین های خودشان تجربه نکرده اند.اگر چه همگی آنها طی قرون 18و19ازلحاظ اقتصادی وسیاسی بشدت تضعیف وبه عرصه نفوذ رقابتهای استعماری تبدیل شدند. اما بقیه کشورها ی جهان سوم به گونه های مختلفی تحت سلطه مستقیم استعمارگران قرار گرفتند.

تاثیرات استعمار بر خصوصیات سیاسی کشورهای جهان سوم نیز بسته به ویژگی های کشورهای استعماری وشکل وشیوه حاکمیت استعماری آنها برمستعمراتشان متفاوت بود.

دربرخی کشورها به خصوص آنهایی که وسعت سرزمینی وتنوع اجتماعی داشتند به منظور تسهیل حاکمیت خود نهادهای حکومتی تاسیس کردند.برای مثال درآفریقا که فاقد تمرکز سیاسی بودند.آنها به تدریج حاکمیت خودرا به این سرزمین ها تحکیم وتثبیت کردند.وبرای تسهیل درحاکمیتشان در هرجاکه لازم دیدندازبومیان درکارهای اداری ونظامی استفاده نمودند.

استعمار زدایی درکشورهای جهان سوم هم تفاوت های زیادی داشت. تفاوت درزمان استعمارزدایی کشورهای جهان سوم آثار سیاسی مهمی داشت ودربرخی کشورها برخی ازمبانی وپیش شرط های رشد وتحکیم نهاد های دموکراتیک بطور بالقوه فراهم شده است.

روند استعمار زدایی درکشور های جهان سوم

اسلاید 15 :

مبانی اجتماعی دولت وسیاست

دولت وسیاست درکشورهای جهان سوم تا حد زیادی تحت تاثیر زمینه ها وعوامل اجتماعی نظیر:ترکیب وساختار قومی ،تنوعات مذهبی،میزان یکپارچگی وهمبستگی اجتماعی وقشر بندی اجتماعی وساختار طبقاتی است.
آمریکای لاتین: یکپارچگی قومی ومذهبی زیاد
کشورهای خاورمیانه یا برخی کشورهای آفریقایی: تنوعات وناهمگونی های قومی ومذهبی زیاد
درخاورمیانه مذهب نقش بسیار مهمی دردولت وسیاست ایفا می کند.
آثار ترکیب قومی ومذهبی درکشورهای جهان سوم بر دولت وتعارضات سیاسی
دراین زمینه نیز تفاوت های زیادی را شاهد هستیم.

دربعضی مناطق نظیر امریکای لاتین کشورهای شرق آسیا ویا کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس یکپارچگی قومی زبانی ومذهبی بیشتری وجود دارد.ودربرخی دیگر نظیر بسیار کشورهای آفریقایی وآسیایی ،شبه قاره هند؛و(افغانستان ،ایران،سوریه ،لبنان) تنوعات قومی ومذهبی وزبانی بیشتر ی وجود دارد.
این ترکیب وتنوعات بر ساخت دولت ومسائل سیاسی دراین کشورها تاثیرات مهمی می گذارد.به عنوان نمونه لبنان افغانستان وشبه قاره هند که دارای بحران های عمیق سیاسی هستند.
البته تنوعات قومی ومذهبی زمانی بحران زا می شوند که زمینه ها وعوامل سیاسی واقتصادی داخلی وخارجی نیز وارد کارزار می شوند.

درحوزه کشورهای عربی جنوب خلیج فارس نیز دونکته را باید درنظر داشت:

1-ساختار قبیله ای
2- حضور طولانی ومستقیم انگلستان دراین منطقه

اسلاید 16 :

پیامدهای تعارضات قومی ومذهبی درکشورهای جهان سوم

مانع تحکیم وتثبیت حاکمیت یک دولت ملی می شود.
برخوردها ومنازعات خشونت آمیز قومی ومذهبی که همیشه امنیت عمومی را تهدید می کند.
به هدر رفتن بخش مهمی ازمنابع اقتصادی وانسانی دراین جوامع

اسلاید 17 :

طبقات اجتماعی درکشورهای جهان سوم وآثار آن بر دولت وتعارضات سیاسی
برای فهم ساختار طبقاتی این کشورها توجه به ویژگی های اقتصادی وجایگاه هریک ازبخش های اقتصادی وصنعت وکشاورزی ضروری است.

یک دسته شامل کشورهای آفریقایی خاورمیانه وجنوب آسیا که بخش کشاورزی روستایی نقش اصلی رادر دراقتصاد بومی ایفا می کند وطبقات اجتماعی عمده زمین داران ودهقانان می باشند
دسته دوم شامل کشورهایی است که بخشهای نوین اقتصادی(صنعت،خدمات کشاورزی مکانیزه)رشد بیشتری داشته اند.

طبقات عمده اجتماعی دراین کشورها

1- بورژوازی شهری 2 -کارگران صنعتی 3- طبقه متوسط شهری

نتیجه گیری اینکه:
به طور کلی دولت وسیاست درجهان سوم ازیک سو تحت تاثیر پیشینه های تاریخی ومبانی اجتماعی داخلی
( قومیتها،مذهب وطبقات اجتماعی)است واز سوی دیگر ازعوامل ومحیط خارجی بین المللی تاثیر می پذیرد.
سیاست درکشورهای جهان سوم بیش از آنکه تحت تاثیر رقابت نیروهای اجتماعی باشد تحت تاثیر نخبگان سیاسی ونظامی است.

اسلاید 18 :

نظامها ونهاد های سیاسی درجهان سوم

به طور کلی انواع گوناگونی ازنظامهای سیاسی درمیان کشورهای جهان سوم به چشم می خورد درمیان کشورهای جهان سوم طیف وسیعی از رژیم های سیاسی به این ترتیب مشاهده می شود:

ازسلطنت های موروثی تا جمهوری های پارلمانی ازحکومتهای مشروطه تا جمهوری های ریاستی وحتی مادام العمر.ازدموکراسی فدرالیستی تا حکومتهای نظامی متمرکز.
دیوید آپتر براساس شاخص های نظیر:
میزان بکارگیری اجبار(زور) یا اجماع (توافق)
میران تمرکز
میران اعمال قدرت دولت برجامعه
حوزه قدرت دولت
نظامهای سیاسی موجوددر جهان را به 4 نوع اصلی تقسیم می کند:

اسلاید 19 :

مبتنی بر سلسله مراتب قبیله ای
نظام های سیاسی قبیله ای
نظام های اقتدارگرای بوروکراتیک
نظام های سیاسی آشتی ملی
نظام های سیاسی مبتنی بر بسیج
زراعی:کنترل نا چیز دولت مرکزی بر گروه های اجتماعی
صنعتی: کنترل بیشتر بر گروه های اجتماعی در مناطق مختلف کشور
الیگارشی رقابتی: هند در زمان حاکمیت بریتانیا,حکومت های آمریکای لاتین در قرن 19 و 20
نظام دموکراسی کثرت گرا: دولت های رفاه- شیلی و اروگوئه در دهه 1970و هندو پاکستان
توده ای: نقش وسیع دولت در این نظام ها
نخبه گرا: حکومت دکتر مصدق در ایران- شیلی در دوران آلنده

اسلاید 20 :

جنبش ها ورژیم های انقلابی وانواع آنها
تفاوت بین جنبش های انقلابی وجنبش های آزادیبخش

جنبش آزادیبخش هدف اش مبارزه برای بیرون راندن استعمارگران یا اشغالگران وکسب استقلال سیاسی وایجاد یک نظام سیاسی بومی است اما جنبش انقلابی یک جنبش است دردرون یک نظام بومی مستقر به منظور ایجاد دگرگونی های اساسی درساختارهای سیاسی اجتماعی وفرهنگی مستقر. برخی از جنبش های آزادیبخش حتی بعد از استقلال وایجاد حکومت جدید گرایش های انقلابی ورادیکال ازخود نشان دادند واقدامات جدیدی برای ایجاد دگرگونی های ساختاری دست زدند.

آمریکای لاتین

1- مکزیک: وقوع جنبش های خونبار ودرنهایت تشکیل یک حکومت اصلاح طلب
2- بولیوی:ائتلاف انقلابی متشکل از دهقانان کارگران وطبقه متوسط شهری تحت رهبری جبهه ملی
3- کوبا:گروه معدودی ازروشنفکران انقلابی حرفه ای با یارگیری ازجوانان طبقه کارگری
4- نیکاراگوئه:کارگران روستایی با گرایشات سوسیالیستی

وجه مشترک انقلاب های آمریکای لاتین
همگی کم ووبیش از طریق ائتلافی از طبقات متوسط شهری،کارگران،ودهقانان بودندالبته با ویژگی های ایدئولوژیک ورهبری متفاوت.

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید