بخشی از پاورپوینت

اسلاید 1 :

دولت و دموکراسی در عصر جهانی شدن

اسلاید 2 :

نظریه های تبیینی دولت : رویکرد جامعه محور

در این فصل نظریه های تبیینی دولت از دید نظریه های مارکسیسم ، الیتیسم ، کورپوراتیسم ، فونکسیونالیسم ، پلورالیسم و پلورالیسم نو مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

در این فصل نظریه های دولت با نگاهی جامعه محور بررسی می شود ، این نظریه ها خصلتی جامعه شناختی و تاریخی دارند و وضع موجود را تبیین و توصیف می کنند.

در این نظریه ها همه رویکردی جامعه محور به قدرت دولت مدرن و رابطه آن با جامعه مدنی دارند. در مقابل رویکرد دولت محور با بررسی رابطه دولت مدرن با نیروهای جامعه بر توانایی انجام عملی خلاف تقاضاهای بازیگران سیاسی از سوی دولت عمل می کنند.

اسلاید 3 :

دولت را انگاره سلطه می توان دانست که دسته ای از نهاد های عمومی مانند حکومت، مجلس، نیروهای نظامی، قوه قضاییه و بخش اداری را در بر دارد و قانون گذاری و حفظ نظم و امنیت از کارکرد های عمومی آن است با این حال اشکال گوناگون دولت نزد ملل سرمایه دار و پیشرفته غرب بر حسب قانون اساسی ، ساختارهای سیاسی ، صورت بندیهای اجتماعی ، ثروت ملی و قدرت تولیدی با یکدیگر متفاوتند و از طرفی دولت در این کشورها برحسب گستردگی ، رشد و نقشی که در جوامع سرمایه داری داشته است وجوهی مشترک و الگویی عام دارند.
برای نشان دادن این وجوه مشترک در مجموعه ای متنوع دولتهای پیشرفته لازم است از سه منظر دولت مدرن بررسی شود.

اسلاید 4 :

1 . از منظر شکل گیری دولتهای مدرن :
دولت سرمایه داری پیشرفته از تکامل رابطه پیچیده میان روند تحولات اجتماعی – اقتصادی درونی و تحولات خارجی مربوط به رقابت میان دولتها تعریف می شود.

2 . از منظر دولت سرمایه داری مدرن :

رویکرد جامعه محور، دولت سرمایه داری پیشرفته را به شدت تحت فشار ساختار درونی قدرت جامعه و نیز متکی بر حمایت سیاسی و منابع اقتصادی بازیگران قدرتمند بخش خصوصی می بیند.

پلورالیستها و نئو پلورالیستها به قدرت متمرکز دولت در کنار منافع همساز شده اعتقاد دارند ، الیتیستها معتقد به تجمیع قدرت در دستان گروهی مسلط از نخبگان و مارکسیستها به خصلت طبقاتی دولت سرمایه داری باور دارند همان طور که مشاهده می شود همه رویکردهای جامعه محور به قدرت دولت مدرن و رابطه آن با جامعه مدنی دارند.

اسلاید 5 :

در حالی که رویکرد دولت محور با بررسی رابطه دولت مدرن با نیروهای جامعه بر توانایی انجام عملی خلاف تقاضاهای بازیگران سیاسی اعم از رای دهندگان ، گروههای ذی نفع ، مدیران شرکت های بزرگ یا هر بازیگر دیگر ، از سوی دولت تاکید می کنند. به این ترتیب راست نو در برابر دولت پیشرفته سرمایه داری قد علم کرده ، حمله گسترده بر دولت رفاه را تدارک می بیند.

3 . از منظر نظریه های دولت مدرن :

همه دولتهای مدرن تحت تاثیر پدیده جهانی شدن هستند. جهانی شدن دو جنبه متمایز دارد . یکی گستره آن که نمایانگر در برگیرندگی بیشتر نقاط جهان است و دیگری عمق آن که حاکی از شدت آن در لایه های مختلف جوامع است.

اسلاید 6 :

تحلیل نظریه مارکسیستی درباره دولت ، به سبب نقش مستمر مارکسیسم به مثابه رادیکال ترین و تهدید کننده ترین ناقد سرمایه داری و دموکراسی لیبرال و به منزله ایدئولوژی رسمی حکومت هایی که درگیر مبارزه انقلابی علیه رژیم های بورژوازی هستند ، پیچیده می باشد.

سه دیدگاه در ارتباط با دولت در آثار مارکس و انگلس دیده می شود که عبارتند از : یکی الگوی ابزاری دولت است که بر اساس آن دولت ، کارگزار بورژوازی است. دیگری الگوی خودکامه است و حکایت از آن دارد که دستگاه دولت فراتر از کنترل سرمایه ها اختیاری بیشتر می تواند داشته باشد. سومی رویکرد کارکردگرایانه به دولت است که بر مبنای آن دولت وسیله ای برای هماهنگی سازمان اجتماعی و تقسیم کار پیچیده معرفی می شود.

اسلاید 7 :

نظریه تبیینی دولت از دیدگاه مارکسیسم

دروندادهای سیاسی ( ساز و کارهای کنترل رهبران سیاسی )

برای مارکسیستها اصطلاح سیاست مبتنی بر درونداد گمراه کننده است زیرا طرح رقابت انتخاباتی گروههای ذی نفع ، رسانه ها و احزاب سیاسی به منزله دروندادهایی که به خط مشی دولت شکل می دهند ایدئولوژیک است . به ویژ از منظر مارکسیسم کارکردگرا این پدیده ها همان اندازه که بروندادهای دولت به شمار می روند درونداد او نیز محسوب می شوند چون سازو کارهایی برای کنترل اجتماعی هستند. بنابراین آنها برای توضیح رفتار سیاسی خود در دموکراسی های غربی با دو مشکل مواجه اند.

1 . مبنای طبقاتی بسیج سیاسی : مانیفست کمونیست بیان می کند که مبارزه طبقاتی میان بورژوازی و پرولتاریا اصل سازمانی دولت های لیبرال متکی به قانون اساسی را شکل می دهد. این استدلال هنگامی پذیرفته است که حق رای را مبتنی بر مالکیت باشد اما امروزه این امر مبهم است.

اسلاید 8 :

2 . ثبات و بی ثباتی در سرمایه داری پیشرفته

برای مارکسیستها موتور اصلی ناآرامی در همه جوامع سوسیالیستی تجربه مستقیم کارگر از استثمار و بیگانگی از تولید است . مارکسیستها دو نوع آگاهی طغیان کننده را تشخیص دادند که در میان طبقه کارگر از راه تجربه شخصی و سازمان جمعی، یکی با آگاهی اتحادیه کارگری و دیگری با آگاهی طبقاتی کامل می تواند شکل گیرد و این آگاهی طبقاتی تنها زمانی می تواند شکل گیرد که با کمک عوامل خارجی به جنبش کارگری تزریق شود. اما در جایی که اتحادیه ای شکل نگرفته باشد یا حتی سوسیال دموکراسی نیز تجهیز نشده باشد ، این مسئله بی معنی است شاید برخی مارکسیستها آرامش و ثبات پرولتاریا را به دلیل موفقیت اقتصاد سرمایه داری در جلب حمایت پرولتاریا در سرمایه داری پیشرفته باشد.

اسلاید 9 :

سازمان دولت از دیدگاه مارکسیستی با سه رویکرد مطرح شدند.

1. الگوهای مدرن ابزارگرا
مارکس و انگلس بر دیدگاهی ابزارگرا درباره دولت لیبرال تکیه داشتند و آن را ماشینی می دانستند که سرمایه داران مستقیما آن را در جهت منافع خود کنترل می کنند.

ابزارگرایان هیچ گاه به سازمان دولت لیبرال دموکراتیک زیاد توجه نکرده اند اغلب با مارکس هم عقیده اند که روند های پارلمانی تنها ابزاری ایدئولوژیک هستند که کنترل موثر مردمی را بر تصمیم گیری نشان می دهند. در ادبیات ابزار گرایان ، دولت در آخرین تحلیل سازمانی واحد تلقی شده ، اموری چون عدم تمرکز فدرال مسئولیت های محلی درباره چگونگی سیاست گذاری حکومت ناحیه ای ، سازمان های حکومت محلی و تفکیک قوا در نظر نمی آید.

اسلاید 10 :

2. الگوی خود کامه

الگوی دولت خود کامه در نظر مارکس و انگلس آن است که اگر زمانی در جامعه ای نیروهای طبقاتی برابر و متوازن باشند ، آن گاه بوروکراسی دولتی و رهبر پر قدرت سیاسی – نظامی ، می تواند مداخله کند تا خط مشی های قابلیت بخش را که از سوی سرمایه قابل کنترل نیست تحصیل کند ، گرچه آنها ممکن است مجبور باشند سلطه سرمایه داری را در زندگی اقتصادی حفظ کنند.
الگوی خود کامه با مفهوم دولت گرایی اقتداری پولانزاس توسعه یافت تا تغیییرات نهادی عمده را در دموکراسی های مدرن پس از جنگ تحلیل کند.

اسلاید 11 :

3. رویکرد های کار کرد گرایانه مدرن

الگوی کارکرد گرایانه در آثار مارکس و انگلس بر شکل گیری سازمان دولت و تصمیم گیری بر مبنای الزامات اساسی برای حفظ توسعه و سرمایه داری تاکید می ورزد . رویکرد کارکرد گرایانه مدرن همچنان تاکید دارد که مداخله دولت به بهترین وجه با منطق غیر شخصی توسعه سرمایه داری پیشرفته توضیح داده شده است. گرچه در این رویکرد ها الزامات اقتصادی مسلط است. همه کارکرد گرایان مدرن وجود ساختارهای مجزای سیاسی – ایدئولوژیک یا روند های فرهنگی را با منطق توسعه خاص خود پذیرفته اند.
در میان رویکرد های کارکرد گرایانه سه رویکرد یا نظریه قابل ذکر است.

اسلاید 12 :

3-1 . نظریه استقلال نسبی دولت

بر اساس این نظریه کارگزار قدرت ، روابط تولید سرمایه داری را مستقل از نفوذ آگاهانه هر طبقه باز تولید می کند در این نظریه دولت در منازعه طبقاتی داوری مستقل است ، استقلال به این معنا است که طبقات سرمایه دار و کارگر توانایی سازمان دهی طبقه خودشان را ندارند. در مقابل دولت مسئولیت سازماندهی فرآیند انباشت سرمایه را بر عهده دارد . در این نظریه چنین استدلال می شود که مبارزه طبقاتی در تصمیم گیری های دولتی نقشی تعیین کننده ندارد.

اسلاید 13 :

3-2. نظریه منطق سرمایه

نظریه منطق سرمایه (نظریه مشتق انگاران)نظریه ای نئو مارکسیستی تلقی می شود و بنا دارد ضرورت های کارکردی دولت را از تحلیل شیوه تولید سرمایه داری استنتاج کند. در این نظریه، دولت نهادی سیاسی است که به نیازهای عام سرمایه پاسخ می گوید و گرایش تنزلی نرخ سود که از تعارض های سرمایه داری است ، شکل دولت و تعارض های درونی آن را تعیین می کند.

مهمترین ویژگی فرآیند انباشت سرمایه داری کاهش نرخ سود است . دولت سرمایه داری برای واکنش به این گرایش تنزلی سود شکل می گیرد و باید موضعی در مقابل تمایل مزبور ایجاد و با گرایش طبیعی انباشت سرمایه به سوی بحران تداوم آن را تضمین کند.

اسلاید 14 :

3-3 . نظریه مبارزه طبقاتی

نظریه مبارزه طبقاتی دولت را محصول روند مبارزه طبقاتی می داند و به خصوص نقش مبارزه طبقات تحت سلطه را در تعیین شکل دولت در نظر می گیرد. دولت ظاهرا باید در برابر طبقات مسلط استقلال نسبی داشته باشد تا بتواند مشروعیت خود را به مثابه نهادی مستقل حفظ کند .همین استقلال نسبی به انتقال مبارزه طبقاتی از حوزه تولید به درون دولت منجر می شود. با انتقال این مبارزه طبقاتی به درون دستگاههای دولت طبقات زیر سلطه این امکان را می یابند که قدرت دولت را قبضه کنند. در این صورت کار ویژه باز تولید روابط طبقاتی از سوی دولت دچار اختلال می گردد در واقع دولت هم نماینده طبقه مسلط و هم عرصه وقوع مبارزه طبقاتی است.

اسلاید 15 :

به طور کلی نظریه های مارکسیستی اولیه که بر اندیشه سرنگون سازی دولت سرمایه داری و انقلاب تاکید می کردند جای خود را به نظریاتی داده اند که بر تضادها و بحرانها ی دولت سرمایه داری و شیوه تشدید آنها تاکید می کند به هر حال دولت خود را از چنین بحرانهایی که در نظام تولید سرمایه دارانه ریشه دارد ، نمی تواند برهاند و به همین دلیل در معرض فروپاشی قرار دارد.

اسلاید 16 :

الیتیسم یا نخبه گرایی بر این باور است که حکومت یک گروه کوچک حاکم ، امری هنجار و مطلوب است . نخبه گرایان کلاسیک مانند موسکا ، پاره تو و میخلز همه مدعی بودند حکومت گروهی کوچک از نخبگان بر بقیه جامعه اقتصادی اجتناب ناپذیر است.

در نخبه گرایی دموکراتیک برخی از عناصر کلیدی نظریه نخبه گرایی و پلورالیسم را در هم می آمیزد و تلاش می کند تصویری واقع گرایانه از چگونگی عمل دموکراسی ها ارائه کند و از آن خوش بینی های هنجاری سایه می افکند ، پرده بردارد در مباحثی که بر این اساس صورت گرفته دو عنصر اهمیتی دیرینه داشته است . یکی سازگاری بوروکراسی با دموکراسی و دیگری تاکید بر رقابت نخبگان

اسلاید 17 :

نظریه پردازان نخبه گرا به ندرت تحلیل خود را از فرآیندهای دروندادی و بدون طرحی از پیش آغاز می کنند ، بلکه برآنند تا از بخش تیره تر سیاست لیبرال دموکراتیک و عدم امکان جدی اصلاح آن آغاز کنند بر این اساس آنها بر سه مسئله تاکید دارند.

ا. محدودیت های رقابت حزبی : به کار گیری نخبگان در احزاب باید رقابتی و باز باشد د رعین حال در نظریات جدید نخبه گرایان عامل پول هم بسیار پر اهمیت به شمار آمده و دست یابی به آن دموکراسی های لیبرال به ویژه در مرحله نهایی انتخابات ملی که رای دهندگان میان رهبران گزینش می کنند ، بسیار پر اهمیت نمایانده شده است.

2 . محدودیت هایی بر وسایل ارتباط جمعی : نظریه پردازان نخبه گرا درباره آنچه تبانی میان صاحبان رسانه ها و رهبران سیاسی را ناممکن می کند خوش بین نیستند. و محصول این تبانی کنار زدن امور تهدید کننده از دایره رقابت موثر انتخابات می باشد.

اسلاید 18 :

3 . محدودیت هایی بر فعالیت جمعی : نظریه پردازان نخبه گرا معتقدند که نفوذ سیاسی گروههای ذی نفع بسیار نابرابر است، بسیاری از گروههایی که پایگاه توده ای و دیدگاه هایی برخلاف نخبگان دارند از دایره این نفوذ کنار زده می شوند. همچنین گروههای وجود دارند که هیچگاه سازماندهی نشده اند یا تنها به صورت مقطعی می توانند صدای خود را برسانند. بنابراین هیچ مبنایی برای این وجود ندارد که انتظار داشته باشیم گروههای ذی نفع طبیعتی دموکراتیک داشته باشند.

اسلاید 19 :

همه نظریه پردازان نخبه گرا، دولت را از نظر سازمانی نهادی اجباری تعریف می کنند که به نحوی موفقیت آمیز انحصار قدرت مشروع را در قلمروی مشخص در دست دارد . رویکرد این نظریه پردازان به سازمان دولت در پنج جنبه، سهمی متمایز در باروری نظریه سازمان دولت ایفا کرده است.

1 . نقش رهبری سیاسی :
نظریه پردازان نخبه گرایی همواره مجذوب پدیده رهبری سیاسی بوده اند. این جهت گیری در نگاه آنان به درونداد سیاسی مدرن ، سبب شده برای سرمایه گذاران سیاسی ، در ایجاد گروه های نفوذ یا جنبش های اجتماعی ، و برای رهبران احزاب در شکل بخشیدن به تحول افکار عمومی نقش برجسته قائل شوند. در درون حکومت بازیگران نمادین ، کارگزاران نخبگان قدرتمند، کارگردانان سیاسی و تصمیم گیرندگان در بحران هستند. در واقع رهبری سیاسی در اصل از نخبگانی تشکیل شده که وظیفه کنترل عمومی بر کل دستگاه دولت است. و نقش رهبری سیاسی را در تصمیم گیری در بحرانها را می پذیرند.

اسلاید 20 :

2 . بوروکراتیزه شدن حکومت

نظریه پردازان نخبه گرا به دلیل ایجاد مبانی حاکمیت اقلیت هیچ گاه برای توضیح بوروکراتیزه شدن فراتر از قانون آهنین الیگارشی نرفتند اما نظریه پردازان نخبه گرایی جدید در میان دو دیدگاه حرکت می کنند.

نخست دیدگاه نخبه گرایی دموکراتیک ، که از تعریف وبر درباره بورکراسی تبعیت می کنند. وی بوروکراسی را سازمانی معرفی می کند که با دسته ای از مقررات داخلی و تخصصی شدن بسیار توسعه یافته نقش ها مشخص می شود، در بوروکراسی مدرن اقتدار سلسله مراتبی از بالا به پایین غیر شخصی است و مقررات بر اساس شیوه مشروعیت عقلایی و قانونی ایجاد و دنبال می شود.

دوم نظریه رادیکال نخبه گرایی، که مفهوم وبری یا نظریه سازمان درباره بوروکراسی را ایدئولوژیک می دانند

در متن اصلی پاورپوینت به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر پاورپوینت آن را خریداری کنید