بخشی از مقاله

کودکان کار و خیابان

کودکان کار و خیابانپپ
مقدمه :
دوران كودكي در رشد و سلامت كودكان وشكل‌گيري شخصيت آنان از اهميت فراواني برخوردار است و توجه به نيازها و حقوق اساسي آنان در اين سال‌هاي حساس، نقش مهمي در پرورش كودكاني توانمند و شايسته براي خود وجامعه‌اي كه سازندگان آينده آن هستند، ايفا مي‌كند. وجود آسيب‌ها و مشكلات اجتماعي در هرجامعه‌اي، كودكان را بيشتر از گروه‌هاي ديگر در معرض خطر

قرار مي‌دهد و به رشد و سلامت آنان آسيب مي‌رساند.در كشور ما نيز، كودكان به دلايل مختلف

(اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و...) با آسيب‌ها و مشكلات متعددي روبه‌رو هستند. كودكان كار و خيابان ازجمله كودكان در معرض آسيب هستند كه عمدتاً به دلايل اقتصادي، بيشترين وقت خود را در محيط‌هاي نا‌امن و پرمخاطرة خيابان مي‌گذرانند. اين كودكان، به‌ويژه دختران، بيشتر در معرض خطرات گوناگون قرار مي‌گيرند. براساس پژوهش‌هاي انجام شده در مورد وضعيت اين كودكان در كشور ما، آن‌ها از حقوق اوليه خود مثل آموزش، بهداشت، تغذيه مناسب و...محرومند و در همه

زمينه‌هاي رشد (جسمي، ذهني، رواني و اجتماعي) با مشكلات فراواني مواجه هستند و از نارسايي‌هاي زيادي رنج مي‌برند. كودكان كار و خيابان باوجود مشكلات متعددي كه آنان را در معرض خطر قرار مي‌دهد، از حمايت‌هاي آموزشي، بهداشتي، رواني و اجتماعي لازم برخودار نيستند و حتي بسياري از اين بچه‌ها كه دور از خانواده يا بدون خانواده يا بدسرپرست‌اند، از حمايت‌هاي خانوادگي نيز محرومند؛ در نتيجه بيشتر دچار مشكلاتو آسيب‌ها مي‌شوند.
شناخت وضعيت، مشكلات و آسيب‌هاي اين كودكان، گردآوري آمار، اطلاعات و منابع گوناگون در

مورد آنان، آشنايي با علل و عوامل ايجاد كنندة اين آسيب‌ها و افزايش آن‌ها، اولين گام در راه كمك‌رساني به اين كودكان و تلاش براي ايجاد تغييرات لازم در زندگي آنان به‌منظور بهره‌مندي از حقوقشان است. كمبود اطلاعات و پراكندگي آن‌ها در ارتباط با كودكان در معرض آسيب به‌طور عام و كودكان كار و خيابان به‌طور خاص ازجمله موانعي مي‌باشد كه در راه برنامه‌‌ريزي و ساماندهي

فعاليت‌هاي لازم براي رهايي آن‌ها از شرايط آسيب وجود دارد. شكل‌گيري بانك اطلاعات كودكان كار و خيابان مي‌تواند در اين زمينه، راه‌گشا باشد.

کودکان خياباني مقوله يي است که در حال حاضر اکثر کشورها به خصوص کشورهاي آسيايي را درگير کرده است و اينان کودکاني هستند که به دلايل مختلفي چون فقر، طلاق، مهاجرت، شيوه هاي تربيتي خانواده، اختلالات جسمي و رواني و... در خيابان ها رها شده اند. اصطلاح کودک خياباني براي نخستين بار در سال 1815 به وسيله «ماي هو» در انگليس به کار برده شد و بعد از سال 1979 در امريکا مصطلح شد و بعدها در کشورهاي ديگر هم رواج يافت.


کودک خياباني بر اساس ماده يک پيمان نامه حقوق کودک به افرادي اطلاق مي شود که زير 18 سال بوده، در خيابان زندگي و کار مي کنند، خانواده يي ندارند يا امکان دسترسي به خانواده براي آنها وجود ندارد يا خانواده منتظر بازگشت آنان نيست و همچنين کساني که امکان دسترسي به خانواده برايشان وجود دارد و بازگشت آنها نيز به خانواده امکان پذير بوده و خانواده نيز منتظر

بازگشت آنهاست. به گزارش سازمان جهاني حمايت از کودکان و نوجوانان، نزديک به 75 درصد کودکان و نوجوانان موجود در خيابان ها، ارتباط و پيوندهاي خانوادگي خود را حفظ کرده اند. مطابق تعريف فوق کودکان خياباني کودکاني هستند که در ارتباط با خانواده يا بدون ارتباط با خانواده خود در خيابان ها به زندگي يا کار مشغول هستند. اينان چه هنوز در ارتباط با خانواده بوده و چه قطع ارتباط کرده باشند؛ از طبيعي ترين حقوق خود چون امنيت، مسکن، تغذيه، بهداشت، درمان،

تحصيل، تفريح و... بي بهره اند و مورد آزار جسمي، جنسي و رواني و همچنين سوءاستفاده و استثمار قرار مي گيرند. به طوري که دختران عمدتاً در همان 24 ساعت اول خروج شان از خانه مورد سوءاستفاده جنسي قرار گرفته و معمولاً در معرض انواع بيماري ها از جمله ايدز، هپاتيت و... قرار خواهند گرفت. در ميان بچه هاي خياباني به نظر مي رسد تعداد پسران بسيار بيشتر از دختران

است. اين به آن معنا نيست که دختران از بي توجهي در امان هستند؛ اما وضعيت شان تا حدي متفاوت است. برخي بسيار زود به روسپي گري تن در مي دهند، عده يي پيش از ازدواج بچه دار مي شوند و بايد با کوهي از مشکلات عاطفي، مادي و اجتماعي دست و پنجه نرم کنند، عده يي

 

ديگر نيز اگر خريد و فروش نشوند، به خدمتکاراني مبدل مي شوند که غالباً گرفتار بهره کشي يا بدرفتاري مي شوند. کودکان خياباني در يک تقسيم بندي کلي به دو دسته تقسيم مي شوند.
1- کودکان کار؛ اين گروه را بيشتر کساني تشکيل مي دهند که عوامل خانوادگي و اجتماعي به خصوص آن بخش از عوامل که به مسائل معيشتي مربوط مي شود، نظير فقر خانواده و... باعث شده است آنها به خيابان بيايند و به نوبه خود در تامين بخشي از احتياجات خانواده که عمدتاً احتياجات اساسي و اوليه است، والدين خود را ياري کنند.
2- کودکان خيابان؛ اين گروه را بيشتر کساني تشکيل مي دهند که به دلايل متعدد فردي،

خانوادگي و اجتماعي که کمتر جنبه معيشتي و بيشتر جنبه عاطفي دارند مثل خشونت، تبعيض و مورد سوءاستفاده جنسي قرار گرفتن توسط خانواده، خانه را ترک گفته و در خيابان سکني گزيده اند.
اين گروه از کودکان براي محافظت از خويش گروه هاي کوچکي تشکيل مي دهند که جاي خانواده را براي آنها پر مي کنند و در بين آنها نوعي همبستگي و محبت ايجاد مي کند و رهبر گروه هميشه فرد قدرتمند و باهوش گروه است که همه افراد گروه، خود را ملزم به تبعيت از او مي دانند. آنها همچنين مجبورند براي گذران زندگي خود به راه هايي بينديشند که به وسيله آنها کسب درآمد کنند. به همين دليل خيلي زود جذب گروه هايي مي شوند که از آنها و از کارشان سوءاستفاده

کرده و آنها را استثمار مي کنند؛ گروه هايي که در زمينه هايي چون قاچاق مواد مخدر و کالا، قاچاق اعضاي بدن انسان، تکدي گري، روسپي گري و... فعاليت مي کنند يا جذب شغل هاي کاذبي چون واکسي، گل فروشي، سيگار فروشي، آدامس فروشي، فروختن فال و ادعيه مذهبي، کشيدن وزن رهگذران و... در سر چهارراه ها يا داخل پايانه هاي مسافربري مي شوند. آنها به

شدت توسط مردم تحقير شده و مورد انواع کودک آزاري قرار مي گيرند و همين عوامل بستر مناسبي را فراهم مي آورد تا حتي کودکاني که جذب گروه هاي مجرم نشده اند نيز کم کم به انواع جرم و بزه چون دزدي، کيف قاپي، جيب زني، فروش مواد مخدر، اعتياد و استفاده از سلاح هاي سرد روي بياورند. هر چند در ايران آمار دقيقي از اين کودکان در دست نيست اما مستندات نشان مي دهند 80 درصد کودکان خياباني کودکان کار هستند و بيشتر آنها در استان هاي خراسان، تهران، لرستان و کردستان به سر مي برند،90 درصد اين کودکان والدين دارند، 80 درصدشان مهاجرند که 42 درصد آنها از روستاها و شهرهاي ديگر کشور و 38 درصد از کشورهاي ديگر آمده اند و از نظر جنسيت نيز 78 درصد آنها پسر و در سنين 5 تا 18 سالگي قرار دارند. در تحقيقي که روي 4133 نفر از کودکان خياباني ايران انجام گرفت، مشخص شد 73 درصد اين کودکان به بيماري هاي چشمي و 61 درصد به بيماري هاي تنفسي مبتلا هستند. همچنين 64 درصد آنها از بيماري هاي قلبي، 69 درصد از مشکل اختلال در شنوايي و 61 درصد از کمبود توجه

رنج مي برند و 82 درصد آنها نيز دچار بيماري هاي پوستي هستند. از نظر سوادآموزي هم 56 درصد آنها بي سوادند، 61 درصدشان مشکلات گفتاري دارند و در مجموع86 درصد آنها فاقد هرگونه مهارت شغلي اند که اين آمار نشان دهنده وضعيت نگران کننده کودکان خياباني در کشور است

. چه اتفاقي افتاده است که کودکاني که بايد در کلاس درس مشغول تحصيل علم و دانش يا در آغوش گرم خانواده يي مهربان به تفريح و بازي مشغول شوند، در خيابان ها به انواع جرم و بزه روي آورده و بدن نحيف و روح خسته شان زير تازيانه نگاه هاي تحقيرآميز مردم کوچه و خيابان يا دستان پرشقاوت صاحبان بي رحمشان خرد مي شود؟ چه تفاوتي بين آنان و ديگر کودکاني که در آغوش حمايتگر خانواده، آسوده در پي بازي و تفريح و تحصيل هستند؛ وجود دارد؟

ریشه یابی معضل «کودکان خیابانی»
براساس آئین نامه اجرایی ساماندهی کودکان خیابانی مصوب هیات وزیران، کودک خیابانی به فرد کمتر از ۱۸ سال که به صورت محدود یا نامحدود در خیابان به سر می برد اطلاق می شود.
کودکان خیابانی را می توان در دو گروه جای داد، گروه اول کودکانی هستند که خانواده دارند و به دلیل فقر خانواده و برای امرار معاش به خیابان ها روی می آورند. این کودکان صبح ها از خانه به خیابان می آیند تا با درآمدی ناچیزی که از فروش یک بسته آدامس، چند بسته کبریت، چند ورق فال و… بدست می آورند، کمک خرج خانواده باشند و زمانی که شب فرا می رسد، مجددا به خانه خود برمی گردند.
در اینجا ریشه یابی ، معضل کودکان خیابانی چندان کار مشکلی نیست و عاملی که باعث شده تا خانواده ها بچه های کوچکشان را برای کار به خیابان ها بفرستند، فقر اقتصادی خانواده است. و کودکان این خانواده ها هم مجبور هستند در سرمای زمستان و گرمای تابستان سر چهارراه ها و پشت چراغ قرمز ها بایستند، کودکی اشان را در ازدحام خیابان ها گم کنند تا شاید لقمه نانی در سفره خانواده شان بگذارند.
گروه دوم از کودکان خیابانی، کودکانی هستند که به دلایلی مانند طلاق، اعتیاد والدین و … ن این کودکان، خیابان را به عنوان خانه و کاشانه خود بر می گزینند. در این حالت است که باید به فکر آینده بود، وقتی این گروه از کودکان خیابانی بزرگ می‌شوند‏، چون عقده‌های ناشی از بحران محبت و توجه در آنها رشد کرده است و با بی‌مهری‌ها و بی‌تفاوتی‌های جامعه نسبت به خودشان بزرگ شده‌اند، این بی‌مهری‌ها و عقده‌های ناشی از آن را در آینده نه چندان دور در قالب انواع جرم و بزه نشان می‌دهند، یا به فردی شرور تبدیل می‌شوند و یا به زنان خیابانی که

حیثیت انسانی خویش را به ناچیز می‌فروشند.
بنابراین اگر بخواهیم این معضل اجتماعی را ریشه یابی کنیم باید به عواملی از جمله فشار روز افزون فقر بر خانواده ها، توزیع ناعادلانه ثروت در سطح جامعه، توزیع نابرابر بودجه های فرهنگی و عمرانی بین قشار مختلف جامعه، طبقاتی شدن آموزش و پرورش که هر روز کودکان را از چرخه رسمی آموزشی و تربیتی دور می کند، سطح فقر فرهنگی خانواده ها، ناآگاهی والدین و گرفتار شدن آنها در دام معضلات اجتماعی از جمله اعتیاد، طلاق و… اشاره کنیم.
رشد احساس مسئولیت برای اقدام
در سراسر دنیا مردم به وجدان جمعی در حال رشدی برای اقدام بر ضد کار کودکان ملحق می شوند . یک جنبش واقعی بر ضد کار کودکان در سراسر دنیا پدید آمده است . کودکان کارگر نیز صدای خود را ازجمله از طریق جنبش های مردمی مانند "رژه جهانی بر ضد کار کودکان " به جهانیان می رسانند. دانش آموزان در این راستا با هم متحد می شوند.


ائتلاف های جدید در میان سازمان های کارفرمایان و کارگران ، سازمان ها ی دولتی و سازمان های جامعه مدنی در حال شکل گرفتن اند. این ائتلاف ها دربخش هایی از چندین صنعت چند ملیتی، مانند صنایع توتون و کاکائو و تولید لوازم ورزشی، دست به اقداماتی زده اند که در آنها نقاط قوت و امتیازات 3 شریک ILO و جامعه مدنی تلاش های جهانی برای مبارزه با کار کودکان ر? تقویت

می کنند.افزوده بر این، 19 کشوراکنون درگیر برنامه هایی برای پایان دادن به کار کودکان ظرف یک مدت مشخص شده هستند. از طریق تکیه براین اقدامات می توان با کارکردن کودکان مبارزه کرد ولی هنوز هم نیاز به انجام کارهای بسیار بیشتری وجود دارد.ما باید میان همکاری در جهت توسعه بیشتر و تصمیمات ملی و بین المللی که کاهش کار کودکان را هدف قرار می دهد ، هماهنگی به وجود آوریم . ما باید بحث ها و تلاش های آگاهی دهنده خود را ادامه دهیم ، کار مخاطره امیز کودکان در بخش ها و موقعیت های مختلف را شناسایی و ترسیم کنیم ، توانایی موسسات را برای مقابله با کار کودکان در همه سطوح بالا ببریم و نظام های نظارت کننده و بازرسی موثر ، مستقل و مطمئنی را برجای مستقر سازیم .
مشکل کار کودکان را نمی توان به تنهایی بدون در نظر گرفتن مشکلات مرتبط دیگر حل کرد . طرح ها به تنهایی کافی نیستند . در جاهایی که فقر خانواده ها را متلاشی می کند ، باید سیاست های اقتصادی و اجتماعی با یکدیگر تلفیق داده شوند تا به محافظت ار ارزش و اعتبار زندگی

خانوادگی کمک شود.به عنوان مثال، آموزش رایگان و اجباری تا یک " سن حداقل " برای ورود به اشتغال – که بر حسب کشور و طبیعت کار متفاوت است –عنصر مهمی در حذف کار کودکان به شمار می رود . اما با توجه محدودیت بودجه در همه جا ، بسیاری از کشورها توانایی لازم برای انجام این کار را ندارند. جامعه بین المللی باید از تلاش کشورهایی که می خواهند اقدامات جامعی از طریق برنامه های همکاری توسعه انجام دهند و به بازارها و سیاست های راهنمای سازمان های بین المللی دسترسی یابند ، حمایت کند.البته رهانیدن دنیا از شر کار کودکان به تعهد منابع چشمگیری نیاز دارد . در تحقیقی که به تازگی توسط ILO صورت گرفته برآورد شده است که حذف کار کودکان در طی 2 دهه مزایایی بالغ بر 1/5 تریلیون دلار برای کشورهای در حال توسعه و اقتصاد های در حال گذار به حد توسعه یافتگی که در اکثریت آنها کودکان به کار اشتغال دارند، به ارمغان خواهد آورد .مزایای به دست آمده در سطح جهانی به 7 برابر هزینه ها خواهند رسید . هر سال اضافی تحصیل در مدرسه - در چارچوب تحصیل همگانی تا 14 سالگی – به 11 درصد در آمد بیشتردر آینده برای هر سال که یک دانش در مدرسه باقی می ماند، منجرمی شود. بدون شک

حذف کار کودکان یک سرمایه گذاری اقتصادی منطقی است.

حذف کار کودکان بخش جدای ناپذیری از دستور کار ILO است
حذف کار کودکان بخش جدایی ناپذیری از برنامه کار سازمان ILO برای دنیای کار است که به " برنامه کار آبرومندانه " اصطلاح می شود. هدف از این برنامه اراتقاء فرصت هایی برای همه زنان و مردان برای به دست آوردن کار آبرومندانه تولیدی ،در شرایط آزادی ، برابری ، امنیت و عزت انسان

ی است. این چار چوب توسعه بر محور ترغیب سرمایه هایی که موقعیت های کار تولیدی را ایجاد می کنند ، با رعایت معیارها و حقوق کار ، امنیت اجتماعی ، محافظت از سلامتی و بر قراری شبکه های ایمنی و نمایندگی برای شاغلان به کار متمرکز است. الغای عملی کار کودکان یکی از اصول اصلی برنامه کاری ماست . ما کار آبرومندانه را ترویج می کنیم زیرا وقتی شما نسبت به کیفیت کار پدران و مادران بی اعتنا باشید ، در را به روی کار کودکان می گشاییم. هر کشور می تواند با توجه به اوضاع و احوال خود یک آستانه منطقی تعیین کند که هیچ خانواده ای نباید پایین تر آن قرار گیرد .

کار آبرومندانه یک ضابطۀ همگانی نظیر حداقل دستمزد نیست . کنوانسیون های ILO که به صورت داوطلبانه توسط هر کشور تصویب می شوند، یک تکیه گاه منطقی اجتماعی برای زندگی کاری به شمار می روند. ما می توانیم با توجه اینکه تاکنون پیشرفت زیادی در اندوختن دانایی و تجربه حاصل شده و یک جنبش تاثیر گذار جهانی برای مبارزه با کار کودکان نیز شکل گرفته است، احساس دلگرمی کنیم .

ضرورت تشكيل بخش بهداشت جهاني شايسته...
تلاش در جهت احقاق حق كودكان و تغير شرايط آنها از اولويت هاي هر جامعه است."چرا كه كودكان دقيقا بدليل كودكي نمي توانند از حقوق خود دفاع كنند"
جمعيت HWO(بهداشت،كنترل عواملي از محيط زندگي كه به نحوي در رفاه و سلامت جسماني،اجتماعي و رواني انسان تاثير دارند و عرضه خدمات بهداشتي درماني مطلوب تامين وضع سلامت كامل جسمي،رواني،اجتماعي براي افراد جامعه با عرضه هر گونه خدمات به افراد جامعه در حد اعلا ممكنه مي باشد و رنگ،نژاد ،عقيده محل سكونت و يا وضع اجتماعي نبايد هيچ گونه تغييري در استاندارد خدمات ايجاد كند)
در ادامه با تاكيد بر ماده 24 پيمان نامه حقوق كودك كشور هاي عضو حق كودك را براي بر خورداري از بالا ترين معيار هاي بهداشتي و تسهيلات قابل حصول جهت در مان بيماري به رسميت مي شناسد.كشور هاي عضو براي تضمين اين كه هيچ كودكي از حق دسترسي به چنين خدمات بهداشتي محروم نماند تلاش خواهند كرد.


ماده 26 پيمان نامه حقوق كودك نيز حق هر كودك براي برخورداري از تامين اجتماعي از جمله بيمه اجتماعي را به رسميت مي شناسند.
امروزه دانش بشر و ثروت جوامع به درجه اي از امكانات رسيده است كه كودكان از بدو تولد با بهره گيري از بهداشت ، واكسيناسيون،تغذيه وامنيت رشد مناسب نمايند.در دنياي كنوني با مشاوره و آموزش و انجام آزمايشات مختلف از بدنيا آمدن كودكان معلول جلوگيري مي كنند اما واقعيت چيز ديگري است در حال حاضر آنها قربا ني فقر ،جنگ ،خشونت ، نابرابري ،مهاجرت حتي عدم دسترسي به آب سالم مي شوند.
مشكلات كودكان از قبل تولد شروع با بزرگ شدن آنان ادامه مي يابد،در حاليكه سازمانهاي بين المللي قوانيني در حمايت از كودكان وضع نمده اند اما عملا ثبت قوانين روي كاغذ كمك جدي و موثر ي به كودكان نكرده است.

مطالبات بخش بهداشت NGO
مطالبات ذيل در تامين امنيت و سلامت روحي و جسمي كودكان مهم است .
1- موظف نمودن دولتها وسازمانهاي مربوطه نسبت به اجراء تعهدنامه ها
2- در دسترس قرار دادن مراكز مناسب و رايگان براي ارائه كليه خدمات بهداشتي و پزشكي براي همه كودكان بدون هيچ قيد و شرطي شامل واكسيناسيون ،آ‍زمايش، انجام معاينات دوره اي ، دندان پزشكي، چشم پزشكي
3- در دسترس قرار دادن آب ،آشاميدني سالم و تغذيه مناسب و رايگان براي كليه كودكان خص

وصا كودكان در معرض آسيب
4- ارائه برنامه هاي آموزشي از طريق صدا و سيما ، فرهنگسرا ، آموزش پرورش ،مراكز درماني و سايراماكن عمومي راجع به بهداشت بلوغ ، پيشگيري از HIV ، هپاتيت ،آموزش مهارت هاي زندگي و پيشگيري از اعتياد
5- كنترل و نظارت بر محل هاي كار كودكان در مقابل آسيب هاي شغلي با حمايت هاي همه جانبه (اعم بيمه حمايت خانواده)
6- تغير قوانيني كه به رشد و توانائي كودك آسيب مي رساند مانند ازدواج زير 18 سال خصوصا دختران

اقدامات انجام شده بخش بهداشت
1- آموزش بهداشت فردي ومحيط به كودكان كار در خصوص بيماري هاي پوستي ،HIV،هپاتيت وانگلي.استفاده از دست كش ،كفش جلوبسته و ماسك براي كارگران بازيافت و كارگاه هاي شيشه.
2- آموزش بهداشت در خصوص تغذيه صحيح ،بهداشت دهان و دندان ،بهداشت دست و ناخن ،استفاده از ليوان شخصي و... .
3- سمپاشي عليه سوسك وحشرات موزي


4- تهيه كپسول آتش نشاني ،جعبه ي كمك هاي اوليه ،سطل هاي تفكيك زباله ،ظرف مايع دست شوئي
5- بررسي سنجش شنوائي و بينائي 400 نفر از كودكان و ارجاع 30 نفر از كودكان براي تهيه عينك
6- مساعدت و حمايت از تهيه چندين نسخه داروئي ،انجام آزمايشات وراديولوژي
7- تشكيل كلاس هاي آموزش بلوغ ،تغذيه و مهارت هاي زندگي براي گروه دختران


8- انجام معاينات دوره اي از كودكان در محلNGO توسط پزشك عمومي
9- ارجاع تعدادي از كودكان به پزشك متخص چشم،مجاري ادرار ،دندان،ارتوپد
10- تهيه بروشورهاي بهداشتي با موضو عات تغذيه، بهداشت فردي براي كودكان
11- بررسي سنجش شنوائي 100 نفر از كودكان
12- پيگيري تهيه وسايل بهداشتي شامل مسواك ،خمير دندان ،حوله ،شانه،ناخن گير، لباس زير مواد پاك كننده و تحويل آنها در چندين نوبت به كودكان
13- پيگيري تهيه و توزيع مواد غذائي مغذي مانند شير و كيك ،تخم مرغ، عدسي،سيب زميني،خشكبار(نخود ،كشمش، پسته وبادام)،ميوه،آموزش ونظارت در مورد عدم استفاده كودكان از مواد غذايي غير بهداشتي و كم ارزش مانند لواشك ،چيپس و پفك
14- نظارت بر بهداشت محيط ساختمان جمعيت مانند نور مناسب ،تهويه كلاس ،خروج وسايل اضافه مستعمل ،وسايل شكسته مانند ميز ها و شيشه ها ي شكسته و تعويض يا تعمير آنها ،سرويس بهداشتي و خروج به موقع زباله ها از ساختمان
15- پيگيري و و ارجاع چند نفر از كودكان به بيمارستان براي انجام عمل جراحي
16- پيگيري تهيه مواد پاك كننده از شركت توليدي پرس و توزيع وسايل در ميان كودكان كار

ضرورت ايجاد بانك اطلاعات كودكان كار و خيابان:
1 - افزايش آسيب‌ها و مشكلات كودكان ايراني:
- كاهش سن درگير شدن با آسيب‌ها و مشكلات اجتماعی
- افزايش تعداد دختران در معرض آسيب
2 - كمبود منابع اطلاعاتي در ارتباط با آسيب‌ها و مشكلات اجتماعي كودکان
3 - ضرورت و اهميت منابع اطلاعاتي در برنامه‌ ريزي‌ها و ساماندهي كودكان در معرض آسيب با محوريت كودكان كار و خيابان
اهداف بانك اطلاعات:
1 - توانمند سازي انفورماتيك سازمان‌هاي دولتي و غيردولتي در ارتباط با كودكان در معرض

آسيب از جمله كودكان كار و خيابان
2 - كمك به توانمندسازي سازمان‌هاي دولتي و غيردولتي در سياست گزاري، برنامه‌ريزي و ساماندهي كودكان كار و خيابان
3 - كمك به توانمندسازي كودكان كار و خيابان و خانواده‌هاي آنان با انجام فعاليت‌هاي آموزشي، پژوهشي و حمايتي
4 - كمك به تشخيص نيازها،كمبودها و چالش‌ها در ارتباط با كودكان كار و خيابان و تلاش براي كاهش آن‌ها
5 - كمك به ايجاد هم‌آهنگي بين سازمان‌هاي دولتي، غيردولتي در انجام فعاليت‌هاي مرتبط با كودكان كار و خيابان و پرهيز از تكرار و دوباره‌كاري
برنامه‌هاي بانك اطلاعات كودكان كار و خيابان:
الف- طرح بانك اطلاعات
اين بانك، سيستمي است كه به گردآوري، همآهنگ سازي، ايجاد پايگاه اطلاعات، سازماندهي و مبادله اطلاعات در ارتباط با كودكان كار و خيابان مي پردازد. بانك اطلاعات به نحوي طراحي شده كه جستجوگران به سهولت مي توانند با مراجعة مستقيم به آن، اطلاعات مورد نياز خود را دريافت نمايند. پياده سازي كه شامل گردآوري، ذخيره و پردازش اطلاعات و روزآمد سازي مي باشد. بر اساس استانداردهاي بين‌المللي كتاب شناختي و آرشيو (روش فهرست نويسيAACR و توص

يف كتاب شناختي ISBD و فهرست نويسي ماشين خواني جهاني(UNMARC2) انجام شده است.

مهم ترين مشكلات كودكان كار و خيابان
1 - مشكلات اقتصادی
2 - مشكلات خانوادگي(طلاق، بي‌سرپرستي، بدسرپرستي، پرجمعيتي و...)
3 - مشكلات اجتماعي(مهاجرت،اعتياد،جنگ، نداشتن بيمه و تأمين اجتماعي‌و...)
4 - مشكلات فرهنگي(تبعيض،خشونت،آزار و ناآگاهي


5 - مشكلات قانوني(نبود قانون، نارسايي قانون،اجراي قانون
6 - مشكلات مربوط به رشد و سلامت همه جانبه كودكان (تغذيه، بهداشت،آموزش،اوقات فراغت، مسكن و...

پيشنهادهايي براي كاهش كار كودكان و كودكان كار
- مهم‌ترين پيشنهادها به اين شرح است:
- تأكيد بر پيشگيري براي كاهش كار كودكان و ساير آسيب‌هاي اجتماعی
- فقر زدايي و تأمين رفاه عمومي (توسط دولت
- ساماندهي درست كودكان خياباني (شناسايي،حمايت،توانمند سازي


- برطرف كردن مشكلات قانونی
- تقويت رشد و گسترش سازمان‌هاي غيردولتي كودكان
- همياري، همكاري، هماهنگي و مشاركت سازمان‌هاي دولتي و غيردولتي مرتبط با كودكان
- تأسيس نهاد ملي حمايت از كودكان
- ايجاد امكانات براي آموزش اجباري، عمومي و رايگان براي همةكودكان با تأكيد بر دختران
- اجراي مقاوله نامه‌ها و پيمان نامه‌هاي بين‌المللي در مورد كودكان با تأكيد بر پيمان نامه حقوق كودك، مقاوله نامه منع كارهاي دشوار براي كودكان
- تأكيد بر پژوهش و ايجاد بانك اطلاعات در زمينه آسيب‌ها و مشكلات اجتماعی
- تأكيد بر حمايت همه جانبه از خانواده‌هاي كودكان كار و خيابان


چگونه مى‌توان محيطى حمايتى براى کودکان کار فراهم کرد؟
● بنيان‌گذارى آموزشگاه‌های رایگان و دسترس‌پذیر برای آن‌ها با توجه به اصل آموزش همگانی
● وادار کردن دولت‌ها به ارائه‌ى خدمات آموزشی رایگان و ایجاد فضای آموزشگاهی و زیستی برای این کودکان


● سازمان‌هاى دولتى و غيردولتى بايد با برپايى کارگاه‌هاى آموزشى، کودکان کار را به اصول بنيادين حقوق بشر، کنوانسيون حقوق کودک، مهارت‌ها و ارزش‌هاى زندگى آگاه سازند تا آن‌ها بتوانند در زندگى به جايگاه شايسته‌ترى دست يابند
● دگرگونی در نگرش خانواده‌ها و جامعه به کار کودکان با فعاليت‌هاى آگاهی‌بخش و ترویجی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید