بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
- هماهنگى(Coordination)حركات
- آموزش ها و یادگیری های حركتى
- اجرای حرکات
- مخچه مسئول انقباض ظريف گروههاى عضلات اسكلتى و ريلاكس شدن ظريف آنتاگونيست هاى آنها می باشد. اين ظرافت عمل براى تمام انواع حركات، چه حركات غير ارادى و اتوماتيك و يا حركات ارادى، ضرورى است. بيماريهاى مخچه
به واسطه حركات ناهماهنگ، بدون مهارت و فقدان كامل كنترل ظريف حركات شناخته می شود. - مخچه از دو نيمكره و يك بخش كرمى شكل ميانى به نام كرمينه تشكيل می شود.
- هسته هاى مخچه در هر نيمه چهار تاست كه عبارتند از:
- 1- سقفى (Fastigial)
- 2- آمبولى فرم (Emboliform)
- 3- گرد (Globose)
- 4- دندانه اى (Dentate)
- به مجموعه هسته هاى گرد و آمبولى فرم، هسته بينابينى (Nucleus Interpositus) می گويند.
اسلاید 2 :
- بايد دقت داشته باشيم كه مخچه حركت را هماهنگ می كند ولى شروع نمی كند.
- اگر اختلالى در عمل مخچه ايجاد شود، تظاهرات بالينى آن شامل اختلال تعادل، كاهش تون عضلانى و اختلال هماهنگى ارادى خواهد بود.
- هر يك از نيمكره هاى مخچه اصولاً در امر كنترل حركات در همان طرف بدن دخالت دارد. قشر حركتى مغز حركات را در نيمه مقابل آغاز می كند. مخچه كنترل خود را عمدتا به واسطه تنظيم فعاليت راه كورتيكواسپاينال اعمال می كند.
اسلاید 3 :
- از نظر تكاملى مخچه به سه قسمت تقسيم می شود :
1- آركى سربلوم يا مخچه باستانى: شامل لوب فلوكولوندولر: مخچه تعادلى يا وستيبولوسربلوم .نقش: تنظيم مخچه حركات چشمها و تنه را در پاسخ به تغييرات وضعيت سر .آسيب در آركى سربلوم موجب نيستاگموس و گاهى سرگيجه با منشأ مخچه اى می شود.
2- پالئوسربلوم يا مخچه قديمى:كرمينه و هسته هاى گرد و آمبولى فرم. اين بخش از مخچه پيامهاى عصبى را از گيرندههاى حسى پوست و نيز گيرنده هاى Proprioceptive تنه و اندامهادريافت می كند و به خاطر همين، اغلب مخچه نخاعى (اسپاينوسربلوم) ناميده می شود و اين بخش همراه با قسمتهاى داخلى (مجاور كرمينه) نيمكره هاى مخچه،
عضلات محورى بدن و عضلات پروگزيمال اندامها را تنظيم می نمايد.
3- نئوسربلوم يا مخچه جديد: نئوسربلوم شامل لوب خلفى مخچه، هسته هاى دندانه اى و بخشهايى از كرمينه
است که توسط هسته هاى پل مغزى، پيامهاى عصبى بسيارى را از نواحى ارتباطى قشر مخ دريافت می كند و به خاطر همين، اين ناحيه گاها به نام مخچه مخى (Cerebrocerebellum) ناميده مىشود. تنظيم حركات ديستال اندامها(مانند حركات ظريف دستها) و نيز برنامه سازى و هماهنگى فعاليتهاى عضلانى پى در پى يا مهارتى می باشد.
اسلاید 4 :
- مخچه به وسيله سه دسته فيبر به نام پايك هاى مخچه اى فوقانى، ميانى و تحتانى به ساقه مغزى متصل می شود.
- پايك هاى فوقانى، مخچه را به مغز ميانى متصل می كند
- و پايك ميانى مخچه را به پل مغزى مرتبط می نمايد
- پايك تحتانى مخچه را به بصل النخاع مرتبط می كند.
اسلاید 5 :
- لایه های قشر مخچه
- لایه دانه دار:داخلی ترین لایه، حاوی سلول دانه دار ، گلژی نوع II ، گلومرولها
- لایه پورکنژ:
- لایه میانی، حاوی سلول پورکنژ، خروجی آن همیشه مهاری است.
- لایه مولکولی:
- خارجی ترین لایه است، حاوی سلول ستاره ای ،سبدی، دندریت سلول پورکنژ، آکسون دانه دار و گلژی II
اسلاید 6 :
- فیبرهای بالارونده:از زیتون تحتانی بصل النخاع منشا می گیرد.
با تشکیل چند سیناپس برروی سلولهای پورکنژ منجر به تخلیه هایی با فرکانس بالا یا اسپایکهای پیچیده می شوند.
در یادگیری حرکتی مخچه نقش دارد.
- فیبرهای خزه ای: از چندین مرکز در ساقه مغز و نخاع منشا می گیرد.
آورانهای دهلیزی-مخچه ای، نخاعی –مخچه ای و پلی مخچه ای را شامل می شود. از طریق اینتر نرونها سیناپسهای متعدد بر روی فیبرهای پورکینژ تشکیل می دهند.
اسلاید 7 :
- خروجی قشر مخچه:
- سلولهای پورکنژ تنها خروجی قشر مخچه اند.
- خروجی پورکنژ همیشه مهاری است.
- خروجی به هسته های عمقی مخچه و هسته دهلیزی می رود. این خروجی مهاری، خروجی مخچه را تعدیل و سرعت، دامنه و جهت حرکت را تنظیم می کند----سینرژی
اسلاید 8 :
.1پوتامن(Putamen)
.2دمدار یا کودیت(Caudate)
.3جسم سیاه(Substantia nigra)
.4ساب تالامیک(subthalamic)
.5گلوبوس پالیدوس(Globus pallidus) که پالیدوم(Pallidum) نیز خوانده میشود.
به هستههای پوتامن، کودیت و گلوبوس پالیدوس با هم جسم مخطط(Neostriatum )می گویند.
دو عقده كوديت و پوتامن با همديگر نئواسترياتوم ناميده می شوند
vمهمترین نقش عقدههای قاعدهای، کنترل حرکت و تنظیم وضعیت بدن است.
vاین سیستم همراه با قشر حرکتی و مخچه عملاً به صورت یک واحد عمل میکند و نمیتوان اعمال مجزایی را به طور کامل به قسمتهای مختلف عقدههای قاعدهای نسبت داد
v
v
v یکی از اثرات عمومی تحریک منتشر عقدههای قاعدهای، مهار کردن تنوس عضلانی در سراسر بدن است که این اثر ناشی از پیامهای مهاری است که از عقدههای قاعدهای به قشر حرکتی و قسمت تحتانی ساقه مغز انتقال مییابند.
vتصور میشود که عقدههای قاعده ای در سطوح بالایی از کنترل حرکتی نقش دارند که به عنوان مثال میتوانیم به طراحی، برنامه ریزی و اجرای عملکردهای حرکتی پیچیده اشاره کنیم.
اسلاید 9 :
- اکثر ارتباطات آن مهاری می باشد.
- در دو مسير، اثرات استرياتال را بر فعاليت نورونهاى تالاموكورتيكال اعمال می كنند:
اول مسير مستقيم كه تمايل به تسهيل رفتار حركتى دارد، مسیر مستقیم که تحریکی است. گیرنده D1
دوم مسير غيرمستقيم كه فعاليت حركتى را كم می كند، مسیر غیر مستقیم که مهاری است.---گیرنده D2
اسلاید 10 :
در ارتباط با افزایش حرکات به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
لرزشTremor. این حرکات، نوسانی و ریتمیک است.
کره Chorea. حرکات ناگهانی، نامتقارن و کوتاه مدت عضلات اندامها و صورت. حرکات نامنظم و غیرارادی یکی پس از دیگری ایجاد میشود.
آتتوزAthetosis. آتتوز با حرکات مداوم، نامنظم، غیرارادی و کرمی شکل در قسمت دیستال(انتها)اندامها و تنه که ممکن است حتی درضمن خواب هم ایجاد شوند، شناخته میشود و حرکت ارادی ممکن است غیرممکن باشد.
همی بالیسموسHemiballismus. به علت ضایعه(معمولا آسیب عروقی)هسته ساب تالامیک ایجاد میشود و این وضعیت به صورت حرکات غیرقابل کنترل پرتابی شدید و ناگهانی عضلات یک یا هر دو اندام در طرف مقابل تظاهر میکند.
- مواردی که باعث کاهش حرکات میشوند عبارتنداز:
- کندی حرکات (Bradikinesia)
- عدم حرکت یا آکینزی (Akinesia)
- دیستونی (Dystonia). به انقباض غیرارادی و مداوم گروهی از عضلات که باعث وضعیت ثابت بدن میشودد، دیستونی گویند. دیستونی ممکن است باعث تغییر شکل بدن گردد.