بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به پژوهش های پیشین امروزه میدانیم که کودکان دارای نقص توجه/بیش فعالی - - ADHD کودکانی تکانشگر و دارای قدرت ریسک بالا هستند و اغلب بدون تفکر و بررسی سازمان یافته وارد عمل می شوند.و یا اساسا و بدون هدف و بصورت تکانشی کاری را آغاز می کنند.یکی از علت های سبب شناسی این اختلال مبتنی بر نقص کارکرد بخش پیشانی قشر مخ با کندی متابولیسم و جریان خون کمتر و نیز آسیب پیوند ساختار های قشری و تحت قشری مغز و آسیب به مخچه است .که در مهارت های حرکتی آسیب وارد می کند .
مطالعات مقایسه ای تفاوت در ساختار چند منطقه مغزی افراد با و بدون اختلال نقص توجه/بیش فعالی نشان داده اند.این تفاوت ها بیشتر در مخچه ،لوب فرونتال ، عقده های پایه و میزان ترشح دوپامین از هیپوتالاموس و سروتونین از غده صنوبری مشاهده شده است.و هم چنین آسیب دیدگی نیمکره راست و عدم ارتباط متقابل بین نیمکره ها در اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی دیده شده است .
هدف از این مقاله مروری بررسی تاثیر تمرینات یوگا بر سازمان دهی عصبی قشر مغز - کورتکس - و مخچه در کودکان مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی همراه با نارسایی های یادگیری است.به نظر می رسد که یوگا درمانی بتواند در امر رسیدن به اهداف درمانی موثر باشد.
هدف از تمرینات یوگا مهارت افزایی در کارکردهای اجرایی و افزایش خود کنترلی و کاهش مشکلات هیجانی و رفتاری و بهبود حافظه کاری و عملکرد بهتر در تکالیف درسی است.در مطالعات و پژوهش های گذشته یوگا توانسته برافزایش عملکرد سیستم عصبی ADHD و توجه و تمرکز و مهارت حرکتی موثر واقع شود ودر بهبود روند تکالیف درسی و نارسایی های یادگیری بدلیل حواسپرتی و بی دقتی موثر باشد و به حفظ توجه انتخابی و توجه پایدار از طریق افزایش عملکرد اجرایی و عملکرد مخچه در حرکات تعادلی و قشر مغز بیانجامد و در بهبود تحمل پذیری و یک جا نشینی این مبتلایان و افزایش خودکنترلی و رفتارهای بازدارنده موثر باشد.
برخی بررسی ها نشان داده اند تمرینات بدنی ، تنفسی ، تمرکزی ، قدرتی ، آرام سازی یوگا بر کاهش یا بهبود علائمADHD موثراست.در پژوهش های پیشین این فرضیه وجود داشته که تمرینات یوگا - آساناها ، پارایاناما ، پارانایاما LX، سوکاسانا ، پارواتاسانا ، شوکاسانا ، یوگا با توپ سوئیسی - در بهبود علائم بیش فعالی رابطه معناداری وجود دارد.
مقدمه
اختلال عدم توجه /بیش فعالی بعنوان یکی از شایع ترین اختلال های روان پزشکی دوران کودکی و بزرگسالی شناخته شده است . که علائم آن نخستین بار در سال 1386 توسط "هاینر یشین" توصیف گردید. و میزان آن 7درصد گزارش شده است.پیگیری ها در مطالعات طولی حاکی از این است که کودکان با اختلال ADHD در بزرگسالی با آسیب های پایداری در زمینه های تحصیلی ،شغلی، اجتماعی،عاطفی، مواجه می شوندو - شریفی ،. - 1391 این اختلال معمولا با عدم توجه و حرکات تکانشی و فعالیت بیش از حدمشخص می شود.
کودکان دارای این اختلال ،نشانه های ظاهری مثل حواسپرتی ،برخورد مکرر با اشیا،بی قراری وول خوردن ،افزایش حرکات عمودی و درشت بدنی ،مدام بی اجازه صحبت کردن ، عدم رعایت نوبت و عدم حفظ علاقه و پشتکار و بی حوصلگی در انجام وظایف و هم چنین عدم تعامل با همسالان و فعالیت بیش از حد شناخته می شوند.این نشانه ها در زمینه های خانوادگی - نگرانی والدین - ، اجتماعی - ارتباط با همسالان - و تحصیلی - ناتوانی یادگیری - و اینده شغلی این کودکان مشکلاتی ایجاد می کند و همچنین فاصله زیادی در رسیدن به سطح رشدی مورد انتظار دارند.
شیوع کلی جهانی 5,29 درصد برآورد شده است.سبب شناسی این اختلال پایه ژنتیکی قوی دارد و نقش وراثت بر افراد مبتلا 7 درصد تخمین زده شده است.هم چنین نظریه پردازان یادگیری مطرح کرده اند ADHD اکتسابی نیست بلکه رفتارهای مربوط به آن در محیط شکل می گیرد و باقی می ماند. - اولری1987 1 به نقل از نلسون1984 2،ص - 468و همچنین ADHD بر حسب شرایط محیطی تغییر می پذیرد.این بررسی بیانگر قدرت محیط برای برجسته کردن و نگهداری رفتاری است.از عوامل خطر ساز ADHD می توان به پسر بودن ، ازدواج خویشاوندی، سابقه ابتلا به اختلال بیش فعالی در والدین و بستگان، سابقه بیماری روانی در والدین و فرزند اول و دوم بودن و پدرومادر سیگاری یا الکی و یا در معرض دود سیگارقرار گرفتن است.
در تحقیق متاآنالیزه بیشترین تفاوت این کودکان در نواحی مخچه، جسم پینه ای، نیم کره راست مخ و سمت راست هسته ی دم دار مشاهده شده است.تحقیقات نشان می دهند که هسته اصلی عملکردی کارکردهای شناختی - حرکتی در این اختلال ، مسیر ناحیه پیشانی - جسم مختلط - مخچه است و اندازگیری های آزمون های روانشناختی نشان داده اند که این اختلال با کاهش حجم مغز همراه است.
و همچنین مطالعات آناتومیکی فراوان نشان داده اند که افراد مبتلا به این اختلال ساختار مغزی غیر معمولی دارند. این مطالعات نشان داده اند که در نواحی مختلفی حجم ساختارهای مغزی نسبت به افراد سالم کوچکتر است.مطالعات صورت گرفته مبتنی بر تحلیل QEEG - الکترو آنسفالوگرافی کمی - نشان می دهند که نواحی پیشانی، مرکزی خط میانی قشر مخ 85 تا 90 درصد از مبتلایان ADHD فعالیت کمتری نسبت به افراد عادی وجود دارد.
همچنین نتایج کوهرتس در کودکانADHD نوع مختلط نسبت به کودکانADHD نوع کم توجه درارتباط بین نواحی تمپورال چپ با فرونتال راست در باندهای فرکانسی آلفا و تتا دارای افزایش معنا داری هستند . بیش فعالی و حرکات تکانشی در گروه ADHD نوع مختلط می تواند در ارتباط بین نواحی تمپورال چپ و فرونتال راست مرتبط باشد.این نواحی شامل قشر فرونتال در دو طرف - فلیپیک و همکاران ، - 1997، عقده های قاعده ای - کیو1 وهمکاران ، - 2009 و مخچه - کاتسلانوس و همکاران ، - 1996 است . و فرضیه ی اختلال در ارتباطات مغزی دراین افرادمشاهده شده است . - کوناردوهمکاران ، . - 2010 همچنین ناهنجاری درساختار و عملکرد لوب فرونتال که اختلال در بازداری را در پی دارد در روابط بین فردی بی کفایتی شدیداجتماعی از خود نشان می دهند .
گروزیستیگی ودوپال - 1992 - 4 با بررسی پژوهش های نوروسایکولوژیک مرتبط باعملکرد لوب فرونتال در این کودکان دریافتند که غالب این کودکان در لوب های فرونتال به خصوص نواحی اوربیتو فرونتال ومریال فرونتال دچارکژکاری هستند . تحقیقات نشان می دهند اگر چه نیمکره های مغز ما به ظاهر قرینه هستند اما پردازش های شناختی متفاوتی در هر نیمکره ازمغز رخ می دهد
Leanard Sslainʼs معتقد است مغز همه ی مهره داران دارای دو نیمکره می باشد و این دو نیمکره کارها و وظایف شبیه به هم انجام می دهند.در انسان ها این دو نیمکره تخصص یافته هستند و عملکره های متفاوتی انجام می دهند و معتقد است با رشد و بزرگ شدن مغز عملکرد نیمکره ها به دو قسمت تقسیم میشود که هر کدام وظایفی را بر عهده دارند که در ADHD بدلیل تاخیر در رشد مغز عملکرد اجرایی نیمکره های مغزی پایین تر از افراد بهنجار است . از قرن بیستم اختلال ADHD بعنوان اختلال عصب شناختی مورد بررسی قرار گرفته است .
شایسته است مطرح کنیم که پژوهشگران عصب روانشناختی اعتقاد دارند که یک مشکل عمده کودکان مبتلا به بیش فعالی/نقص توجه به همراه نارسایی های یادگیری در کارکردهای اجرایی عصب روانشناختی است که با فرایند های روان شناسی مسئول کنترل هوشیاری ،تفکر و عمل مرتبط است.
امروزه این فرضیه مفید واقع گردیده است که قطعه پیشانی و نواحی پیشانی در عملکرد شناختی هدف محور که نیازمند کنترل و نظارت است نقش مهمی بر عهده دارد.در واقع کارهایی نظیر سازمان دهی ، تصمیم گیری ،حافظه فعال ، استدلال، برنامه ریزی ،توجه و تمرکز ،کنترل حرکتی ، احساس و ادراک زمان ، پیش بینی آینده ، بازداری و حل مسئله از جمله مهمترین کارکردهای عصب شناختی است . و همچنین می دانیم که سازوکارهای اصلی کارکردهای قشر پیش پیشانی و شبکه های وابسته به آن بازداری پاسخ های نا مرتبط می باشد که در کودکانADHD این نواحی دچار نقص است.نقص بازداری با تکانشگری مترادف است و به نظر می رسد که با فرایندهای مطرح شده همسو می باشد.
به اهمیت پردازش متوالی درتشخیص ناتوانی یادگیری این مبتلایان اشاره داشتند . ناری4 و همکاران معتقدند که دردرجه اول کودکان مبتلا به َADHD از طریق نقص اساسی بازداری رفتاری تعریف می گردند . که این نقایص به اختلالات ثانویه در منطق از جمله حافظه فعال و اشکال در برنامه ریزی برای حل مشکلات منجر می گردد.حافظه فعال به عنوان یک سیستم شناختی مسئول ذخیره سازی موقتی پردازش اطلاعات تعربف می شود