بخشی از مقاله

زلزله در ایران


مقدمه
«سرتاسر دشت خاوران سنگي نيست
كز خوندل و ديده برآن رنگي نيست»
(ابوالسعيد ابوالخير)


ايران سرزمين هميشة زلرله‌هاست.هر گوشه‌اي از اين سرزمين داغدارهاي فراوان و مكرر از اين مصيبت عظيم است. ديروز خراسان، امروز گيلان، فردا آذربايجان، روز ديگر فارس و كرمان و بار ديگر خراسان و … شهرهاي بسياري چون لار، طبس، فيروزآباد، بيرجند، رودبار، اردبيل، گلبافت… را مي‌شناسيم كه در دو سه دهة اخير به ناگهان لرزيده‌اند و در عرض چند دقيقه در كام مرگ و نابودي فرو رفته‌اند.


راستي چه بايد كرد با اين» ديو از شيشه رها شده‌اي كه نه شهر مي‌شناشد نه روستا، نه تابستان نه زمسنان، نه شب نه روز، نه كودك نه پير و نه مرد بجز مرگ! آن هم مرگ‌هاي انبوه؟! بلاهاي طبيعي البته، و عموماَ چنين‌اند. اما زلزله چيز ديگري است. زيرا گهوارة زندگي انسان را ويران و واژگونه مي‌سازد.


مي‌گويند زلزله قابل پيش‌بيني و پيش‌گيري نيست. اما به وجود آوردن تمهيداتي براي كاستن از تلفات و خسارات آن ممكن است. اين كاري است كه پاره‌اي از كشورهاي زلزله خيز، چون ژاپن، انجام داده‌اند گريزي نيست كه ما هم چنان كنيم كه آنان كرده‌اند ولي بايد دانست كه نخستين گام در اين راه، شناخت زلزه و كسب آگاهي‌‌هاي مختلف دربارة آن است. اين .يژه‌نامه، معلمان و همة دست‌اندركاران آموزش كشور مي‌شود و قرار است از سوي اداره كل ترتبيت معلم و آموزش نيروي انساني به عنوان متن آموزشي دوره‌هاي ضمن خدمت معلمان قرار گيرد.اميدواريم مفيد و مؤثر واقع شود. لازم مي‌دانيم از تلاشهاي آقاي محمود رضواني كه اين ويژه نامه به كوشش ايشان فراهم آمده است سپاسگزاري كنيم.

گفت و گو با يك زلزله شناس
سازمانها و مؤسسات آموزش عالي بسياري وجود دارند كه كار آنها به نوعي به زلزله و آمادگيهاي لازم براي كاهش خطرات آن مربوط مي‌شود.ولي مؤسسة زلزله شناسي و مهندسي زلزله تنها مؤسسه‌اي است كه تمام فعاليت آن در زمينه زلزله است. اين مؤسسه تاكنون نقش بسيار فعالي در آموزش همگاني براي روياوريي با زلزله و بخصوص همكاري با دفتر برنامه‌ريزي و تأليف كتب درسي در جهت تهية مطالب آموزشي» آمادگي در برابر زلزله« براي دانش‌آموزان داشته است بنابراين تصميم گرفتيم با رياست مؤسسه، دكتر غفوري آشتياني، گفت و گويي داشته باشيم. زمان مصاحبه روز 20/4/77 تعيين شد كه اتفاقاَ با شايعة زلزله در تهران هم زمان شده بود لذا درآخرين هماهنگي‌هاي تلفني، پس از چند ساعت پشت خط ماندن پيش از آن كه تلفنچي محترم مؤسسه جملة »آقا جان شايعه است! زلزله‌اي در كار نيست! لطفاَ تلفن‌هاي مؤسسه را اشغال نكنيد« را بشنويم، مجبور بوديم فوراَ بگوييم:» مي‌دانيم شايع است ولي ما از» رشد« …


به هر حال خدمت استاد رسيديم و مصاحبة ما از تماس حضوري و تلفن همراه! مصون نبود! اميدواريم همچنان كه ايشان وعده دادند، بتوانيم گفت و گوهاي ديگري با متخصصان متعهد اين مؤسسه داشته باشيم.
رشد: با تشكر از اين كه وقت خود را در اختيار ما قرار داديد لطفاَ در مورد مؤسسة زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله و بويژه دو اصطبلاح» زلزله‌شناسي« و » مهندسي زلزله« توضيح بفرمائيد.
دكتر غفوري: اين مؤسسه يكي از مؤسسات مستقل و وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالي است كه در سال 1368، بر اساس قطعنامه 250 يونسكو با تصويب هيئت وزيران و شوراي عالي، تشكيل شده مؤسسه‌اي است كه تحقيقاتي و هدف آن ارائه روشهاي آموزشي و پژوهشي به مسؤلان و مردم براي ايمن ماندن در مقابل زلزله و كاهش خطزات آن

است واژة زلزله مفهومي عام دارد ولي آن چه به امواج زلزله، علت زلزله تغييرات درون زمين گسل‌‌هاي لرزه‌خيزي و خطر زلزله مربوط مي‌شود در حيطة بحث» زلزله شناسي« ؛ به عبارت ديگر، زلزله‌شناسي مربوط به درون زمين است و آن چه كه در اثر زلزله در روي زمين رخ مي‌دهد به مهندسي زلزله، مربوط مي‌شود به بيان ديگر مهندسي زلزله تأثير زلزله بر مستحدثات ماست.اطلاعات» زلزله شناسي« به اطلاعات خاك روي زمين منتقل مي‌شود و خاك روي زمين برروي ساختمان اثر مي‌گذارد كه به آن» مهندسي زلزله« مي‌گوييم مؤسسة ما بدليل اين كه به اين هر دو بعد توجه دارد مؤسسة زلزله شناسي و مهندسي زلزله نام گرفته است فعاليتهاي اين موسسه در سه بخش سازماندهي شده است زلزله‌شناسي كه شامل

شناخت گسل‌ها، فعاليت آنها و تعيين لرزه‌خيزي گسل‌هاست. در اينجا خطر لرزه‌خيزي را تعيين مي‌كنيم؛ يعني مشخص مي‌كينم كه در يك شهر و يك نقطه تا چه حد پتانسيل وقوع زلزله وجود دارد. توضيح بيشتر آن كه دراين بخش داده‌هاي لرزه‌اي ثبت مي‌شود( داده‌هايي كه توسط ايستگاه و پايگاههاي داخل خارج كشور ثبت شده است) و در مجموع خطر را تعيين مي‌كنيم.


اين خطر بارگذاري با ورودي به سازه‌ها است كه در ابنجا» مهندسي زلزله« مطرح مي‌شود؛ يعني بررسي مي‌كنيم كه چنين خطري اگر به ساختمان برسد چه مي‌شود؟
البته» مهندسي زلزله« خود به دو بخش تقسيم مي‌شود؛1) مطالعه تأثيري زلزله بر خاك سطح زمين( خاك چند ده متري روي زمين كه بسيار مهم است). تحقيق در مورد اثر روي خاك چندده متري به پژوهشكدة» ژئوتكنيك« مربوط مي‌شود. توجه كنيم كه زلزله در عمق 30 كيلومتري رخ مي‌دهد. مطالعة آثار زلزله روي خود ساختمان را» مهندسي سازه« مي‌گوييم. بنابراين، ما در اينجا سه نوع پژوهشكده داريم:1) پژوهشكده زلزله شناسي2) پژوهشكده ژئوتكنيك و 3) پژوهشكده مهندسي سازه كه دو پوهشكدة دوم و سوم مجموعاَ بخش» مهندسي زلزله« راتشكيل مي‌دهند.من در اينجا به شما پيشنهاد مي‌كنم كه با مسؤلان هر سه پژوهشكده مصاحبه‌اي داشته باشيد تا اطلاعات را بطور كامل اخذ نماييد.


رشد: ضمن تشكر از شما كه توضيحات ر اكاملاَ روشن و ساده ارائه مي‌فرمائيد خواهشمنديم در مورد مسئله تعيين خطر توضيح بفرمائيد. بسياري از همكاران فرهنگي مي‌پرسند چگونه است كه در نقشه‌هاو… شهرهايي مثل تهران، مشهد، و تبريز با امكان خطر بالا معرفي مي‌شوند ولي ما به عمر خود و پدر و مادرمان زلزله‌اي شديد را در اين مناطق به ياد نداريم.
دكتر غفوري: وقتي ما به كشور ايران نگاه مي‌كنيم مي‌فهميم كه در پوستة زمين شكستگي‌هايي وجود دارد كه به اين» گسل «مي‌گوييم تعداد گسل‌ها در كشور ما هم كم نيستند اما آيا هر جا گسل است حتماَ زلزله مي‌آيد؟ خير براي توضيح بايد به تاريخ مراجعه كنيم، ما در اين مورد يك تاريخ 000/10 ساله داريم. وقتي در راستاي گسلي زلزله اتفاق اتفاق افتاده

است مي‌گوييم كه اين گسل فعال شده است منطقه‌اي را كه گسل فعال دارد منطقة زلزله‌خيز مي‌گوييم. آيا در همة مناطق زلزله‌خيز زلزله به طو يكسان اتفاق مي‌افتند؟ خير در برخي مناطق مانند منطقة زاگرس فاصلة زمان بين زلزله‌ها كم و بزرگي زلزله‌ها كم است ولي در البرز فاصلة زماني بين زلزله و بزرگي زياد است. در شرايطي كه به ساختمان نيرويي وارد كند كه ساختمان تحمل آن را نداشته باشد. زلزله‌هاي كمتر از 5 درجه »خطر« نيستند حتي اگر هر ماه اتفاق بيافتد اما زلزله‌هاي 6 و 7درجه را »خطر« مي‌گوييم. ولو اينكه با فاصلة زماني زياد رخ دهند. در مناطق اطراف تهران طي دو ماه گذشته 1350 زلزلة 5/3 درجه، 60 زلزله 4درجه ، 2 زلزله 5/4 درجه و 1 زلزله 5 ردجه رخ داده است كه خطري هم ايجاد نكرده‌اند.


بنابراين، البرز منطقه‌اي پرخطر است، چون مستعد وقوع زلزله‌هاي 6و7و8 درجه است ولي زاگرس خط كمتري دارد، چون مستعد وقوع زلزله‌هاي 3و4و5 درجه است. البته مسئلة وقوع زلزله را نمي‌توانيم دقيقاَ پيش‌بيني كنيم چون در اين مسئله پيچيدگي بسيار است زيرا زلزله حداقل در عمق 30 كيلومتري زمين رخ مي‌دهد و عوامل مختلفي در آن مؤثرند بنابراين ما مسائل را با احتمال بيان مي‌كنيم مثلا‌َ ميگوئيم در فلان منطقه 57 درصد احتمال دارد كه در فاصلة زماني 2 سال زلزله‌اي به بزرگي مثلاَ 6 درجه روي دهد البته اين امر را هيچ كس نمي‌تواند بطور يقين پيش‌بيني كند.


رشد قصد داشتيم بحث زلزله تهران را بعنوان سؤالي مطرح كنيم ولي به جهت رعايت وقت شما در همين جا بحث پيش‌بيني زلزلة تهران و شايعات مربوط به آن را بيان فرماييد.
دكتر غفوري: حقيقت اين است كه كشور ما كشور زلزله‌خيز است. اين موضوع را هم تاريخ و هم علم زمين‌شناسي تأييد كرده است. تهران لرزه‌خيز است و ما تا بحال با توجه به سوابق لرزه‌خيزي اين شهر» خطر« را تعيين كرده‌ايم.ان‌شاءالله در آيندة نزديك نيز با مردم تهران سخن خواهيم گفت و در آن جا ميزان احتمال و بزرگي و مدت زمان وقوع زلزله را بيان خواهم كرد. مثلاَ خواهم گفت 64 درصد امكان دارد كه طي دو سال زلزله‌اي با بزرگي 7 درجه روي دهد و …


بنابراين خطر زلزلة تهران جدي است، مثل شهرهاي تبريز، مشهد، كرمان. متأسفانه بيشتر شهرهاي بزرگ ما به طور جدي در معرض خطر زلزله هستند.
حقيقت اين است كه ما در برابر زلزله آماده نيستيم زيرا آنچه در اين كشور ساخته مي‌شود اغلب متناسب با شرايط خطر زلزله نيست. براي مثال افرادي كه در مناطق باراني زندگي مي‌كنند خانه‌هايشان را طوري مي‌سازند كه داراي سقف شيب‌دار باشد تا در وقع باران چكه نكند در واقع اين ساختمان متناسب با شرايط باراني ساخته مي‌شود سقفها موقع باران چكه مي‌كنند، ما در برابر زلزله آماده نيستيم زيرا ساختمان شهرهايمان و روستاهايمان سازگار با خطر زلزله ساخته نشده‌اند اكثر ساختمانها اين گونه‌اند. آري اين زلزله نيست كه آدم‌ها را مي‌كشد بلكه ساختمانها و پلها هستند كه باعث مرگ انسانها مي‌شوند پخش شدن شايعه در تهران دو علت دارد يكي اينكه مردم به اصل قضيه توجه نميكنند با وجود تأكيدات مانه

مردم و نه مهندسان و دستگاههاي اجرايي و سازمانهاي ساخت اصولي را جدي نمي‌گيرند متأسفانه مردم به دليل ناآگاهي از حرف‌هاي متخصصان به شايعات توجه مي‌كنند، با توجه به اين همه تابلو كه در سطح شهر نصب كرده و بروشورهايي كه در ميان مردم توزبع كرده‌ايم و در كتابهاي درسي مطالب زيادي را گنجانده‌ايم كسي توجه نمي‌نكند ولي وقتي يك چيني بي‌سواد، يك اسلواك بي‌سواد در مورد زمان وقوع زلزله سخن مي‌گويد همه به حرفهاي او و شايعات توجه مي‌كنند و به نظر من اين يك مشكل فرهنگي است كه همه، به خصوص آموزش و پرورش بايد براي حل اين مشكل اقدام كند.


ما در ايران هم دانش فني داريم، هم شناخت كافي از زلزله‌هايمان داريم و هم قانون داريم اما مشكل اينجاست كه كسي اينها را جدي نمي‌گيرد.
آقاي هاشمي رفسنجاني- زماني كه از مؤسسه بازديد داشتند فرمودند: متأسفانه فقط نوك دماغمان را مي‌بينيم؛ زلزله مثل باران نيست كه هر روز بيايد ولي وقتي بيايد شهري را ويران مي‌كند ما نه توانايي پيش‌بيني زلزله را داريم و نه مي‌توانيم از توع آن جلوگيري كنيم تنها راهي كه براي مقابله با اين پديده داريم حفظ آمادگي( ساخت بناهاي مقاوم) و پيشگيري از وقوع حوادث است. اين مانند قضية واكسن در پزشكي است. مقاوم سازي ساختمان در واقع مانند تقويت در برابر خطر احتمالي و جدي است اگر ساختمانها مقاوم ساخته شود زلزله

مي‌تواند به آنها آسيبي برساند متأسفانه ميانگين عمر ساختمانهاي ما 25 سال است در صورتي كه بايد بيش از 100 سال باشد اين مسئله نيز نشان مي‌دهد كه كار ساختمان‌سازي در كشور ما بطور اصولي انجام نمي‌شود توجه داشته باشيد كه هزينة مقاوم‌سازي، يعني رعايت ضوابط كامل ساخت اصولي در حدود 5 درصد هزينة ساخت است كه با در نظ گرفتن قيمت زمين بسيار ناچيز خواهد بود. بايد توجه كرد كه شما با اين عمل نه تنها خانه بلكه جان خود و


خانواده‌تان را بيمه مي‌كنيد. آيا نمي‌ارزد؟!
رشد: آن چه فرموديد در مورد ساختمانهايي است كه در دست احداث هستند يا رد آينده احداث خواهند شد در مورد ساختمانهاي موجود چه كاري مي‌توانيم انجام دهيم؟
دكتر غفوري: به موضوع بسيار جالبي اشاره كرديد. خوشبختانه براي مقاوم كردن ساختمانهاي موجود نيز راههايي وجود دارد و ما در اين مورد مطالبو نشريات فراواني منتشر كرده‌ايم. شمت ر نظ بگيريد بسياري از افراد منازل خود را زيباسازي مي‌كنند. چه خوب بود كه ابتدا خانه را توسط متخصصان مقاوم مي‌كردند و بعد به زيبايي و رنگ آن مي‌پرداختند.» خانه از پاي بست ويران است خواجه در بند نقش ايوان است« . متأسفانه در امر نماسازي نيز دقت نمي‌شود و مصالحي كه مورد استفاده قرار مي‌گيرد درست به ديوار و نما متصل نمي‌گردد و خطر آفرين مي‌شوند. البته مقاوم سازي مانند جراحي در پزشكي است و مهندسان حاذق و ويژه‌اي را مي‌طلبد.


رشد: شنيده‌ايم كه مؤسسة شما در زمينة مقاوم‌‌سازي ساختمانهاي موجود نيز فعاليت مي‌كند. چه خدماتي را به مردم ارائه مي‌دهيد؟
دكتر غفوري: وظيفة مؤسسه ارائة روشها است و ما عملاَ نمي‌‌توانيم وارد مسائل اجرايي و مفاوم‌سازي منازل شويم. ما اين كار را در مورد سازه‌هاي عمومي مانند بيمارستانها، پلها، سدها انجام مي‌دهيم.


رشد: پس مردم بايد مستقيماَ به شركت‌هاي ساختماني مراجعه كنند.
دكتر غفوري: متأسفانه تعداد نسبتاَ كمي از شركتها مي‌توانند سنجش مقاومت و مقاوم‌سازي ساختمانهاي موجود را انجام دهند البته هر فردي كه به ما مراجعه كند، ما او را راهنمايي مي‌كينم در مؤسسه متخصصان زيادي نيز تربيت كرده‌ايم كه مي‌توانند كار مقاوم‌سازي ساختمانهاي موجود را انجام دهند.


رشد: به مسئلة مهم» سنجش مقاومت « اشاره كرديد به نظر مي‌رسد هر فردي قبل از اقدام به مقاوم‌سازي اصولاَ بايد بداند كه آيا خانه‌اش به اين امر نياز دارد يا خير. اين طور نيست؟
دكتر غفوري: كاملاَ درست است اين موضوع مانند مر اجعه شما به پزشك است. او مي‌تواند ميزان و نوع مريضي شما را تشخيص دهد ما نيز در ابتدا ساختمان را از نظر ظاهري و به روش مشاهده مورد توجه قرار مي‌دهيم و اگر از مقاوم بودن آن اطمينان حاصل نكرديم به روشهاي ديگر آزمايش مي‌كنيم و بعد از نتيجه‌گيري به مالكان اطلاع مي‌دهيم كه ساختمان آنها چه مشكلاتي دارد و مقاوم‌سازي آن چه قدر هزينه برمي‌دارد. متأسفانه به اين خدما و كارهايي كه مي‌توان انجام داد توجهي نمي‌شود.
رشد: متأسفانه مشكلات اقتصادي هم مؤثر است.


دكتر غفوري: همان‌طوريكه گفتيد عده‌اي قدرت اقتصادي دارند و توجه نمي‌كنند . عده‌اي مستأجر هستند و طبيعتاَ نمي‌توانند در خانه دخل و تصرف كنند.اينها هم بايد حداقل به ايمني داخل خانه توه داشته باشند؛ يعني كمدها، لوسترها، و… را طوري محكم كنند كه در صورت زلزله آسيبي نرسانند. (البته اين موارد در خانه‌هاي كاملاَ مقاوم نيز بايد رعايت شود) ديگر آنكه وسايل لازم،بيل، و كلنگ و … در دسترس داشته باشند. برخي اين مسائل را شوخي مي‌پندارند. بايد متذكر شد كه ابداَ شوخي نيست؛ زيرا خطر زلزله واقعاَ‌ جدي است. پس بايد آماده باشيم . به علاوه وقتي مي‌گوئيم لحظة بروز زلزله كاري بايد بكنيم اين به اقتصاد و از اين قبيل چيزها ربطيي ندارد. بايد همه ياد بگيرند كه چه كاري انجام دهند. كلام آخر اين افراد حتي درمورد ساختمان محيط كارشان از طريق تذكر به مديريت اداره يا كارخانه مي‌توانند مديران مسؤلان را به توجه بيشتر وادار كنند. در اين مورد تجراب موفقي نيز در تهران وجود دارد.
رشد: عده‌اي فكر مي‌كنند زلزله مانند يك انفجار است كه بي‌خطر انجام مي‌شود و فرصتي براي انجام هيچ كاري جود ندارد.
دكتر غفوري: خير يك شوك اوليه وجود دارد. ولي زمان عكس‌العمل بسيار كوتاه است. براي همين است كه از قبل بايد آماده باشيم و زمان وقوع آن تصميم بگيريم كه چه كنيم، بايد گفت اصلاَ فرصتي نداريم. پس بايد از قبل آماده باشيم و نقاط امن مثل چارچوب‌ها و زيرميزها را بشناسيم.


يا مثلاَ سقف‌هاي محدود را كه مقاومت بيشتري دارند بشناسيم. با توجه به آموزش‌هايي كه در بروشورها آورده‌ و در كتب درسي هم نوشته‌ايم همه بايد تشخيص دهند كه كجا امن‌تر است هنگام شب به كجا پنا ببرند هنگام روز چه كنند هنگام وقوع زلزله همه بايد بدانند كه چه كار كنند.
رشد: آقاي دكتر، نفرموديد در حين زلزله چه قدر فرصت داريم.


دكتر غفوري: مجموع عمل زلزله از 5 ثانيه تا 20 الي 30 ثانيه و حتي گاهي تا يك دقيقه است. ميانگين زلزله‌ها 20 تا 30 ثانيه است و حداكثر زمان تخريب ساختمانها معمولاَ تا يك دقيقه طول مي‌كشد. بايد در اولين فرصت خود را به جايي نسبتاَ امن برسانيم.
التبه اگر در ساختمان يك طبقه ي نزديك در خروجي يا درب منازل روستايي هستيم بايد فوراَ از خانه خارج شويم و اگر قادر به انجام چنين عملي نيستيم بهترين كار پناه‌گيري در جاهاي نسبتاَ امن داخل منزل است. البته مدرسه بحث خاصي دارد. اين محل بايد استاندارد خاص خود را داشته باشد. تا در موقع لزوم محل ايمني براي بچه‌ها و نيز پناهگاهي اضطراري براي مردم باشد، متأسفانه در مدارس موجود ما به خصوص مدارس قديمي، رعايت نشده است و هنگام زلزله كاملاَ ويران خواهد شد، براي مثال يك مدرسه در انتهاي كوچة سه متري زمان وقوع زلزله متأسفانه فاچعه آفرين خواهد بود. بنابراين حفظ آمادگي، بهترين نوع آمادگي پيشگيري است.


رشد: حال كه بحث مدارس و زلزله مطرح شد، چه خوب است در همين جا نقش آموزش و پرورش، مديران و معلمان را بيان فرماييد.
دكتر غفوري: نقش آنها آموزش جدي دانش‌آموزان است. متأسفانه مشاهده شده است كه دبيران مباحث مربوطه را جدي نمي‌گيرند . معلمان دبيرها و مديران بايد با حفظ آمادگي به دانش‌آموزان بياموزند كه چگونه خود را از آسيب زلزله در امان نگه دارند. معلم مدرسة »سفيدابه « كه با ارائه مطالب آموزشي ممختصر موجود در كتاب جغرافي به بچه‌ها آموخته بود كه هنگام زلزله زير ميز بروند تا آسيب نبينند.


مديران پوسترهاي آموزشي مربوطه به زلزله را در سالن‌ مدرسه نصب كنند سعي كنند كه موارد آموزش را كاملاَ به بچه‌ها تفهيم نمايند. حالا بفرمائيد آيا مديران از لحاظ ايمني ساختماني هم مي‌توانند كاري انجام دهند؟
دكتر غفوري:اتفاقاَ نكته‌اي كه اشاره كرديد مهمترين كار يك مدير و حتي يك پدر و مادر براي بچه‌هاي مدرسه است. مدير بايد پدران و مادران را از اين مسئله اگاه كند و از آنها بخواهد كه مدرسه را براي حل مسئله ايمن‌سازي ياري كنند. حتي مي‌توان از تخصص‌هاي اولياء نيز در اين امر كمك گرفت، زيرا اين كارها در تمام دنيا مردمي شده است، براي مثال در امريكا و ژاپن پدر و مادرها و به اصطلاح انجمن اولياء و مربيان به اينگونه امور اقدام مي‌كنند.


رشد: لطفاَ در مورد تجارب موفق مقابله با خطرهاي زلزله به خصوص در ژاپن نكاتي را بفرمائيد.
دكتر غفوري : ان‌شاالله شما با مراجعه با رؤساي سه پژوهشكده مؤسسه مي‌توانيد در اين زمينه اطلاعات بيشتري كسب كنيد.
ژاپن كشور موفقي است زيرا هنگام وقوع زلزله تعداد كمي از مردم جان خود را از دست مي‌دهند. در ايران، هندوستان، و ارمنستان تلفات به چندين هزار نفر مي‌رسد. البته در كوبة ژاپن نيز در حدود 5000 نفر بر اثر زلزل كشته شدند. اين امر دو علت اصلي داشت، يكي تراكم جمعيت و ديگري بالا بودن قدرت زلزله‌اي كه اصلاَ پيش‌بيني نمي‌شد، اين چنين زلزله‌اي در كوبه بيايد. با وجود اين تنها برخي پل‌ها و ساختمانهاي قديمي خراب شدند كه از هفتة اول هم بازسازي آنها شروع شد. اگر آن زلزله در تهران مي‌آمد شايد چند صد هزار نفر كشته مي‌شدند. موفقيت يعني اين، و گرنه ما معتقد نيستيم كه مي‌شود تلفات و خسارات‌ها را به صفر رساند.


هنگامي‌كه در » نورتيك« زلزله آمد، 57 نفر مردند، زيرا امداد رساني تدارك ديده شده بود و بلافاصله از زيرآوار نجات يافتند. شما مي‌دانيد كه در كشورهايي مانند كشور ما از هر سه نفر مجروح يك نفر كشته مي‌شود ولي در كشورهايي مانند ژاپن اين نسبت به يك به 10 است يعني از هر 10 نفر مجروح يك نفر كشته مي‌شود.
فوكوهي شهري است كه 50 سال پيش در آن جا زلزله مخربي آمد شهردار اين شهر مي‌گويد:» من شهري ساخته‌ام راحت و ايمن« و شما اين موضوع را، زماني كه در اين شهر راه مي‌رويد حس مي‌كنيد.


رشد: آيا در ايران هم تجربة موفق داشته‌ايم؟
دكتر غفوري:خوشبختانه بله. در گلباف در سال 1360 زلزله آمد و حدود000/16 نفر كشته شدند ولي در سال 77 با وجود آنكه تراكم جمعيت بيشتر شده بود وقتي زلزله‌ا‌ي تقريباَ به همان بزرگي اتفاق افتاد فقط 5 نفر كشته شدند، زيرا منازل بازسازي شده، مقاوم و اصولي ساخته شده بودند.
رشد: از طرف مجله و خوانندگان آن، از شما تشكر مي‌كنم. موفق باشيد.
آمادگي در برابر زلزله( تهران)


زلزله از جمله حوادث طيعي است كه گاه در جهان اتفاق مي‌افتد و خسارت‌هايي جاني و مالي بسياري به بار مي‌آورد از نظر علم زمين‌شناسي زلزله حركت پوسته جامد زمين است كه در اثر آزاد شدن انرژي در اعماق زمين منتقل شدند آن به سطح موجب حرك پوستة خارجي زمين مي‌شود. اين حركت عمودي افقي يا دوراني است و تخريب و ويراني سازه‌ها را بدنبال دارد. در زبان فارسي واژة بومهن معادل زلزله است. اين واژه از دو بخش» بوم« به معناي زمين و» مهن« به معناي حركت شكيل مي‌شود.
نام‌گذاري روستاي بومهن در دامنة سلسله جبال البرز نيز به زلزله خيز بودن اين منطقه اشاره دارد. اسدي طوسي درمنظومه گرشاسبنامه مي‌گويد:
برآمد يكي بومهن نيم شب


تو گفتي زمين دارد از لرزه تب
كشور مات برروي كمربند آلپ قرار دارد كه محدودة وسيعي از مناطق كوهستاني و زلزله خيز آسياي جنوبغربي را تا سواحل درياي مديترانه در بر مي‌گيرد. بنابراين پيش‌بيني طرح‌هاي مناسب جهت مقابله با نتايج زيان بار زلزله در اين منطقه اهميت خاصي دارد.
جدول صفحه بعد گوياي اين حقيقت است كه كشور ما همواره با اين خطر روبرو بوده است.

محل وقوع زلزله قدرت(ريشتر) سال وقوع
لاريجان
غرب تهران
بوئين زهرا
دشت بياض
بندرعباس


طبس
شمال قاين
كرمان
رودبار گيلان 4/7
7
2/7
3/7


7
7/7
3/7
1/7
3/7 1336
1336
1341


1347
1356
1357
1358
1360
1369

لرزه‌خيزي منطقةتهران:
در منطقة تهران در كوهپاية رشتة البرز و در زير لايه‌هاي آبرفتي گسل‌هاي طولي فراواني وجود دارد كه توسط آزمايش‌هاي ژئوتكنيك به صورت گمانه‌اي بوجود آنها پي برده‌اند. اين گسل‌ها تاكنون در منطقة تهران منشأ زلزله‌هاي كوچك بزرگ بسياري بوده‌اند.
مطالعات لرزه‌خيزي( 2- بربريان) نشان داده ميدهد كه گسلي كه ا زشمال شهرستان دماوند به سمت تهران امتداد مي‌يابد، پتانسيل لرزه‌اي بيشتري دارد و به دليل فشاري بود و گستردگي مي‌تواند زلزله‌اي با بزرگي بيش از 7 ريشتر را در يك دورة بازگشت 158 ساله ايجاد كند. با توجه به اين كه آخرين زلزله‌ي شديد تهران در سال 1209 شمسي رخ داده است، بيش از 70 درصد احتمال دارد كه زلزله‌ي شديد ديگري در اين شهر اتفاق بيافتد.


پس براي كاهش آسيب‌هاي احتمالي بايد آمادگي داشت.
در اين مقاله بيشتر به مشكلات بعد از وقوع زلزله و نيز كسب آمادگي‌هاي لازم جهت رويارويي با اين پديده مي‌پردازيم.

پيشينه‌ي شهر تهران
در سال 1166 هجري شمسي هنگامي كه آقا محمد خان قاجار تهران را بعنوان پايتخت خود انتخاب كرد جمعيت آن حدود 15 هزار نفر و مساحت آن تقريباَ 30 كيلومتر مربع بود. در آن زمان، شهر تهران از شمال به خيابان اميركبير از غرب به خيابان ري و از جنوب به خيابان مولوي محدود مي‌شد. در دهه‌ي 1340 با مهاجرت وسيع روستائيان به تهران، فعاليتهاي گوناگوني در پايتخت شكل گرفت و گسترش يافت و پس از پيروزي انقلانب اسلامي تهران بار ديگر مورد توجه مردم ساير نقاط قرار گرفت و با ساخت و سازهاي جديد افزايش جمعيت در حاشيه‌ي محدودة‌ اصلي روبرو شد. اسناد و مدارك موجود نشان مي‌دهد كه از گذشته‌هاي دور همواره وقوع زلزله موجب خسارات اقتصادي و اجتماعي فراوان در اين منطقه شده است.


در سال 1209( 1830 ميلادي) زمين لرزة بزرگي در مازندران، جنوب غربي، مناطق شميرانات و دماوند، شرق تهران را نتقريباَ بطور كامل ويران كرد. .. در تهران بسياري از خانه‌هاي كهنه فروريخت و حدود 30 تن كشته شدند . در پايتخت حتي يك خانه از آسيب در امان نماند و بخشي از كاخ‌ها به همراه بسياري از خانه‌‌هاي پيوسته به آن و نيز بخشي از بازار ويران شد. ارك تالار بزرگ بار عام، شماري از عمارت‌‌هاي اعياني و نيز ساختمان كهنه سفارت بريتانيا به سختي آسيب ديد و ديوارهاي باغ سفارت با خاك يكسان شد. زيانهاي مالي اين زمين لرزه

نيم ميليون تومان برآورد شد. در قرن بيستم( تا سال 1983) تعداد زمين لرزه‌هاي مهم تهران بيش از 60 مورد بوده كه اولين زمين لرزه شنبه 31 تيرماه 1306 شمسي به هنگام شب و آخرين زمين لرزه شنبه 16 مهرماه 1362 در ساعت 40/12 روي داده است. آگاهي از احتمال وقوع زلزله‌هاي مكرر و آسيب‌هاي آن موجب تصويب نخستين قانون در زمينه‌ي كمك‌رساني به آسيب‌ديدگان زلزله در سال 1302 شد. ولي باز هم نه در شهر تهران و نه در ساير نقاط ايران جهت پيشگيري و كاهش آسيب‌هاي احتمالي زلزله اقدامي صورت نگرفت، شهر تهران امروز همة عوامل مؤثر بر آسيب‌پذيري يك شهر را در مقابل فاجعه زلزله در خود جاي داده است. عدم كاربرد درست اراضي معابر تنگ و باريك ساختمانهاي غير اصولي و قديمي رشد سريع جمعيت شهرنشين و نابرابري و فقر از جملة اين عوامل است.

جمعيت شهر تهران


در شرايط فعلي در طول روز جمعيتي بالغ بر 10 ميليون نفر در تهران به سر مي‌برند و پيش‌بيني مي‌شود كه در سال 1381 حدود 5/14 ميليون نفر در تهران سكونت داشته باشند. بر پايه‌ي آمارهاي سال 1356 متوسط تراكم جمعيت تهران حدود 10500 نفر در كيلومتر مربع و در حال حاضر بالغ بر 12000 نفر است كه نسبت به متوسط تراكم
جمعيتي شهرهاي بيش از 5 ميليون نفر جهان حداقل، 20 درصد بالاتر است.


با توجه به اطلاعات موحود در مورد مساحت تعداد خانوار و شاخص تراكم جمعيت در مناطق 20 گانه‌ي شهر تهران اين شهر را به چهار حوزة كلي مي‌توان تقسيم كرد:
حوزة شمالي با تراكم جمعيت 5000 نفر در كيلومتر مربع با 52 درصد وسعت شهر تهران.
حوزة جنوبغربي با تراكم جمعيت 30000 نفر در كيلومتر مربع و 11 درصد وسعت شهر.


حوزة مركزي و جنوب‌شرقي با تراكم جمعيت 146000 نفر در كيلومتر مربع و وسعت 5/34 درصد.
حوزة شرقي: فقط منطقة 8 با توجه به بافت نسبتاَ منظم و رعايت نسبي اصول شهرسازي( نارمك) به صورت يك حوزة در نظر گرفته شده كه 28000 نفر تراكم نسبي آن است و 5/2 درصد كل مساحت تهران را شامل مي‌شود.


بدين ترتيب، آسيب‌هاي زلزله در تهران در تمام سطح شهر يكسان نخواهد بود. به دليل اين كه حدود 7/1 ميليون نفر از جمعيت شهر فقط در حوزة جنوب‌غربي و امتداد آن زندگي مي‌كنند، مي‌توان انتظار خساراتي انساني بيشتري را در اين حوزه داشت.
براساس تجربه‌هاي زلزله ‌هاي مختلف در كشورهاي جهان گروههاي آسيب‌پذير متأسفانه عمدتاَ كودكان، افراد مسن معلولان هستند.

آمادگي در برابر مشكلات و مصايب پس از وقوع زلزله
امور بهداشتي و درماني
بلاياي طبيعي مانند زلزله و سيل معمولاَ عوارض انساني را به دنبال دارند كه گاه حسارات ناشي از اين عوارض بيشتر از خسارات اوليه است. اينگونه عوارض را مي‌توان به:1- عواض رواني 2- عوارض جسماني تقسيم كرد.


عوارض رواني ناشي از مرگ نزديكان و بستگان و همچنين از دست دادن اموال و حتي حيوانات خانگي مأنوس.
عوارض جسماني شامل: عوارض آتي مانند زخم، پارگي و شكستگي، خونريزي‌هاي داخلي و خارجي، سقط جنين و عوارض تأخيري به شكل بيماريها‌ي ويروسي، عفوني، انگلي، قارچي و باكتريابي. شايع‌ترين و خطرناك‌ترين بيماريهاي روده‌اي، اسهال خوني آميبي است كه پس از وقوع زلزله به دنبال آلوده شدن آب آشاميدني مي‌تواند جمعيت زيادي را مبتلا سازد.
در شهرهايي كه در دامنه‌ها قرار دارند اختلاف سطح مناطق و شيب سبب تجمع آبهاي آلوده و فاضلاب در مناطق پايئن شهر مي‌شود و خط آلودگي را بيش از پيش افزايش مي‌دهد. در اين موارد بيماري خطرناك ديگري ك به سرعت انتقال مي‌يابد بيماري گال است. نگهداري مجروحان و مصدومان درچادرها و اتاقك‌هاي موقتي به صورت گروهي و دسته جمعي موجب انتقال سريع اين بيماري در بين افراد مي‌شود. همچنين احتمال آلودگي پتوها و لباس‌هاي دست دوم كه از طريق كمك‌هاي مردمي در اختيار
مصيبت‌ديدگان قرار مي‌گيرد، نيز زياد است.

آمادگي‌هاي قبلي در زمينه امور پزشكي


در برنامه امداد پزشكي دو قسمت- به ظاهر جدا ولي عمل به هم پيوسته – مشاهده مي‌شود.
الف- برنامه آمادگي قبل از زلزله ب- برنامه امدادي بعد از زلزله.
در بخش اول، در فاجعة زلزله با توجه به شدت آن بيش از ساير حوادث غير مترقبه به امكانات بهداشتي و درماني نياز است. گاهي امكانات بهداشتي و درماني منطقة آسيب‌ديده به دليل عدم استحكام آنچنان صدمه مي‌بيند كه در اوج نيازهاي بعد از فاجعه قادر به ارائة خدمات نيست.
( زلزله 1369 منجيل) بنابراين پيش از بروز زلزله و لزوم ارائه خدمات بايد براي تجهيز و امكانات تلاش كرد.


از ديگر اقدامات قبل از حادثه بررسي آسيب‌پذيزي امكانات بهداشتي و درمان و برنامه‌ريزي درتمام كشور است. به فرض مقاوم بودن بيمارستانها، آزمايشگاهها، و … باز هم خدمات درماني و بهداشتي قادر به پاسخگوئي به نياز هزاران نفر آسيب ديده نخواهد بود.
لذا برسي نيازهاي اوليه تهية فهرست ذخيره‌هاي موجود و تأمين ذخير دارويي بررسي امكانات در استان‌هاي هم جوار، پيش‌بيني امكانات هوايي و زمين براي ارسال كمك‌ها
و انتقال مجروحان و آموزش نيروها از جمله اقدامات مهم قبل از حادثه است.


- بخش دوم؛ وظايفي است كه وزارت بهداشت و درمان در زمينة امداد به مصدومان و مجروحان و تأمين زندگي و سلامت آنها بر عهده دارد. اين وظايف عبارتند از:
1- گندزدايي آبهاي مصرفي؛ بطوريكه تا قبل از حصول اطمينان كامل از سالم بودن آب، نبايد آنرا مصرف كنند. ايجاد واحدهاي سيار تصفية آب.
2- شناسايي محل‌هاي نشت فاضلاب


3- مبارزه با حشرات مانند مگس، سوسك، و سم‌پاشي محل تكثير آنها.
4- مبارزه با جوندگان كه در كانال‌هاي فاضلاب رفت و آمد مي‌كنند.
5- جدا كردن سريع و به موقع كساني كه به بيماري گال يا آلودگي شپش دچار شده‌اند.
6- استفاده از لباس‌ها و پتوهاي نو براي مصيبت‌ديدگان يا ضدعفوني كردن اين قبيل وسايل.
7- احداث دستشوئيهاي بهداشتي موقتي كه حشارت به فاضلاب آنها دسترسي نداشته باشند.
همه اين موارد مي‌طلبد كه از قبل يك مديريت امور بهداشتي همگام با مديريت در چارچوب تشكيلات طراحي شود.


خدمات آتش‌نشاني
سازمان آتش‌نشاني با آگاهي كامل نسبت به احتمال وقوع زلزله در تهران و مسؤوليت اين سازمان در زمينة كمك‌رساني به مصدومان و نجات بعد از وقوع حادثه، درصدد ايجاد آمادگي از طريق برنامه‌ها ايجاد دستگاههاي جديد و تجهيزات و امكانات بوده است. ليكن با وجود تلاشها و صلاحيت پرسنل، هنوز آمادگي در امكانات اين سازمان ضعيف به نظر مي‌رسد.
براساس آخرين آمار موجود درحال حاضر در سراسر تهران 27 ايستگاه اطفاي حريق و 7 ايستگاه نجات وجود دارد. از تعداد 27 ايستگاه موجود 15 ايستگاه مقاوم و 18 ايستگاه نيمه مقاوم برآورد شده است.


كمبودهاي سازمان آتش‌نشاني فقط به مقاوم نبودن ساختمانها در برابر زلزله و در اختيار نداشتن هليكوپتر خلاصه نمي‌شود. اين سازمان حتي در موارد جزئي در مقابل آتش‌سوزي‌ها و … نيز با كمبودهايي روبرو است.


آنچه امداد رساني اين نيروها را دشوارتر مي‌كند وجود معابر تنگ و كوچه‌هاي باريك است. مناطقي همچون محلات جنوب و جنوب غربي تهران، يا منطقه بازار يا معابر شلوغ و باريك به مشكلات كار امداد‌رساني مي‌افزايند.
بطور يقين شهر تهران در شرايط فعلي و احتمالاَ در سالهاي آينده با اين مشكلات روبرو است و لازم است مسؤولان در اين زمينه بطور جدي چاره‌انديشي كنند.

تأمين مواد غذايي و لوازم زيستي
با تخريب واحدهاي مسكوني و خدماتي امكان تهية مواد غذايي براي خانواده‌هاي مصيبت‌زده ممكن نخواهد بود. بر اين اساس هلال احمر امكانات و وسايل ضروري را براي 100 هزار خانوار پيش‌بيني و ذخيره كرده است. وزارت بازرگاني نيز براي 50 هزار خانوار به مدت يك ماه مواد غذايي لازم را پيش‌بيني و تدارك نموده است ليكن در صورت بروز فاجعه اين ذخاير جوابگوي نيازهاي يك شهرچندين ميليوني خواهد بود؛ لذا شايد بهترين راه آموزش مردم به ذخيره‌سازي مواد غذايي مناسب براي شرايط زلزله باشد. البته در شرايط وقوع فاجعه از

سراسر دنيا و نيز داخل كشور كمك‌هايي فرستاده مي‌شود كه گاه كاملاَ نامناسب و غير قابل استفاده است. بطور نمونه در فاجعه‌اي در هند براي آسيب‌ديدگان پتو ارسال شد با توجه به شرايط آب و هواي اين كشور اصلاَ نيازي به اينگونه كمك‌ها نبود. بنابراين هلال احمر و سازمانهاي مسؤول بايد براي تأمين لوازم زيستي و مواد غذايي در داخل كشور برنامه‌ريزي كنند و چگونگي تأمين مواد غذايي را براي حداقل يك ميليون و چهار صد هزار نفر خانوار در انبارهاي امن و مكان‌هاي مناسب بايد جزء مواد اصلي برنامة آمادگي تلقي كرد.

ايمني تأسيسات مهم و حياتي
وقوع زلزله در تهران و ساير شهرهاي بزرگ براي همه تأسيسات حياتي از قبيل بيمارستانها، مراكز آتش‌نشاني، مراكز برق شهر قطع و راهها و خطوط مواصلاتي بسته
مي‌شود.


وجود لوله‌هاي انتقال فرآورده‌هاي نفتي و گاز و انبارهاي بزرگ در تهران و اطراف آن، خود خطر بزرگي را ايجاد خواهند كرد. تركيدن لوله‌هاي بزرگ انتقال فرآورده‌ها و لوله‌هاي فشار قوي گاز مشكلي است كه بايد براي آن چاره‌انديشي نمود. لوله‌كشي گاز شهري در سراسر شهر تهران در حين زلزله به شدت آسيب مي‌بيند و خطر آتش‌سوزي را افزايش مي‌دهد. سدهاي تأمين كننده آب تهران شامل سد كرج، لتيان، و لار در صورت وقوع زلزله قوي آسيب خواهند ديد.
شبكة كابل‌هاي فشار قوي نيز با حركت زمين و شكست گسل‌ها قطع و ارتباطات راديويي و پيام‌رساني را دشوار مي‌سازد.
بنابراين ايمن‌سازي شهرها در مقابل حوادث ناشي از وقوع زلزله، يك برنامه‌ريزي و سرمايه‌گذاري و پيش‌بيني دقيق نياز دارد و يك حركت عمومي را مي‌طلبد.

نقش آموزش در آمادگي عمومي
بيشر مردمي كه در مناطق زلزله‌خيز زندگي مي‌كنند در مورد حوادث و خطرات و بلاياي طبيعي مانند زلزله اطلاعات كمي دارند. براي كاهش آسيب‌پذيري در برابر اينگونه حوادث، آموزش امري مهم و اساسي است. آموزش را مي‌توان به سه بخش آموزش مديران، آموزش‌هاي تخصصي و آموزشهاي عمومي تقسيم كرد.

آموزش مديران:
مديران جامعه بايد با مسائل زلزله و چگونگي كاهش آسيب‌هاي آن آشنا شوند. عدم توفيق كشورهاي كم توسعه يافته در كاهش آسيب‌هاي زلزله مي‌تواند از عدم تمايل آنان به تهية برنامة آمادگي و عدم استفادة برنامه‌ريزان و مجريان دانش و اطلاعات تخصصي موجود باشد.
درسالهاي اخير در كشور ما به اين موارد توجه خاصي شده است. متخصصان رشته‌هاي مختلف مانند مهندسي زلزله، زلزله ‌شناسي، زمين شناسي و علوم اجتماعي در افزايش آگاهي علمي مردم نقش مهمي داشته‌اند.


از آنجا كه مديران درتصميم‌گيريها و برنامه‌ريزي‌ها نقش دارند و از طرفي برنامة آمادگي
بايد كه از سوي دولت طراحي و تدوين گردد لازم است كه مديران ارشد در اولويت قرار گيرد.

آموزشهاي تخصصي
تجربه ثابت كرده است كه بسياري از مهندسان به مقاوم‌سازي ساختمان‌ها در برابر زلزله توجه كافي ندارند. در دانشگاهها نيز غالباَ دانش‌آموختگان در رشته‌هاي مهندسي دربارة راههاي كاهش آسيب‌هاي انساني در يك كشور زلزله خيز( قبل و بعد از وقوع زلزله) مطالب زيادي ياد نمي‌گيرند و به همين دليل است نسبت به اين مسئله حساسيت چندان ندارند.
فارغ‌التحصيلان علوم اجتماعي نيز اغلب از رشته‌اي به نام» جامعه‌شناسي فاجعه« بي‌خبرند. همينطور فارغ‌التحصيلان رشتة پزشكي هم در مورد مراقبت‌هاي درماني در دوران زلزله آموزش‌هاي چنداني نمي‌بينند. مشكل آموزش‌هاي تخصصي در كل سيستم آموزش عالي و در اغلب رشته‌هاي موجود دارد. اين وظيفة آموزش عالي كشور است كه به تغيير در برنامه‌هاي درسي رشته‌هاي مربوط و گنجاندن آموزشهاي مربوط به زلزله در اين برنامه اقدام كند.

آموزش عمومي
براي اينكه بتوانند از وقوع و به هنگام زلزله و پس از آن عكس‌العمل مناسبي داشته
باشند بايد اطلاعات عمومي خاص به آنها انتقال يابد . مردم بايد خطر را بشناسند و رسانه‌هاي عمومي در شناساندنن ابعاد خطر وظيفة سنگيني دارند. رسانه‌ها بايد بدون اينكه براي مردم اضطراب نگراني بي مورد ايجاد كنند آگاهي‌هاي عمومي را به آنان انتقال دهند بخش آموزش همگاني مؤسسة
بين‌المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله در اين راه پيشقدم بوده است. با همكاري دفتر برنامه‌ريزي و تأليف كتب درسي برخي دروس علمي و عملي تحت عنوان ايمني در برابر زلزله در كتابهاي درسي مطرح شده است و آموزشهايي را بطورعملي و تئوري به دانش‌آموزان مي‌دهند. گرچه ما هنوز براي رسيدن به آگاهي عمومي در مورد موضوعي به نام زلزله راه طولاني و دشواري در پيش داريم.1


ريشتر و زمين لرزه‌
در سال 1935 ميلادي( 1314 شمسي)، جچارلز فرانسيس ريشتر،(Charles Francis Richter)، دانشمندان امريكايي، شيوه‌اي را پيشنهاد كرد كه در آن شدت زمين لرزه به وسيلة عددهاي از يك تا نه بيان مي‌شود. اين عددها مقياسي براي اندازه‌گيري شدت زمين‌لرزه‌اند كه مقياس ريشتر ناميده مي‌شوند.


انرژي زمين لرزه‌اي كه شدت آن يك ريشتر است برابر با انرژي حاصل از انفجار حاصل 170 گرم تي‌ان‌تي است.*1 موجهايي كه از چنين زمين لرزه‌اي منتشر مي‌شوند به قدري ضعيف‌اند كه فقط لرزه‌نگار مي‌تواند آنها را ثبت كند.در مقياس ريشتر به ازاي افزايش هر عدد شدت زمين لرزه 31 بار بيشتر از عدد قبلي مي‌شود. به همين سبب در اين مقياس بهتر است به جاي اصطلاح شدت زمين لرزه اصطلاح بزرگي زمين لرزه به كار برده شود. براي مثال زمين لرزه‌اي با بزرگي 2 ريشتر 31 بار قويتر از زمين لرزه‌اي با بزرگي يك ريشتر است. زمين لرزه‌اي با بزرگي 8 ريشتر نيز يا 30000 بار قويتر از زمين لرزه‌اي با بزرگي 5 ريشتر است.


به اين ترتيب وقتي كه بزرگي زمين لرزه‌اي 9 ريشتر است قدرت آن برابر با انرژي حاصل از انفجار 150 ميليون تن تي‌ان تي است.
البته تاكنون زمين لرزه‌اي با بزرگي 9 ريشتر ثبت نشده است. حتي تصور زمين لرزه‌اي با بزرگي 8 ريشتر نيز وحشتناك است. گمان مي‌رود كه بزرگي زمين لرزه‌اي كه در سال 1906 ( 1285 شمسي ) در كلمبيا يكي از كشورهاي امريكاي جنوبي ويراني به بار آورد حدود 6/8 ريشتر بوده است. در سال 1964 ميلادي( 1343 شمسي) زمين لرزه‌اي ديگري با بزرگي 5/8 ريشتر در آنكريج (Acchorage) بزرگترين شهرآلاسكا ثبت شده است. زمين لرزه‌اي كه در شهريور 1357 شهر طبس را ويران كرد 7/7 ريشتر بود. بزرگي بعضي از زمين لرزه‌هاي شديد را تا 9/8 ريشتر نيز برآورد كرده‌اند.


نقل از كتاب زمين لرزه نوشته آيزاك آسيموف.

چگونه مي توان در مقابله زلزله مصون ماند ؟
شواهد موجود بيانگر اين است كه هر سال در مناطق مختلف دنيا سوانح طيبعي باعث به بار آمدن ضايعات جانبي و مالي جبران ناپذيري مي‌شود اين سوانح كه عمدتاَ شامل پديده‌هايي مانند سيل، زلزله، طوفان، آتشفشان و خشك‌سالي است، از نظر وقوع و ميزان خسارات در نقاط مختلف جهان يكسان نيست. به هر حال تلاشهاي گسترده‌اي جهت دست‌يابي به راه كارهاي علمي و عملي براي كاهش آثار بلاياي طبيعي صورت گرفته است؛ به طوري كه سازمان ملل متحد دهة 1990 ميلادي را دهه‌ي كاهش اثرات بلاياي طبيعي نام‌گذاري كرده و فعاليت‌هاي وسيعي در اين زمينه صورت پذيرفته است.


بررسي همه جانبة آثار سوانح طبيعي در گذشته نشان مي‌دهد كه بيش از نيمي از اين ضايعات و خسارت‌ها از پديدة زلزله‌ ناشي مي‌شود. بشر با توجه به كثرت خرابي‌ها و تلفات در زلزله‌هاي شديد و مخرب گذشته، همواره تصور دهشتناكي از اين پديده در ذهن داشته و حتي در بين تمدنهاي كهن روايات و افسانه‌هاي متعددي در اين مورد وجود دارد. در بسياري از منابع تاريخي و حتي در برخي از كتب آسماني نيز به اين پديده اشاره شده است. جوامع مختلف بشري همواره با حداقل تقليل آثار مخرب آن بوده‌اند. پيشرفتهاي سريع علمي و فني در چند دهه اخير در زمينه‌هاي مختلف به توفيق‌هايي دست يافته ولي هنوز دانش و فن‌آوري بشري آنقدر پيشرفت نكرده است كه راههاي پيشگيري از وقوع زلزله را بشناسد يا زمان دقيق وقوع آنرا پيش‌بيني كند. از اينرو اراته حل ممكن و منطقي انديشيدن ايجاد چتر حفاظتي مناسب در مقابل اين پديده يعني» مقاوم‌سازي سازه‌ها و جلوگيري از تخريب آنها در برابر زلزله« است. امروزه در جوامعي كه فرهنگ ساخت و ساز مناسب و به عبارت ديگر» فرهنگ مقاوم سازي« نضج گرفته و عموم افراد جامعه به خصوص افراد غير متخصص و مردم عادي، از آگاهي نسبي در اين زمينه برخوردارند ميزان ضايعات جانبي و مالي ناشي از زلزله‌هاي شديد به مراتب كمتر از ساير جوامع است.
از نظر موقعيت مكاني كشور ما ايران در يكي از مناطق فعال تكنونيكي كرة مين قرار گرفته و ما اغلب شاهد وقوع زلزله‌هاي خفيف و شديد در اين منطقه هستيم. از دلايل خرابي‌هاي وسيع و خسارات تأسف‌بار در زلزله‌هاي مخرب گذشته علاوه بر ضعف‌ها و كاستي‌هاي سازه‌اي و عوامل مرتبط با آن مي‌توان دو عامل زير را نيز مد نظر قرار داد:
1- به علت ساز و كار وقوع زلزله در منطقه كانون زلزله( محل ازاد شدن انرژي ناشي از زلزله) درعمق كمي از سطح زمين( معمولاَ در عمق 10 تا 20 كيلومتري) قرار داشته است و در نتيجه انرژي قابل ملاحظه‌اي به سطح زمين رسيده است كه خود باعث حركات شديد زمين گرديده است.
2- در بسياري از نواحي لرزه‌خيز كشور دوره بازگشت زلزله‌هاي بزرگ و بعبارت ديگر مدت زمان ذخيرة انرژي قبل از آزاد شدن آن طولاني است و در نتيجه در اين نواحي شاهد زلزله‌هاي بسيار شديد با فاصلة زماني زياد هستيم. تجربه‌هاي گذشته بيانگر اين مطلب است كه معمولاَ چند سال بعد از وقوع زلزله‌هاي شديد برنامه‌ريزي‌هاي مختلف و تلاشهاي بسياري براي مقاوم‌سازي و رعايت اصول فني در ساخت و سازها صورت ميگيرد ولي متأسفانه پس از چندي تمام اين موارد به دست فراموشي سپرده مي‌شود و مجدداَ ساخت و سازهاي غير اصولي آغاز مي‌گردد و در نهايت در زلزله‌هاي شديد بعدي همان خسارت و ضايعات جبران ناپذير تكرار مي‌شود.
توجه به نكات لزوم تداوم برنامه‌ريزيهاي مناسب و بخصوص آموزش همگاني جهت القاي» فرهنگ مقاوم‌‌سازي« را در جامعه اجتناب ناپذيز مي‌كند. البته عبارت مقاوم‌سازي صرفاَ به مفهوم رعايت اصول فني و مهندسي در ساخت و سازها نيست بلكه علاوه بر اين مورد توجه به مسائل ساختگاهي از نظر زمين‌شناسي و ژئوتكنيكي را نيز مد نظر قرار دارد.
در اين نوشتار رفتار لرزه‌اي سازه‌ها از دو ديدگاه سازه‌اي ساختگاهي مورد بررسي قرار مي‌گيرد و با اشاره به شواهد و تجربيات حاصل از زلزله‌هاي گذشته اهم مطالب به زبان ساده ارائه شده مي‌شود.
رفتار زلزله سازه‌ها از دو ديدگاه ساختگاهي
1- بررسي نيروهايي ناشي از زلزله بر سازه‌ها
مروري بر آثار تخريبي زلزله‌هاي شديد و نسبتاَ شديد گذشته بر سازه‌ها در مي‌يابيم كه بسياري از ساختمانها و بناهاي فني در حالت عادي و قبل از وقوع زلزله سالم و براي سكونت با كاربري‌هاي ديگر مورد استفاده قرار مي‌گيرد . پس از وقوع حتي زلزله‌هايي نه چندان شديد بطور موضعي يا كامل دچار خرابي مي‌شوند كه اين امر علاوه بر خسارت‌هاي فراوان مالي ضايعات جبران ناپذير جاني نيز به بار مي‌آورد . عكس شماة 1 روستاي ويران شدة گلستان در زلزلة اسفند ماه 1357 اردبيل و عكس شماره 2 بخش قديمي روستاي ويران شدة

اسفندن در زلزلة ارديبهشت ماه 1376 جنوب خراسان( بيرجند و قائن) رانشان ميدهد. خانه‌هاي روستايي كه عموماَ از مصالح سنتي خشت و گل ساخته شده‌اند بدون استثناء دچار خرابي شديد شده و بسياري از آنها بطور كامل منهدم گرديده‌اند. عكس شماره 3 تخريب كامل ساختمانهاي با مصالح بنايي در زلزلة ارديبهشت ماه 1376 جنوب خراسان( بيرجند و قائن) و عكس شمارة 5 خرابي شديد ساختمانهاي با اسكلت بتني را در روستاي اردكول در زلزلة سال 1376 جنوب خراسان نشان مي‌دهد. نكته قابل توجه خرابي شديد

ساختمانهايي است كه حتي از مصالح مرغوب و گرانقيمت مانند فولاد و بتن آجر و ملات ماسه- سيمان بنا شده ‌اند. دلايل اصلي اين امر را مي‌توان بطور خلاصه1- عدم رعايت نكات و اصول فني در طراحي، اجرا، نظارت و در بسياري از موارد2- عدم استفاده از مصالح مرغوب و مناسب ساختماني و حتي در پاره‌اي از موارد3- استفادة نامناسب از اينگونه مصالح دانست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید