بخشی از مقاله
کاراموزی تراشکاری
فصل اول :
آشنايي با مكان كارآموزي
مقدمه:
شركت تراشكاري مجد در سال 1376 با هدف توسعه صنايع مادركه عمده ترين آن صنعت تراشكاري و قالبسازي مي باشد، تاسيس گرديد. عمده فعاليتهاي شركت از بدو تاسيس ساخت انواع قطعات تراش براب شركتهاي عمده و مادر و همچنيني قالبهاي اكستروژن و دستگاههاي صنعتي خاص بوده و سپس با كسب دانش فني لازم به سوي ساخت انواع قالبهاي سردكار و فورج نيز قدم برداشته است. در ادامه به تاريخچه و گوشه اي از فعاليتهاي اين شركت پرداخته مي شود.
فصل دوم :
بخشهاي مرتبط با رشته علمي كارآموز
تاريخچه ماشين تراش
ماشين هاي تراش که ابتدائي ترين نوع ماشينهاي افزار بشمار مي روند تاريخچه آن بين قرن 17و18 شروع شده که در ابتدا معمولي ترين و يا قديمي ترين روش تراش تراشيدن چوب بوسيله درخت است . بدين معني که دو سر چوب را بين دو درخت قرار داده و يک طناب به شاخه درخت بسته و انرا حول چوب مورد نظر پيچيده و طرف ديگر طناب را شخص ديگري گرفته و با دست طناب را به حرکت در خواهد آورد. شخص دومي که در طرف مقابل قرار گرفته با رنده چوب را مي تراشد . اين روش قديمي ترين روش تراش بوده که بعد از مدتي تکامل پيدا کرد.
اولين ماشين تراش در سال 1740 در فرانسه ساخته شد . در اين ماشين وسيله چرخش محور اصلي بوسيله ي دست خواهد بود که دسته گرداننده محور آن مستقيما روي پيش دستگاه که به محور اصلي متصل است توسط دو چرخ دنده ساده به ميله پيچ بري متصل مي باشد قرار گرفته است . در اين نوع ماشين براي تعويض چرخ دنده هاي متفاوت جهت پيچ تراشي پيچهاي مختلف پيش بيني شده است .
در سال 1796 يک نفر انگليسي بنام Freeland براي اولين مرتبه ماشين تراشي ساخت که داراي ميله پيچ بري بود با عوض کردن چرخ دنده هاي روي محور اصلي و محور پيچ بري مي توان پيچ هاي مختلف را ساخت.
در سال هاي 1800و1830 در ايالات متحده امريکا ماشين هاي تراشي ساخته شد که با بدنه چوبي و پايه آهني مجهز بود. در سال1836 شخصي بنام Patnon در ماساچوست آمريکا ماشين
تراشي با ميله پيچ بري ساخت.در سال1850ماشين تراشي با بدنه آهني توسط Newhaven Cannectionساخته شد ودر سال 1853شخصي بنام Freelandدر نيويورک ماشين تراشي با ريلهائي بطول 20فوت که کارهايي به قطر 10اينچ را مي توانست بتراشد ساخت و بدنه آهني و در درشت آنجايگاه چرخ دنده هاي تعويضي بود.
بعد ها ماشين تراش مدرن تري ساخته شدهکه مي توان با آنها پيچ هاي مختلفي را تراشيدو نيز بار هاي طولي و عرضي بوسيله يک چرخ دنده هائيکه در روي دستگاه سوپرت طولي وعرضي قراردادبصورت خودکارانجام گيردهمچنين طريقه تعويض چرخ دنده هادر قسمت پيش دستگاه نشان داده شده است . ولي در سال هاي بعد اين ماشين تکميل تر شده وپايه اي که بخود ماشين متصل شده بود ساخته شد. بعد از مدتي ماشين هاي بهتري از نظر قدرت و دورهاي بيشتر
ساخته شد که بنام ماشين هاي تراش جعبه دندهاي معروف است . اين ماشين داراي جعبه دنده دور و نيزجعبه بار مي باشد که باساني ميتوان ماشين را خودکار نمود و کارهاي مختلف را تراشيد .
اگرچنانکه ماشين تراش ساخت ماندسلي را با ماشين هاي دقيق امروزه مقايسه کنيم متوجه خواهيم شد که ماشين تراش ماندسلي نسبت به ماشين هاي ديگر بد شکل و ناخوش آيندبودناگفته نماندکه ماشين تراش ساخت ماندسلي مقدمهساختن ماشين هاي ابزارسازي بهدي قرارگرفت .
امروزه با وجود اينکه بيش از 178 سال از اختراع ماشين تراش ماندسلي مي گذرد هنوزماشين تراش هسته مرکزيصنايع امروزي را تشکيل مي دهد . همچنين ناگفته نماند که ماشين تراش را بحق سلطان ماشين ها بايد ناميد زيرا که با آنها کارهائي که ماشين هاي ديگر مجموعاازانجامش عاجزند ميتوان انجام داد.
laser tracking چيست؟
laser tracking چيست و در چه نوع اندازه گيري هايي قابل استفاده مي باشد؟
اين نوع دستگاه يكي از ابزارهاي جديد اندازه گيري است كه بر اساس قابليت منحصر به فرد ليزر(همدوس بودن و حفظ همگرايي تا فواصل طولاني)، طراحي و انواعي از آن نيز به بازار آمده
اند. اين دستگاه ها عمدتاً براي اندازه گيري قطعات بزرگ و مخصوصاً هنگام Set Up كردن يا تنظيم موقعيت آنها هنگام مونتاژ مورد استفاده قرار مي گيرند. به اين صورت كه يك كله گي ليزر (عموماً ليزر نئون) در موقعيتي ثابت تنظيم شده و يك رفلكتور كه انعكاس دهنده نور ليزر به كله گي مي باشد بر روي قسمت هاي مختلف قطعه مورد نظر قرار داده شده و موقعيت سه بعدي آنها نسبت به كله گي ليزر با دقت بالا اندازه گيري مي شود. با محاسبات نرم افزاري كه عمدتاً اين دستگاه ها مجهز به آن هستند موقعيت نسبي بخش هاي مختلف يك مجموعه بزرگ قابل اندازه گيري خواهد بود.
امواج اولتراسونيکامواج اولتراسونيك به دسته-ايي از امواج مكانيكي گفته مي¬شود كه فركانس نوسانشان بيش از محدوده شنوايي انسان (20Hz-۲۰KHz) باشد. اين امواج بدليل خواصي كه دارند كاربردهاي متنوع و بعضاً جالبي دارند. با محاسبه¬ايي ساده مي¬توان دريافت كه اگر نقطه¬ايي با فركانس 25 كيلوهرتز و دامنه 10 ميكرومتر نوسان كند شتاب آن بالغ بر 25 هزار برابر شتاب ثقل مي¬شود. اين شتاب و به طبع آن سرعت بالا در مايعات باعث ايجاد كاويتاسيون
مي¬شود و در هنگام انفجار حبابهاي ايجاد شده فشاري در حدود 200 بار ايجاد مي¬گردد. از طرف ديگر اگر حركت نسبي با مشخصات فوق ميان دو سطح جامد برقرار شود ازدياد دما باعث جوش خوردن دو سطح به يكديگر مي¬شود كه Ultrasonic Welding مي¬باشد. امواج اولتراسونيك مانند ديگر امواج داراي خاصيت شکست، انعکاس، نفوذ و پراش مي¬باشند. براي توليد اين ام
واج روشهاي متفاوتي وجود دارد. مجموعه¬هاي اولتراسونيك معمولاً از سه بخش كلي تشكيل مي¬شوند: 1_ مبدل 2_ بوستر 3_ تقويت كننده يا هورن. مبدل نقش توليد امواج مكانيكي و تبديل انرژي الكتريكي به مكانيكي را دارد, بوستر و تقويت كننده نيز وظيفه انتقال و تقويت دامنه حركت و رساندن آن به مصرف كننده را به عهده دارند.
آينده شغلي اين رشتهآيندهي شغلي مهندسي مکانيک چشمانداز شغلي مهندسان مکانيک، اميدبخش و بااستحکام است. براي مثال، در ايالات متحدهي آمريکا، رشد شغلها و حرفههاي مربوط به مهندسي مکانيک، هر سال حدود ۱۶٪ (۳۵ هزار شغل) ميباشد و انتظار ميرود اين
آهنگ رشد تا سال ۲۰۰۶ ميلادي حفظ شود. مهندسان مکانيک از روزگاران گذشته تا به امروز، اغلب در بخشهاي صنعتي زير نقش عمدهاي ايفا ميکنند: هوا فضا، خودروسازي، واحدهاي شيميايي، رايانه و الکترونيک، ساختمانسازي، انواع فرآوردههاي مصرفي، انرژي، مشاورهي مهندسي و بخشهاي دولتي. همچنين صنعت پزشکي و داروسازي، فرصتهاي شغلي هيجانانگيزي را براي مهندسان مکانيک به وجود آوردهاند تا نيروها و دانشهاي زيستي را در هم بياميزند.
مباحث اساسي در مهندسي مکانيکمباحث اساسي در مهندسي مکانيک مبحثها و موضوعهاي اساسي مهندسي مکانيک عبارتاند از: ايستاييشناسي (استاتيک)، پوياييشناسي (ديناميک)، مکانيک مادّهها (مقاومت مصالح)، ترموديناميک مهندسي، مکانيک شارهها (مکانيک سيالات)، انتقال گرما (انتقال حرارت)، نظريهي کنترل، شارهشناسي (هيدروليک)، گازشناسي (پنوماتيک)، مکاترونيک. همچنين انتظار ميرود يک مهندس مکانيک بتواند مفاهيم اساسي شيمي و مهندسي برق را درک کرده و در طراحي به کار بندد.
ماشين کاري سريع (High Speed Machining) ماشين کاري سريع چيست؟
هنوز سؤالات و اشکالات و تعريفهاي متناقض زيادي پيرامون اين موضوع وجود دارد. در ادامه، اين سؤالات پاسخ دهي شده و به طريقي که به حذف فضاي نامفهوم ايجاد شده پيرامون ماشين کاري سريع کمک کند، مورد بحث قرار گرفته اند.
پس زمينه تاريخي
عبارت ماشين کاري سريع (HSM)، عموماً به فرزکاري انگشتي با سرعت دوراني بالا و پيشروي سريع بر مي گردد؛ به عنوان نمونه، پاکت تراشي در بدنه آلومينيومي هواپيماهابا نرخ براده برداري بالا. در طي 60 سال گذشته، ماشين کاري سريع در مورد گستره وسيعي از توليد قطعات فلزي و غير فلزي با وضعيت سطحي خاص در ماشين کاري مواد با سختي 50 HRC و بالاتر اعمال گرديده است.
براي بيشتر قطعات فولادي که تا حدود 32-42 HRC سخت شده اند، گزينه هاي ماشين کاري
عبارتند از:
ماشين کاري خشن و نيمه پرداختي در شرايطي که هنوز سخت نشده اند (آنيل)
عمليات حرارتي براي دست يابي به سختي نهايي (در حدود 63 HRC)
ماشين کاري الکترودها و اسپارک قطعات خاص قالبها (خصوصاً گوشه ها با شعاعهاي کوچک و حفره هاي عميق با دسترسي محدود براي ابزارهاي برشي)
پرداخت و فوق پرداخت سطوح استوانه اي، تخت و حفره ها توسط کاربيد سمانته مناسب، Cermet (نوعي آلياژ سراميک و فلز)، کاربيد سراميک مخلوط شده يا نيتريد بورون مکعبي چند کريستالي (PCBN).
در مورد خيلي از قطعات و اجزاء، فرآيند توليد شامل آميزه اي از اين گزينه ها بوده و در مورد قالبها بايد پرداخت کاري دستي -که زمان بر است- را نيز اضافه نمود. در نتيجه، هزينه هاي توليد بالا رفته و زمان تدارک (Lead time) بيش از اندازه طولاني خواهد شد.
يکي از اهداف و مقاصد صنايع قالب سازي اين بوده و هست که نياز به پوليش زدن دستي را کاهش داده و يا حذف نمايند و متعاقباً کيفيت را بهبود بخشيده و هزينه هاي توليد و زمان تدارک را کاهش دهند.
فاکتورهاي اقتصادي و فني اصلي براي پيشرفت ماشين کاري سريع
بقا – هميشه افزايش رقابت در بازارهاي فروش کالا با تهيه استانداردهاي جديد همراه است. نياز به بهره وري در زمان و هزينه روز به روز بيشتر و بيشتر مي شود. اين موضوع سبب مي شود تا پروسه ها و فناوريهاي توليدي نويني شکل بگيرد. ماشين کاري سريع، اميد بخش و ارائه دهنده راه حلهاي جديد است... .
مواد - پيشرفت مواد جديدي که ماشين کاري آنها مشکل است، بر نياز به يافتن راه حلهاي جديد ماشين کاري تأکيد مي نمايد. صنايع فضايي، آلياژهاي فولادي ضد زنگ و مقاوم به حرارت مخصوص به خود را داراست. صنايع اتومبيل سازي، کامپوزيتهاي دو فلزي، آهن فريتي و حجم رو به رشد آلومينيوم را داراست. صنعت قالبسازي اساساً با مشکل ماشين کاري فولادهاي ابزاري سخت شده از مرحله خشن کاري تا پرداخت کاري روبه روست.
کيفيت - نياز به قطعات و اجزاء محصولاتي با کيفيت بالاتر، نتيجه رقابتهاي رو به افزايش است. چنانچه ماشين کاري سريع درست به کار گرفته شود، راه حلهاي زيادي در اين زمينه ارائه مي دهد. يک نمونه جايگزين کردن پرداخت کاري دستي با ماشين کاري سريع است که خصوصاً در قالبها و يا قطعات با هندسه سه بعدي پيچيده از اهميت بالايي برخوردار است.
فرايندها – نياز به زمان بازده کوتاهتر از طريق کاهش تعداد باز و بست کردنها و روشهاي ساده تر، در خيلي از موارد مي تواند توسط ماشين کاري سريع برآورده شود. يک هدف نوعي در صنعت قالب سازي اين است که ابزارهاي سخت شده کوچک در يک set-up ماشين کاري شوند. فرايندهاي پر هزينه و زمان بر EDM را نيز مي توان توسط ماشين کاري سريع کاهش داده و يا حذف نمود.
طراحي و پيشرفت - امروزه يکي از ابزارهاي اصلي براي رقابت، فروش محصولات تازه و نوظهور مي باشد. در حال حاضر عمر متوسط قطعات خودروها در حدود 4 سال، قطعات کامپيوترها و خدمات جانبي آن 1.5 سال، و عمر گوشيهاي تلفن، 3 ماه و ... است. يکي از شرايط لازم براي چنين پيشرفت در تغيير سريع طرحها و محصولات و کاهش زمان عرضه آنها استفاده از تکنيکهاي ماشين کاري سريع است.
محصولات پيچيده - استفاده از سطوح چند کاره (multi-functional surfaces) بر روي قطعات در حال افزايش هستند، همچون طرحهاي جديد پره هاي توربين که قابليت ها و تواناييهاي جديد و بهينه اي بدست مي دهد. طرحهاي قبلي اجازه مي دانند که پره ها را توسط دست يا با روبات پوليش زني نمود، اما پره هاي جديدي که بسيار پيچيده تر شده اند، مي بايستي از طريق ماشين کاري و ترجيحاً ماشين کاري سريع، پرداخت شوند. در اين مورد نمونه هاي خيلي بيشتري از قطعات با ديواره نازک که مي بايستي ماشين کاري شوند، موجود است. (تجهيزات پزشکي، الکترونيک،
محصولات دفاعي و اجزاء کامپيوترها)
اولين تعريف از ماشين کاري سريع:
در تئوري Salomon، ماشين کاري با سرعت برشي بالا... فرض مي شود که در سرعتهاي برشي خاص (5 تا 10 مرتبه بزرگتر نسبت به ماشين کاري معمولي)، دماي براده برداري در لبه برشي شروع به کاهش مي نمايد... .
در نتيجه ... به نظر مي رسد که شانسي براي بهبود توليد در ماشين کاري با ابزارهاي معمولي در سرعتهاي برشي بالا بدست دهد... .
تحقيقات نوين، متأسفانه نتوانسته است اين تئوري را به طور امل تأييد نمايد. کاهش نسبي دما در لبه برنده براي مواد مختلف، در سرعتهاي برشي خاص رخ مي دهد. اين کاهش دما براي فولاد و چدن کوچک بوده و براي آلومينيوم و ديگر فلزات غير فرو بزرگتر مي باشد.
به عنوان يک تعريف منطقي از ماشين کاري سريع مي توان گفت: ماشين کاري در سرعتهاي به طور مشخص بالاتر نسبت به سرعتهاي معمول مورد استفاده در کارگاهها. اين سرعت به عوامل زير بستگي دارد:
1. ماده اي که مي بايستي ماشين کاري شود – به عنوان مثال: آلياژهاي آلومينيوم، سوپر آلياژه
اي نيکل، فولادها، آلياژهاي تيتانيوم، چدن يا کامپوزيتها
2. نوع فرايند ماشين کاري – براي مثال: تراشکاري، فرزکاري يا سوراخکاري
3. ماشين ابزار مورد استفاده – براي مثال: قابليت هاي تواني، سرعت، پيشروي ماشين؛ ديگر مشخصات ماشين ابزار همچون پايداري استاتيکي و ديناميکي
4. ابزار برشي مورد استفاده – به عنوان نمونه: فولاد تند بر، ابزار کاربيدي، سراميکي يا الماسه
5. ملزومات قطعه کار – شکل، سايز، هندسه، سفتي، دقت و پرداخت
6. ملاحظات ديگر – دسترسي به براده، ايمني و اقتصاد
تعريفهاي عملي از ماشين کاري سريع:
• ماشين کاري با سرعت بالا در حقيقت تنها سرعت برشي بالا نيست. اين موضوع را مي بايستي به عنوان فرايندي که در آن عمليات با روشهاي بسيار خاص و با تجهيزات توليدي بسيار دقيق انجام مي گيرد، در نظر گرفت.
• ماشين کاري با سرعت بالا، لزوماً ماشين کاري با اسپيدلهاي با سرعت بالا نمي باشد. خيلي از کاربردهاي ماشين کاري سريع با اسپيندلهايي با سرعتهاي متوسط و با ابزارهاي بزرگ انجام مي گيرد.
• ماشين کاري سريع در پرداخت کاري فولادهاي سخت شده در سرعتها و پيشرويهاي بالا، اغلب 4-6 برابر سريعتر نسبت به ماشين کاري معمولي انجام مي پذيرد.
مزاياي استفاده از ماشين کاري سريع:
• حداقل فرسايش ابزار حتي در سرعتهاي بالا
• فرايندي با قابليت توليد بالا براي قطعات کوچک
• کاهش تعداد مراحل فرايند
در اين نوع ماشين کاري دماي قطعه کار و ابزار پايين نگه داشته مي شود که باعث مي شود در خيلي از موارد عمر ابزار طولاني تر شود. از طرف ديگر در ماشين کاري سريع، عمق ماشين کاري کم بوده و زمان درگيري براي لبه برنده بسيار کوتاه است. (در تصوير زير به وضوح تفاوت ميان ماشين کاري معمولي و ماشين کاري سريع از لحاط حرارت ايجاد شده و منطقه حرارت ديده ابزار در هر دو روش آشکار است.) بنابراين مي توان گفت که سرعت پيشروي به اندازه کافي بالا هست که
حرارت نتواند گسترش پيدا کند. نيروي برشي کوچک باعث تغيير شکلهاي جزئي در ابزار مي شود. از آن جايي که نوعاً در اين نوع ماشين کاري، عمق برش کم است، نيروهاي برشي شعاعي بر روي ابزار و اسپيندل کوچک است. لذا ياتاقانهاي اسپيندل، ريلهاي راهنما و ballscrewها حفظ مي شوند.
برخي معايب استفاده از ماشين کاري سريع:
• نرخ سريغ افزايش و کاهش سرعت و توقف هاي مکرر اسپيندل باعث مي شود که راهنماها، ياتاقانهاي اسپيندل و ballscrewها سريعتر فرسوده شوند.
• نياز به دانش خاص فرايند، تجهيزات برنامه نويسي و رابطي براي انتقال سريع داده ها
• توقف اورژانسي عملاً لازم نيست. خطاهاي انساني، خطاهاي سخت افزاري يا نرم افزاري، پيامدهاي بزرگي به همراه خواهد داشت.
• نياز به طراحي خوب فرايند.
ابزارها
در بيشتر کاربردها ابزارهاي کاربيدي مورد نياز است. خمواره بايد در اين نوع ماشين کاري از گريدي از ابزارهاي کاربيدي استفاده کرد که علاوه بر سختي (مقاومت در برابر سايش)، داراي چقرمگي (مقاومت در برابر شوک و ضربه) نيز باشد؛ چرا که ماشين کاري سريع اغلب با شوکهاي زيادي همراه است. ضربه، ارتعاشات و تغييرات دمايي، همگي در سرعتهاي بالاتر، شرايط بحراني تري دارند. در مورد ابزارهاي با چقرمگي بالاتر، احتمال لب پر شدن يا ترک خوردن به عل
ت اين شوکها کمتر مي باشد.
بهترين حالت از نظر سختي و چقرمگي، در ابزارهاب کاربيدي با دانه بندي ريز بدست مي آيد. بسياري از کاربيدهاي ريزدانه اي که امروزه موجود هستند، چقرمگي بهتر، و تغييرات سختي کمتري نسبت به گريدهاي درشت تر از خود نشان مي دهند.
ماشين کاري سريع اغلب ماشين کاري در درجه حرارت بالا نيز هست. انتخاب ابزار نه تنها بر اساس مقاومت سايشي، بلکه مي بايستي بر اساس قابليت حفظ مقاومت سايشي در دماهاي بالا نيز انجام پذيرد.
معمولا در ماشين کاري سريع از ابزارهاي کاربيدي با پوشش TiAlN استفاده مي شود؛ چرا
که اين پوشش با ايجاد يک سد حرارتي از ابزار محافظت مي کند. اين پوشش در حدود 35% نسبت به TiN به لحاظ حرارتي مقاومتر است. خاصيت ديگر TiAlN مقاومت سايشي است که سبب شده در ماشين کاري قطعات ريخته گري شده مؤثر باشد. از آنجايي که اين پوشش در ماشين کاري در دماي بالا مؤثر است، اغلب به منظور کاهش شوک از خنک کار استفاده نمي شود. به منظور جايگزيني خاصيت روانکاري خنک کار، لايه اي از پوشش روانکار بر روي TiAlN استفاده مي شود.
در مقايسه با کاربيدها موادي که در جدول زير ليست شده اند، مقاومت سايشي بالاتري در سرعتهاي برشي بالاتر از خود نشان مي دهند، اما در برابر شوکها ضعيف تر مي باشند. در يک فرايند پايدار، استفاده از يکي از موارد زير مي تواند طول عمر بيشتري نسبت به ابزاراهاي کاربيدي بدست دهد.
فلزات غير فرو فلزات فرو
PCD CBN
Cermet سراميک
موضوعات مرتبط
در مورد ماشين کاري آلياژهايي با قابليت ماشين کاري پايين از جمله آلياژهاي تيتانيوم و سوپر آلياژهاي نيکل، ترجيح داده مي شود که به جاي ماشين کاري سريع از ماشينکاري با توان عملياتي بالا (High-Througput Machining) استفاده نمود چرا که به مدرت اين فلزات بتوانند در سرعتهاي بالاتر از 300 smm ماشين کاري شوند. عبارتي که اغلب براي پوشش دادن به هر دو مبحث HSM و HTM به کاري مي رود، ماشين کاري با راندمان بالا (High Efficiency Machining) مي باشد. به
عبارت ديگرHEM به معناي بار برداري با نرخي سريعتر نسبت به کاربردهاي معمولي مي باشد.
ماشينكاري پرههاي توربين ساخت پرههاي توربين به دليل بارهاي مكانيكي و ديناميكي زيادي كه بر آنها وارد ميشود از اهميت زيادي برخوردار است. نواحي مختلف پره شامل شرود و مناطق آب بندي، ايرفويل، شاتك و سوراخهاي خنك كاري و ريشه ميشود. كه هر منطقه بسته به جنس پره و نوع استفاده پره (صنايع هوايي يا ساير صنايع، كمپرسور يا توربين) به روشهاي مختلف ساخته مي شود. در حالت كلي براي ساخت پره توربين يا كمپرسور ابتدا ماده خام را به يكي از روشهاي آهنگري يا ريختهگري دقيق به شكل اوليه موردنظر در ميآورند. سپس براي اينكه قسمتهاي مختلف پره را به اندازه نهايي برسانند از روشهاي مختلف ماشينكاري استفاده ميكنند. دقيقترين قسمت پره به لحاظ ابعادي، قسمت ريشه آن ميباشد كه معمولاً از روش سنگزني خزشي براي ماشينكاري آن استفاده ميشود. به طور كلي ساخت پرههاي متحرك موتورهاي توربين گازي با توجه به شكل پيچيده و شرايط كاري حاد از تكنولوژي بالايي برخوردار است. در اين ميان ريشه پره با توجه به نيروهايي كه به آن وارد ميشود نسبت به بقيه قسمتهاي پره داراي كيفيت سطح و دقت ابعادي بالايي ميباشد. تاكنون كيفيت سطح نامناسب مانع از بكارگيري روش تخليه الكتريكي
(وايركات) براي ماشينكاري ريشه پره ميشد. اما اخيراً با توجه به پيشرفتهاي به وجود آمده در مولد ماشينهاي وايركات، استفاده از اين روش براي ماشين کاري ريشه پره مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً براي ساخت ريشه پره توربين،از روش سنگزني خزشي و قسمت كمپرسور از روش خانكشي استفاده ميشود اما اخيراً در خارج از كشور ساخت ريشه پره با روش تخليه الكتريكي مورد توجه قرار گرفته است. يكي از عواملي كه تاكنون مانع از استفاده اين روش براي ماشينكاري ريشه پره ميشد، كيفيت سطح نامناسب با توجه به حرارتي بودن اين روش است. اما اخيراً با
توجه به پيشرفتهايي كه در مولد اين ماشينها بوجود آمده است استفاده از آن را براي ماشينكاري ريشه پره امكانپذير ساخته است. براي ماشينكاري ريشه پره كمپرسور كه از جنس فولاد زنگ نزن است معمولاً از روش خانكشي استفاده ميشود از مزاياي اين روش يك سرعت بالا، دقت فرمها و سطوح توليد شده به وسيله خانكشي در حد مطلوب و عمر ابزار طولاني و قابليت و سهولت در ايجاد پروفيلهاي نامنظم بدون نياز به اپراتور ماهر ميباشد.
بررسي اثر پودرهاي مختلف افزوده شده به دي الكتريك بر روي پارامترهاي ماشين كاري تخليه الكتريكي (EDM)در ماشينكاري تخليه الکتريکي يكي از مشكلات موجود افزايش زبري سطح ماشينكاري شده با افزايش جريان و پائين بودن نرخ براده برداري(MRR) در مقايسه با ساير روشهاي ماشينكاري پيشرفته و سنتي مي باشد. يكي از روشهاي بهبود اين وضعيت افزودن پودر فلزات و اکسيد آنها به دي الكتريك است. در اين مقاله با افزودن پودرهاي مس (CU)، اكسيد آلومينيم (AL2O3) سيليسيم كاربايد(SiC) در مخزن طراحي شدة حاوي دي الكتريك به بررسي پارامترهاي MRR ، صافي سطح، فاصله گپ پرداخته و دو حالت بدون پودر و با پودر با يكديگر مقايسه شده است. نتايج تحقيق نشان ميدهد که افزودن پودرها به دي الکتريک سبب بهبود صافي سطح ميگردد و ميتوان با جريانهاي الکتريکي بالاتر که سبب افزايش نرخ براده برداري ميگردند صافي سطح را در حد مورد نظر نگه داشت که در حالت بدون پودر امکان پذير نميباشد.
سيستم تراشکاري Valenite سه اينسرت با هندسه جديد اضافه مي نمايد.
شرکت Valeniteبار ديگر سيستم تراشکاري ValTURNTM خود را با اضافه کردن 3 هندسهجديد به خط اينسرتهاي تراشکاري خود گسترش داده است. هندسه هاي جديد با گريدهاي ابزاري پوشش يافته موجود MTCVD يعني: VP5515 و VP5525 ترکيبب شده است، تا گستره کاربردهاي 3 ابزار ValTURN را که به طور خاص براي بارهاي برشي متوسط و برش پيوسته و منقطع، براي کاربردهاي خشن تراشي با بار زياد، و براي فرايند پرداخت کاري با عمق کم در فولادهاي کم کربن و مواد نرم طراحي شده اند، گسترش دهد. تستهاي آزمايشگاهي نشان داده است که ترکيب
هندسه ها و گريدها، کنترل براده و عملکرد برشي عالي براي ماشين کاري مواد آهني فراهم مي نمايد.
هر سه هندسه جديد ار نوع منفي ANSI (ANSI Negative type geometry) بوده و اينسرتها دو طرفه مي باشند. آرايه انتخاب با اشکال، ضخامتها، دايره هاي محاطي، شعاع گوشه و ... مختلف اينسرت بيشتر افزايش يافته که منجر به 98 نمونه جديد و 98 گزينه عملکردي خاص براي گستره وسيعي از فرايندها شده است. هندسه اي جديد عبارتند از:
طرح M8- اين هندسه داراي عرش (land) خنثايي است تا لبه برنده بسيار مقاومي در کاربردهاي ماشينکاري متوسط ايجاد نمايد. اينسرتهاي با اين هندسه مي توانند هم در برشهاي پيوسته و هم در برشهاي منقطع به کار گرفته شوند و براي فولادها، فولادهاي ضد زنگ و چدنها مناسب مي باشند.
طرح R4- اين هندسه در اينسرتهاي مخصوص کار سنگين با عرش خنثاي وسيع به کار گرفته شده تا لبه برنده بسيار مقاومي براي کاربردهاي خشن تراشي فولادها و چدنها فراهم نمايد. اين طرح براي برشهاي پيوسته يا منقطع مناسب بوده و براي گستره وسيعي از کاربردها ايده آل است.
طرح C2- داراي هندسه خاصي است که شامل عرش مثبتي است که کنترل براده در عمق برشي کم را قطعي مي سازد. هندسه C2 براي فولادهاي کم کربن و مواد نرم، ايده آل بوده و کنترل عالي روي پرداخت سطح بدست مي دهد.
نام گذاري الفبايي-عددي فهرست اصطلاحات هندسه منفي ANSI شرکت Valenite نشانگر نوع فرايند است، به عبارت ديگر؛ F نشانگر پرداخت کاري، M نشانگر ماشين کاري در سطح متوسط، R نشان دهنده خشن کاري و C نشانگر تکميلي (complementary) مي باشد. ارقام از 1 تا 9 مقاومت نسبي لبه برنده را تعيين مي کند، که رقم 9 نشان دهنده بالاترين مقاومت و بيشترين نرخ پيشروي مي باشد.