بخشی از مقاله
خلاصه
اين مقاله، جذابيت هاي جاري مربوط به انقلاب ديجيتال را با مفاهيم فرهنگي ادغام مي كنند كه با تكامل حسابداري مديريتي به عنوان يك عملكرد درگير در توليد دانش براي تصميم گيري، همبستگي دارد. در تشريح شباهت ها و تفاوت هاي توليد اطلاعات حسابداري مديريتي از فرهنگ هاي صوتي به فرهنگ هاي ديجيتال، استدلال مي شود كه در حالي كه تاثيرات انقلاب ديجيتال بر روي حسابداري مديريتي و تصميم گيري هنوز واضح نيست، اين تاثيرات مطمئنا و يا احتمالا منجر به تحقق روياي اطلاعات كامل و تصميم گيري منطقي نخواهد شد، اما يكي از آنها مي تواند منجر به اعتماد كردن به رشد سازمان ها و جوامع مبتني بر داده مي شود. آگاه شدن از اين امكان ناپذيري يا ممكن نبودن، اولين گام براي برگرداندن خرد به فرايند هاي تصميم گيري و تبديل دوباره ي حسابداري مديريتي به يك فرايند مركزي در عرصه ي سازماني، محسوب مي شود.]١[ كلمات كليدي: حسابداري مديريت، ديجيتالي شدن، منابع سازماني، پيشرفت
١. مقدمه
تاريخچه كلمات حسابداري
كلمات داراي تاريخچه مي باشند.]٢[ كلمات حسابداري همچنين يك تاريخچه ي طولاني مدتي دارند. براي مثال، بسياري از حسابداران نمي دانند كه كلمه ي inventory - فهرست - از كلمه ي لاتين invention حاصل مي شود،]٣[ به گونه اي كه اولين قاعده ي لفاظي – فرايند توسعه و اصلاح استدلال هاي يك فرد مي باشد. اين ارتباط هم اكنون مشخص كرده است كه قدرت متقاعد كننده ي حسابداري و ماهيت داستاني آن، كه كاربران را قانع مي كند، براي مثال يك هدف استراتژيك معين مي تواند صحيح باشد. همچنين اين ماهيت داستاني بودن به كاربران حسابداري كمك مي كندتا تصاوير و استراتژي ها را تصور كنند و مي توانند عملكرد هاي مختلفي را در ذهن خود بسازند كه سپس از ميان آنها يكي مي تواند انتخاب شود، كه كاربراني مشغول و مجذوب با اين نيروي تخيلي ايجاد مي شود]٤:[ حسابداري نمي تواند يك ماشين پاسخ دهنده باشد ]٥[كه براي تصميم گيري ها به كمك انجام محاسبات كمك كند، اما آن مي تواند يك زمينه اي را براي عملكرد هاي ارتباطي آماده سازد كه مي تواند منجر به رخ دادن تصميم گيري ها و مديريت شدن شود .
به صورت مشابهي، بسياري از افراد نمي دانند كه كلمه ي auditing يا حسابداري از كلمه ي audire يعني شنيدن مشتق مي شود كه نشان دهنده ي يك باقي مانده اي از يك فرهنگ سنتي است كه مي گويد به حس شنيداري بيشتر از حس بينايي مي تواند اعتماد كرد. آنجلو پيترا، حسابدار بنيادين سده شانزدهم بود كه پيشنهاد داد كه در چك كردن صحت اسناد حسابداري، كسي مي تواند سود ببرد كه يك همدم و يار عملي داشته باشد، كه بتواند به خواندن و چك كردن اطلاعات ورودي داشته باشد. بنابراين، اين مشخص مي كند كه در زمان حسابداري، اعتماد بيشتر در شنديدن اشكال سخنان حاصل مي شود تا در ديدن اعداد موجود در نوشته. اخيرا و فقط در تعدادي از زبان ها، اصطلاحي كه فرايند حسابداري را تعريف مي كند، تغيير پيدا كرده است تا تغييرات موجود در توجه به جنبه ي ديداري غير شخصي يك عدد هدف را منعكس كند، نه اين كه تفسير يك شكل تجسمي را منعكس كند كه نيازمند بررسي هاي ميان- موضوعي و برقراري تعادل ميان موضوعي مي باشد.
دانش يك فرايند معين نيست كه به صورت دست نخورده با آن ارتباط برقرار مي شود، اما آن يك فرايند ميانجي گري مي باشد كه نهايتا منجر به يك تصميم گيري يا مصالحه ي متعادل و واقع گرايانه مي شود .آنچه كه در اين فرايند ثبت مهم است، تعداد حسابداري يا حساب كردن نيست، خط انتهايي، اما چگونگي رسيدن به آن مهم است. همان گونه كه Bob Scapens به ما يادآوري مي كند كه زماني كه ما با يكديگر در يك پروژه ي اسپانسر دار CIMA كار مي كرديم، يكي از گزارش كننده ها - كنترل كننده ي مالي - بيان كرد كه بودجه ها براي فرايندي كه آنها براي ساخت و ساز خود نياز دارند، مهم است، نه براي درآمد هايي كه آنها توليد مي كنند. يا به نقل قول از مرچند و وان در است، ]٦[ براي طرح ها و بودجه هايي كه نقش مفيدي ايفا مي كنند، مسئله اين نيست كه طرح يا بودجه اي آماده كنند، بلكه مسئله چگونگي آماده سازي آن مي باشد.
در طول اين فرايند است كه يك نفر واقعا متوجه مي شود كه سازمان و همكاران او چگونه است و مشكل آنها در كجاست. نتيجه ي نهايي اين فرايند يعني منفعت و سود بودجه بندي شده، در زماني كه فرايند بودجه كامل شود، منسوخ خواهد شد. به نظر مي رسد كه بحث كردن در مورد تعيين بودچه - شنيدن و بحث كردن راجب اشكال و تصاوير مربوط به آينده، همان طوري كه اولين حسابدار مدرن يعني پيترا ]٧[ به ما گوشزد كرده است - و نه به وسيله ي نگاه انداختن به بودجه ها - براي مثال نگاه كردن به اعداد حسابرسي مورد هدف - كه دانش از طريق آن ايجاد مي شود .اين يك واكنش بي اهميتي نيست، اگر يك فرد در نظر بگيرد كه حركت به سمت يك فرهنگ ديجيتال فرايند تصميم گيري را به وسيله ي تغيير روش هايي كه با آن روش ها دانش به دست مي آيد و عملكرد ها انجام مي شوند، منقلب مي سازد، با تكنولوژي ها و الگوريتم هايي كه از انسان ها در زمينه ي توليد و تائيد دانش و در تصميم سازي حمايت مي كنند، همان طوري كه هم اكنون در حال وقوع است، براي مثال در تجارت در مبالغ و مقادير بالا ]٨[چگونه رابطه ي بين دانش و عملكرد تغيير مي كند، زماني كه ما از فرهنگ هاي سنتي به سوي فرهنگ هاي ديجيتال پيش مي رويم، چيزي است كه من مي خواهم به صورت مختصر آن را در باقي مانده ي اين مقاله بيان كنم.
همانطور كه نقل قول مورتي كارگردان ايتاليايي كه اين بخش را شروع مي كند، به ما يادآوري مي كند كه كلمات فقط يك تاريخچه ندارند: كلمات مهم هستند. اين گفته در مورد اشكال و اعداد نيز به كار برده مي شود، آنها بايد گوش دهند، بحث كنند و درك كنند، چون اعداد به اندازه ي حقايق براي خودشان صحبت نمي كنند. گفته ي مشابهي برقرار مي شود.زماني كه من در مورد ارقام حرف مي زنم. آنهايي كه فرض مي كنند كه اشكال، اعداد و ارقام حقايق تغيير ناپذيري را ارائه مي دهند، از آنها به صورت بدي استفاده مي كنند، به صورت بد فكر مي كنند و به صورت بد عمل مي كنند.
كلمات جادويي
ديگر ابزاري براي سوال پرسيدن در مورد اخلاقي بودن رفتار وجود نداشت، اما يك ابزاري براي فراهم كردن اطلاعات و مهارت ها وجود داشت. چهره ها و تصاوير ذهني و نسبي به صورت عيني و واقعي درمي آمدند و آماده ي ذخيره شدن و عينيت دادن در كتيبه هاي بصري مي شدند، سپس در كتاب هاي مكتوب و مراكز محاسبات انباشته مي شدند ]٩[
انتشار سيستم هاي برنامه ريزي منابع سازماني - ERP - باعث شد اين ويژگي عيني اعداد حسابداري حتي بيشتر و همه جانبه قابل مشاهده باشد، با جدايي رسمي ميان مراكز سازماني قدرتمند و مراكز پيراموني آن. به هر حال، دسترسي به مقادير بالايي از داده ها كه در زمان نياز قابل پيكربندي دوباره مي باشند، همچنين به صورت تصادفي چندين كنترل را فراهم مي كند و بنابر اين منجر به انتشار قدرت مي شود.
من فرض مي كنم كه متخصصين بازار بايد به خوبي از اين تمايل انسان به ميل و اشتياق به اطمينان آگاه باشد، اگر در انتخاب نام شركت خود، يكي از بزرگ ترين كمپاني هاي تكنولوژي اطلاعات موجود در جهان تصميم گرفت كه نام خود را Oracle بگذارد، احتمالا اين پيشنهاد مي كند كه ما مي توانيم از سيستم بازجويي كنيم و منتظر اين باشيم كه به ما پاسخ دهد كه اين يك اطمينان نادرست را در مورد يك آينده ي نامطمئن و قطعي نشده فراهم مي كند. مير - ١٩٨٦ - و كوپر و همكارانش - ١٩٨١ - هم اكنون ما را در مورد اين آگاه كرده اند كه چگونه راه حل ها و مشكلات فقط به طور ناچيزي با هم جفت شده است و هرچه مديران بيشتري از مشكلات خود به خشم بيايند، آنها بيشتر تمايل خواهند داشت كه به راه حل هاي مشورتي معتقد باشند .
آيا ديجيتالي شدن حسابداري مديريت و اين جابه جايي و پيشرفت عاقلانه مي باشد يا خير؟
چالش هاي مديريت ديجيتال در اصل ارتباطات
تا همين گذشته نه چندان دور، مثلا تا دهه پيش بسياري از اصول و مباني مديريت هم چنان پايدار و پابرجا بود و تنها رويكردها و شرايط بود كه تفاوت هايي در مكاتب مديريتي ايجاد مي نمود. ولي امروزه در عصر ديجيتال چالش هاي تند و تازه اي پيش روي مديران قرار دارد .چالش هايي كه ويژگي هاي عصر جديد هستند. جهاني شدن، فنآوري اطلاعات وسرعت تحولات برخي از اين چالش ها هستند. اما به نظر ميرسد كه حادترين و بي رحم ترين دست اندازي كه گريبان مديران را گرفته است تغيير تعاريف اصولي باشد. تعاريفي كه سال هاي سال مبناي عمل و ارزيابي بوده اند.مي توان دردسرهاي مديريت در دهه جاري و پيش رو را به دو بخش تقسيم نمود: نخست : آندسته از مشكلاتي كه بي ثباتي ها و سرعت تحولات تحميل مي كنند.دوم : آندسته از مشكلاتي كه چهارچوب هاي فكري و دستگاههاي ارزشي را متزلزل مي سازند.رابطه پيچيده اي ميان درد و درمان در مديريت عصر حاضر برقرار است. به گونه اي كه اثرات جانبي - - sideeffect برخي از درمان ها به اندازه خود درد ها نيازمند توجه هستند و بسياري از راهكارها - solutions - اثرات جانبي وخيمي
