بخشی از مقاله
گودبرداري و پي كني
طبقه بندي زمينها
زمينها رابر حسب مورد مي توان بر حسب نوع (اندازه) مصالح متشكله، برحسب وضعيت طبيعي، و يا برحسب ميزان نشست و قابليت تراكم طبقه بندي نمود.
الف). طبقه بندي زمينها بر حسب نوع مصالح متشكله
مصالح تشكيل دهندة انواع زمينها، به غير از زمينهاي سنگي، عبارتند از شن، ماسه، سيلت، رس و مواد آلي يا ارگانيكي حاصله از گياهان.
ب) طبقه بندي زمينها بر حسب وضعيت طبيعي
زمينها را بر حسب وضعيت طبيعي به دو دسته زمينهاي خاكريزي شده يا مصنوعي و زمينهاي طبيعي تقسيم مي كنند.
ج) طبقه بندي زمينها بر حسب ميزان نشست
زمينهاي غير قابل تراكم
زمينهاي با قابليت تراكم كم
زمينهائي با قابليت تراكم زياد
تعيين مقاومت مجاز زمينتگي به قابليت زمين براي تحمل فشار دارد. لذا تعيين مقاومت مجاز زمين از اهميت ويژه اي برخوردار است. زمينهائي كه قبلاً در آنها ساختمان و يا سازه اي ساخته شده است و وضعيت آنها مشخص است ممكن است احتياج به آزمايشهاي مجدد نداشته باشد.
موضوع تعيين مقاومت و ساير مشخصات زمين در مواقعي كه زمين ناشناخته بوده و ساختمان و پروژه ايكه قرار است برروي آن ساخته شود بزرگ و قابل اهميت باشد بسيار حائز اهميت است.
پياده كردن نقشه
پياده كردن نقشه روي زمين قبل از گودبرداري و يا هر نوع عمليات اجرائي بجز برداشتن خاكهاي سطحي و گياهي و كندن بوته ها، غالباً به عمق 15 تا 25 سانتيمتر، صورت مي گيرد. براي پياده كردن نقشه روي زمين دو مشخصه بر و كف بايد معين باشد.
روشهاي گودبرداري و پي كني
الف) گودبرداري در زمينهاي خوب و خشك
ب) گودبرداري در زمينهاي خشك نسبتاً سست
ج) گودبرداري در زمينهاي سست و خشك
گودبرداري وسيع و عميق
در مواقعي كه پي ها نزديك بهم بوده و در عمق نسبتاً زيادي بايد ساخته شوند و يا در مواقعي كه ساختمان داراي زيرزمين بوده و طبعاً پي ها پائين تر از كف تمام شده آن بايد بنا شوند و زمين سست و ريزشي باشد، گودبرداري به يكي از طرق ترانشه محيطي، تيرهاي شيب دار، فرازبندي، و ديوارهاي پرده اي انجام مي گيرد.
روش ترانشه محيطي
در اين روش قبلاً ترانشه اي در پيرامون محل مورد نظر، نظير زيرزمين كه قرار است گودبرداري شود حفر مي كنند. عرض ترانشه بايد براي استقرار چوب بست، ساختن ديوار حائل و فضاي لازم بريا كارگران به اندازة كافي در نظر گرفته شود. ترانشه را به يكي از طرقي كه قبلاً گفته شد حفر كرده و كف آنرا به ضخامت 5 تا 10 سانتيمتر با بتن مگر پوشانده بصورت كاملاً افقي درمي آورند تا سطح مناسبي براي پي سازي و ساختن ديوار زيرزمين بوجود مي آيد. موقعي كه ديوار اطراف كامل شد قسمت مياني را حفر كرده و خاكهاي حاصله را خارج مي كنند سپس كف سازي را انجام مي دهند.
روش تيرهاي مايل
از اين روش در مواقعي استفاده مي كنند كه امكان حفر محل در پشت خط محيطي، بدون نياز به چوب بست، ميسر باشد و لذا اينكار فقط در مواردي كه زمين به اندازة كافي مقاوم باشد امكانپذير خواهد بود. پس از حفاري دامنه ديوارهاي گودبرداري را صاف كرده و براي جلوگيري از ريزش احتمالي زمين آنرا چوب بست مي كنند. ديوار حائل بتدريج و به دفعات ساخته مي شود و چوب بست را به سمت بالا انتقال مي دهند.
روش سدهاي جعبه اي
اين روش با استفاده از صندوقچه هائي كه معمولاً از طريق قفل و بست كردن صفحات فلزي به يكديگر و آب بندي كردن آنها ساخته مي شوند صورت مي گيرد. هرگونه نفوذ مختصر آب به داخل صندوقچه ها به وسيلة پمپ خارج مي شود.
روش ديوارهاي پرده اي
در اين روش يك ديوار نسبتاً نازك بتني در اطراف محل گودبرداري براي جلوگيري از ريزش خاك و قبل از گودبرداري مي سازند. اين روش مواقعي كه محل گودبرداري نزديك جريان آبي نظير رودخانه واقع شده باشد و خطر نفوذ آب و ريزش زمين تواماً وجود داشته باشد نيز بكار مي رود.
زه كشي افقي
زه كشي از طريق قرار دادن لوله هاي PVC به قطر 1
0 سانتيمتر، كه با فيلتر نايلوني افقي براي جلوگيري از ورود ذرات دانه هاي خاك، مجهزند و استفاده از پمپ براي خارج كردن آبهاي سطحي صورت مي گيرد.
پي
كليه سازه هائي نظير سدها، ساختمانها و پلها كه بر روي زمين قرار مي گيرند داراي دو قسمتاند تحتاني يا پي. پي در حقيقت رابط بين سازه اصلي و زمين بوده و وظيفه اصلي آن انتقال وزن سازه اصلي آن انتقال وزن سازه اصلي و بارهاي وارده بر آن به اضافة وزن خود به زمين است. پي را نمي توان مجزا از زميني كه سازه پي برروي آن قرار مي گيرد بحساب آورد، بهمين علت است كه خرابي پي ناشي از نشست و يا حركت زمين را معمولاً به خرابي و يا عدم استقامت پي به حساب مي آورند.
انواع پي
پي ها را مي توان بطور كلي به سه گروه پي هاي گسترده، پي هاي شمعي و پيرها تقسيم كرد.
پي هاي گسترده:
ساده ترين و معمولترين انواع پي ها، پي هاي گسترده اند. نوع پي معمولاً شامل تاوه اي است از بتن مسلح به شكل مربع يا مربع مستطيل كه وظيفه انتقال و توزيع بارهاي وارده از ساختمان به زمين را بعهده دارد.
سطح پي بايد به اندازه اي باشد كه فشار وارده بر زمين بستر پي از مقاومت مجاز زمين تجاوز ننمايد.
وضعيت مطلوب پي موقعي است كه به شكل مربع ساخته شده و ستون درست در مركز آن قرار داشته باشد.
پي هاي منفرد
پي هاي منفرد به پي هائي گفته مي شود كه بصورت مجزا و مستقل بار وارده از يك ستون يا ديوار را تحمل كرده به زمين منتقل سازد.
پي هاي گسترده مركب
پي هاي گسترده مركب به پي هائي اطلاق مي شود كه بارهاي وارده از يك ديوار با يك يا چند ستون و يا بارهاي وارده از چند ستون را تحمل مي كند.
پي هاي شناور
پي شناور نوعي پي تركيبي گسترده است كه وزن خاك حاصله از گودبرداري محل آن تقريباً برابر وزن سازه ايست كه ايجاد مي شود. لذا، از لحاظ تئوري، ايجاد سازه هيچگونه تغييري در ميزان بار وارده روي زمين را باعث نمي شود و بنابراين نشستي ايجاد نخواهد شد.
پي هاي شمعي
شمع چيزي جز يك ستون مستقر شده در زمين، براي تحمل بارهاي وارده از طرف سازه و انتقال آن به لايه هاي مقاوم تر زمين، كه در عمق زياد قرار دارند، نيست. استفاده از شمع از صدها سال قبل، گرچه در پاره اي موارد بصورت ابتدائي، رايج بوده است.
انوع شمع ها
شمعها را ممكن است از لحاظ نوع جنس آنها و يا بر اساس نحوه انتقال بار به زمين و يا روش ساخت دسته بندي كرد.
از لحاظ جنس شمعها را به شمعهاي چوبي، بتني و فلزي تقسيم مي كنند. از لحاظ نحوه انتقال بار به زمين شمعها به شمعهاي انتها مقاومتي و شمعهاي اصطكاكي تقسيم بندي مي شوند و بالاخره از لحاظ روش ساخت شمعها را مي توان به شمعهاي پيش ساخته و ساخته شده در محل تقسيم كرد.
پي سازي روي شمع
بجز موارد ساده، نظير ساختمانهاي مسكوني و يا در مواقعي كه قطر شمعها فوق العاده زياد است، در كليه موارد قبل از پي سازي روي شمع بايد شمع ها را بطريقي بصورت گروهي بهم اتصال داد. اين كار معمولاً از طريق كلاهك بتني مسلح برروي شمعها صورت مي گيرد. انتهاي شمع ها بايد از تراز زمين در حدود 50 سانتيمتر (اگر در آب قرار داشته باشد) و در حدود 15 سانتيمتر، در مورد زمينهاي خشك، بالاتر قرار گيرد.
پايه ستونها
پايه ستونها را معمولاً در مواقعي كه پي در عمق قرار گرفته و قسمتي از ستون اجباراً بايد پايين تر زمين طبيعي، و در داخل زمين قرار گيرد ساخته و مورد استفاده قرار مي گيرند.
ديوارها
سهم مهمي از هر ساختمان را ديوارها تشكيل مي دهند. ديوارها كه بر حسب مورد ممكن است از سنگ، آجر، بتن و يا چوب ساخته شوند به منظورهاي مختلف نظير تحمل و انتقال بار، جلوگيري از نفوذ عوامل جوي، جلوگيري از انتقال حرارت و يا صوت، تقسيم فضاهاي داخلي و يا نگهداري شيروانيهاي خاكريز و خاكبرداري، ساخته و بكار گرفته ميشوند. يك ديوار ممكن است يك يا چند وظيفه را تواماً انجام دهد. برحسب آنكه ديوار به چه منظوري ساخته شده و يا در چه محلي قرار گيرد به اسامي مختلف ناميده مي شود. ديواري كه مستقيماً با فضاي خارج ارتباط داشته باشد ديوار خارجي يا جبهه، ديواري كه به منظور تقسيم فضاهاي داخلي ساخته ميشود ديوار تقسيم و ديواري كه براي نگهداري شيروانيهاي خاكريز و خاكبرداري ساخته مي شود ديوار حائل يا ضامن ناميده مي شود.
ديوارها را بر حسب نوع مصالحي كه براي ساختن آنها مصرف شده است نيز نامگذاري ميكنند، نظير ديوارهاي آجري، ديوارهاي بتني، ديوارهاي سنگي و ديوارهاي چوبي.
ديوارهاي آجري
آجر يكي از پر مصرف ترين و قديمي ترين مصالح ساختماني است كه از زمانهاي بسيار قديم مورد استفاده قرار گرفته است. قدمت مصرف آجر در ايران به چند هزار سال بالغ مي شود و هم اكنون نيز از پرمصرف ترين مصالح ساختماني در كشور است. آجر را ميتوان تقريباً در همه مناطق و شرايط اقليمي مصرف كرد. مصرف آجر نه فقط در ايران رايج بوده و همچنان رونق خود را حفظ كرده است. بلكه در اكثر كشورهاي جهان نيز يكي از پر مصرف ترين مصالح ساختماني است.
آجر را به اشكال و ابعاد مختلف بصورت توپر ويا توخالي (مجوف) مي سازند. آجرهاي توپر را معمولاً براي ساختن ديوارهاي باربر، حمال، و آجرهاي توخالي و يا مجوف را براي ديوارهاي غير باربر، كه معمولاً باري جز وزن خود را تحمل نمي كنند، نظير ديوارهاي تقسيم و يا ديوارهائي كه در ساختمانهاي اسكلت فلزي و يا بتني ساخته مي شوند، به كار مي برند.
ديوار با آجرهاي مجوف
آجرهاي مجوف يا توخالي
آجرهاي مجوف يا توخالي سفالي را به اشكال و اندازه هاي مختلف مي سازند. اين آجرها كه از خاك رس نسبتاً مرغوب. در كارخانه هاي آجرپزي نيمه اتوماتيك و يا تمام اتوماتيك، توليد مي شود براي ساختن ديوارهاي سبك تقسيم، كه وظيفه اي جر تقسيم فضاها و يا جلوگيري از نفوذ عوامل جوي نداشته و باري جز وزن خود را تحمل نمي كنند، مصرف مي شوند. مصرف آجرهاي مجوف در ساختمانهائي كه اسكلت آنها بصورت سازه هاي بتن آرمه و يا فلزي است و ديوارها بايد حتي المقدور سبك باشند بيشتر است.
از مزاياي ديگر ديوارهائي كه با آجرهاي مجوف ساخته مي شوند مقاومت خوب آنها، نسبت به آجرهاي توپر، در مقابل صوت و حرارت است. به علاوه به علت سبكي و بزرگي نسبي آنها، نسبت به آجرهاي توپر معمولي، استفاده از آنها سهل تر و سرعت پيشرفت كار با آنها بيشتر است.
ديوارهاي سنگي:
شايد سنگ اولين مصالح ساختماني باشد كه بشر براي ساختمان استفاده كرده است. شواهد تاريخي نشان مي دهد كه بشر اوليه براي ساختن پناهگاه و محلهاي سكونت خود از سنگ استفاده كرده است.
هنوز هم سنگ، بعنوان يكي از مصالح ساختماني پر مصرف، موقعيت خود را حفظ كرده است، امروزه سنگ، بعنوان يكي از مصالح ساختماني، مصارف متعددي، نظير ساختن ديوارهاي سنگي، نماسازي، زيرسازي جاده ها و كف سازي ساختمانها، دارد. استفاده از سنگ براي ساختن ديوار در مناطقي كه دسترسي به سنگهاي مناسب آسان و تهيه سنگ از نظر اقتصادي مقرون به صرفه است، نظير مناطق كوهستاني، و بخصوص در مناطقي كه دسترسي به آجر و يا ساير مصالح ساختماني دشوار و گران تمام مي شود، رايج است.
ديوارهاي سنگي را كه به انواع و صور گوناگون ساخته مي شوند به دو منظور كلي مي سازند، يا بعنوان ديوار حمال، كه وظيفه تحمل بارهاي وارده را دارد، و يا براي زيبائي و نماسازي. در پاره اي موارد هر دو منظور فوق ممكن است مد نظر باشد.
ديوارهاي بتني
در مواقعي كه امكان ساختن ديوارهاي آجري و يا سنگي وجود داشته باشد، و اجراي آنها از نظر اقتصادي بصرفه باشد، از ديوار بتني استفاده نمي كنند. ديوارهاي بتني را معمولاً در موارد خاص نظير ديوارهاي پله بتني، كه نقش ستون را در تحمل بارهاي پله بعهده دارد، و يا در مواقعي كه بعلت زيادي بارهاي وارده ساختن ديوارهاي آجري از نظر فني مقدور نباشد و يا از نظر اقتصادي و اشغال فضاي زياد مقرون بصرفه نباشد بكار مي برند. امروزه در راهسازي ديوراهاي حائل و ضامن و ديوارهاي برگشت پلهاي بتني را غالباً از بتن مي سازند. ديوراهاي بتني را عموماً مسلح درنظر مي گيرند، ولي در راهسازي ممكن است گاهي ديوارهاي بتني غير مسلح نيز ساخته شوند.
ديوارهاي چوبي:
ساختن ديوارهاي چوبي در ايران، به علت كمبود و گراني چوب، چندان معمول نيست. استفاده از چوب در ساختمادن در ايران، بجز براي قالب بندي اجزاي سازه هاي بتني و ساختن درهاي چوبي، بيشتر براي نماسازي و روكش ديوارها كه هدف اصلي آن زيبائي و دكوراسيون است صورت مي گيرد. ساختمان ديوارهاي چوبي نسبتاً ساده و راحت است. طرز اجراي ديوارهاي چوبي بطور كلي به اين ترتيب است كه قبلاً چوبهاي چهارتراشي به ابعاد حدود 6 6 تا 10 10 سانتيمتر را به فواصل معين كه حداكثر از 20/1 متر تجاوز نمي كند نصب كرده و سپس روي آنها را با تخته هائي به ابعاد معين پوشانده و روي آنها را با رنگ دلخواه رنگ مي كنند. گاهي و در مواقعي كه جنس چوب مصرفي از نظر نما نامرغوب باشد، ممكن است سطوح داخلي ديوارهاي چوبي را اندود كرد. ديوارهاي چوبي قابليت چنداني براي تحمل بارها نداشته و غالباً بعنوان ديوار تقسيم و يا جلوگيري از نفوذ عوامل جوي به داخل ساختمان ساخته مي شوند.
ديوارهاي خاص
ديوارهاي گچي
ديوارهاي تيغه اي مسلح
ديوار ملاتي
ديوار رابيتس
ديوارهاي مختلط
ديوار آجري مسلح
ديوار آجري به ديواري اطلاق مي شود كه براي استحكام بيشتر آن به طريقي از ميل گردهاي فولادي در ساختمان استفاده شده باشد.
ديوراهاي دو جداره
ديوار دوجداره، هم چنانكه از نامش برمي آيد، از دو ديوار مجزا كه فاصله آنها 5 سانتيمتر يا بيشتر است، و به وسيله بست هاي فلزي مخصوص بهم ارتباط داده مي شوند، ساخته مي شود. ديوارهاي دوجداره ممكن است آجري و يا از بلوكهاي سيماني بسازند.
ديوارهاي دوجداره آجري و يا با بلوكهاي سيماني را معمولاً از دو ديوار نسبتاً نازك، معمولاً 11 سانتي، كه با بست هاي فلزي مخصوص بهم ارتباط داده و متصل مي شوند مي سازند.
ديوارهاي توخالي
گاهي بجاي ساختن ديوار و دوجداره ديوارهاي آجري را بصورت توخالي مي سازند. اتصال دو جداره داخلي و خارجي در ديوراهاي آجر توخالي بوسيله آجر صورت مي گيرد.
ديوار با بلوكهاي سيماني:
بلوكهاي سيماني، كه به اشكال و در اندازه هاي مختلف مي سازند، از مخلوط سيمان و ماسه و آب به وسيله قالبهاي ساده بلوك زني و يا با ماشينهاي مخصوص توليد مي كنند.
پوشش ديوار با سنگ پلاك يا نماسازي با سنگ پلاك:
اگر قرار باشد كه سطح ديوار را با سنگ پلاك پوشش نمائيم رعايت نكات زير الزامي است.
- نوع سنگ انتخابي بايد در مقابل نفوذ رطوبت مقاوم باشد.
- پلاكهاي سنگي حتي المقدور نازك بريده شده باشند.
- حداكثر بزرگي سنگ به اندازه اي باشد كه دو نفر بتوانند به راحتي آنرا بلند كرده و نصب نمايند.
- براي نصب سنگ به ديوار از قلابهاي مخصوص (اسكوپ) استفاده شود.
- نصب سنگ پلاك روي ديوارهاي آجري مدتي پس از اتمام ديوار انجام شود.
ديوارهاي پرده اي
ديوار پره اي به نوعي پوشش نماي ساختمانهاي معمولاً اسكلتي اطلاق مي شود كه با استفاده از صفحات شيشه اي، فلزي، چوبي و يا مواد ديگري كه در مقابل نفوذ رطوبت نفوذپذير نبوده و براي اين نوع پوشش مناسب باشند به كمك وادارهاي عمودي و اتصالات افقي به اسكلت ساختمان متصل شده و پوشش خارجي ساختمان را بوجود آورند.
مقصود از عايق كاري در كارهاي ساختماني، بطور عام، جلوگيري كردن از نفوذ عامل يا عواملي از خارج به داخل و يا داخل به خارج از ساختمان مي باشد. با توجه به اهميت و گستردگي عايق كاري براي جلوگيري از نفوذ رطوبت به قسمتهاي مختلف ساختمانها هر موقع كه جمله عايق كاري بطور مطلق بيان مي شود مقصود عايق كردن ساختمان از نفوذ آب و رطوبت است. چنانچه مقصود از عايق كاري جلوگيري از نفوذ عوامل ديگري، نظير صوت يا حرارت، باشد جمله عايقكاري با پسوند مربوط بكار برده مي شود، مثللاً عايق كاري جلوگيري از نفوذ عوامل ديگري، نظير صوت يا حرارت. باشد جمله عايق كاري با پسوند مربوط بكار برده مي شود، مثلاً عايق كاري حرارتي و يا عايق كاري صوتي.
عايق كاري پي
پي ها از جمله اجزائي از ساختمان هستند كه مستقيماً با زمين طبيعي تماس داشته و لذا رطوبت موجود در زمين را بخود جذب مي نمايد. در صورتيكه عضوي ديگر، نظير ديوار، مستقيماً و بدون وجود لايه هاي مخصوص جلوگيري كننده از نفوذ رطوبت برروي پي قرار گيرد بالطبع رطوبت موجود در پي، كه از طريق تماس با زمين طبيعي جذب شده است، به آن عضو منتقل شده و آنرا مرطوب مي كند، ديوار نيز ممكن است رطوبت خود را به ساير اعضاء و اجزاي ساختمان انتقال دهد.
براي جلوگيري از نفوذ رطوبت، از طريق پي به ديوار، بايد حد فاصل بين ديوار و پي را به طريقي با
لايه هاي عايق رطوبتي پوشانيد. با توجه به اينكه در غالب موارد سطح پي از كف تمام شده نخستين طبقه ساختمان قدري پائين تر در نظر مي گيرند، و قبلاً روي پي را تا حد فرش كف نخستين طبقه ساختمان با كرسي چيني، (مسني چيني) بالا مي آورند، در اين صورت براي جلوگيري از نفوذ رطوبت از طريق پي به ديوار روي كرسي چيني (حد فاصل بين كرسي چيني و ديوار) را با لايه هاي عايق مي پوشانند.
عايق كاري ديوار
به كرات اتفاق مي افتد كه تمام يا قسمتي از يك يا چند سمت ديوار مستقيماً با زمين طبيعي و يا زمينهاي خاكريزي شده در تماس باشد، نظير ديوارهاي جانبي زير زمين. در اين موقع ضروري است كه براي جلوگيري از نفوذ رطوبت، و يا در مواقعي كه آبهاي سطحي وجود داشته باشد، جلوگيري از نفوذ آب به ديوار، آنها را به طريقي عايق كرده و راه ورود آب و يا رطوبت را به سطوح داخلي ديوار مسدود نمود.
اگر زمين به اندازة كافي مقاوم باشد، بطوريكه بتوان قبل از ساختن ديوار خاكبرداري نمود، ممكن است از نفوذ آبهاي سطحي به ديوار بوسيلة نوعي زه كشي ممانعت كرد. منظور از زه كشي جمع آوري آبهاي سطحي قبل از رسيدن به ديوار، و دور كردن آنها از مجاورت ساختمان، است. زه كشي كفها معمولاً به منظورهاي خاصي، نظير زه كشي زمينهاي ورزشي، براي جلوگيري از جمع شدن آبهاي حاصله از باران و برف و تسريع در خشك شدن آنها، و يا مساعد كردن زمينها براي استفاده هاي كشاورزي، صورت مي گيرد. زه كشي اطراف ساختمان ها معمولاً به دو طريق صورت مي گيرد.
الف) زه كشي با كانال: در اين روش كانالهائي به عرض حدود 40 سانتيمتر و عمقي حدود 50 سانتيمتر در سطحي پائين تر از سطح كف اولين طبقه ساختماذن (كف زيرزمين) در اطراف
ساختمان وروي آنها را با درپوشهاي بتني، بنحوي كه بين آنها فاصله اي در حدود 10 سانتيمتر وجود داشته باشد، مي پوشانند و سپس روي درپوش ها را با سنگ و شن پر مي كنند. روش كار به اين ترتيب است كه ابتدا سنگهاي لاشه و يا قلوه سنگهاي درشت و بتدريج كه به سطح زمين نزديكتر مي شوند سنگها و شن هاي ريزتر بكار مي برند. به اين ترتيب آبهاي سطحي و موجود در زمين، قبل از رسيدن به ديوارهاي اطراف و ساختمان، از لابلاي سنگها عبور كرده و وارد كانال مي شود. آبهاي وارد شده به كانال ها به سمت چاههائي كه قبلاً حفر كرده اند و يا بخارج از ساختمان هدايت مي شود. كف كانالها را به سمت چاهها و يا كانالهاي خروجي آب در حدود يك درص
د شيب مي دهند.
ب) زه كشي با لوله هاي سيماني و يا سفالي: در اين روش زه كشي با كمك لوله هاي سيماني و يا سفالي (تمپوشه) انجام مي شود. روش كار تقريباً نظير حالت قبل است با اين تفاوت كه بجاي كانالهاي بتني، كه در محل ساخته مي شوند، از لوله هاي فوق الذكر استفاده مي شود.
ساخت ساختمان روي پايه
گاهي براي جلوگيري از نفوذ رطوبت از طريق كف، ساختمان را روي پايه قرار مي دهند. اين روش ساده كه طريق مناسبي براي جلوگيري از نفوذ رطوبت زمين و آبهاي سطحي است در مناطقي نظير سواحل دريا، كه رطوبت زمين زياد و اغلب زمين ها داراي آبهاي سطحي اند، رواج دارد.
عايق كاري كف ها:
كف طبقات ساختمان را در دو مورد بايد در مقابل نفوذ آب و رطوبت عايق كرد، يكي مواقعي كه احتمال نفوذ آب و رطوبت از زمين به كف وجود داشته باشد، اين حالت فقط براي كف هاي طبقه هم كف و يا زيرزمين كه در تماس مستقيم هستند پيش مي آيد.
ديگري مواقعي كه احتمال نفوذ رطوبت از كف، طبقات بالاتر از هم كف، به سقف طبقه پائين تر، نظير كف آشپزخانه و سرويس ها، وجود داشته باشد.
عايق كاري بام:
بام سقف آخرين طبقه ساختمان و حد فاصل ساختمان و هوا است. بام ها را بدو دسته كلي مسطح (تراس) و شيب دار تقسيم مي كنند.
عايق كاري بامهاي مسطح:
عايق كاري بامهاي مسطح، در ايران به دو صورت انجام مي شود، يكي با استفاده از كاه گل، كه فقط در مناطق خشك و كم باران و ساختمانهاي خشتي و كوچك بكار مي برند، و ديگري با استفاده از لايه هاي عايق.
قوس و طاق
قوس شكلي منحني وار است كه معمولاً قسمتي از دايره مي باشد. سقف هائي كه مقطع آنها قوسي شكل باشد طاق ناميده مي شوند.
استفاده از قوسي و طاق در ساختمان از زمانهاي بسيار قديم رايج بوده است. امروزه با وجود فولاد و بتون و رواج استفاده از آنها در ساختمانها، كه امكان ساختن سقف هاي مسطح با دهانه هاي نسبتاً زياد را ميسر ساخته اند، كمتر از قوس و طاق استفاده مي شود.
- عوامل مشخص كننده يك قوس عبارتند از: دهانه، ارتفاع و كليد.
دهانه
فاصلة داخلي دو طرف قوس يا طاق، كه روي پايه يا ديوارهاي طرفين قرار مي گيرند. دهانه قوس و يا طاق ناميده مي شود.
ارتفاع يا خيز
ارتفاع يا خيز يك قوس عبارتست از فاصلة بين بالاترين نقطه قوس (راس قوس) تا خط واصل بين دو پايه (كه دهانه را مشخص مي سازد)
كليد
كليد در حقيقت همان راس قوس است. به عبارت ديگر كليد نقطه اي از قوس است كه بيشترين ارتفاع را داراست، اين نقطه محل تلاقي عمود منصف خط دهانه با قوس است.
ساختمان قوس
ساختمان و اجراي قوسها بر حسب نوه مصالح مصرفي، كه ممكن است سنگ، آجر و يا بتن باشد، تا حدودي با هم متفاوت است. در قوسهاي سنگي و آجري موضوع حائز اهميت اختلاف بين محيط هاي داخلي و خارجي قوس است. اين اختلاف باعث مي شود كه اندازة مصالح مصرفي را طوري درنظر بگيرند كه به زيبائي و استقامت قوس لطمه اي وارد نشود.
الف) قوسهاي سنگي:
نماي قوسهاي سنگي را بايد بنحوي درنظر گرفت كه درز سنگهاي قوس با درز سنگهاي ساير قسمتهاي نماي ساختمان هم آهنگ باشند.
اگر قوس سنگي صاف باشد سنگهاي قوس را بايد طوري انتخاب كرد كه امتداد درزهاي آنها از يك نقطه بگذرند. سنگ مياني در قوسهاي صاف سنگي را بصورت ذوزنقه در مي آورند. ارتفاع اين سنگ معمولاً بلندتر از ساير سنگهاي نما درنظر گرفته مي شود. اين سنگ مياني بنام تاج معروف است.
ب) قوسهاي آجري:
بهتر است بجاي تغيير هرزه ملاتها در قوسهاي آجري آجرهاي نما را به اندازه لازم تراشيد، بنحوي كه ضخامت درزهاي ملات در سراسر نماي قوس يك اندازه باشد. در قوسهاي اژيو آجري در راس قوس آجري گوه اي شكل، كه به آن آجر قلمداني نيز گفته مي شود، بكار مي برند. گاهي تمام آجرهاي قوسهاي اژيو آجري را بصورت گوه اي شكل (يا قلمداني) تراشيده و مصرف مي كنند.
ج) قوسهاي بتني:
قوسهاي بتني را بيشتر در راهسازي، براي ساختن دهانه هاي پلها و يا در ساختمانها، براي پوشش دهانه هاي بزرگ، بكار مي برند. علاوه بر اهميت محاسبه قوسهاي بتني دو موضوع حائز اهميت ديگر در اتين قوسها مطرح است، قالب بندي و بتن ريزي.
در قالب بندي قوسهاي بتني استقامت قالب، براي نگهداري وزن زياد بتن و ساير بارهاي وارده در موقع بتن ريزي، و هم چنين شكل قالب، كه در حقيقت نقش شكل دهندگي را بعهده دارد، حائز اهميت مي باشد. به علاوه سيستم قالب بندي و نوع مصالح مصرفي آنرا بايد طوري انتخاب نمود كه علاوه بر دارا بودن خواص فوق الذكر بتوان به دفعات زيادتري مورد استفاده قرار داد، و يا بعبارت ديگر از نظر هزينه ، كه گاهي تا هفتاد درصد مخارج كار را بخود اختصاص مي دهد، قابل قبول و توجيه باشد.
در قوسهاي بتني با دهانه هاي نسبتاً بزرگ براي صرفه جويي در هزينه هاي قالب بندي بتن ريزي را در چند مرحله و بصورت موازي انجام مي دهند، بطوريكه نوارهاي قبلي خود به عنوان قالبي براي تحمل بارهاي نوارهاي بعدي باشد، به اين ترتيب قالب اصلي به جاي تحمل بارهاي نسبتاً زياد بار كمتري را تحمل كرده و مي توان در هزينه هاي ساخت آن صرفه جوئي قابل ملاحظه اي بعمل آورد.
طاقها
تنوع طاقها از نظر شكل ظاهري زياد و حداقل برابر تنوع قوسهاست. از ميان انواع طاقها طاق دايره اي، يا استوانه اي، كه مقطع آن نيم دايره و يا قوسي از دايره است ساده تر است. همان خواصي كه در مورد قوسهاي دايره اي (نيمدايره و يا قوسي از دايره) گفته شد در مورد طاقهاي دايره اي نيز صادق است.
طاق نيمدايره از لحاظ اجرا ساده و از نظر نحوه تحمل و انتقال نيروها به پايه ها مناسب است. در صورتيكه طاق دايره اي نيمدايره كامل نباشد هر چقدر از خيز آن، نسبت به حالت نيمدايره، كاسته شود از خواص فوق نيز كاسته مي شود.
گنبدها:
گنبدها نوعي از انواع طاقهاي قوسي هستند كه بيشتر در ساختمانهاي مذهبي و مساجد ساخته مي شوند. گنبدها ممكن است چند سطحي و يا يك سطحي باشند. از نظر مقطع افقي ممكن است دايره يا مربع يا شش ضلعي و يا هشت ضلعي و دوازده ضلعي بوده و از نقطه نظر مقطع قائم ممكن است نيمدايره و يا يك مقطع از دايره و يا اژيو كند يا تند ويا مثلث باشند كه از تركيب اين مقاطع ممكن است هرم مربع القاعده يا مسدس القاعده و غيره نتيجه شود.
سقفها
سقف به قسمتي از ساختمان اطلاق مي شود كه براي پوشش و تقسيم طبقات ساختمان از هم ساخته مي شود و در صورتيكه حد فاصل بين ساختمان و هوا باشد آنرا بام نامند.
سقفها را بطور كلي بسه دسته بشرح زير تقسيم مي كنند:
1) سقفهاي مستوي يا مسطح
2) سقفهاي شيب دار
3) سقفهاي كاذب
1- سقفهاي مسطح يال مستوي
اين سقفها را بر حسب نوع مصالح مصرفي بشرح زير تقسيم مي نمايند.
الف) سقفهاي مستوي چوبي.
ب) سقفهاي مستوي آجري.
ج) سقفهاي مستوي بتني.
الف) سقفهاي مستوي چوبي
سقفهاي مسطح چوبي را بيشتر در ساختمانهاي چوبي يا توده اي كه نيروها بوسيله ديوارها به پي و زمين منتقل مي شوند، و هم چنين در نقاطي كه چوب ارزان و فراوان در دسترس باشد.
ب) سقفهاي مستوي آجري
ساده ترين سقفهاي مستوي آجري سقف ضربي معمولي است كه به كمك تيرآهن هاي پوشش ساخته مي شوند. تيرآهن هاي پوشش كه بر حسب دهانه و بارهاي وارده و هم چنتين فاصله آنها از يكديگر محاسبه مي شوند روي ديوارهاي طرفين و يا به تيرآهنهاي قوي تر، كه پل ناميده مي شوند، اتصال و نصب مي كنند. سپس بين آنها را با طاقهاي ضربي آجري مي پوشانند.
ج) سقفهاي مستوي بتني
سقفهاي مسطح بتني كه غالباً به كمك ميل گردهاي تقويتي مسلح و ساخته مي شوند بيشتر در ساختمانهاي اسكلتي بتن آرمه مورد استفاده قرار مي گيرند و داراي انواع مختلفي بشرح زيرند:
1). سقفهاي بتن مسلح صفحه اي ساده.
2). سقفهاي بتن مسلح دندانه اي.
3). سقفهاي بتن مسلح مضاعف.
4). سقفهاي بتن مسلح معكوس.
5). سقفهاي بتن مسلح قارچي.
6). سقفهاي بتن مسلح با قالب هاي توخالي.
3- سقفهاي كاذب:
سقفهاي كاذب به دسته اي از سقفها اطلاق مي شود كه در صورت ظاهر نظير سقفهاي معمولي بوده ولي وظايف يك سقف را كه تحمل نيروها و بارهاي وارده و انتقال آنها به پايه ها يا تيرهاي حمال ميباشد انجام نمي دهند.
سقفهاي كاذب را بيشتر براي جلوگيري از ديده شدن لوله هاي آب و فاضلاب كانالهاي تهيوه و ناظئر آنها ساخته مي شوند. گاهي نيز سقفهاي كاذب را به منظور زيبائي بيشتر و نزئينات در ساختمان بكار مي برند.
بام
آخرين طبقه ساختمان، كه حد فاصل ساختمان و فضاي بيرون است، را بام نامند، بام بيش از هر عضو و يا قسمت ديگري از ساختمان در معرض عوامل جوي قرار دارد، لذا بام علاوه بر خواص عمومي سقفها، نظير مقاومت كافي در برابر بارهاي وارده، بايد داراي قابليت هاي بيشتر و ديگري نظير مقاومت كافي در برابر عوامل جوي و نفوذ آب و رطوبت، را داشته باشد.
شكل بام، كه بستگي به طرح ساختمان، نوع مصالح مصرفي و آب و هواي منطقه دارد، ممكن است شيب دار و يا مسطح باشد.
بام هاي شيب دار
1- بام هاي يك طرفه
2- بام هاي دوطرف
3- بام هاي شكسته
4- بام هاي چهار طرفه يا چهار سطحي
5- بامهاي چادري
6- بامهاي كروي
7- بام هاي دندانه اي
8- بامهاي چند طرفه
خرپاهاي فلزي
در مواقعيكه دهانه و بارهاي وارده از حد معيني تجاوز نمايد، بطوريكه امكان ساختن خرپاهاي چوبي كه استقامت لازم را داشته باشند ميسر نباشد، و هم چنين در نقاطي كه چوب گران و ساختن خرپاهاي چوبي بصرفه نباشد از خرپاهاي فلزي استفاده مي كنند.
خرپاهاي فلزي كه بصورت استاتيكي ساخته مي شوند دقيقاً قابل محاسبه اند و تعيين ابعاد اعضاء خرپا براحتي و بطور دقيق ميسر است. آنچه در خرپاهاي فلزي پس از طرح و محاسبه
و تعيين ابعاد اعضاء حائز اهميت است طرز اتصال قطعات در نقاط مختلف و بخصوص در گره هاست. براي ساختن خرپاهاي فلزي از پروفيلهاي مختلف فلزي نظير نبشي – ناوداني – تيرآهن – سپري – لوله – ورق و تسمه استفاده مي شود.
اتصال قطعات خرپا ممكن است با جوش يا پرچ صورت گيرد.
قالب بندي
در ساختمانها و ابنيه بتني قالبها، كه در حقيقت ظروف موقتي با شكل و فرم مورد نظر براي نگهداري ميل گردها (آرماتور) و بتن خيس تازه هستند، نقش مهمي بعهده دارند. قالب بندي قسمت عمده اي از مخارج ساخت و اجراي اسكلت هاي بتني و اجزاء بتني ساختمان را بخود اختصاص مي دهند. هزينه مصالح، ساخت و اجراي قالبهاي بتني بستگي به شكل قالب و دشواري ساخت آن و نوع مصالح مصرفي دارد. در پاره اي موارد ممكن است قالب بندي تا بيش از هفتاد و پنج درصد هزينه يك عضو بتني را بخود اختصاص دهد.
يك قالب، در عين حال كه بايد داراي فرم مورد نظر بوده و از نظر اقتصادي قابل قبول باشد، بايد استحكام و ايمني كافي داشته باشد.
پله
هدف اساسي از ساختن پله ايجاد ارتباط بين طبقات ساختمان و دسترسي به آنهاست. علاوه بر اين گاهي پله را به منظور خاصي نيز مي سازند. از جمله موارد خاص، ساختن پله هائي براي فرار در موقع آتش سوزي است كه به آنها پله فرار گويند. از نظر شكل ظاهري پله را به اشكال و فرمهاي متنوعي مي سازند. شكل پله علاوه بر نظر طراح، موقعيت ساختمان و محل قر
ار گرفتن آن به نوع مصالح مصرفي نيز بستگي دارد.
انواع پله از نظر شكل
پله ها را از نظر شكل به دو دسته كلي پله هاي بدون پاگرد و پله هاي با پاگرد تقسيم مي كنند.
آسانسور
آسانسور وسيله يا ماشيني است برقي – مكانيكي كه براي نقل و انتقال مسافر و بار بين طبقات ساختمانها مورد استفاده قرار مي گيرد. اين وسيله كه معمولاً بطور عمودي بين طبقات ساختمان حركت كرده و در اندازه هاي و ظرفيتهاي مختلف ساخته مي شود از قسمتهاي زير تشكيل شده است.
1- موتور و دستگاه كنترل
2- كابينت، كابل و ساير قسمتهاي فلزي
3- قسمتهاي ساختماني شامل، اطاقك آسانسور (موتورخانه) ميله يا شافت و چاهك.