بخشی از مقاله

چکیده

رابطه و تعامل انسان با شرایط اجتماعی همانند رابطه او با محیط طبیعی است ، انسان با تعاملی موثر می کوشد تا با آگاهی از قوانین علمی مربوط به پیدایش جامعه و دگرگونی ان مناسب ترین راه را براي تکامل اجتماعی خویش بازشناسد در سبک زندگی اسلامی از سویی مسئولیت فرد نسبت به خودشناسی و خودسازي مورد توجه است و از سوي دیگر تاثیر اجتناب ناپذیر محیط اجتماعی در شکل گیري اندیشه ، اراده ،اخلاق و عمل فرد . تحقق جامعه اي پویا ، فعال و سازنده در گرو فهم و اجراي دقیق نظام قوانین عبادي ، سیاسی، اجتماعی ، اسلام است که با رویکرد تکامل نهایی بشر ، رشد مادي را نیز درنظر گرفته و در بردارد .

مقدمه

فراز و نشیب هاي موجود در جوامع و تحولات اجتماعی امري است غیر قابل انکار که کم وبیش در طول حیات نسل ها هرجامعه اي با آن مواجه است . جامعه بشري از ابتداي تحقق تا به حال در صورتی که بتوان آغاز مشخصی براي آن حدس زد ،توام با تغییرات کیفی و کمی بوده است ،همان طور که یک فرد در طول حیات خویش چنین تغییرات و تحولاتی را تجربه می کند . به مقتضاي شمول اصل علیت ، نخستین سئوالی که در برخورد با این پدیده ها ذهن هر صاحب اندیشه اي را به خود مشغول می دارد جست و جو از علت آنهاست .جمعی براي این پدیده ها عله العلل کلی فرض کرده اند و منشا کلیه تحولات را در آن عله العلل جست و جو می کنند و در مقابل جمعی دیگر سلسله عللی را فرض کرده اند که به طور مجمل یا مفصل در پیدایش آن پدیده ها دخالت دارند .

این اختلاف در پاسخ جملگی ناشی از جهان شناسی و انسان شناسی خاص پاسخ دهندگان است ؛بینش انسان شناسانه هرکسی تاثیر مستقیمی در برداشت و پردازش اطلاعات وي از علوم انسانی و اجتماعی دارد و این تاثیر را در تحلیل هاي تاریخی و جامعه شناسانه به خوبی مشاهده می کنیم . مثلا روان شناسی چون فروید که تحولات تاریخی و اجتماعی ناشی از وازدگی جنسی می داند به شناخت عامل دیگري در درون انسان ره نیافته و انسان را در مرز کشش هاي جنسی خلاصه کرده است و لذا متناسب با این انسان شناسی در برداشت تاریخی خود مصاب است .

ریشه برقراري توازن و عدالت جامعه : فطرت یا غریزه ؟ اقتصاد یا کنشگري و رفتار کنشگران ؟ استقلال هویت و ماهیت جامعه از نظر قران به معناي اصالت بخشی محض به جامعه نیست بلکه از آنجا که در نظریه انسان شناسی اسلام براي فرد هویت و شخصیت پیشین به نام فطرت قایل است او می تواند در پرتو بهره گیري از وحی الهی و هدایت پیامبران در جامعه موثر افتد وحتی مسیر آن را دگرگون سازد یعنی با آگاهی دهی به افرادي که جامعه از انان تشکیل یافته است اندیشه کلی جامعه و فرهنگ حاکم بر آن تغییر می کند البته جامعه نیز می تواند نقش مهمی در تربیت و شکل گیري شخصیت روحی و فکري انسان ایفا کند .

بنابر این میان فرد و جامعه داد و ستد و تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد و به دیگر سخن از این دیدگاه ، هم جامعه انسان ساز است و هم انسان ، جامعه ساز ؛ و بالتبع هم تاریخ ، انسان ساز است ، و هم انسان ، تاریخ ساز !بنابراین اگر تن از سلامت و اعتدال لازم برخوردار بود ، می تواند به رشد خود ادامه دهد هرگونه اختلال در اندام ها و دستگاه هاي بدن موجب آشفتگی و فساد است .اگر میزان حرارت بدن ازآنچه باید باشد فراتر رود باعث تب شدید و بحران عمومی بدن و اگر پایین تر رود موجب ضعف و نوعی اختلال دیگر خواهد بود . درجه فشارخون تعداد گلبول هاي سفید و قرمز خون اندازه ویتامین هاي لازم براي بدن و غیره . همه تابع نظم و اعتدالی است که هرگونه تخلف و کم و زیادي موجب نوعی بیماري و بحران است .

در برابر این بیماري و بی اعتدالی ها یا باید به شدت مبارزه کرد تا ازهر جهت اعتدال لازم را بوجود آورد و در غیر این صورت آماده سقوط و هلاکت است . افراط و تفریط در ارضا خواست ها و تمایلات باعث سقوط انسانیت فرد خواهد شد .با توجه به همبستگی شدید افراد در جامعه می توان گفت نوعی کیان و موجودیت براي جامعه پیدا میشود که در عین حفظ استقلال ارادي و خودي افراد این کیان اجتماعی وجود دارد .

موجودیت جامعه نیز -همچون موجودیت فیزئولوژیک و کیان انسانی فرد –تابع قوانینی است که البته مخصوص جامعه است و دوام و بقا آن در سایه برخورداري از اعتدال اجتماعی خواهد بود . اگر در جامعه عدالت همه جانبه برقرار بود محیط براي رشد و تکامل فراهم و وروند عمومی حرکت تکاملی جامعه هماهنگ با روند تکاملی کل جهان خواهد بود و در برابر هرنوع بی عدالتی موجب اختلال ،فساد، ارتجاع و سقوط جامعه است . از اهداف اساسی اسلام بر قرار کردن عدل و قسط در جامعه و بوجود آوردن اعتدال کامل در امت و جامعه اسلامی است . 1

جامعه بیمار و سالم

جامعه از افراد ترکیب یافته است ، به موازات فطرت ، که ترسیم کننده آرمان و ارزش هاي فردي است ، جامعه نیز می تواند از آرمان و ارزش هاي فطري بهره مند شود و همان خواسته هاي فطري و حرکت به سوي کمال مطلوب ومطلق، ملاك و معیار ارزشی جامعه بشري است .از دیدگاه قرآن همانطور که »انسان ایده آل ومطلوب « کسی است که بر فطرت سلیم سیر می کندو به »خود آگاهی فطري « دست می یابد ،ودر مقابل انسان مذموم ،انسانی است که از منبع فطرت فاصله گرفته و به »خود فراموشی« دچار شده است ،جامعه مطلوب نیز دقیقا با چنین میزانی محک زده می شود . جوامع بشري به دو قسم جامعه بیمار و جامعه سالم تقسیم می شوند . »جامعه بیمار «، جامعه اي است که شر و زشتی در آن غالب شده و افکار عمومی به بدي گراییده است و گناهانی چون ظلم و فحشا به صورت هنجار و رفتار متعارف در آمده است و عدل و عفت ، به انزواي عزلت گراییده و به صورت ناهنجار در امده است .

چنین جامعه اي محکوم به فنا است و شریان هاي حیات او مسدود می شود و ان بیماري ،او را از پا در خواهد آورد و این نقطه پایانی هر حیات اجتماعی و تمدن بشري است که در قران از ان سخن رفته است و قوم فرعون ، قوم نوح و قوم لوط ، نمونه هاي آن معرفی شده اند . در مقابل ، جامعه سالم آن است که به مقتضاي فطرت سلیم ، گناه و فحشا در آن ناهنجار وعدل وعفت در آن هنجار به حساب آید . علامه طباطبایی انحراف جوامع بشري از مسیر فطرت به نحوي که شر در ان غالب شود و از سیر به سوي سعادت انسانی ، که هدف نهایی و آرمان حیات اجتماعی است باز ماند و دچار رکود و بل انحطاط فکري گردد را موجب بروز حوادث و بلایاي اجتماعی همچون فساد اخلاقی ، قساوت قلب ، فقدان عواطف و نیز بلایاي طبیعی چون عدم بارش آسمان ، عدم رویش زمین و فاجعه هایی چون سیل ،طوفان،زلزله و...که آثار آن متوجه همگان می شود ، می داند . 

جامعه پویا و جامعه ایستا

در این نظریه ، جامعه ، همچون انسان ، داراي هدف و آرمانی مشخص است که همین آرمان ، میزان سنجش بیماري و سلامت اوست . جامعه اگر به سوي آرمان فطري به حرکت در آید و ظرف ظهور و بروز کمالات فطري انسان شود ، جامعه سالم و متمدن است که حیات و بقاي آن تضمین شده است ، ولی اگر از مسیر فطرت ،خارج شده و از سیر به سوي »آرمان نهایی« باز ایستاد و دچار سیر قهقرائی گردید ، جامعه اي بیمار و به میزان شدت بیماري ، محکوم به فنا و مرگ است ازهمین جا مفهوم »جامعه ایستا « و »جامعه پویا « از دیدگاه جامعه شناسانه قرآن روشن می شود البته قبل از رسیدن جامعه به نقطه انحطاط و مرگ زنگ هاي هشدار در قالب بلایا و عذاب هاي اجتماعی وجود و رشد بیماري را اعلام می کنند و به گفته علامه طباطبایی : تمام این ها آیات الهی است که انسان را بیدار کرده و جامعه را به بازگشت به سوي پروردگار ، برگشت به طریق مستقیم فطرت ،که از آن دور شده فرا می خواند .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید