بخشی از مقاله

چکیده:

انسان با زندگی بر روی کره زمین و استفاده از منابع زیست کره درجهت ارتقا سطح توسعه شهری سبب بروز ضایعات زیست محیطی ناگوار می گردد؛ به طوریکه با افزایش تقاضای بشر به واسطه افزایش جمعیت و افزایش مصرف در طول 45 سال اخیر،تقاضای بشر از منابع کره زمین دو برابر شده است.مصرف بیش از حد مجاز از منابع طبیعی سبب دور شدن روز افزون از سطح پایداری خواهد گردید،از این رو ناهمسو بودن با طبیعت منجر به تباهی منابع طبیعی جوامع نسل های آینده می گردد.

از این رو در چند سال اخیر بشر در جهت تامین پایداری منابع و تخمین میزان استفاده مجاز افراد یک منطقه گام برداشته که با برآورد شکاف پایداری می توان مصرف منابع را در جهت بهینه پیش برد و از سوی دیگر مانع نابودی محیط زیست شد.ابزاری که جهت برآورد میزان استفاده از منابع و حد مجاز مصرف افراد در یک منطقه بکار می رود ؛شاخص ردپای اکولوژیک" نام دارد ؛ به عبارت دیگر برای اندازه گیری تقاضای انسان از منابع زیست کره می باشد.

این مقاله با بررسی ردپای اکولوژیک و تاثیر آن بر محیط زیست به معرفی شاخص "ردپای اکولوژیک" پرداخته است که با معرفی شاخص ردپای اکولوژیک و کاربرد آن و بررسی مدل های بکاررفته در مناطقی از تهران میزان کفایت آن سنجیده شده و از سوی دیگر با بررسی آمارهای جهانی از برآورد ردپای اکولوژیک مناطق مختلف و تاثیر مفید آن در جهت تامین پایداری منابع به کارایی این شاخص در مقوله توسعه پایدار اشاره می گردد.

-1مقدمه:

صنعتی شدن جوامع وافزایش مهاجرت به شهرها نیز باعث تزاید مصرف منابع طبیعی زمین و استفاده بیش از پیش از آن ها شده است.درچند دهه اخیر این رشد که با شیب افزاینده نسبتاً ثابتی حرکت می کرد،به میزانی رسیده که حتی از ظرفیت اکولوژیکی کره زمین نیز بیشتر شده است.با اینکه تعداد ساکنان زمین همچنان روبه افزایش است،اندازه سیاره زیستی ما ثابت است.

افزایش جمعیت آینده می تواند موجب کاهش واز میان رفتن آتی منابعی چون خاک سطحی،آب زیرزمینی و پوشش جنگل شود و منابع قابل دسترس هر نفر را نیز کاهش دهد.درحال حاضر میزان جمعیت وسرانه مصرف انسانها در حال افزایش است،در حالیکه زمین محدودیتهای خاص خود را دارد واین محدودیتها حتی با بهترین فن آوریهای قابل تصور نیز به طور نامحدود قابل گسترش نیست

اولین بار ماتیس وکرتاگل و ویلیام ریز1 در سال 1995 در دانشگاه بریتیش کلمبیا مبحث ردپای اکولوژیک 2 را مطرح کردند.از نظر این دو هر واحد انسانی - اعم از فرد،شهر و یا کشور - تاثیری بر زمین می گذارد،زیرا تولیدات و خدمات طبیعت را مورد استفاده قرار می دهد.تاثیر اکولوژیکی آن ها برابر با مقدار طبیعتی است که آن ها برای تداوم زندگی اشغال کرده اند

ردپای اکولوژیک بیان کننده ترکیبی مرکب از دو جنبه اکولوژی - طبیعی - و اقتصاد است.از جنبه طبیعی ردپای اکولوژیک بیانگر وابستگی منابع طبیعی به فعالیت های انسانی و سیاستهای مصرفی بشر می باشد و از جنبه اقتصادی ردپای اکولوژیک عاملی است جهت تشخیص فاکتورهای مرتبط با مصرف منابع و قانونهای وابسته از طبیعت که تاثیر بسیاری بر بیوسفر داشته و بر مبحث استفاده پایدار از منابع نیز تاکید دارد.

حساب EF به دولت این امکان را می دهد که در جهت بررسی میزان تقاضای جمعیت یک منطقه از منابع طبیعی با مقایسه تقاضای مناطق مختلف بپردازد.محاسبه EF می تواند ابزارهایی در جهت کنترل توزیع منابع در اقتصاد خرد را داشته باشد.حساب های ردپا جهت تثبیت پایداری و تولید بر پایه ظرفیت زیستی مهم تلقی می شود.ردپای اکولوژیک یک مقیاس بین المللی گسترده است که در جهت اندازه گیری و مدیریت منابع اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد.

ردپای اکولوژیک می تواند در جهت پایداری شیوه زندگی شخصی،مصرف کالاها و خدمات،سازمان ها،واحدهای صنعتی،بازارها،همسایگان، مناطق،شهرها،کشورها،جهانی به کار رود.در تجزیه و تحلیل ردپای اکولوژیک درنظر داشتن ظرفیت زمین موضوعی مهم است.منظور از ظرفیت زمین توانایی پاسخگویی جهت تامین غذا،عادت،آب و سایر ضروریات زندگی می باشد

-2شاخص ردپای اکولوژیک : - Ecological footprint -

شاخص ردپای اکولوژیک1 بیشتر به عنوان روشی ساده برای مقایسه پایداری منابع مورد استفاده بکار می رود - . - Sziget,2012این شاخص نشان دهنده برخوردی است که بشر به واسطه شیوه های زندگی به طبیعت و سیاره دارد.به عبارت دیگر اندازه گیری کل زمینهای مولد اکولوژیک موردنیاز برای تولید منابع مصرفی و جذب و تبدیل مواد زاید تولید شده توسط جمعیت یک ناحیه به کمک شاخص ردپای اکولوژیک انجام می گیرد.

شاخص ردپای اکولوژیک در جهت کاهش شکاف پایداری پرکاربردترین شاخص است؛این شاخص در جهت بررسی پایداری موضوعات زیر را مدنظر قرار می دهد که از جمله فروض ردپای اکولوژیک2 می باشند:

- 1افراد باید مصرف خود را کاهش دهند.

- 2افراد باید تکنولوژی در دسترس خود را بهبود بخشند.

- 3افراد باید رفتار خود را جهت دستیابی به پایداری تغییر دهند.

ازجمله فاکتورهای تعیین کننده ظرفیت زیستی و ردپای اکولوژیک جمعیت،رفاه وتکنولوژی می باشد.افزایش جمعیت به دنبال رشد مصرف روزافزون کشورها از یک سو و تلاش جوامع در جهت پیاده سازی رفاه جامعه به کمک استفاده بیشتر نکنولوژی از سوی دیگر سبب عدم توازن جاپای اکولوژیکی و ظرفیت زیستی و بروز شکاف اکولوژیک گردیده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید