بخشی از مقاله
چکیده مقاله
شادی یا فرح مقوله ای است که نقش به سزایی در سلامت و یا عدم سلامت جسمی و روانی انسان داشته و مکمل رفتار انسان در جهت کسب سعادت و یا شقاوت اخروی وی می باشد؛ شناخت انواع آن در حیطه های مختلف، آثار مثبت و منفی آن و موارد حسن و قبح و حد و مرز آن تکلیف ما را در چگونگی استعمال این موهبت الهی معین خواهد ساخت.
این مجموعه بر آن است تا ضمن پرداختن به این مباحث، رابطه این امر را با زندگی دنیوی و اخروی انسان و درجه حساسیت آن را از منظر دین و موقعیتش را در رفع حوائج مادی و معنوی انسان و رابطه این مقوله را با تعقل و تفکر، مورد بررسی قرار دهد.
-1مقدمه
شادی و نشاط همچون مقوله های دیگر بیان شده، از جمله مواهب الهی است که خداوند در انسان به ودیعه گذاشته و موافق فطرت انسان است به گونه ای که بدون وجود آن ادامه حیات مادی و معنوی انسان امکان پذیر نبوده و یأس و نا امیدی را که عامل ایستایی و عدم تحرک است در انسان به ارمغان می آورد .
این مجموعه بر آن است تا با ذکر انواع شادی و نشاط از نظر مکان و فاعل آن و از نظر حالات انسان و نیز از نظر ارزشی ، عوامل مؤثر بر این امر مهم را با ذکر حد و مرز آن، از دیدگاه قرآن و روایات مورد بررسی قرار دهد.
-2معنی لغوی فرح
در لسان العرب آمده که فرح یعنی ضد حزن
راغب در مفردات گفته »:فرح یعنی شرح صدر نسبت به لذت زودگذر و بیشتر آن در لذت های بدنیِ دنیوی می باشد - .
نویسنده قاموس قرآن آورده »: فرح یعنی شادی و شادی همراه با تکبر. « وی همچنین به نقل از اقرب الموارد گفته:سرور» و حبور در شادیِ ممدوح به کار میرود ولی فرح در شادیِ مذموم که موجب تکبر است - کاربرد دارد - ، سرور و حبور، از تفکر ناشی است و فرح از قوه شهویه
در مجمع البحرین نیز آمده که فرح به معنی سرور ، مکروه نیست و فرح استعمال می شود در رضا و سرور و أَشِر و طَرَب - طریحی،1375ش،ج2،ص - 397 همچنین گفته شده که أَشِر بلیغ تر از بَطَر و بَطَر بلیغ تر از فرح است ؛ فرح در اغلب موارد مذموم است:اِنّ الله لا یحبّ الفرحین« - قصص - 76/ ، و گاهی مدح شده هنگامی که به قدر واجب باشد : »فبذالک فلیفرحوا« - یونس58/و - آن هنگامی است که به اقتضاء عقل باشد و أَشِر جز به حسب هوا و هوس نمی باشد
همچنین گفته شده بَطَر تجاوز از اعتدال در شادی است - همان - و أَشر شدیدتر از بَطَر است .
-3اصطلاحات مشهور شادی در قرآن و روایات
شادی در قرآن و روایات با اصطلاحات زیر آمده:
فَرَح ، مَرَح،أَشِر،بَطَر، سُرور، نِشاط،بَهجَه،طَرَب،فُکاهَه، مِزاح، نَضره، بَشاشه، بُشر،