بخشی از مقاله

چکیده

با تشکیل نخستین اجتماعات بشری و تولید، امر مبادله و معامله در میان مردم بوجود آمد؛ از این رو میتوان قدمت بازار و تجارت و به تبع بازرگانان به عنوان عاملان بازار را همتای دیرینگی زندگی گروهی و اجتماعی انسان است. از سوی دیگر به تبعیت از نقش رکن بازار در جامعه به عنوان قلب تپنده اقتصاد، بازرگانان نیز در نقش گردانندگان بازار و یکی از عناصر اصلی آن، ایفاگر نقشی بنیادین در اقتصاد جامعه خود بوده و مورد توجه و احترام قرار داشتهاند.

و یکی از این ابعاد، فرهنگ و ادبیات است؛ همچنین نگرش علوم مختلف به این دو مفهوم از زوایای مختلفی صورت پذیرفته است. مقاله حاضر با پرداختن به موضوع بازرگانان به عنوان یکی از طبقات اجتماعی که از دوران باستان در میان گروههای اجتماعی ایران شکل گرفته است؛ سعی در تبیین وضعیت اجتماعی این گروه و جایگاه آن در میان جامعه دارد.

مقدمه

براساس نتایج تحقیقات انجام شده از دیدگاه اجتماعی و جامعه شناختی، اساس هر جامعه سنتی - کلاسیک - بر سه رکن استوار است. این سه رکن شامل حکومت، دین و بازار است و بازار رکنی است که چرخه اقتصادی هر سرزمین را عهدهدار است وبه تبع، بازرگانان به عنوان عاملان بازار از اهمیت اجتماعی یاد شده، برخوردار گردیدهاند. از این رو وضعیت اجتماعی بازرگانان و جایگاه طبقاتی آنان و نیز تغییراتی که در رتبه اجتماعی آنها، طی دوران مختلف تاریخی را از آغاز تشکیل طبقات اجتماعی تا دوره تیموریان، دستمایه تدوین این مقاله قرار داده شده است.

مفهوم طبقه اجتماعی

واژه طبقه به معنای رستهای از مردم، دسته یا صنف و مرتبه است. منظور از طبقه اجتماعی نیز، گروه یا گروههایی ازمردم است که به مناسبت جایگاه اجتماعی خود، از طبقات دیگر متمایز میشوند و سطح تعلیم و تربیت و منشأ درآمد و مسکن و محل زندگی و .... آنها متفاوت است. "بروس کوئن" در کتاب "مبانی جامعه شناسی" خود، طبقه اجتماعی را اینگونه تعریف کرده است: »طبقه اجتماعی به بخشی از اعضای جامعه اطلاق میشود که از نظر ارزشهای مشترک، حیثیت، فعالیتهای اجتماعی، میزان ثروت و متعلقات شخصی دیگر و نیز آداب معاشرت از بخشهای دیگر تفاوت داشته باشد.« در تعیین طبقه اجتماعی مردم یک جامعه، مشخصاتی همچون درآمد، شغل و سطح تحصیلات نیز به عنوان شاخص درنظر گرفته میشود.

در رابطه با طبقات اجتماعی مردم ایران و جایگاه و مرتبه بازرگانان در میان طبقات، به دورههایی از تاریخ اشاره خواهد رفت تا از تطبیق و دریافت تغییرات اشاره شده به سیر صعودی و ارتقاء جایگاه این گروه از اجتماع پی برده شود.

طبقات اجتماعی دوره باستان

تشکیل لایههای طبقاتی در جامعه، در کتابهایی همچون تاریخ طبری، تاریخ بلعمی و شاهنامه؛ به جمشید، قدرتمندترین پادشاهان اسطورهای فرهنگ ایران زمین، نسبت داده شده است. فردوسی در شاهنامه، با سرایش ابیاتی، تفکیک مردم به طبقات مختلف اجتماعی در زمان پادشاهی جمشید را بیان نموده است. براین اساس، طبقه اول را مؤبدان و دینداران تشکیل میدادند که تحت عنوان "کاتوزیان" معرفی میشدند؛ دومین طبقه به گروه "نیساریان" مربوط میشد که همان نیروی رزمی و لشکریان بوده و ملک و سرزمین از وجود آنها پابرجا میبود:

صفی بر دگر دست بنشاندند   //    همی نام نیساریان خواندند
کز ایشان بود تخت شاهی به جای    //    وزیشان بود نام مردی به پای

 گروه سوم شامل کشاورزان و برزگران، تشکیلدهنده طبقه سوم جامعه بودند؛ کسانی که به زعم فردوسی، زحمت و تلاش آنها نیز مورد تقدیر قرار نمیگرفت و "بسودی" خوانده میشدند و چهارمین و پایینترین طبقه را نیز پیشهوران و دستورزان تشکیل میدادند که کارشان اشتغال به حرفههای مختلف بوده و به نام "اهتوخوشی" خوانده میشدند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید