بخشی از مقاله

چکیده-

مدیران در دانشگاه همواره نقش مهم و حیاتی در دانشگاههای مهندسی ایفا می کنند. اثر مدیران برجسته در کسب درآمد، جذب دانشجو و موفقیت در رسالت آموزش مهندسی و تربیت مهندس، امروزه به خوبی در دانشگاه های مهندسی موفق آشکار است.

همچنین، لزوم ارائه پاسخ های مناسب و به هنگام به تهدید ها و فرصت های موجود بر سر راه آموزش مهندسی و تربیت مهندس مدیران دانشگاه را به عنوان کلیدی ترین سرمایه در حل مسائل دانشگاه های مهندسی مطرح ساخته است بر این اساس، نیاز دانشگاه های مهندسی به مدیران شایسته بیش از پیش آشکار شده است. مدیران دانشگاه های مهندسی سرنوشت ساز محیط آموزشی و پژوهشی و به معنای دیگر محیط تربیت مهندس هستند.

آموزش مهندسی همواره به عنوان وسیله ای مطمئن برای بهبود کیفیت صنعت و خدمات مورد نیاز جامعه و حل مشکلات مدیریت کلان کشور مد نظر قرار میگیرد. تمام دانشگاه های مهندسی کشورهای پیشرفته برای آموزش مهندسی و تربیت نیرو های انسانی خود اهمیت بسیاری قایل هستند و برای هدایت این امر از مدیران شایسته و سرمایه گذاری در دانشگاه های مهندسی غافل نیستند.

در کشور ما نیز از آن جایی که آینده ای متغیر پیش روی نظام آموزش عالی مهندسی و خصوصا دانشگاههای صنعتی و مهندسی است و دانشگاه های مهندسی و صنعتی نقشی اساسی درساختناصولوقواعدعلمی ،مدیریتی،آموزش و پژوهش دارند،خودبه موضوع مهمی در پژوهش های نوین و مطالعات مدیریت دانشگاهی مبدل شده اند.

بر این اساس هدف این پژوهش بررسی شایستگی های حرفه ای و مدیریتی مدیران دانشگاه های مهندسی کشور است. دراین مقاله از روش تحلیل و توصیف استفاده گردید و نتایج آن بیانگر این مطلب بود که شایستگی مدیریتی مدیران در دانشگاه های مهندسی میتواند ضامن سلامت سازمانی دانشگاه های مهندسی کشور بوده و آینده ای سالم برای جامعه علمی و آموزش عالی مهندسی به ارمغان آورد..

۱    مقدمه

امروزه دانشگاه ها خصوصا دانشگاه های مهندسی و صنعتی از طریق پرورش سرمایه های انسانی و اجتماعی، نقشی حساس و تعیین کننده، در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها بر عهده دارند. لازمه ایفای چنین نقش حساسی از سوی دانشگاه ها، برخورداری از مدیران و رهبرانی شایسته و کارآمد است.

چنین مدیران و رهبرانی، موجبات ایجاد تغییر و نوآوری در نظام آموزش عالی و افزایش کارآیی و اثربخشی بیشتر دانشگاه ها را فراهم و آن ها را در دستیابی به چشمانداز دانشگاه و جامعه دانشگاهی یاری می نمایند لذا مدیریت دانشگاه از مهم ترین و حساس ترین و بحث برانگیزترین موضوعات دانشگاه ها به شمار می رود، که در سال های اخیر بیش از بیش به آن پرداخته شده است.

مینتزبرگ نظریه پرداز معروف مدیریت بر این باور است: هیچ شغلی در جامعه ما حیاتی تر از شغل مدیر نیست. مدیر است که تعیین می کند آیا نهاد های ما به خوبی عمل می کنند یا استعداد ها و منابع ما را هدر می دهند. زمان آن فرا رسیده است که عقاید سنتی درباره کار مدیریت را کنار بگذاریم و آن را به طور واقع بینانه بررسی کنیم؛ به نحوی که بتوانیم کار دشوار بهبود عمده عملکرد مدیریت را آغاز کنیم

به سبب همین حساسیت است که پژوهشگران در حوزه های مختلف به خصوص حوزه های مرتبط با انسان، در سالهای اخیر بیشتر بر روی این رشته سرمایه گذاری نموده و برخی آن را علم، بعضی هنر و گروهی دیگر مجموعه ای از فنون، مهارت ها و تخصصها تعریف کرده اند. از سویی دیگر رفتار سازمانی نیز به عنوان یکی از مهم ترین شاخه های مدیریت در سال های اخیر، با هدف شناخت، پیش بینی و کنترل رفتار انسان، رسالت تغییر و بهتر شدن در آینده را با محوریت رفتار انسان دارد، که علاوه بر تبیین علل رفتار، به تجویز و ارائه راهکار نیز میپردازد

با توجه به توضیحات فوق بزرگترین امتیازی که یک دانشگاه مهندسی و صنعتی میتواند، از آن برخوردار باشد، بهره مندی از رهبری اثربخش دانشگاهی و با شایستگی های ویژه است. لذا شناسایی، گزینش و بکارگیری مدیران شایسته و کارآمد به عنوان یکی از اصلی ترین چالش ها و دغدغه های دانشگاه های مهندسی و صنعتی محسوب میگردد. لذا هدف این پژوهش بررسی نقش شایستگی های حرفه ای و مدیریتی مدیران دانشگاه های مهندسی کشوردر مدیریت دانشگاه های مهندسی و صنعتی به عنوان یکی از مهم ترین و کاربردی ترین مباحث مدیریت دانشگاهی با بهره گیری از عناصر رفتارهای درون دانشگاهی مثبت آنان است.

۲    شایستگی های مدیریتی

در تمام سازمان ها خصوصا دانشگاه ها مدیر، محور موفقیت یا عدم آن و کارایی و اثربخشی است. از دیدگاه ]۲.[سه عامل مدیریت، رهبری پویا و اثربخش، شاخصه های یک مدیر موفق به شمار می رود.

سه مهارت فنی، انسانی و ادراکی را برای مدیران ضروری میداند که اغلب پژوهشگران بر اهمیت این سه مهارت اتفاق نظر دارند.

مهارت فنی یا شایستگی های فردی: توانایی به کار بردن دانش، روشها، فنون و تجهیزات لازم برای انجام دادن وظایف خاص است که از طریق تجربه، تحصیل و کارورزی کسب میشود.

مهارت انسانی: توانایی و قدرت تشخیص و داوری و کارکردن با مردم و انجام دادن کار به وسیله ی آن ها که شامل درک و فهم انگیزش و به کار بردن رهبری اثر بخش است.

مهارت ادراکی: توانایی فهمیدن پیچیدگی های کل سازمان و این که در چه شرایطی عملکرد خود شخص با سازمان تناسب دارد

اما با بررسی در پژوهش های اخیر نظریه پردازان در این سال ها میتوان دریافت که آنان در مباحث معاصر در عرصه ی مدیریت خصوصا مدیریت دانشگاهی، به مفهومی فراتر از مهارت و تخصص دست یافته اند که تحت عنوان شایستگی مطرح می شود. روان شناسان شایستگی را عامل یا محرکی که منجر به عملکرد شغلی بهتر شود تعریف می کنند و به عبارت دیگر شایستگی، ویژگی زیر بنایی فرد است که به طور کلی با عملکرد شایستگی های حرفه ای و اثر بخش ملاک مدار یا عملکرد بهتر در یک شغل یا وضعیت رابطه دارد

مدیریت بر پایه شایستگی، توسط لاور - ۴۹۹۱ - مطرح شد که وی سطوح شایستگی را بر اساس سه عامل، فردی، سازمانی و راهبردی تعریف کرد. شایستگی مدیریتی، عامل کلیدی در بقای سازمانهاست و به مجموعه ی دانش، مهارت و خصوصیات شخصی یک مدیر اطلاق می شود و به علایق، تجارب و توانمندی های مرتبط به شغل اطلاق میشود که فرد را در عملکرد شغلی موفق تر می کند

هر کدام از پژوهشگران و نظریهپردازان ازچشماندازی به تعریف شایستگی درمدیریتپرداخته اندو ترکیب مفاهیم مختلف اخلاق، روان شناسی و رفتار سازمانی در کنار هم را عناصر موفقیت یک مدیر شایسته دانسته اند. ]۸.[شایستگی مدیریتی را، مدیریت زمان، اولویت بندی، برنامه ریزی، گوش دادن، سازماندهی، تشخیص و حل مشکل، تصمیم گیری، خطرپذیری و مربی گری تعریف می کند و ]۶.[مسئولیت پذیری، ]۵۱.[، خلاقیت، خودآگاهی، واقع بینی، دانش تجاری و ادراک سیاسی

تفکر انتقادی و نفوذ را مولفه های مهم در شایستگی های مدیریتی میدانند. اما در بررسی شاخصه های شایستگی در مدیریت، دیدگاه دیگری با عنوان شایستگی ویژگی های انسانی وجود دارد که انسان و رفتارها و مهارت های فردی او محور شایستگی است و دیدگاهی است که اغلب پژوهشگران بر آن تاکید می کنند و آن هشت عامل، استعداد، صفات، ارزش، توانایی ها، دانش، مهارت ها، ترجیحات، و عقاید را شامل می شود

شایستگی ها را به دو دسته شایستگی های سخت و شایستگیهای نرم طبقه بندی کردند. شایستگی های سخت عمدتا مبتنی بر دانش و مهارت بوده و شغل محور هستند. اما شایستگی های نرم مبتنی بر الگوهای رفتاری و نگرش محور هستند نیز در این زمینه می نویسند:

دو مکتب فکری مختلف در مورد تفسیر شایستگی وجود دارد. یک مکتب فکری مدعی است که شایستگی بر دانش یا مهارت دلالت دارد. مکتب دوم مدعی است که شایستگی در بر دارنده ویژگی هایی است که به عملکرد کمک می نماید. در تفسیر دوم، شایستگی میتواند، شامل دانش یا مهارت، همچنین شامل برخی از خصوصیات دیگر مانند سطوحی از انگیزه و صفات شخصیتی باشد. مبنای اصلی مکتب فکری دوم، فلسفه ای است که معتقد است، تمرکز باید بر روی کسانی باشد، که کار را انجام می دهند، و نه کاری که توسط این افراد انجام می شود

]۰۱[مکتب اول را رویکرد انگلیسی، و مکتب دوم را رویکرد آمریکایی به شایستگی معرفی می کنند البته ]۳۱[تاکید می کند، اگر چه برخی از نویسندگان رویکرد شایستگی های سخت را به عنوان یک رویکرد انگلیسی، در مقابل رویکرد شایستگی های نرم به عنوان یک رویکرد آمریکایی معرفی می کنند، اما پژوهش های بعدی نشان می دهد، که رویکرد شایستگی های نرم نیز در سال های اخیر به طور گسترده تری نسبت به گذشته در سازمان های انگلیسی نیز بکار گرفته شده است

تا کنون مدل های مختلفی توسط پژوهشگران برای شایستگیهای مدیریتی مطرح شده است که صرفا به دو مدل از آن اشاره میگردد:۱-مدل اسلوکام و دیگران ۲- مدل گیبرسون.

اسلوکام در مدل خود به - شایستگی مدیریت بر خویشتن ، - - SMC شایستگی برنامه ریزی و مدیریت ، - - PAC شایستگی اقدام استراتژیک ، - - SAC شایستگی ارتباط ، - - CC شایستگی تیم کاری - TWC - و - شایستگی چند فرهنگی - MCC اشاره می کند و گیبرسون در خصوص شایستگی های مدیران منابع انسانی، به شایستگیهای مدیریتی، شایستگی های ارتباطی، شایستگی های عمومی کسب و کار، شایستگی های ریاضی، شایستگی های تنوع و شایستگی های قانونی-اخلاقی اشاره دارد، که در کشورهای مختلف و سازمان های گوناگون آنها تست شده است. بطور کلی مدیران یک دانشگاه مهندسی و صنعتی باید دارای شایستگی های ذیل باشند:

•    شایستگی های فردی

•    شایستگی های مرتبط با شغل

•    شایستگی های دانشگاهی

•    شایستگی های اخلاقی

شایستگی های فردی آمیزه ای از دانش، توانایی ها، مهارتها، ارزش ها، دیدگاه و مبانی فلسفی، انگیزه ها، نگرش ها، بینش، ویژگیهای شخصیتی، ویژگی های اخلاقی، موقعیت حرفه ای، تمایلات فردی و دیگر خصوصیات مورد نیاز برای عملکرد موثر در جایگاه مدیریت در یک دانشگاه مهندسی و صنعتی است. شایستگی های شغلی، بیانگر آن چیزی است که از فرد شاغل در جایگاه ریاست یک دانشگاه مهندسی و صنعتی انتظار می رود، آن را انجام دهد، و شامل شایستگی های مورد نیاز برای کارکرد ها، وظایف، نقش ها و برون داد های شغلی مورد انتظار است. شایستگی های دانشگاهی شامل ترکیب متقابل دانش، توانایی ها و مهارت های مدیریت در دانشگاه با دیگر منابع دانشگاه برای تامین اهداف و راهبرد های دانشگاه است. اما علاوه بر شایستگی های ذکر شده یک مدیر و رییس دانشگاه باید از فطرت پاك الهی انسان مطلع بوده و دارای اصول و شایستگی های اخلاقی ذیل نیز باشد:

اصل کرامت و حرمت انسان، اصل تساوی انسان ها، اصل اخوت و برابری مؤمنان، اصل لزوم رعایت عدالت، اصل کرامت، اخلاص در عمل، اصل محبت و رحمت، اصل ولایت پذیری - تولی و تبری - ، اصل نظم و شایستگی های حرفه ای و انضباط، اصل شرح صدر، اصل پایبندی به عهد و پیمان، اصل رعایت اهلیت و شایستگی.

یکی از مهم ترین مشکلاتی که دانشگاه های امروزی با آن روبه رو می شوند بحرانی به نام بحران اخلاق است. بسیاری از سازمان ها و دانشگاه ها در جهان به سبب منافع شخصی و سازمانی، رقابت، بهره وری و سودآوری بیشتر دست به اعمال غیر اخلاقی میزنند که علاوه بر از بین رفتن حس اعتماد در میان کارکنان، زمینه را برای لطمه زدن به سازمان ها و دانشگاه ها در آینده فراهم می کند.

شکل ۱: مؤلفه های اصلی الگوی شایستگی روسای دانشگاه ها

در سال های اخیر، در واکنش به این وضعیت، سازمان ها با برگزاری کلاس ها، کارگاه ها همایشها و انتشار بروشورهایی در جهت بهبود رفتارهای اخلاقی در سازمان ها گام برداشته اند و بر اساس آن ضوابط اخلاقی نیز تعیین کرده اند

از آن جایی که خلقیات هر انسانی خصوصا روسای دانشگاه ها، سازنده ی رفتار و عملکرد اوست، مجموعه ی این ضوابط و باید و نباید ها به همراه ترکیب با عواملی چون انگیزش و هوش و ادراک و یادگیری، مفهومی به نام رفتار سازمانی دانشگاهی را شکل می دهد که از جنبه های مختلفی قابل بررسی است. یکی از این جنبه ها رفتارهای مثبت سازمانی دانشگاهی است که ریشه در مفاهیم مثبت گرایی در روان شناسی دارد.

مثبت گرایی جنبشی تازه در روانشناسی است که مارتین سیلیگمن، روان شناس نامدار معاصر آن را بنیانگذاری کرده است. وی به عنوان رئیس انجمن روانشناسی امریکا، روانشناسی معاصر را با نگاهی دیگر به چالش کشید و بر این باور بود که اکنون زمان پرداختن به مشکلات روانی نیست، چرا که اغلب افراد در زندگی به دنبال کسب شادمانی و رضایت از زندگی هستند

دیگر طرفداران مکتب مثبت گرایی مانند پترسون، اسنایدر و لوتانز، از دهه ۰۶۹۱ تا کنون بر این باور شدند که تن ها نباید روان شناسی صرف درمان بیماری های روانی شود و باید در جهت ساخت جامعه ی سالم نیز حرکت کرده و موجبات شادی، سعادتمندی و رضایت از زندگی را برای انسان به ارمغان آورد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید