بخشی از مقاله
چکیده
توقف اجراي پروژه ، قطع روند عادي زندگی ، فوت ، مصدومیت ، خسارت و از دست دادن دارایی از جمله نتایج بحران در سازمان ها و جوامع است. مواقعی که بحران رخ میدهد کار زیادي جزهدایت وکنترل نمی توانیم انجام دهیم و مهمترین اقدامات در این زمان اتخاذ تصمیم هاي صحیح است.از دیدگاه مدیریت ، براي اتخاذ تصمیم صحیح به داده ها،اطلاعات،امکان پردازش وتحلیل نیاز داریم اما متاسفانه منابع اصلی همه این موارد تنها قبل از بروز بحران دراختیار ما می باشد.
همه ي این مطالب بیانگر جایگاه و ارزش نحوه تصمیم گیري در مدیریت بحران می باشد که میتواند جامعه و سازمانها را در مسیر رسیدن به اهدافشان یاري نماید و در زمان مورد نیاز می تواند خسارات و هزینه هارا به حداقل خود برساند.مدیریت بحران مؤثر که بر مبناي یک اصول مفهومی معتبر قراردارد، بخش مهمی از فرایند تصمیم گیري را تشکیل می دهد. در این مقاله این اصول بوسیله شناسایی عناصر اصلی ریسک و بحران و بررسی چگونگی تأثیر این عناصر در موفقیت سازمانها و چگونگی مقابله و مدیریت و بحران ها مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
مقدمه
بحرانها در پروژه بسیار پیچیده و گوناگونند؛برهم زننده نظم و یکپارچگی اند و در فرایند پروژه سریع حادث میشوند ، وسیع تخریب میکنند ومنافع استراتژیک را به خطر میاندازند. پیچیدگی فزاینده جوامع مختلف و گسترش ارتباط و وابستگی چند جانبه صنایع، زمینه مساعدي براي رشد کمی و کیفی فرصتها و تهدیدات محیط، فراهم ساخته است. چنانچه از یک سو رشد وتوسعه تکنولوژي انسان را در جدال با رخدادهاي طبیعی قدرتمند ساخته و از سویی دیگر پیچیدگی و ارتباط تنگاتنگ صنایع سبب بروز معضلات همه جانبه در رخدادهايظاهراً واحد شده است.
مقایسه قطع برق یک روستا با مورد مشابه در یکی از شهرهاي بزرگ جهان بهخوبی نشانگر درجه آسیبپذیري جوامع پیشرفته است. مقایسه فوق قبل از اینکه مقایسه دونوع جامعه باشد، نشانگر گسترش دامنه هرنوع بحران در جوامع پیچیده است.الزامی که براي ایجاد برنامه وجود دارد به حمایت از کارکنان ,مشتریان ,انجمن ها و اقتصاد محلی وحتی کشور کمک میکند.همچنین از سرمایه گذاري کسب وکار شما محافظت میکند و به شرکت شانس بقا را میدهد. [1]
پیچیدگی بحران هاي امروزي خواهان حضور عوامل زیادي حتی فراتر از خدمات فوریتی است. واین بستگی به هماهنگ سازي موثري دارد تا خروجی موفقیت آمیزي حاصل شود. میزان هماهنگی براي مدیریت بحران فاکتورهاي بنیادي دارد که به مدیریت صحیح بستگی دارد. آمادگی براي پاسخ گویی مناسب و در زمان مناسب براي محافظت شهروندان و کسب وکار ها شدت بحران را کم میکنند. [2]
نمونه هایی از بحران:
- 1در دسامبر سال 1984 در شهر بوپال هند در یک پروژه پالایشگاهی شیمیایی شرکت آمریکایی یونیون، به ناگاه ابري از گازهاي سمی و کشنده متیل ایزوسیانات در آسمان این شهر پراکنده شد که منجر به مرگ بیش از 25000 نفر شد .بدترین و غمانگیزترین فاجعه صنعتی که تاکنون به وقوع پیوسته حاصل سهلانگاري مطلق کارخانه تولید محصولات آفتکش و عدم صلاحیت مسئولان دولتی در هند بود که در شب دوم و سوم دسامبر 1984 بیش از 000،500 نفر را در معرض گاز سمی ایزوسیانات و مواد شیمیایی دیگر که از کارخانه آفتکش "یونیون کارباید" در بوپال نشت کرده بود قرار داد. - شکل - 1
- 2نشت نفت پس از انفجار سکوي نفتی کشته شدن یازده نفر از کارگران و لکه نفتی خلیج مکزیک با بیش از دو میلیارد دلار هزینه گردید - 3انفجار کارخانه اتمی چرنوبیل در سال 1986 نیز نمونه اي دیگر از بحران هاي پروژه ها بدلیل ضعف طراحی است .در 26 آوریل 1986 در راکتور شماره 4 نیروگاه چرنوبیل، به علت تغییر ولتاژ ناگهانی و پیشبینینشده برق در حین یک آزمایش، و هنگام تلاش براي خاموش کردن اضطراري آن، آتش شروع شد و به دنبال آن مجموعهاي از انفجارات پشت سر هم اتفاق افتاد. در این فاجعه 54تن از کارکنان بلافاصله و تقریباً 4000 نفر ظرف چند سال به علت بیماريهاي ناشی از تشعشعات رادیواکتیو جان خود را از دست دادند. - شکل -
تعریف بحران
پیش از ارایه راهکار ها و مفاهیم تعریف بحران ابتدا به تعریف کلمه بحران - - crisisمیپردازیم.
- موقعیت فوریتی یا شرایط وخیم مانند نقطه برگشت - . - returning point
- موقعیت نا استوار به عنوان مثال در حوزه ي سیاسی ,اجتماعی ,اقتصاد که ما را در شرف حوادث ناگهانی و سریع, وتغییرات وسیع قرار میدهد.
- تغییر ناگهانی در طول بیماري یا تب که ممکن است تغییر مثبت یا منفی باشد.
هر حادثه اي که بتواند توجهات منفی را به سازمان جلب کند و تاثیر تخریبی بر تمامی موقعیت هاي مالی بگذارد که به افرادي که در آن سازمان فعالیت می کنند و شهرت سازمان در بازار بستگی دارد.[3] لاري اسمیت واژه بحران را به این صورت تعریف میکند: یک اغتشاش عمده در سازمان که داراي پوشش خبري گستردهاي شده و کنجکاوي مردم درباره این موضوع بر فعالیتهاي عادي سازمان اثر میگذارد و میتواند اثر سیاسی، قانونی، مالی و دولتی بر سازمان بگذارد.[4]
شاید رسا ترین تعریف از بحران در زبان چینی ارائه شده . در این زبان واژه بحران معادل فرصت خطرناك یعنی ترکیبی از تهدید و فرصت تعریف شده است . تقسیم بندي بحران - 1بر اساس عامل ایجاد کننده: در این تقسیم بندي بحران ها به دو گونه ي بحران هاي طبیعی و بحران هاي غیرطبیعی تقسیم میشوند الف - بحران هاي طبیعی: سیل ، زلزله، خشکسالی، برف ، آتش فشان و ...که انسان نقش کمتري در آن دارد. ایران بعد از هند، بنگلادش و چین، چهارمین کشور بلاخیز دنیا به شمار میرود . شکل شماره 3 تصویري از وقوع سیل می باشد که ایجاد بحران نموده است.
ب - بحران هاي غیرطبیعی:
انفجار صنایع شیمیایی، نشت مواد هسته اي، آلودگی هوا،بحرانهاي کارگري، تهدیدات حوزه الکتریکال و ابزار دقیق و...که در زمره تهدیدات غیر طبیعی انسان ساز است ایران یکی از ده کشور حادثه خیز جهان است.بحرانهایی غیرطبیعی خود به انواع مختلفی تقسیمبندي میشوند. - 2بر اساس مدت زمان حادث شدن:پارسونز سه نوع بحران را بیان میکند. [5] که عبارتند از:
الف - بحرانهاي فوري: این بحرانها داراي هیچ گونه علامت هشدار دهنده قبلی نیستند و سازمان ها نیز قادر به تحقیق در مورد آنها و نیز برنامه ریزي براي دفع آن نیستند.
ب - بحرانهاي تدریجی: این بحرانها به آهستگی ایجاد میشوند .می توان آنها را متوقف کرد و یا از طریق اقدامات سازمانی آنها را محدود ساخت - بحران میان کارفرما وپیمانکار - .
ج - بحران هاي ادامه دار: این بحرانها، هفته ها، ماه ها و یا حتی سال ها به طول میانجامد .استراتژي مواجهه با این بحران ها بستگی به فشارهاي زمانی، گستردگی کنترل و میزان عظیم بودن وقایع دارد.
ویژگی هاي بحران: از ویژگی هاي بارز بحران ها احساس تهدید شدن است .مشکلات حل نشده در سازمان ها و فقدان مدیریت ریسک پروژه از علل این تهدیدات هستند که موجب شکل گیري بحران میشوند.از دیگر ویژگی هاي بحران ها غافلگیري است و سازمان دچار نوعی سردرگمی میشود و فشار زمانی به سازمان این احساس را می دهد که زمان پاسخگویی به تهدید محدود است.همچنین رسانه ها و جریان فزاینده وقایع و شایعات و خسارت و واکنش هاي روانی مانند ناباوري وحشت مقصر دانستن دیگران یا قبول شکست از دیگر ویژگی بحران ها هستند.
مدیریت بحران : مدیریت بحران مجموعه اي از فعالیت ها یا فرایند ها براي تشخیص ،مطالعه یا پیش بینی بحرانها و مجموعه اي از اقدامات است که سازمان را قادر به جلوگیري یا اداره موثر بحرانها می کند. [6] مدیریت بحران علمی است کاربردي که با استفاده از تجزیه وتحلیل بحرانهاي گذشته و با کمک علم و فن آوري در جستجوي یافتن راه حل یا ابزاري استکه بوسیله آن بتوان از وقوع بحران پیشگیري کرد و یا اینکه ابزار و روشهاي مقابله با آن آماده شود. هدف از مدیریت بحران سازمان نجات یافتن از بحران همراه با نجات اعتبار سازمان و دارایی هاي کامل آن است.[7]
مراحل مدیریت بحران: به طور کلی یک بحران را میبایست قبل وقوع آن پیش بینی و پیشگیري کرد در غیر این صورت حین و بعد بحران باید به دنبال راه حل هایی بود تا خسارات را به حداقل رساند. جوي - joy - در این رابطه راهکار هایی ارایه کرده است که توجه به آن ضروریست.[8] قبل از بحران - سازمان باید فکر و طرحی پیرامون واقعیت هاي ناخوشایند داشته باشد پس اولین قدم آگاهی است -از قبل نقش ها و منابع مشخص شود.چه کسی چه کاري را باید انجام دهد؟افراد به چه منابعی دسترسی دارند؟
مک کنل و استارك - - McConnell and Stark به مروري از بحران می پردازند. بحران وزارت کشاورزي و شیلات و تغذیه انگلستان در سال 2001 یک نمونه از عدم شفافیت مسولیت ها و نبود طرح مناسب براي مدیریت بحران است.همان طور که گفته شد نقش هر عامل در مدیریت بحران باید کاملا مشخص شده باشد.
بحران وزارت کشاورزي شیلات و تغذیه انگلستان - - MAFF در مورد شیوع بیماري در پا و دهان درفوریه 2001 آن ها پاسخ را در بیماري هاي قدیمی و خدمات ناقص می دانستند.آن ها در اولین قدم هاي برخوردي موثر با بحران ناتوان بودند.
MAFF با مشکلات خاص خود مواجه بود که به خاطر اعتماد به اطلاعات قدیمی وبی اعتنایی کردن به تجربه هاي انجمن حاکمه انگلیس بود.مدارکی مبنی بر نبود شفافیت در مورد هدف مدیریت بحران وجود داشت.و در نهایت مسولیت پذیري دولت بود که در زمانی که شیوع بیماري گسترش یافت بسیاري از نهاد ها فعالیت هاي خود را محدود کردند. مسولین پایین دست و محلی معتقد به ریشه کن کردن بیماري و کنترل کردن آن داشتند و دولت مرکزي اهداف سیاست گذاري شده را مد نظر داشت.و همین باعث نوعی اختلاف در مدیریت بحران به وجود آمده شد.ارتباطات نیز یکی از مشکلات مهم بود .
بیشتر کشاورزان از این که نمیتوانستند با مرکز بحرانMAFF ارتباط برقرار کنند شکایت میکردند و اگر هم موفق می شدند اطلاعات روشنی از مسولین در مورد تعداد مناطق در یافت نمی کردند. این موضوع حس تنها ماندن و بی اعتمادي را در آن ها تشدید کرد.تنها کمی بعد از انتقال اختیار تصمیم گیري به دفتر ریاست جمهوري که با توجه به توصیه هاي تیم تحقیقاتی سازمان و متخصصین صورت گرفت واکنش ها متمرکز و متعادل شدند. ایجاد کابینه ي اصول و برنامه ریزي و امور روستایی کمک کرد تا شرایط براي تصمیم گیري شفاف و منسجم فراهم بیاید. - منبع: - McConnell and Stark, 2002
-ارتباطات و مسولان و متخصصان مشخص باشند.چه کسی مسولیت اولیه براي مدیریت و متعادل کردن واکنش را برعهده دارد؟ -افراد آموزش ببینند.آموزش آموزشهاي تخصصی لازم به تیم هاي عملیاتی شناسایی مکانیزم هاي ارتباطات ,هماهنگی و استفاده از امکانات در مرحله مقابله برگزاري کلاسهاي آموزشی دورهاي با توجه به اولویت بندیهاي انجام شده برگزاري مانورها و ارائه گزارشات مربوطه به واحد برنامه ریزي از این جمله اقدامات است. در شکل 4 انواع مختلف آمادگی هاي بحران نمایش داده شده است[9]. تمرین هاي شبیه سازي شده آموزش هاي مهمی را پدید می آورند و آزمونی براي مردمی است که درگیر مدیریت یک بحران واقعی میشوند.