بخشی از مقاله

چکیده

هدف از این تحقیق شناسایی و اولویتبندي عوامل مؤثر بر نوآوري باز در شرکتهاي دانشبنیان بوده است که بدین منظور 376 نفر از کارکنان شرکتهاي دانشبنیان فعال در سطح شهر تهران به روش نمونهگیري تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه محقق ساخته تحقیق پاسخ گفتند. در پایان نتایج بهدستآمده از پرسشنامههاي تحقیق به کمک آزمونهاي تی تک نمونهاي و فریدمن مورد تحلیل قرارگرفته و نتایج نشان داد که استفاده از دانش جهانی، تلفیق نیاز بازار و فرصت فناوري، شناسایی و تولید محصولات جدید، برخورداري از دانش تخصصی، بهبود محیط و فضاي کار، اطلاع از نیازهاي آینده و بهرهگیري از کارکنان خلاق از عوامل مؤثر - p<0/01 - بر نوآوري باز در شرکتهاي دانشبنیان میباشند که ازاینبین بهبود محیط و فضاي کار - با میانگین رتبهاي - 4/56= در اولویت اول و استفاده از دانش جهانی - با میانگین رتبهاي - 3/25 = در اولویت هفتم قرار داشتهاند.

مقدمه

مباحث نوآورى باز، تأیید میکند که توانایی جذب دانش خارجی، محرك عمده براى رقابت شده است. در حالت نوآورى باز، سازمانها محیط را براى فناوري و دانش کاوش نموده و صرفاً به تحقیق و توسعه داخلی خود وابسته نیستند. درواقع پیششرط کلیدى این است که بنگاهها از ظرفیت جذبشان بهرهبرداري نموده تا دانش خارجی را درونی سازى و بومیسازي نمایند - اسپیتوون و همکاران1، . - 2010 از زمانی که چزبرو - 2003 - 2 کتاب خود درباره نوآورى باز را منتشر کرد، این ایده که دانش خارجی یکی از عناصر اساسی براى بهبود نوآورى است را احیا کرد. چزبرو نوآورى باز را اینگونه تعریف می کند:

نوآورى باز الگویی مبتنی بر این فرض است که اگر شرکت ها به دنبال ارتقاء فناوري خود هستند، می توانند و می بایست از ایده هاى خارجی همانند ایده هاى داخلی بهره برده و از راه هاى داخلی و خارجی متنوع به سمت و سوى بازار استفاده کنند - ریگبی3، . - 2002 سازمان ها دریافته اند که به یافتن راه هاى جدید براى شناسایی نیازمندي هاي خود در جهت گسترش تخصص ها و شبکه هاى ارتباطی با افراد و نهادهاى داخل و خارج از سازمان نیاز دارند.

توانایی شرکت ها براى دستیابی به فناوري جدید و تطبیق آنها با نیازهایی که مشتریان دارند، فرصت هاى جدید سودآورى را براى شرکت ها فراهم میکنند - فترهاف و ولکل4، . - 2006 دانش داخلی که براى چنین فرایندهایی لازم است براى شرکت ها ارزشمند می باشد و براى به دست آوردن امتیازات رقابتی لازم است که در فرایند نوآورى شرکت ها، دانش محافظت شود. یکی از شاخص هاى بارز نوآورى باز این است که فرایند نوآورى به طور لزوم در داخل مرزهاى شرکت اتفاق نمی افتد. در عوض فرایند نوآورى در طیف وسیعی از نقش آفرینان توزیع شده است.

بسیارى از نویسندگان این موضوع را به صورت فعالیت گسترش مرزها بیان می کنند و سایرین آن را به صورت مرزهاى انعطاف پذیر اعلام کرده اند - جاکوبیدیس و بیلینگر5، . - 2006 هر دو صورت بدین معناست که نوآورى نمی تواند تنها در دپارتمان تحقیق و توسعه داخل شرکت اتفاق بیفتد. به عنوان مثال می تواند توسط بنگاه از سایر شرکا خریدارى شود یا در تعامل بین شرکت ها و محیط اتفاق بیافتد. این امر منجر به طرحهایی می شود که در چگونگی مدیریت و درك فرایند تأثیر دارد.

واضح است مشکلی که از این امر بر میخیزد این است که زمانی که فعالیت نوآورى بین تعداد زیادى از فعالان به اشتراك گذاشته می شود، تنها مدل همکارى سلسله مراتبی کافی نیست بلکه نیاز به ساز و کارهاى همکارى دیگر نیز می باشد. در جایی که دانش خارجی و فعالان آن، قسمت وسیعی از فرایند را تشکیل می دهند، فرایند نوآورى یک شرکت نیاز به تطبیق با تغییر شاخص هاى فعالیت نوآورى دارد - فلوویو و میگوئل6، - 2011 که این مهم اهمیت نوآوري را نشان می دهد.

مطالعات محقق نشان داد که متأسفانه تا کنون مطالعه اي در زمینه مطالعه عوامل مؤثر بر روي نوآوري باز صورت نگرفته است که این مهم ما را بر آن داشت که به شناسایی و اولویت بندي عوامل مؤثر بر نوآوري باز در شرکتهاي دانش بنیان بپردازیم که به منظور روشن تر شدن بحث به چند نمونه از مطالعات تجربی صورت گرفته در این حوزه اشاره کرده و بعد از آن به روش، یافته و نتیجه گیري از تحقیق پرداخته شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید