بخشی از مقاله
چکیده:
در عصر حاضر، تولید یکی از مهمترین مسائل در رشد اقتصادی هر کشور میباشد و برای رسیدن به تولید مطلوب بایستی سعی شود در هر سازمان رقابتپذیری محصولات تولیدی را افزایش داد که این کار در گرو توجه به خواست مشتری است. برنامهریزی تولید مناسب در یک سازمان باعث افزایش رضایت مشتری و در نتیجه سودآوری بیشتر و حضور مستمر در بازار میشود.
صنعت نساجی به عنوان یکی از قدیمیترین صنایع، در سالهای اخیر با ورود کالاهای خارجی و عدم رقابتپذیری با مشکلات عدیدهای مواجه شده است که نیاز به برنامهریزی تولید مطلوب را مشخص میکند. در این مقاله ابتدا عوامل موثر بر فرآیند برنامهریزی تولید در صنعت نساجی شناسایی شده و سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی این عوامل مورد بررسی و اولویتبندی قرار گرفته است. جامعهی آماری این پژوهش تعدادی از کارخانجات نساجی در استان اصفهان هستند. بعد از بررسی عوامل و زیرمعیارها و اولویتبندی آنها عامل دقت و سرعت خرید تدارکات به عنوان موثر ترین عوامل بر عملکرد فرآیند تولید شناخته شده است.
مقدمه
یکی از مهمترین مسائل در بقاء ، توسعه و پیشرفت سازمانهای صنعتی، مدیریت صحیح میباشد که لازمهی آن برنامهریزی کارآمد است. با گسترش صنعتی شدن جهان، منابع زیادی بالاخص منابع تولید حالت بحرانی و کمیاب به خود گرفتهاند به گونهای که امروزه ماشینآلات، نیروی انسانی، تسهیلات و ...... به عنوان منابع بحرانی در فرآیندهای تولیدی به حساب می-آیند.
از طرف دیگر، با توجه به اینکه واحدهای تولیدی برای بقا و سوددهی به مشتریان شرکت وابسته هستند بایستی زمان تحویل کالا به مشتری کاملا مشخص و پراهمیت باشد. بنابراین میتوان گفت زمانبندی و برنامهریزی تولید مناسب، باعث ارتقا بهرهوری منابع و رضایتمندی مشتری میشود و در نهایت سودآوری را افزایش میدهد6]و.[2 هر سازمان تولیدی جهت دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده نیاز به برنامهریزی تولید دارد و صراحتا میتوان گفت که بدون برنامهریزی تولید، دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده امکانپذیر نیست.[3]
از آنجا که منابع و امکانات تولید کمیاب میباشد، برنامهریزی تولید برای استفاده بهینه از این امکانات بسیار اهمیت دارد. از طرف دیگر برای اینکه بتوان بهرهوری
سازمان را در زمانهای مختلف تحت کنترل درآورد بایستی از برنامهریزی تولید استفاده کرد. برنامهریزی تولید یکی از مسائل مهم در امر مدیریت و سازماندهی فعالیتها در سازمانهای صنعتی میباشد و به بیان کلی برنامهریزی تولید، فرآیند برنامه- ریزی و کنترل وجوه مختلف کل فعالیتهای تولیدی برای برآوردن نیاز و خواست مشتریان است.[1]
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی یک روش تصمیمگیری چندمعیاره میباشد که در سال 1972 توسط ساعتی[13] بوجود آمد. AHPیک روش برای کمک به تصمیمساز در برابر یک مشکل پیچیده با معیارهای متناقض و ذهنی متعدد است11]و10و.[9 فرآیند تحلیل سلسله مراتبی یکی از جامعترین و بهترین سیستمهای تصمیمگیری با معیارهای چندگانه است و امکان فرموله کردن مساله را به صورت سلسله مراتبی فراهم میکند و میتواند معیارهای مختلف کمی و کیفی را در مساله در نظر بگیرد و امکان تحلیل حساسیت روی معیارها و زیر معیارها را دارد.[5]صنعت نساجی در ایران همانند سایر صنایع، اهداف و محدودیتهای بسیاری دارد که به علت عدم برنامهریزی صحیح و مناسب جهت افزایش بهرهوری در حال حاضر این صنعت دچار رکود شدیدی شده و روز به روز از توان رقابتی در آن کاسته میشود.[8]
در بسیاری از تحقیقات انجام شده - در زمینههای مختلف - سعی بر بررسی موضوعات براساس عوامل مختلف - کمی و غیرکمی - بوده است همانند :جیان و همکاران در مقالهی خود، رویکردی یکپارچه برای تعیین وزن ویژگیها در تصمیمگیری با ویژگیهای چندگانه در مسائل پیشنهاد میکنند، در این مقاله از اطلاعات ذهنی ارائه شده توسط تصمیمگیرنده و اطلاعات هدف استفاده شده است .
بنابراین وزن ویژگیها و رتبهبندی هم ملاحظات ذهنی تصمیمگیرنده و هم اطلاعات عینی و دقیق را منعکس میکند[12]، بهینهسازی برنامه تولید محصولات نفت و پتروشیمی به کمک مدل برنامهریزی غیرخطی[13]، سید حسینی و بیات ترک در مقاله خود، به معرفی عوامل و ویژگیهای تولید ناب پرداختهاند و با استفاده از روش تجزیه و تحلیل ابعادی مدلی را ارائه میدهند که میزان سازگاری کارخانجات تولیدی را با معیارها و ویژگیهای تولید ناب قیاس نماید. آنها در همین راستا طی مطالعات به عمل آمده، عوامل تولید ناب را به 9 عامل اصلی و 85 معیار فرعی تقسیم کردند.[4] در این مقاله عوامل موثر بر فرآیند برنامهریزی تولید در صنعت نساجی ایران با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی - AHP - مورد بررسی قرار خواهد گرفت .
ابتدا با استفاده از مطالعات نظری، عوامل مستقیم موثر بر برنامهریزی تولید در صنعت نساجی مشخص میشود که به عنوان معیارهای سطح اول در AHP به حساب میآید سپس با نظرخواهی از خبرگان صنعت نساجی و اساتید برنامهریزی تولید زیرمعیارهایی برای هر یک از معیارهای اصلی مشخص میشود و در پایان با استفاده از AHP این معیارها و زیرمعیارها اولویتبندی میشود. یکی از ویژگیها و نوآوریهای این مقاله، بررسی عوامل تولید در صنعت نساجی است چرا که اکثر پژوهشهای گذشته در کارخانجات با تولید غیرپیوسته و قطعهسازی انجام شده است.
متدولوژی
در این مقاله عوامل موثر بر فرآیند برنامهریزی تولید در صنعت نساجی مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا با مطالعات نظری عوامل موثر شناسایی شده است سپس با نظرخواهی از خبرگان صنعت نساجی و اساتید برنامهریزی تولید برای هر یک از این عوامل یا معیارها یک سری زیر معیار مشخص میکنیم ودر پایان با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و اطلاعات جمع-آوری شده از نظرخواهی، معیارها و زیرمعیارها را اولویتبندی میکنیم.
شناسایی عوامل موثر بر فرآیند برنامهریزی تولید برنامهریزی تولید، فرآیند برنامهریزی و کنترل وجوه مختلف کل فعالیتهای تولیدی برای برآوردن نیاز و خواست مشتریان است این فرآیند در سازمانهای تولیدی اصولا توسط مدیر تولید انجام میگیرد اما باید به این نکته توجه داشت که تصمیمات مدیر تولید ممکن است که مورد قبول واحد بازاریابی و مالی نباشد به همین دلیل مدیریت سازمان به عنوان واحد هماهنگ کننده این تصمیمات را هدایت میکند.[1]
برای انجام یک برنامه تولید جامع، بایستی برنامههای بلندمدت مدیر و سازمان کاملا مشخص شده باشد و از طرف دیگر، یکی از عواملی که بر روی برنامهریزی تولید بسیار موثر است پیشبینی تقاضای آینده است که واحد بازاریابی و بازرگانی سازمان بر عهده دارد.[7] پیشبینی درست تقاضا باعث میشود کالا به موقع بدست مشتری برسد و در نتیجه سودآوری سازمان افزایش مییابد.
یکی دیگر از عواملی که جریان تولید را میتواند متوقف کند کمبود مواد اولیه است که این موضوع خود اهمیت برنامهریزی تولید را مشخص میکند. برای اینکه بتوان برنامهریزی مواد بهتری انجام داد بایستی ارتباط قوی بین واحد تولید، انبار و تدارکات وجود داشته باشد تا برنامهریزی مواد هماهنگ با برنامه- ریزی تولید انجام گیرد.
از طرف دیگر بایستی به این نکته نیز توجه داشت که موجودی زیاد مواد باعث افزایش هزینه نگهداری و تعمیرات شده و مانند موجودی کم که باعث توقف خط تولید میشود، بهرهوری تولید را کاهش می-دهد.[7]همچنین بایستی به این نکته نیز توجه داشت که آنچه را که واحد بازرگانی به عنوان نیاز مشتری مشخص میکند، توسط واحد طراحی محصول و یا در گذشته واحد تحقیق و توسعه با توجه به امکانات و تجهیزات تولید، طراحی شده و به واحد تولید ارائه شود، عدم توجهی واحد برنامهریزی تولید به طراحی محصول مناسب خواستهی مشتری باعث تولید نامناسب و پایین آمدن بهرهوری تولید میشود.
فرآیند تولید از اجزای مختلفی تشکیل شده است که با کنار هم قرار گرفتن، فرآیند تولید را شکل میدهند. فرآیند تولید بایستی به گونهای طراحی شود که متناسب با امکانات سازمان و نیازهای محصول باشد تا بتوان برنامهریزی تولید را هم بر مبنای آن و امکانات انجام داد و ارتباطی بین نیاز مشتری با محصول تولیدی ایجاد کرد.[7] از طرف دیگر وظیفهی نصب و نگهداری فرآیند و ماشینآلات بر عهده واحد نگهداری و تعمیرات میباشد که در صورتی که به درستی انجام نشود باعث توقف خط تولید و در نتیجه بهم خوردن برنامهریزی تولید میشود. با توجه به موارد بیان شده هفت عامل اصلی موثر بر برنامهریزی تولید در جدول 1 نشان داده شده است.
مشخص کردن زیرمعیارهاو اولویتبندی با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی
عوامل موثر بر برنامهریزی تولید که در قسمت قبلی مشخص شد به صورت کلی میباشند و برای اینکه برنامهریزی بهتری برای واحد تولید انجام داد بایستی تمامی این عوامل را به صورت دقیق مورد بررسی قرار داد و هر یک را به چندین زیرمعیار تقسیم نمود. برای اینکار، از نظرخواهی از خبرگان صنعت نساجی و اساتید برنامهریزی تولید استفاده شد و برای هر یک از این عوامل یک دسته زیرمعیار به شرح جدول 1 مشخص شد.سپس ماتریس مقایسات زوجی، یکبار برای کل معیارهای اصلی و یک بار هم برای زیر معیارها با توجه به اطلاعاتی که از خبرگان و اساتید گرفته شد تشکیل شد و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی اولویتبندی بین معیارها و زیر معیارها و به صورت کلی انجام شد که تمام اولویتبندیها در جدول 1 مشخص شده است.