بخشی از مقاله
چکیده
نقوش برخی سفالینهها که گاه مشخصههایی براي شناخت سفالینهها هستند، ریشه در باورهاي ایرانی دارند. یافتههاي پژوهش در همین راستا به این پرسشها پاسخ میدهد، که با استناد به شاهنامه فردوسی بر روي سفالینههاي سدههاي پنجم تا هفتم هق کدامیک از شخصیتهاي اساطیري حماسی نمایش داده شده است؟ شخصیتهاي اساطیري حماسی ترسیم شده بر آثار سفالی در این سدهها بیانگر چه روایاتی هستند؟
در هنر ایران در سدههاي پنجم تا هفتم هق و آن هم در میان آثار سفالی، شخصیتهاي اساطیري حماسی مانند: ضحاك، فریدون، بهرام نمایش داده شدهاند، هدف از این پژوهش شناسایی این تصاویر بر روي آثار سفالی با استناد به متون دست اول ادبی است که به شرح محتوایی این روایات - داستان ضحاك ماردوش، به بندکشیدن ضحاك، بهرام و آزاده - بر روي ظروف سفالی به روش توصیفی با رویکرد ادبی پرداخته شده و گردآوري اطلاعات با بررسی اسناد کتابخانهاي، سایت موزههاي خارجی و مشاهده انجام شده است.
-1 مقدمه
حضور باورهاي اساطیري ایرانی در آثار هنري، پس از ورود اسلام به ایران و حتی ادامه آن در سدههاي بعدي نشانگر آن است، که ایرانیان با وجود پذیرفتن دین اسلام، به باورهاي قبل از اسلام گرایش داشتهاند. به دلیل گسترهي تاریخی آثار سفالین ایران پس از اسلام محدوده معینی از سدههاي پنجم تا هفتم هجري قمري در این تحقیق مد نظر گرفته شده است. در پژوهش پیش رو پاسخ به این پرسشها مورد نظر است:
.1کدام یک از شخصیتهاي اساطیري حماسی ایرانی که در شاهنامه فردوسی نیز از آن یاد شده بر روي آثار سفالی - سدههاي پنجم تا هفتم هجري قمري - نمایش داده شده است؟
.2 با توجه به مستندات ادبی - شاهنامه فردوسی - نقوش اساطیري حماسی ایرانی بر روي سفالینههاي سدههاي پنجم تا هفتم هجري قمري بیانگر چه روایتی است؟ اهداف این پژوهش چنین عنوان میشود:
.1 شناخت نقوش اساطیري حماسی ایرانی بر روي سفالهاي سده پنجم تا هفتم هجري قمري با استناد به شاهنامه فردوسی
.2 شرح روایتهاي ادبی نقش مایههاي تصویري اساطیري حماسی ایرانی که بر روي آثار سفالی نمایش داده شدهاند - با استناد به شاهنامه فردوسی - . یکی از راههاي اصلی بررسی سیر هنري هر دوره، نگرش بر نقوش تصویرگري آن دوران است. شناخت و بررسی نقوش شخصیتهاي اساطیري حماسی ایرانی بر روي سفالینههاي سده پنجم تا هفتم هجري قمري ایران، میتواند گامی موثر در جهت شناخت و تداوم فرهنگ ایرانی در ادوار مذکور باشد و بیانگر اهمیت و ضرورت موضوع مورد بحث است.
پیشینه پژوهش: با وجود حجم عظیم کتب و مقالاتی که در ارتباط با دین، اسطوره، هنر و ادبیات ایران نوشته شده، تاکنون تا آنجا که نگارنده آگاهی دارد، هیچ اثري به صورت یک تکنگاري و فقط در زمینهي شناخت بازنماییهاي هنري شخصیتهاي اساطیري حماسی ایرانی در دوره اسلامی - سدههاي پنجم تا هفتم هجري قمري - بر روي آثار سفالی، به نگارش در نیامده است و آنچه که هست کتب، مقالات و پایاننامههاییست که در کنار پرداختن به مسایل دیگر، اشاراتی به شخصیتهاي مورد بحث از دیدگاه جامعهشناسی، زبانشناسی و تاریخ داشتهاند، که در ذیل بدان اشاره خواهد شد، لذا این امر موجبات نگارش این تحقیق را فراهم آورد.
مهرآفرین - - 1385 در مقالهاي با عنوان"دیرینهشناسی اسطوره ضحاك" اشاره به قدیمیترین ماردوش در یافتههاي باستانشناسی داشته و به مطالعه تطبیقی آنها با متون زرتشتی و اسلامی میپردازد. اخلاقی - - 1390 در پایان نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان"جامعهشناسی اسطوره در شاهنامهي فردوسی - مطالعه موردي ضحاك ، کاوه و فریدون - " نظر به تجلی اسطوره ها در آثار ادبی و هنري، با هدف شناخت مؤلفههاي فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زمانهي آفرینش شاهنامه و کارکردهاي اجتماعی اسطورههاي میپردازد.
بهدانی - - 1391 در مقالهاي با عنوان "بررسی تصویر بهرام گور در هنر ایران از دوره ساسانی تا پایان دوره قاجار " آثار تصویري مربوط به بهرام گور و سیر تحول هنر ایران و نیز دگرگونی روحیات و سلیقه هنرمندان را مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. فاتحی - - 1392 در رساله دکتري خود با عنوان "بررسی و تحلیل هفت شخصیت برجسته اسطوره اي ایران باستان در متون اوستایی، پهلوي و شاهنامه فردوسی" جایگاه هفت شخصیت برجسته اسطورهاي حماسی را با تکیه بر شواهد و عباراتی از متنهاي کتاب اوستا و اصل آثار فارسی میانه جستجو و آن را با ابیات شاهنامه فردوسی تطبیق و مورد بررسی قرار داده است.
روش پژوهش: پس از گردآوري اطلاعات مناسب با اهداف تحقیق، از اسناد کتابخانهاي، سایتها و موزهها به روش توصیفی با رویکرد ادبی مطالعه بر روي آثار به دست آمده، انجام شده است. پایه و اساس این پژوهش بر مبناي داستان به بند کشیدن ضحاك، داستان بهرام و آزاده در شاهنامه فردوسی است. آنچه در این مقاله مورد توجه بوده، بررسی نمایشهاي تصویري آثار سفالی و شرح روایی نقوش با استناد به شاهنامه فردوسی است.