بخشی از مقاله
چکیده
امروزه با توجه به روند سریع تحولات فناوری، هیچ شرکت و کشوری قادر به تامین تمام فناوریهای موردنیاز خود نمیباشد. لذا همکاری فناورانه با دارندگان فناوری امری اجتنابناپذیر است. اما از آنجا که هر پروژه همکاری و انتقال فناوری، دارای ابعاد مختلفی از جمله مباحث فنی، اقتصادی، حقوقی و اجتماعی است و در بسیاری از موارد، تبعات عدم توجه به این مسائل میتواند ضربات جبرانناپذیری را به اقتصاد کشور وارد نماید، آگاهی از معیارهای اساسی که میبایست قبل از همکاری فناوری مورد توجه قرار گیرند، امری حیاتی برای مدیران و سیاستگذاران این عرصه میباشد.
هدف این پژوهش این است که عوامل کلیدی تاثیرگذار بر انتخاب روش همکاری فناورانه در حوزه ICT را شناسایی و ارائه نماید. برای این منظور ابتدا مجموعه عوامل تاثیرگذار بر انتخاب راهبردهای همکاری فناورانه با استفاده از مطالعه ادبیات و مدلهای موجود - مدل چیزا1، مدل فورد2، مدل تید3 و همکاران، مدل رابرت و بری - 4 شناسایی گردید. سپس با کمک خبرگان این حوزه در مرکز تحقیقات مخابرات ایران، مهمترین عوامل در زمینه انتخاب راهبرد مناسب همکاری فناورانه، از طریق پرسشنامه شناسایی، و با استفاده از آزمون ناپارامتریک فریدمن رتبهبندی شدند.
با توجه به نتایج بهدست آمده، عواملی همچون: دسترسی به بازار، پتانسیل یادگیری، پیچیدگی فناوری، و ضرورت دستیابی سریع به فناوری مورد نظر دارای بیشترین اولویت در مرکز تحقیقات مخابرات ایران هستند.
-1 مقدمه
در فضای جدید رقابت که سازمانها نیازمند منابع نوآوری هستند، مزیتهای رقابتی فعلی و منابع داخلی آنها برای رقابتپذیری کافی نمیباشد و بر این اساس همکاریهای فناورانه به عنوان ابزاری اثربخش برای توسعه - بهبود - مزیت رقابتی و از بین بردن شکاف میان توانمندیهای موجود و مطلوب به شمار میآیند و همچنین به صورت یکی از مهمترین مانورهای راهبردی در صنایعی همچون ارتباطات، الکترونیک، زیست فناوری و خودروسازی ایفای نقش میکنند
با تحلیل دقیق نقاط قوت و ضعف داخلی و نیز پتانسیل شرکا، همکاری میتواند در مراحل مختلف زنجیره ارزش شکل بگیرد. شکلهای مختلف همکاری فناورانه شامل مواردی همچون: صدور مجوز بهرهبرداری، تحقیق و توسعه مشارکتی، پیمان استراتژیک، کنسرسیوم، شبکهسازی و غیره است. مطالعات نشان میدهد همکاری های فناورانه از دهه 1980 به بعد در اکثر کشورهای جهان مانند آمریکا، اروپا، ژاپن و کشورهای جنوب شرق آسیا و در کشورهای در حال توسعهای مانند هند، با آهنگ شبه نمایی رشد کردهاند - 500 . - Okamuro, 2007 کسب و کار رده اول جهانی، بیش از 60 درصد مشارکتهای راهبردی را داراست
در ادامه و در بخش 2، مبانی نظری و ادبیات پژوهش مرور میشود. در بخش 3، روش انجام پژوهش - متدولوژی - معرفی شده است. در بخش 4 به تجزیه و تحلیل نتایج پرداختهشده و در بخش 5، بحث و نتیجهگیری ارائه خواهد شد.
-2 مبانی نظری پژوهش
-1-2همکاری فناورانه
امروزه اغلب مدیران و صاحبنظران بر این عقیدهاند که همکاریهای فناورانه منبع کلیدی نوآوری و از جمله مهمترین ابزار مدیریت کسبوکار برای بهبود رقابتپذیری سازمانها بهویژه در محیطهای پیچیده و پویا است. همکاری فناورانه توافقی است که آگاهانه و آزادانه میان دو یا چند بنگاه برای تبادل، به اشتراک گذاشتن و توسعه فناوری شکل میگیرد
در همکاری فناورانه، دو شرکت توانایی فناورانه خود را جهت رسیدن به فناوری جدید به اشتراک میگذارند
تحقیقات نشان میدهد که در دو دهه اخیر، رشد زیادی در همکاری فناورانه کشورها در سطح جهان دیده میشود
مهمترین دلیلی که باعث رشد همکاریهای فناورانه شده، این است که شرکتهای اندکی قادرند که تمامی مراحل توسعه یک فناوری را بهتنهایی طی کنند. علاوه بر این، همکاری فناورانه باعث سرعت بخشیدن به فرآیند یادگیری و نوآوری میشود
برای اینکه نتایج قابل قبولی از همکاری فناورانه بهدست آید میبایست همپوشانی قابل قبولی بین تواناییهای طرفین وجود داشته باشد، زیرا اگر این همپوشانی خیلی زیاد باشد فرصتی برای یادگیری از هم، و انتقال فناوری وجود نداشته و هیچ یک از طرفین چیز جدیدی برای ارائه نخواهد داشت. اگر همپوشانی خیلی کم باشد، بهدلیل اینکه امکان کار کردن با توانمندیهای فناورانه یکدیگر کاهش مییابد، همافزایی بسیار کمی بین آنها بهوجود خواهد آمد و یادگیری به حداقل خواهد رسید
همکاری ممکن است در جهت افزایش رقابت شرکتها و بخشهای صنعتی یا بهبود بهرهوری نوآورانه و یا بدون در نظر گرفتن مسئله رقابت و در جهت پاسخ به مشکلات فناوریهای جهانی انجام گیرد
بسیاری از صاحبنظران معتقدند دستیابی به فناوریهای جدید از دو طریق ممکن است
1. توسعه درونزا: به این معنی که فناوری صرفا با استفاده از منابع داخلی، و به بیان بهتر تملک فناوری از طریق انجام فعالیتهای تحقیق و توسعه ممکن است.
2. انتقال فناوری: به این معنی که دستیابی به فناوری به کمک منابع خارجی، و به بیان دیگر خرید - دریافت - آن از خارج بنگاه میسر است.
ادبیات موضوع نشان میدهد که سازمانها با انگیزههای گوناگونی به همکاری تمایل دارند. از جمله صاحبنظران بنامی که درباره انگیزههای همکاری، تحقیقاتی انجام دادهاند، میتوان به هکس5 و مجلوف6 ناملا7 و چیزا8 اشاره کرد. این صاحبنظران، مهمترین انگیزههای همکاری را حذف یا کاهش چشمگیر تقابل میان رقبا، تأمینکنندگان، مشتریان، تازه واردان بالقوه و تولیدکنندگان محصولات و خدمات مشترک، ایجاد شرایط مناسبتر برای طرفین همکاری از طریق اکتساب فناوری و تسهیم منافع حاصل از صرفههای مقیاس، دسترسی به بازار جدید، واکنش به فشارهای دولت محلی برای افزایش سطح کیفی محصولات/خدمات، توافق برای استاندارد کردن محصولات در مقیاس جهانی، محدود کردن ریسک، دسترسی به فناوریهای جدید و همگرا و یادگیری میدانند - انصاری، . - 1391 از صاحبنظران دیگری که پیرامون اهداف همکاری تحقیق کردهاند، مولر و هرستات میباشند که اهداف مشارکت را به دو دسته تقسیم میکنند
1. اهداف مبتنی بر بازار
2. اهداف مبتنی بر فناوری