بخشی از مقاله
چکیده :
گسترش شهرنشینی در جهان معاصر و تاثیرگذاری جهان از تحولات کلانشهری بخصوص کلانشهرهای جهانی که بازنمود چهره سرمایه داری معاصر هستند این پرسش را مطرح می کند که کارکرد حاشیه سازی درون متنی تا چه سطحی از نابرابری ها شهری سرمایه داری نئولیبرال را به دنبال دارد و گذار ها از مطالعات سنتی و مدرن در ناتوانی وضع موجود و ناپیدایی امید، چگونه می تواند در بستر جغرافیای و مطالعات شهری شکل گیرد.
در این مقاله به روش تحلیلی و تفسیری بعد از پیوندها و در واقع سیطره سرمایه داری و شهر، به تولید متن فضای شهر ها بر بستری از اندیشه هنری لوفور پرداخته شده است واسازی متن فضایی شهر بر بنیان واسازی دریدایی با رویکرد جغرافیایی به تفصیل تشریح شده است هرچند در نئولیبرالیسم جهانی شده که نه تنها شهرها بلکه جهان را در حال بلعیدن است و البته گوارش سختی دارد.
از این رو می توان امیدوار بود که برداشت جدیدی از متن فضایی / جغرافیایی و آنچه که از استیضاح نظریه فضایی و اجتماعی و از انتقال استراتژیک دانش فضایی به کاربست فضایی بوجود می آید، خود هسته نظریه برنامه ریزی شهری و تبیین آن با تاسی به عدالت جغرافیایی باشد و به نظر دیدوید هاروی در کتاب شهر شورشی آلترناتیو موجود همانا بازگشت به مفهوم «قابلیت اعتراضی شهر« است این امر تنها در صورتی امکان پذیر است که در هستی شناختی یک بررسی جغرافیایی فضایی با دیدگاهی از جغرافیای نئو آنارشیسم شهری و معرفت شناختی رادیکال ناشی از واسازی جغرافیایی عمل نموده و تا دستیابی به عدالت جغرافیایی به عنوان یک تجربه رادیکال امکان پذیر گردد.
مقدمه
سرمایهداری امروزه شیوه غالب اقتصاد جهان است سرمایه داری افسار گسیخته امروز جهان در برگذشتن از فرجامهای سازمان یافتگی ، سعی دارد که تمامی فضاهای جغرافیایی را به زیر سیطره خود درآورد.ایندر حالی است که تحولاتی که در دانش فنّی ، حمل ونقل و ارتباطات پدید آمده در حال ساختن جهانی هستند که در آن هر چیزی را می توان در هرجای دنیا ساخت و در هرجای دنیا فروخت.راه شرکتهای جهانی که دیدگاهی جهانی دارند از حکومتهای ملّی که به بهزیستی و سعادت رای دهندگان خود توجه دارند کاملاً جدا شده است .
اتحاد کشورها متلاشی می گردد، بلوکها یا جبهههای تجاری پیدا می شوند ، اقتصاد جهانی بیش از بیش به هم تنیده میشود.در این میان صنایع انسان ساخته 1 مبتنی بر نیروی مغزی جایگاه یا بستر از پیش تعیین شدهای ندارند.این صنایع از قید جغرافیایی رهایند میتوانند در هر نقطه از کره زمین مستقّرشوند.آنهایی که سلطه اقتصادی یافتهاند خواهند توانست نیروی مغزی را که مکان استقرار این صنایع را تعیین مینمایند ایجاد کنند ، بسیج نمایند و سازمان دهند - تارو،. - 25:1376یکی دیگر از تحولات موجود در عرصه سرمایه داری پیدایش مکانیسم جدید ، انتقال سرمایه به خارج است.
این امر به وسیله شرکتهای چند ملیتی انجام می گیردکه فعالیت تجاری آن از مرزهای دولت ملی فراتر می رود و برپایه آن تولید جهان بر پایه » فرا ملیتی « و در جهت تشویق کارایی و تفوق فنی سازمان مییابد - هایل برونر، . - 89:1363سرمایه داری در این روند زادهی برخورد دونوع جریان است : جریان رمز گشایی شدهی تولید در شکل سرمایه پول و جریان های رمز گشایی شدهی کار در شکل کارگر آزاد. ماشین سرمایه داری در این روند از پول مجموعه ای از اصول متعارف مربوط به کمّیتهای انتزاعی را که همواره در مسیر حرکت قلمروزدایی عضو جامعه پیش میرود، جایگزین خود ایدهای رمز کرده است.
سرمایه داری بدین ترتیب به سوی آستانهای از رمز گشایی میل میکند که عضو جامعه را در جهت بدنی بدون اندام متلاشی میکند و روی این بدن جریان های میل را در میدانی قلمروزدایی شده آزاد میکند.بدین ترتیب رمز گشایی از جریانها و قلمروزدایی از عضو جامعه اساسیترین گرایش سرمایه داری را در عصر حاضرشکل می دهد.سرمایه داری بی وقفه به سرحد خود نزدیک میشودسرحدی. که دقیقاً شیزوفرنیک است - دلوز،. - 437:1381در این میان گذار از یک جامعه سرمایه داری تولیدگرا به یک نظم نو سرمایه داری سیبرنتیکی که این بار معطوف به کنترل مطلق است - بودریار، - 471:1381، جریان سرمایه رویکردی جهانی و سریع وساده می یابد.
در این میان هر گونه برنامه ریزی فضای جغرافیایی نواحی شهری یا روستایی در این دوره نیازمند هستی شناختی برنامه ریزی و معرفت شناختی مرتبط با آن و روش شناختی منتج از آن می باشد. زیرا تحولات امروز جهان در بستری از چالش های درون و برون متنی و در ابعاد مختلفی شکل می گیرد. پیش برنده این تحولات در یک بستری کلان، معطوف به تغییرات شیوه تولید سرمایه داری است.
این شیوه تولید در چارچوب سرمایه داری می باشد که تبلورعینیت یافتگی متن فضایی را سبب می شود. خاصیت شیزوفرنیک سرمایه داری در رویکردی بینامتنی تحولات عصر حاضر را به سمت و سوی های متفاوتی سوق می دهد. به همین دلیل پیوستگی کاملاً مستقیمی امروزه بین مفاهیم جغرافیایی و سرمایه داری در یک دیدگاه پساساختاری وجود دارد.
در این بین برنامه ریزی و توسعه فضایی مکانی از آغاز تا کنون همتنیده با سرمایهداری بوده و جزئی از این نظام محسوب میشود. سرمایهداری، متن فضایی تولیده شده را برای برنامه ریزی شهری و روستایی به صورت محصولی تولید شده، عرضه میکند. این بدان معنا است که سرمایهداری همچون نظام کارخانه تولید، متن فضایی را برای برنامه ریزی روستایی بستهبندی کرده و با تبلیغات پیرامون آن، میل به توسعه متن فضایی را شکل می دهد.
این روند از برنامه ریزی و توسعه در مکان های جغرافیایی را با تاسی به ژیل دلوز 1381 - ، - 426 میتوان »تولید تولید « دانست، که در آن با تولید فضای خاص برای برنامه ریزی، به تولید میل به توسعه در متن فضایی تولیده شده ، منتهی میگردد. به این ترتیب متن فضایی ، ارزش خود ارجاعیاش را به عنوان یک متن فضایی با ارزشمند تولید شده، از دست داده و دیگر نمیتواند در برگیرنده رابطه متقابل انسان و محیط باشد، بلکه مالکیت انسان بر متن فضایی به عنوان کالایی مدنظر است که مصرفکننده هرگونه که مایل است میتواند از این کالا استفاده کند.
این کالا باید نشانه تبلیغی خاص خود را برای فروش عرضه کند که این نشانهها درچارچوب تبلیغات، ابعاد غیر واقعی به خود میگیرد تا فروش بیشتری را شکل دهد و به گفته بودیار 1381 - ، - 464 ناشی از گذار نظام ارزش مبادله سرمایهداری به قانون ساختاری ارزش است که در آن، فروش محصول به ارزش پولی برای مبادله یا خرید آن نبوده، بلکه وابسته به ساختاری از تبلیغات و ارزشگذاریهای غیر تولیدی بر روی محصول است. به بیانی دقیقتر، سود اقتصادی به تنها انگیزه توسعه در سه سطح جای جغرافیای، ساکنان و برنامه ریزی بدل میشود. در حالی که تناقضات درونی نادیده گرفته میشود.