بخشی از مقاله

چکیده

سبک طنزپردازي حافظ، برخاسته از محیط اجتماعی حاکم بر قرن هشتم است، وي شاعر مصلحی است که به قصد مبارزه با کژيها و نابسامانیها، تیغ طنز خود را بر غدهي ریا فرود آورده است، این پژوهش در صدد پاسخ دادن به این پرسش است که چه عوامل و شاخصههایی، از نظر زبانی، فکري و ادبی، سبک طنزپردازي حافظ را متشخص و طنز او را فرا مکانی وفرا زمانی میکند؟ در این مقاله سبک طنزپردازي حافظ از سه بعد:  سطح فکري، سطح زبانی و سطح ادبی بررسی شده است.از لحاظ سطح فکري، طنز انتقادي او درونگرا است که به طنز اجتماعی، مذهبی، فلسفی و سیاسی تقسیم میشود. تعادلعاطفی موجود در شعر حافظ سبب شده است تا انتقادهاي او به شعار حزبی و سیاسی مبدل نشود. زبان طنز او اصلاحگر، عفیف، غیرمستقیم، تصویري و آراسته به انواع صناعت و بلاغت ادبی است، زبان ادبی و هنري شعر این شاعر متعهد هم ردیف محتواي متعالی آن است. مهمترین شگردهاي طنزآفرینی او عبارتند از: متناقضنما، ایهام، کنایه و استعاره تهکّمیه.
واژگان کلیدي: سبک، طنز، تعادل عاطفی، متناقض نما، ایهام، کنایه

-1 مقدمه

ادبیات علاوه بر اینکه حادثه و نمودي اجتماعی است، عامل و محرك اجتماعی نیز هست، شاعر و نویسنده اوضاع مادي و اجتماعی خود را تحقیر میکند، با محیط خود مبارزه میکند و میکوشد آن را تغییر دهد. از آنجا که ادبیات و جامعه هر دو در حال تحول و تحرك اند و متقابلاَ در یکدیگر تأثیر میگذارند، هرگز نباید فعالیت ادبی رااز فعالیت کلی اجتماع جدا کرد.در حقیقت تأثیر و تأثر ادبیات و اجتماع و نحوهي ارتباط این دو با یکدیگرعامل مهمی در تعیین سبک یک نویسنده یا شاعر به شمار میرود.»در ادبیات، سبک روشی است که شاعر و نویسنده براي بیان موضوع خود بر می-گزیند، یعنی سبک شیوهي گفتن است. شاعر و نویسنده به واسطهي سبک در تمام مراحل از انتخاب موضوع گرفته تا نوع کلمات، لحن و سیاق تألیف عناصر گوناگون، تأثیر خود را بر جا می نهد.«

سبک، نگرش نویسنده و شاعر به جهان و پدیدههاي موجود در آن است که به تصویر کشیدن آن، شیوهي مخصوص به خود را میطلبد، لذا بین سبک و محیط اجتماعی رابطهي دیالکتیک برقرار است و"»موتور" تغییر و تحول سبک، تغییر و تحولات اجتماعی است - .« شمیسا، - 187 :1374حافظ شاعر متعهد قرن هشتم به قصد اصلاح کژيها »طنز« را به عنوان شیوهیی براي برجسته ساختن کاستیهاي موجود، معایب و مفاسد جامعه ریاکار و نشان دادن حقایق تلخ اجتماعی، در مقابل دیدگان همگان با زبانی غرّا و آراسته به صنایع ادبی مطرح میکند.یکی از آفتهاي خانمانسوز اجتماع، تظاهر و ریاکاري زاهدان و محتسبان فاسق و صوفیان سالوس دلقآلوده است که در مسند دینمداري با اعمال ریایی سعی در اغفال مردم دارند،تا هرآنچه به ظنّ خودحلال و حرام می-پندارند.

به اطرافیان تحمیل کنند با تأمل در دیوان حافظ میتوان دریافت که صوفی و زاهد از مسیر شریعت و محتسب و قاضی از جاده قانون و اخلاق خارج شدهاند و از خرقه و تسبیح و سجاده و قرآن دام تزویري ساختهاند تا آنگونه که خود میخواهند انسانهاي ساده لوح را در بند یبم و تطمیع نگه دارند.حافظ براي درهم شکستن مناسبات باطل که به اسم ارزشهاي اخلاقی و عرفی توسط سالوسورزان رایج شده است، طنز اجتماعی، مذهبی، فلسفی و سیاسی را به عنوان مؤثرترین حربه بر میگزیند که به طریق غیر مستقیم و کنایه و در پردهاي از ایهام و ابهام به تصویر چنین اجتماع متناقض گام برمیدارد. به همین دلیل در طنز حافظ بسامد برخی از کلمات و مفاهیم، که در ارتباط با مسائل دینی و اجتماعی است، بسیار بالاست و انتقاد از آن مسائل و مفاهیم و استفاده از حربهي طنز و لحن استهزا از ویژگیهاي سبکی شعر اوست.

-2 بحث

سبک طنزپردازي حافظ هم از لحاظ محتوا و هم از جانب زبان، آثار او را در طول قرون از آثار سایرین به نحو نمایانی متمایز ساخته است؛ اشعار اوحکایت کنندهي واقعیتهاي تلخ اجتماعی و حوادث فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن روزگار است.»لحن عنادي و استهزاءآمیز خواجه از مشرب عمیق و وسیع انتقادي و شخصیت و سنّت برانداز او سرچشمه میگیرد و این خصیصه، خصیصهي عام سبک حافظ است.« - مرتضوي، - 107 :1370طنزپرداز متنزع از جامعه نیست و اثر طنزآمیز او بانگی است در مبارزه با بیدادگريها و حفظ حرمت آزادي و ارزش بخشیدن به شرف انسانی. - بهزادي، - 16 :1387

در قرن هشتم هجري قمري، ایران در تاخت و تاز مغولان یکسره در فساد، دروغ، ریا، خیانت، نا امنی، نابسامانی و فقر غوطه وربود. »ایران در این مدت که از بدترین ادوار تاریخی آنست، دچار مصائب عظیمی است. قسمتی از بقایاي خصائل ملی را که از قدیم الایام براي او مانده بود از دست داد و به جاي آنها بسیاري از رذائل اخلاقی رسوخ یافت. اعتقاد به سحر و جادو رایج شد، خرافات و اوهام و در نتیجه غلبهي جهل به مراتب بیش از پیش در اذهان رخنه کرد.« - صفا، - 223 :1376 در چنین زمانهیی است که حافظ با تیغ طنزخود فاسقان وخائنان آغشته به ریا را به میدان مبارزه فرا میخواند.

1-2 سبک طنزپردازي حافظ
به طور کلی سبک طنزپردازي حافظ را میتوان از سه سطوح فکري ، زبانی و ادبی بررسی کرد.
1-1-2 سطح فکري1
انتقادهاي حافظ، درونگرا هستند یعنی ذهن حافظ با آفاق و سطح پدیدهها تماس میگیرد - شراب، میخانه، جام، خرقه، تسبیح، مسجد و ... - تا بتواند یک مفاهیم عمیق ذهنی و انفسی - اجتماع، مذهب، سیاست و ... - را به تصویر بکشد. او منتقد اصلاحگري است که معایب و مفاسد جامعه را با لحن عنادي و استهزاءآمیز به تصویر میکشد به طور کلی طنزهاي او عبارتند از:

1-1-2 1 طنز اجتماعی:2 طنزهایی که حاوي مضامین اجتماعی هستند؛ نگرانیهاي فردي، اجتماعی، همراه با آلام و دل واپسیها، تشویشها و پریشانحالیهاي عصر و مردم عصر، به شکل طنز مورد به تصویر کشیده میشود؛ همچنین ضمن خردهگیري از افراد مؤثر در شکلگیري فساد و گمراهی، همچون دولتمردان، زورگویان و تیپهاي ذينفوذ یک جامعه، در قالب طنز به اصلاح کژيها و نادرستیها همت گماشته میشود. - کازورنی، - 101 :1389 حافظ طنزپرداز توانمندي است که به قصد جلوگیري از انهدام ارزشهاي اخلاقی و اجتماعی، با قلم طنز به تصویر معایب حاکم در اجتماع میپردازد و در عین حال دشمنان دورو را، که با منادي ارشاد جامعه به جایگاه رفیع اجتماعی دست یافتهاند، با کمک طنز رسوا میسازد. »غناي اندیشهي حافظ، اندیشهي اجتماعی او است؛ چون یک لحظه غافل نیست از اینکه باید فکري کرد براي این اجتماع لنگان و ناهموار.« - ندوشن، - 204 :1381اغلب طنزهاي حافظ، دوره فرمانروایی امیر مبارزالدین را به تصویر کشیده است؛ چرا که او را قاتل ولی نعمت خود - شیخ ابو اسحاق - ورواج دهندهي مفسد اجتماعی و اخلاقی بر میشمرد:
آه از این جور و تظلم که در این دامگه است      واي از آن عیش و تنعم که در آن محفل بود

برخلاف» دوره ابواسحاق که نزد شاعران »عصر بهشت« روي زمین تلقی میشد - .« زرینکوب، - 13 :1387 در روزگار امیر مبارزالدین نغمهي جانسوز و دردناك از چنگ و عود به گوشها میرسد، وقتی از اسباب طرب صداي حزن برمیخیزد خود به خود در ذهن سامع خفقان آگنده از فساد، گناه، تزویر و جنایت نقش خواهد بست؛ جامعهاي که در آن شیخ، حافظ، مفتی، محتسب در جامه ریا به تظاهر میپردازند و برخلاف ظاهر نیک، اندیشه و باطن اهریمنی و پلید دارند در چنین جامعهیی نیاز به یک مصلحی است تا با دعوت کردن افراد به ژرفنگري و باریک بین بودن دربارة ماهیت اینگونه افراد، شناساي چهرهي حقیقی مزوران باشد.

دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند    پنهان خورید باده که تعزیر میکنند...

می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب    چون نیک بنگري همه تزویر میکنند

امیرمبارز در کار دین بسیار متعصب بود به گونهیی که سختگیرياش در اجراي احکام شرع رنگ مبالغه و دلزدگی به خود گرفته بود.

در میخانه ببستند خدایا مپسند      که در خانه تزویر و ریا بگشایند.

2-1-1-2 طنز دینی و مذهبی1

حافظ رند هوشمندي است که بزرگترین آفت در برابر عبادت و مقدسات را ریا و رعونت میداند»در مواجه با احکام جدي مذهب، تزویر و ریا موضوعهاي دم دست طنزنویس میباشد.« - پلارد، - 19 :1383

ریا حلال شمارند و باده حرام      زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیش

در سبک طنزپردازي حافظ عنصر دینی و مذهبی از مهمترین عناصر طنزپردازي او به شمار میرود چرا که در معاصران خود درد دین نمیبیند.»پرداختن پیگیرانه و هنرمندانهي او به کار و بار دین و عرفان ،و قلع و قمع مادهيامالفساد ریا حاکی و ناشی از درد دین است - .« خرمشاهی، - 153 :1383

نمیبینم نشاط عیش در کس      نه درمان دلی نه درد دینی

وقتی ریاکاران، شریعت و طریقت را به لوث و تباهی میکشند، حافظ طنز دینی و مذهبی - مبارزه با مقدس مĤبها و مقدسنماها - را به منظور ایستادگی در مقابل دین فروشان که دین را دستمایهي تشخّص و احترام خود ساختهاند به کار میگیرد تا حقیقت دین را وراي این دروغ پردازيها نشان دهد. »سر به سر گذاشتن ملایم و ظریفانه با معتقدات و مقدسات یکی از اضلاع و بلکه ارکان طنز حافظ است - .« خرمشاهی، - 150 :1383حافظ عامل به شریعت »زبرخوان قرآن در چهارده روایت است«؛ نگاهی عمیق و آگاهانه به دین دارد عبادت او شبیه انسانهاي ساده لوح نیست که از سر نادانی مقلّد زاهدان ریاکار باشد و آنها بتوانند وي را در بیم و تطمیع از دوزخ و بهشت فرو دست خود نگه دارند بلکه عالمانه و تعمقی است. توفیق هر اثر هنري به میزان تجاوزش به حریم تابوهاي یک جامعه بستگی دارد که شامل هر نوع مفهوم »مسلط« یا »مقدس« در محیط اجتماعی است، به ویژه زمانی که مورد سوء استفادهي حاکمیتها و قدرتها قرار گیرد و جامعه را از سیر تکاملی باز دارد. - شفیعی-کدکنی، - 122 :1385

3-1-1-2 طنز حافظ پیرامون شریعت و طریقت
روزه، نماز، مسجد، حج، توبه و ... ارزشهاي دینی به شمار میروند که در شریعت از جایگاه والایی برخوردارند و در طریقت نیز عمل به آنها واجب است اما از آنجا که در عصر حافظ افراد عامل به این واجبات آغشته به ریا شدند و به جاي آنکه شریعت و عمل به آن را وسیله هدایت خود قرار دهند وسیلهي ریاکاري و فریب مردم ساختند لذا مورد طنز و طعن این شاعر اندیشمند و ژرف نگر قرار گرفتند. حافظ در مقابل کسانی که با آلایش

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید