بخشی از مقاله
چکیده
فراهم کردن بستر مناسب برای دسترسی و حضور همه گروههای جامعه در محیط شهر، و همچنین تامین امنیت همه آنها از وظایف مدیریت یکپارچه شهری است. کمبینایان و نابینایان دستهای از معلولین هستند که به دلیل فقدان و یا ضعف بینایی دچار محدودیت شده، و توانایی حرکت امن و آزاد در محیط شهری را از دست دادهاند. فضاهای شهری برای این دسته از شهروندان ناشناخته باقی میماند. حس ناامنی و ترس از محیط در این گروه سبب میشود تا متاسفانه اغلب آنها حضوری فعال و موثر در جامعه نداشته باشند.
از سوی دیگر این افراد توانایی فوقالعادهای در دو حس شنوایی و لامسه دارند. بهسازی و مناسبسازی محیط شهری برای کمبینایان و نابینایان، با هدایت این افراد و کمک به جهتیابی در فضاهای شهری، محیطی امن فراهم کرده و از ایجاد معلولیتهای جدید برای این دسته از شهروندان نیز جلوگیری خواهد کرد. نوشتار حاضر که بخشی از نتایج طرح پژوهشی "تدوین دستورالعمل بومی تجهیز فضاهای شهری به کفپوشهای لمسی ویژه کمبینایان و نابینایان" در شهرداری مشهد است، تلاش دارد تا با بررسی و شناخت دقیق توانمندیها، نیازها، و محدودیتهای کمبینایان و نابینایان، به طراحی جزئیات مناسبسازی محیط شهری با استفاده از نوار بساوایی بپردازد.
روش تحقیق در این پژوهش مطالعات کتابخانهای، مصاحبه با نمایندگان انجمن نابینایان استان خراسان رضوی، مطالعات میدانی و همچنین تجربه پنج ساله نگارنده در این زمینه است.
-1 مقدمه
درک افراد از محیط شهری، به میزان استفاده از ابزارهای حسی در هر فرد بستگی دارد. افراد بینا حواس مختلف خود را - مانند: دیدن، شنیدن، لمس کردن، بوییدن، چشیدن، درک فواصل زمانی و مکانی و ... - برای شناخت محیط اطراف به کار میبرند. افراد نابینا نیز از تمام حواس خود به جز بینایی برای شناخت محیط بهره میگیرند. نابینایی منجر به افزایش حساسیت شنوایی و لامسه در این دسته از افراد میگردد.
بر این اساس، بهترین شیوه برای راهنمایی و هدایت افراد نابینا و کمبینا، استفاده از علائم صوتی و لمسی است. اما از آنجا که محیط شهری با انواع آلودگی صوتی همراه است، از حس شنوایی نمیتوان با اطمینان لازم برای هدایت نابینا استفاده کرد. نبود توانایی کنترل شدت، مدت و کیفیت صدا نیز از دیگر کاستیهای استفاده از علائم صوتی است. آلودگیهای صوتی محیط، تعیین قرادادهای صوتی برای آگاهی نابینا و هشدار به او را مشکل، و گاه غیرممکن میسازد. بنابراین بهترین شیوه هدایت افراد نابینا و کمبینا استفاده از علائم قابل لمس در محیط شهری است.
پژوهش حاضر تلاش دارد تا توجه به نیازها، محدودیتها و توانمندیهای نابینایان و کمبینایان، به شیوههای مناسبسازی محیط شهری بپردازد.
-2 هدف تحقیق
هدف اصلی از انجام این پژوهش، پاسخگویی به سوالات زیر است:
- قراردادهای لمسی در محیط شهری بر چه اساسی تعریف میشود؟
- خوانش علائم لمسی چگونه است؟
- شکل و ویژگیهای علائم حسی قابل درک برای نابینایان و کمبینایان چیست؟
-3 روش تحقیق
پس از طرح مساله و روشنشدن هدف تحقیق، در ابتدا روش مطالعه کتابخانهای و جستجو در تجربیات جهانی و استانداردهای بینالمللی پیش گرفته شد. نگارنده در اولین گامها و تلاشهای خود برای دستیابی به شهر قابل استفاده برای همه، اقدام به جستجو و جمعآوری ضوابط و تجربیات بینالمللی استفاده از علائم حسی برای معلولین نموده است.
در کنار مطالعات کتابخانهای و در طول پنج سال گذشته، بازدیدهای میدانی مستمر با همراهی صبورانه جمعی از نابینایان عزیز، و مصاحبه با نمایندگان انجمنهای ایشان صورت گرفت تا به شناخت دقیق و بهتر مسائل و مشکلات کمک کند. در ادامه نیز سیر پژوهش، با مستندنگاری تجربیات کمیته مناسبسازی ساختمانها و فضاهای شهری شهرداری مشهد و ارائه راهکارها تکمیل گردید. در انتها، شیوههای پیشنهادی به وسیله نمایندگان انجمن نابینایان شهر مشهد، به صورت عملی آزمایش و کنترل شد و نواقص آن برطرف گردید.
-4 مفاهیم اولیه
-1-4 مناسبسازی
یکی از مهمترین تعالیم دینی توجه به منزلت و کرامت همه انسانهاست:وَلَقَدْمْنَا»کَرﱠبَنِی آدَمَ؛ ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم.« - اسراء، - 70 حضور و فعالیت در محیط شهری، حق طبیعی همه شهروندان است. نامناسببودن امکانات شهری مانند شبکه حمل و نقل، ساختمانهای عمومی و فضاهای شهری، سبب انزوای هرچه بیشتر معلولین میشود، و حتی آنها را از تهیه و داشتن شغل مناسب محروم میسازد. از سوی دیگر وابستگی نابینایان و کمبینایان به دیگران برای حضور در فضای شهری نیز خوشایند نیست. داشتن استقلال فردی برای آنها، به معنی قابل دسترس بودن محیط شهری بهطور مستقل و بدون کمک دیگران است.
به مجموعه فعالیتهایی که در راستای تامین سه هدف حفظ استقلال فردی معلولان، قابل دسترسکردن محیط شهری برای ایشان، و ایمنسازی محیط برای همه انجام میشود، مناسبسازی میگوییم.
-2-4 نابینایی و کمبینایی
به طور کلی نابینایان بر اساس توانایی در دیدن به دو دسته تقسیم میشوند: -1 نابینایان مطلق: افرادی فاقد هرگونه توانایی در دیدن هستند.
-2 کمبینا یا نیمهبینا: افرادی که نابینای مطلق نیستند، اما بینایی آنها به حدی کم است که میتوان گفت قادر به دیدن نیستند. بعضی از این افراد، بسته به درصد بینایی، قادر به دیدن کلیت اشیا و یا تشخیص بعضی از رنگها هستند.
نابینایی در بعضی افراد به طور مادرزادی است. این افراد با موضوعاتی مانند رنگ و نور و تصویر آشنا نیستند. اما افرادی که در مقطعی از زندگی خود بینا بودهاند، درک بهتری از محیط اطراف دارند.
-5 تفاوت در ادراک محیط
واقعیت امر این است که هریک از اندامهای حسی ما قسمتی دارند که نسبت به محرکهای محیط حساس است و به آنها گیرنده حسی میگویند. [7] اما گیرندههای حسی نسبت به همه محرکها حساس نیستند، بلکه در دامنه محدود و مشخصی از محرکها از خود حساسیت نشان میدهند.
محیط پیرامونی ما سرشار از اطلاعات است. هریک از ما بر اساس ادراکمان از محیط، قضاوت کرده و ذهنیتی از فضا برای خود میسازیم، رفتار میکنیم، و به محیط پاسخ داده و آن را تغییر میدهیم.
در ارتباط میان انسان و محیط، از یک سو انسان با ویژگیها و ظرفیتهای خاص خود قرار دارد، و از دیگر سو محیط بسیار گسترده که با تمام پیچیدگی، خود را عرضه میکند.
محیط برای اینکه بتواند ارتباط درستی با انسانها برقرار کند، بایستی اطلاعات خود را به گونهای ارائه نماید که برای ما قابل ادراک باشد.