بخشی از مقاله
چکیده
صور خیال گوهر اصلی شعر است و معیار ارزش و اعتبار هنري شعر را تعیین میکند. صور خیال در بلاغت فارسی عمدتاً به دو مبحث، تشبیه و استعاره اختصاص دارد، اما مجاز و کنایه نیز در همین وادي بررسی میشوند. در بلاغت فارسی، علم بیان دربارهي این چهار موضوع مهم گفتگو میکند. در این حقیقت تردید نیست که بحث از صور خیال در شعر، آن هم در شعر شاعر بزرگی چون عماد فقیه هم مهم است و هم دشوار.
در این مقاله تنها یک قسمت از صور خیال و تصویرپردازي در دیوان اشعار عماد فقیه مورد بررسی قرار گرفته است و سعی شده است ویژگیهاي سبکی خاص و نوآوريهاي وي در این زمینه استعاره و انواع آن آشکار شود. در مجموع، کوشش شده است تا تنها پارهاي از تصاویر شعري و نمادین شعر عماد فقیه کرمانی مورد تحلیل بیانی قرار گیرند تا تازگیها، خلاقیتها و نوآوريهاي شگفت و منحصر به فرد او در پرتو همین چند تصویر نمایانده شود.
روش تحقیق در این پایاننامه اسنادي- کتابخانهاي است. پرسش اصلی این بود که: »شاخصههاي صورخیال در اشعار عماد کرمانی چیست؟.« در پایان بدین نتیجه رسیدیم که عماد فقیه براي توضیح و تبیین اندیشههاي مختلف خود بیشتر به استعاره توجه داشته و براي این منظور نیز از استعاره مصرحه مجرده و مکنیه بیش از دیگر انواع استعاره استفاده کرده است.
مقدمه
آراستن و پیراستن سخن، از روزگاران گذشته مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است و سعی آنها بر این بوده است که کلامی بلیغ و فصیح - ناسازگاري حروف،کاربرد واژهي ناآشنا، ناهنجاري و بدآهنگی نداشته باشد - و رسا و به دور از هرگونه دشواري یا نارسایی بر زبان بیاورند چه به صورت نظم چه نثر. در واقع هدف علوم بلاغی که سه علم: معانی، بیان و بدیع است، همین است.
صور خیال گوهر اصلی شعر است و معیار ارزش و اعتبار هنري شعر را تعیین میکند. یکی از علل اصلی ماندگاري شعر و هر پدیدة ادبی در زمان، به قوت و قدرت خیال، نوع نگرش خیالانگیز شاعر نسبت به پدیدهها بر میگردد: بنابراین رمز جاودانگی هر شاعر برجسته در تصاویر فنی و صور خیال شگفتانگیزي است که آفریده و نقشی میزند
تشبیه، استعاره، مجاز و کنایه ابزارهاي خیالانگیزي هستند که مسائل علم بیان محسوب میشوند. »با علم بیان میتوان والایی و استواري یا فرودستی و خامی آثار ادبی را سنجید و میزان نوآوري و تقلید را اندازه گرفت و کلاً بسیاري از مسائل ادبی به صورت دقیقی پاسخ داد.
این عناصر خیالانگیز با دامنهاي بسیار وسیع در اشعار عماد فقیه کرمانی به کار رفته است که نیاز به بررسی دقیق دارد.
»شیخالاسلام خواجه عمادالدین علی فقیه کرمانی مشهور به »عماد فقیه« و متخلص به »عماد« از شاعران استاد قرن هشتم هجري و از معاصران سلطان ابوسعید بهادرخان است
عماد در شعر مرتبهاى بلند دارد. سخن او استوار و منتخب و دور از فتور لفظی و معنوى و متضمن مضمونهاى لطیف و معنیهاى بلند است. شیخ آذرى درباره او گفته است: »در سخن خواجه عماد نه در لفظ و نه در معنی حشو و فتورى راه نیافته و از آن بوى عبیر به مشام هنروران و صاحبدلان میرسد
معرفی عماد فقیه کرمانی
پدر ِوي، محمود فقیه کرمانی، از نزدیکان و محارم نظام الدین محمود کرمانی - عارف و صوفی نامدار قرن هفتم و از شاگردان عبدالسلام ماکوئی - محسوب می شد و به دستور وي خانقاهی در کرمانبنا نمود و خود به نمایندگی از نظام الدین محمود، اداره امور این خانقاه را عهده دار گردید. نظام الدین محمود در سال 705 هجري قمري در کرمانخرقه تهی کرد و به دیارباقی شتافت و در روز هفتم ِفوت ِ او، "محمود"، پدر عمادفقیه نیز دیده از جهان فروبست. بدین ترتیب، »عماد فقیه«، در سال 705 ه.ق در حالی که فقط 15 سال سن داشت، به اتفاق برادرش، اداره امور خانقاه را برعهده گرفت و ضمنا به تحصیلات فقهی خویش نیز ادامه داد.
در کنار تحصیلات، عمادفقیه سرودن شعر را آغاز کرد و از همان سنین جوانی در این زمینه به شهرت رسید. بیشتر عمر عمادفقیه و دوران اوج شاعري او، مقارن با حکومت دو تن از حکّام نامدار سلسله آل مظفردر کرمان، یعنیامیرمبارزالدین: محمد مظفّر و شاه شجاع - فرزند امیرمبارزالدین محمد ِمظفر - ، بود و ضمناً وي از معاصران بزرگانی چون خواجه حافظ شیرازي، عبید زاکانیو خواجوي کرمانیمحسوب می شد و با این بزرگان در ارتباط بود. بعلاوه وي در سرودههاي خویش، از میان ِ شاعران گذشته بیش از همه به سعدیارادت می ورزید و از وي تقلید می نمود.
شهرت »عمادفقیه کرمانیدرسرودن« شعر و مهارت ِ وي در این فنّ به حدي زیاد بود که در مورد وي در تذکره دولتشاه سمرقندي، به نقل از شیخ آذریچنین آمده است : »فضلا برآنند متقدکه سخنمان وِمتأخرانِ جواهر الاسرار احیاناً در حشوي واقع شده است. اما سخن ِ »عماد فقیهکه« اکابر اتفاق کرده اند که در آن سخن اصلاً قصوري واقع نیست، نه در لفظ و نه در معنا و از سخن ِ»خواجه« بوي دلاویز عبیر می آید که به مشام صاحب دلان و هنروران، بلکه از بوي جان زیباتر می نماید.