بخشی از مقاله

چکیده

در ایران مقدار مصرف سرانه آب لولهکشی آشامیدنی از بسیاری از کشورهای دیگر بیشتر است و استفاده از آب آشامیدنی تصفیه شده برای مصارف غیرشرب هزینههای زیادی را بر این بخش تحمیل میکند. یکی از راهکارهای مواجهه با این مشکل استفاده از سیستمهای دوگانه توزیع آب و جداسازی آب شرب از مصارف غیرشرب است. در این پژوهش به تعیین معیارهای مؤثر در تفکیک آب شرب از سایر مصارف پرداخته شده و با استفاده از تکنیکهای تصمیم گیری چند معیاره - M CDM - فرآیند وزن دهی معیارها از روش مقایسات زوجی انجام شده است.

از دید کارشناسان خبره معیار ضرورت توجه به مدیریت مصرف آب و صرفهجویی در تفکیک و جداسازی آب شرب از آب بهداشتی و انتخاب نوع روش تفکیک از اهمیت و ارجحیت بیشتری نسبت به سایر معیارها برخوردار میباشد. از مهمترین عوامل گرایش به این رویکرد در ایران علاوه بر کمبود و محدودیت منابع آب سالم و قابل شرب، هدررفت و تلفات 20 تا 30 درصدی آب در شبکههای توزیع، ضرر و زیان ناشی از اختلاف حجم آب تولیدی و آب به فروش رفته - آب بدون درآمد - ، توسعه پایدار منابع کنونی آب و کاهش هزینههای بهرهبرداری در تصفیهخانهها میباشد.

اما با توجه به بالا بودن هزینه-های اصلاح و کاهش هدررفت شبکههای توزیع آب، خطرات ناشی از استفاده از آب غیرشرب به جای آب شرب و مسائل فرهنگی و اجتماعی استفاده از شبکههای دوگانه توزیع آب نیاز به بررسی جامع با توجه به تمامی فاکتورهای دخیل در این مسئله دارد و هر گونه تصمیم گیری جهت احداث شبکههای دوگانه چه به صورت نصب شیرهای برداشت آب شرب و چه به صورت توزیع بطریهای آب آشامیدنی لازم است که این طرحها ابتدا به صورت محدود و آزمایشی اجرا شوند تا نقاط قوت و ضعف آنها و همچنین ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها مورد بررسی دقیق قرار گیرد.

مقدمه

تاریخ مدیریت منابع آب در فلات مرکزی کشور نشان میدهد که ساکنان این منطقه با بکارگیری روشهای خلاق و مدبرانه همواره هوشمندانهترین بهرهبرداری را از آبهای زیرزمینی به عمل آوردهاند. احداث هزاران رشته قنات و صدها آب انبار، پایاب، آسیاب و یخچال که بخشی از آنها هنوز هم پابرجا باقی ماندهاند دلیلی روشن بر این مدعاست. ورود فناوریهای جدید نظیر استحصال آب زیرزمینی از طریق پمپ و سپس احداث شبکههای توزیع آب شهری که آب را مستمرأ و بدون محدودیت در اختیار مصرف کننده قرار میداد از یک سو، ارتقاء استانداردها، افزایش رفاه، تغییر شیوهی زندگی و قیمت نازل آب از سوی دیگر موجب گشت تا مصرف سرانه آب شرب و بهداشت سیر صعودی به خود بگیرد. پر واضح است که ادامهی این روش، مدیریت تولید آب را همواره با چالش روبرو ساخته و با توجه به محدودیت منابع آب شرایط را به نقطهای سوق میدهد که تأمین نیازها را ناممکن سازد. بنابراین راهی جز الهام از تجربیات گذشتگان به منظور استفاده از راههای منطقی برای مدیریت مصرف آب باقی نمیماند.

قبل از شروع تصفیهی آب در دهه 1880 تمام شبکههای توزیع آب به صورت تصفیه نشده - آب خام - بودند. با شروع تصفیه، شبکههای توزیع آب شرب همراه با توسعه شهرنشینی گسترش یافت. در خلال سالهای 1920 تا 1970 روند استفاده از پسابها و فاضلابهای تصفیه شده به عنوان منبع دیگر تأمین آب رواج یافت و از سال 1970 به بعد این امر با شتاب بیشتری ادامه یافت تا اینکه در سال 2000 تلاشهای جوامع برای احداث و استفاده از شبکههای دوگانه توزیع آب گسترش یافت.

در ادامه به بیان چند تجربه مرتبط با شبکههای دوگانه توزیع آب پرداخته میشود. در برخی از کشورهای اروپایی نظیر آلمان و انگلستان موارد متعددی از شبکههای دوگانه توزیع آب وجود دارد. در شهر لس آنجلس مطالعات احداث شبکههای دوگانه توزیع آب آشامیدنی و غیر آشامیدنی انجام گرفته و بر اساس این برنامه تا سال 2010 مناطق وسیعی از این شهر زیر پوشش این نوع شبکهها قرار گرفته است

در کشورهای خاورمیانه نظیر اردن، سوریه و مصر نیز استفاده از پساب تصفیه شده در شبکه آب غیرآشامیدنی مطرح شده است. در کشور کویت نیز دو شبکه توزیع آب، یک شبکه برای آب شیرین و مصارف شرب و شبکه دیگر برای مصارف غیر شرب از آب دریا وجود دارد. در کشور ایران استفاده از آب تصفیه نشده یا آب با کیفیت پایین برای مصارف غیرآشامیدنی در برخی از شهرها از جمله شهرستان قم و شهرستان خور و بیابانک مرسوم بوده و امروز نیز به کار گرفته میشود از قبیل شبکه آبیاری فضای سبز در آبادان، دزفول و خرمشهرکه مصارف شستشو و آبیاری فضای سبز از طریق انشعابی در حیاط منازل و فضای سبز عمومی شهر تأمین شده است و در ایام گذشته که هنوز شبکه توزیع آب در شهرها احداث نگردیده بود، در منازل دو مخزن آب وجود داشت.

یکی مختص آب آشامیدنی که معمولاً سربسته بود و در ساختمان آن دقت زیادی به عمل میآمد و برداشت از آن توسط شیر صورت میگرفت و دیگری حوض یا استخری که برای مصارف شستشو، آبیاری و یا آب تنی مورد استفاده واقع میشد و آب آن نسبت به آب موجود در مخزن و یا آب انبار از کیفیت پایینتری برخوردار بود. در گذشته در زاهدان آب مناسب برای شرب توسط شبکهای مستقل و با نصب شیر برداشت عمومی در نقاط مختلف شهر تأمین شده بود و شبکهتوزیع اصلی شهر عموماً مصارف غیرشرب را در مناطق کوهستانی و تجاری توزیع میکرد. از جمله شهرهایی که سابقه اجرای شبکههای دوگانه توزیع آب در آنها وجود داشته است میتوان به شهرهای کاشان، اهواز، مشهد، ساوه، طبس و بجستان اشاره کرد.

بر اساس اطلاعات موجود در سطح استان یزد شهرهای اردکان، بهاباد، عقدا و روستاهای خرانق، ندوشن، صدرآباد، نیوک، علویه هرکدام از طرحهای ویژه تفکیک آب بهرهمند میباشد که به تناسب شرایط، کمیت و کیفیت منابع آب در دسترس هرکدام، روشهای ویژهای را در اختیار گرفتهاند.البته این نکته را باید خاطر نشان کرد که اولاً هیچ یک از روستاها و شهرها از دو شبکه کامل - یکی شرب و دیگری بهداشت - که کلیه مشترکین را تحت پوشش قرار داده باشند و آب شرب را در ورودی مشترک به وی تحویل نمایند برخوردار نیستند. بعبارت دیگر در کشور، شبکه دو گانه آب بصورت کامل مشاهده نمیشودثانیاً. تجربیات موجود کشورعمدتاً بر تفکیک آب از طریق برقراری سامانه عمومی برداشت آب شرب شامل شبکه ویژه آب شرب به همراه جایگاه عمومی برداشت آب استوار است. این روش معمولا در مناطقی اجرا گردیده است که از نظر تامین آب مطلوب شرب در مضیقه بوده اند.

ضرورت تفکیک آب شرب از سایر مصارف در شهرهای منتخب استان یزد

استان یزد به دلیل دوری از منابع رطوبتی و قرار گرفتن در فلات مرکزی کشور، از قلت بارندگی برخوردار است. در پنجاه سال گذشته بهرهبرداری گستردهای از منابع آبهای زیرزمینی آن به عمل آمده است به گونهای که اکثر سفرههای آبهای زیرزمینی این استان با افت سطح آب زیرزمینی مواجه شدهاند. کیفیت آبهای زیرزمینی نیز به دلیل برداشت از زبانههای آبهای شیرین و هجوم آبهای شور تنزل یافته است.

از طرف دیگر آبهای زیرزمینی و خط انتقال آب به یزد، تنها منبع آبی این استان را تشکیل میدهند که اولی با افت کمی و کیفی و دومی با صدمه پذیری روبرو است و لذا چارهای جز برنامه-ریزی پایدار به منظور استفادهی بهینه از این منابع نیست. پس منطق ایجاب مینماید که آبهای محدود را که دارای بهترین کیفیت هستند به آب شرب اختصاص داد و سایر منابعی که از کیفیت نامناسبتری برخوردار میباشند را برای سایر مصارف در نظر گرفت. در غیر این صورت استان یزد در آیندهای نه چندان دور، به ویژه در شرایطی که با قطعی آب انتقالی مواجه شود با بحرانی جدی به منظور تأمین آب شرب روبرو خواهد بود.

هیچکس بر انتقال آب شیرین و گوارا از زاگرس به فلات مرکزی کشور و استفاده از آن برای فضای سبز و یا فلاش تانک و یا استحمامصحّه نمی گذارد؛ این در صورتی است که همگان بر انتقال آب شیرین مذکور به فلات مرکزی و مصرف آن برای شرب اتفاق نظر دارند. پر واضح است که انتقال آب از صدها کیلومتر دورتر و استفاده از آن برای فضای سبز، استخر شنا، استحمام و یا شستشو فاقد توجیه فنی اقتصادی بوده و از منطق به دور میباشد. حال آنکه صرف همین آب در بخش شرب دارای توجیه میباشد. به عبارت دیگر در مناطق خشک و نیمه خشک نظیر استان یزد که امکان دسترسی آسان و ارزان به آب وجود ندارد، از نظر اقتصادی به صلاح است تا موضوع تفکیک آب در دستور کار قرار گیرد.

کیفیت آبی که با استاندارد آب شرب در اختیار مصرف کننده قرار میگیرد بالاتر از نیاز کیفی سایر مصارف نظیر سیفون توالت، استحمام، فضای سبز و کاربردهای متعدد دیگری از این قبیل است. حال چنانچه از آب با کیفیت شرب برای سایر مصارف استفاده شود این به معنای تلف نمودن منابع آب شیرین و هدر دادن منابع مالی است.

جایگزینی منابع آب با کیفیت نازل تر جهت مصارف غیر شرب و حفاظت از منابع آب قابل شرب یکی از اهداف اولیه تفکیک آب بحساب می آید. ضمن آنکه استفاده از این نوع آبها کهبعضاً به وفور یافت می شوند یک فرصت محسوب می گردد. البته بایستی همواره این موضوع را مدنظر قرار داد که در طرح تفکیک آب، آب عرضه شده بایستیاولاً کافی بوده یعنی نیاز آبی را تأمین نمایدثانیاً. از نظر کیفی مطمئن باشدثالثاً پایدار باشد و بالاخره آنکه قابل دسترس باشد یعنی آنکه امکان دسترسی آسان یکایک افراد جامعه به آن فراهم باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید