بخشی از مقاله
چکیده
سیر و سلوک عرفانی و پیمودن مراحل قرب الهی، هدف از آفرینش انسان است. از جمله اهم امور در این راه داشتن استادی توانا و راه دیده است که شواهد قرآنی و روایی زیادی بر این امر اشاره دارند، تا جائیکه علماء این فن، طی نمودن این راه در قوس صعود را بدون استاد، کاری بس دشوار و قریب به محال می دانند. نا آشنایی سالکان با مواقف راه، عجب و غرور، گمراه شدن و القائات شیطانی که در کمین سالکان است از جمله خطرات بالقوه ای اند که بر اهمیت این امر افزوده اند. برای شناخت استاد واقعی باید به شواهد عقلی و نقلی که از متون دینی بدست می آید تمسک نمود. جامعیت علمی و عملی، طی نمودن منازل عرفانی تا سرحد فنای ذات، داشتن ولایت باطنی و ... از جمله این شرایط اند. در این میان آداب مخصوص استاد و شاگردی نیز وجود دارند که در طی راه نقشی اساسی دارند.
-1 مقدمه
سیر و سلوک الی االله که بخشی از علم عرفان عملی را تشکیل می دهد، از علوم دیرپا در جامعه اسلامی است و بر خلاف علوم دیگر که صرفا با تأکید بر بعد نظری سعی در بالا بردن بینش و آگاهی مخاطبان خود دارند، این علم با ارائه راهکارهای عملی درصدد است تا سالکین کوی حق را به مقصد و مقصود اصلی آنان که همان لقاء االله و رسیدن به مقام فنا است راهبری نماید. در این میان از جمله اهم آداب و نکاتی که باید مدنظر سالکین الی االله قرار گیرد این است که برای پیمودن این مسیر حتما از راهنمایی های استادی توانا بهره گیرند.
نقش استاد در تهذیب نفس و سیر و سلوک، آنقدر مهم و تعیین کننده است که عارفان، همگی بر آن تأکید نموده اند و خاطر نشان ساخته اند که قدم نهادن در این مسیر بدون بهره گیری از استاد، سبب بوجود آمدن مشکلات و خطراتی برای سالک است، مانند وارد آمدن فشار بیش از حد بر خود، خروج از تعادل روحی و روانی بر اثر ریاضتهای شدید، غلبه اوهام بر ذهن و روان، گرفتار شدن در دام کبر و عجب، عدم تشخیص القائات شیطانی از الهامات غیبی و آفات و مفاسد دیگر که هر یک از آنها، برای سقوط معنوی وی کافی است.
در سیر و سلوک، کار اصلی را خود سالک انجام میدهد؛ اما استاد، نقش یک راهنمای با تجربه را دارد که علاوه بر آگاهی از این راه، از خطرات و خصوصیات آن مطلع است و مانند پدری دلسوز و مهربان تجربیات گرانبها و توصیه های مهم خویش را در اختیار سالک قرار می دهد. ضرورت رجوع به استاد که در یک بیان کلی تر می توان آن را ضرورت رجوع جاهل به عالم نامید از مسلمات عقلی و دینی است. شواهد قرآنی و روایی فراوانی بر این مطلب وجود دارد که به برخی از آن ها اشاره می نماییم.
-2 شواهد قرآنی
-1-2 اهل ذکر
قرآن کریم لزوم رجوع به اهل علم را برای کسانی که از آگاهی و بینش برخوردار نیستند اینگونه بیان می نماید - «نحل- - 43 علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در خصوص این آیه می فرمایند: » چیزی که هست در عرف قرآن اگر این کلمه - ذکر - مقید به قیدی نشد معنایش یاد خداست. و به همین عنایت است که قرآن کریم، وحی، نبوت و کتابهای فرستاده شده بر انبیاء را ذکر خوانده است و آیاتی که شاهد بر این معنا است بسیار است. پس قرآن کریم ذکر است، هم چنان که کتاب نوح و صحف ابراهیم و تورات موسی و زبور داوود و انجیل عیسی - ع - که همه کتابهای آسمانی اند نیز ذکرند، و بعضی از اهل این کتابها، آنها که این کتابها برای ایشان نازل شده و گروندگان به این کتابها نیز اهل ذکرند.
چون اهل و متخصص هر چیزی نسبت به آن چیز عارفتر و بیناتر و به اخبار آن داناترند پس کسانی که میخواهند نسبت به آن چیز اطلاع بدست آورند لازم است به اهل آن مراجعه کنند، و اهل کتابهای آسمانی همان دانشمندانی هستند که تخصصشان در علم آن کتاب و عمل به شرایع آن است، آنها اهل خبره و عاملین به آن علمند، اخبار انبیاء را میدانند، پس دیگران باید به آنان مراجعه نمایند. - «طباطبایی،1417 ،12 ، - 375 علامه طباطبایی ذکر را کتب آسمانی و وحی الهی می دانند و اهل ذکر را گروندگان و عاملین به آن می دانند که دیگران باید به آنان مراجعه نمایند.
-3 شواهد روایی
الف- امام صادق - ع - می فرمایند: »« کلینی، 1365 ،1، ح - 1 عمل کننده بدون بصیرت مانند کسی است که در بیراهه افتاده و در غیر مسیر اصلی می رود و هرچه سرعت خود را افزون کند جز بر دوری او از مقصد نمی افزاید.
ب- امام صادق - ع - در حدیثی به نقل از رسول خدا - ص - می فرمایندهرکس عملی را بدون علم به آن انجام دهد بیش از آنکه مایه صلاح و خیر او باشد مایه فساد و هلاکت اوست.
ج- امام سجاد - ع - در عبارتی می فرمایند: »هلک من لیس له حکیم یرشده - «اربلی،1381 ،2 ، - 114 کسی که از حکیمی که او را ارشاد نماید بهره نبرد به هلاکت افتاده است. این قبیل روایات و سایر روایات فراوان دیگری که در این باب ذکر شده همگی نمایانگر توجیه عقلی و نقلی این مطلب است که کسانی که می خواهند به کاری اقدام کنند یا عملی انجام دهند، باید به متخصص آن فن مراجعه نمایند زیرا در صورت عدم این کار نه تنها به نتیجه مقصود نائل نشده بلکه موجبات گمراهی خود را فراهم می آورند. به خصوص زمانی که شخص جوینده طریق حق و سالک در مسیر او باشد، این امر به وضوح نمایان تر است.