بخشی از مقاله

چکیده

یکی از رویکردهای پایداری در معماری، رویکرد اجتماعی آن است که به بعد انسانگرای معماری می پردازد. یکی از بحثهای حائز اهمیت آن، بهینه نمودن تعاملات اجتماعی و بهبود ارتباط انسان با جامعه است. افراد جامعه در راستای شکل دهی ارتباطاتشان با دیگران دست به رفتارهایی می زنند که هر یک از این رفتارها بستری را به عنوان ظرف مکانی می طلبد. این بستر باعث شکل گیری رفتارها و فعالیت هایی می شود که به ایجاد خاطرات منجر شده و خاطرات خوب مردم را دوباره به فضا دعوت می نماید و دست آخر همان حس تعلق خاطر به فضا ایجاد می گردد.

امروزه بسترهای مناسب، برای شکل گیری خاطرات جمعی کاهش یافته و فضاهای خاطره ساز گذشته، فراموش شدهاند و یا تنزل کیفیت یافته اند. برای باز زنده سازی و دستیابی دوباره به این مکانهای با کیفیت بالا، در جهت نیل به روی دادن خاطرات جمعی و تعاملات اجتماعی افراد، ابعاد پایداری اجتماعی و تاثیر فضای باز در شکل گیری خاطرات جمعی اهمیت می یابد.

در واقع تنزل کیفیت فضای باز شهری منجر به کاهش حضور و تعاملات شهروندان در این فضا شده و حس تعلق خاطرشان نسبت به شهر کم نموده و در نهایت سلامت اجتماعی جامعه به خطر می افتد. حال در این میان این سوال مطرح می گردد که فضای باز شهری چگونه می تواند، ما را در راستای ارتقاء حس تعلق پذیری به شهر یاری برساند؟

مبنای این فرض با توجه به الگوهای پایدار و پرداختن به روابط اجتماعی شهروندان با یکدیگر در فضای باز شهر، با کیفیت های پایدارکه به ایجاد خاطرات جمعی و حس تعلق خاطر مردم در جهت نیل به شهری با رویکرد توسعه ی پایدار کمک می نماید، شکل می گیرد. در این خصوص جستجوی معیارهای حائز اهمیت در این باره نیز، نیازمند شناسایی می باشد. بر این اساس، این مقاله سعی دارد تا در تلاشی گام به گام، پس از بررسی تفسیری لازمه های کیفیت فضاهای باز شهری، در زمینه ثبت و ایجاد خاطرات جمعی، به بررسی کیفی معیارهای این رویکرد در طراحی بپردازد.

-1 مقدمه

با توجه به اینکه در طراحی های امروزی بحث پایداری جز لاینفک پروژه ها، مطرح می گردد و همگام با طراحی ها پیش می-رود میتوان به اهمیت زیاد مباحث توسعه و پایداری پی برد.

مدرنیته همانطور که فوایدی برای جوامع آن روز دنیا داشت، آنها را دامن گیر مسائل و مشکلاتی کرد که برای حلشان مباحث توسعه و پایداری در مجامع عمومی مطرح گردید. با افزایش حضور ماشین ها در سطح شهر نیاز به افزایش سواره راه ها بیش تر شد که در پی این نیاز فضاهای باز با ارزشهای غنی فرهنگ و اجتماعی شهر به دست فراموشی و ویرانی سپرده شدند و این ویرانی ها خسارات زیادی را برای جوامع اجتماعی ما به همراه آوردند که هویت و حیات جمعی شهر ها را به خطر انداخت.

برای جلوگیری از پیشروی این خطرات صاحبنظران راه حلهای پیشنهادی را در الگوها و ساختارهای توسعه پایدار مطرح کردند. توسعه پایدار با رویکرد اجتماعی دست به برگرداندن و تداعی هویت از دست رفته ی شهرها با بهره گیری از ابزار وابستگی های اجتماعی، حیات مشترک، فعالیت های جمعی، حس تعلق و محیط های آشنا و... زد. شهرها با اثبات لایه های خاطرات در بطن خود حافظه ی تاریخی و فرهنگیشان را حفظ می کنند و از نسلی به نسل دیگر منتقل می نمایند. جهت انتقال این خاطرات باید شرایط لازم برای افراد حاضر در فضا را مد نظر قرار داد.

پیش از این، در این راستا، افرادی چون دکتر کاوه بذرافکن، دکتر هما ایرانی بهبهانی، دکتر علی مدنی پور و دکتر مهتا میرمقدایی در ارتباط با ابعاد اجتماعی پایداری، رابطه ی معماری فضاهای عمومی در شکل گیری تعاملات اجتماعی، طراحی های پایدار و توسعه ی فضاهای باز و سنجش امکان شکل گیری خاطرات و انتقال آنها در شهرها، سخنان ارزشمندی را به میان آورده است.

صاحبنظران نامبرده با مطرح کردن الگوهای توسعه ی پایدار و اهمیت آن در شهرهای امروزی معماران را بر آن داشتند که فعالیت هایی در زمینه های مطرح شده انجام دهند. آنها با سخنانشان ارزش و اهمیت توسعه ی پایدار را برایمان روشن کرده، سپس با ارائه ی ابعاد توسعه در معماری پایدار به حل مشکلات پیش آمده دست زده، و با این رویکرد هویت های از دست رفته ی شهرها را مورد بررسی قرار داده و به الگوهای پایداری برای ارائه راهکارها دست یافتند.

از گفته ایشان چنین فرض می گردد، که هویت را می توان، به وسیله تداعی حس تعلق به محیط های دارای بعد اجتماعی غنی، فضاهای آشنای شکل گرفته در تصورات کاربران، وابستگی های اشخاص به تعاملات و فضاهای جمعی روی داده در عرصه ها، به شهر بازگرداند. در این خصوص به همین خاطر با بررسی ابعاد شکل گیری خاطرات و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر به ارائه ی شاخصه ها و الگوهایی با در نظر داشتن روانشناسی محیط در جهت بهبود شرایط و امکان رو به رشد فعالیت های جمعی بررسی خواهیم نمود.

روش به کارگرفته در این پژوهش در ابتدا ترکیبی از روش تفسیری - تاریخی و در مرحله ی بعد با روش کیفی بوده است - گروت، . - 1390 سوال اصلی ما در این پژوهش اینگونه است که فضای باز شهری چگونه می تواند ما را در راستای ارتقاء حس تعلق پذیری به شهر یاری برساند؟

ما در راستای رسیدن به پاسخ برای سوال فوق از دیدگاه توسعه و پایداری به فضاهای باز شهر می نگریم که در بخش های ابتدایی، ملزومات یک محیط برای خاطره انگیزی و رسیدن به یک شهر پویا و سرزنده را بررسی کرده و در نهایت با کیفیت هایی که برای فضاهای باز شهری جهت شکل گیری خاطرات مطرح خواهیم نمود، به الگوها و شاخصه هایی در فضاهای باز شهر خواهیم رسید، که فعالیت های جمعی و حضور مکرر و شکل گیری خاطرات را در لایه ی مختلف شهر تشدید می کند.

-2 پایداری و توسعه ی اجتماعی

بعد از انقلاب صنعتی با سلطه ی ماشین ها بر شهر، افزایش فضاهای عبور و مرور سواره و رشد جمعیت در شهرها، بسیاری از زیستگاههای طبیعی به دست ویرانی سپرده شدند و رفته رفته شهرها تبدیل به فضاهایی غیر پایدار شدند. برای رفع این معضلات و افزایش سطح رضایتمندی مردم موضوعی تحت عنوان توسعه ی پایدار مطرح گردید، البته با توجه به گفته های ولنگانگ زاگس توسعه بدون پایداری و پایداری بدون توسعه وجود نخواهد داشت.

توسعه پایدار با بیان کردن فضاهای سبز هم به عنوان محیطی برای تعادل اکولوژیک و هم برای همبستگی های اجتماعی شروع به حل این معضل کرد. با توجه به وجود اماکن عمومی امن، پارک ها و امکانات تفریحی، ارتباطات اجتماعی پویا و نظایر آن به استفاده از هر فرصتی برای شکل دهی تصورات ذهنی و خاطرات مردم پرداختند. به همین منظور در این پژوهش با پرداختن به پایداری آن هم از ابعاد اجتماعی، به شکل تعاملات جمعی و همبستگی های اجتماعی در راستای ارتقاء سطح کیفی محیط های جمعی، در نزدیک شدن به توسعه گام برمی داریم.

رسیدن به روابط پویا و سرزنده ای که در شهرهای مدرن کمرنگ شده هدف اصلی پایداری و ابعاد اجتماعی آن است - حبیبی، . - 1386 انسان به عنوان یک سرمایه ی اجتماعی در جامعه با در نظر گرفتن ابعاد پایداری یکی از مهمترین ابعاد توسعه ی شهری نقش ایفا می کند.

با توجه به شکل گیری رفتارهای انسانها در تشکل های جمعی می توان توجه به آنها را هدف اساسی جوامع در نظر گرفت و به آن پرداخت. در این ارتباط نراقی می گوید که: "در این نظام انسان به عنوان یک محرک اصلی فرآیند، و جوامع انسانی به عنوان مراکز اصلی توسعه ی پایدار اجتماعی معرفی می گردند." - نراقی، - 207 :1380 پرداختن به نیازهای انسان و فراهم نمودن امکانات آسایش او در راستای مقتدر سازی فضاهای جمعی از اهداف توسعه ی پایدار است.

توسعه ی پایدار اجتماعی بحثی چند بعدی و در عین حال چند جانبه است که در مرکز آن انسانها و نیازهایشان نقش ایفا می کند. البته این نکته باید ذکر شود که به اعتباری مهمترین جاذبه ی توسعه پایدار، همین جامع نگری آن است که با هدف کاهش شکافها و تعارضات اجتماعی، در کنار توجه به خواسته های نسل آینده در جهت بهبود شرایط زندگی انسانها نقش ایفا می کند.

شفیعا مؤلفه های توسعه پایدار اجتماعی را به سه گروه زیر تقسیم کرده است:

- 1 امنیت اجتماعی

- 2 انسجام اجتماعی

- 3 حس تعلق اجتماعی

صابری فر توسعه ی پایدار را به مفهوم حرکت بر محور انسان - محیط بر می شمارد و ذکر می کند: "این نوع توسعه به مردم این امکان را می دهد که از پیشرفتهای اجتماعی بهره مند شوند و جامعه را به سوی رشد و ترقی هدایت کنند." - همان - در نهایت برای ارائه یک تعریف کلی این گونه می گوییم که توسعه ی پایدار به برآوردن نیازهای کنونی انسانها بدون کاستن از توانایی های نسل های آتی می پردازد و بر تمامی بخش های جوامع انسانی علی الخصوص محیط های شهری ضرورتی غیر قابل انکار دارد.

معماری به عنوان عاملی تأثیر گذار بر کیفیت زندگی انسانها می تواند در راستای رسیدن به ابعاد پایداری نقشی اساسی ایفا کند. - بذرافکن، - 1390 یک فضای معماری توانایی آن را دارد که اتفاقات رخ داده ی درونش را پیش بینی و تبدیل به یک پروسه ی پایدار کند. پس به بررسی ابعاد پایداری اجتماعی در معماری می پردازیم.

-1-2 پایداری اجتماعی در معماری

به دلیل نقش مهم توسعه ی محیط ساخته شده برای انسان ، بحث پایداری در معماری به عنوان زیر مجموعه توسعه ی پایدار مطرح گردیده است. در سال 1986 پایداری برای اولین بار در عرصه های شهری مطرح گردید. همچنین علاوه بر پایداری کالبدی فضا، پایداری اجتماعی و رویدادهای جاری در آن نقش مهمی دارد.

بر طبق گفته های صابری فر، پایداری اجتماع مفهومی است به عنوان یک پارادایم، که در پس طرح توسعه ی پایدار گام بر می دارد. آنچه که عیان است این است که، معماری پایدار اجتماعی، انسان محور است و در جهت برآوردن نیازها و افزایش کیفیت زندگی و استفاده از تمام توانش با مشارکت و ارتقاء کیفی روابط جمعی قدم می گذارد. 

فضاهای جمعی با توجه به نقشی که در تقویت حیات عمومی دارد به پایداری اجتماع کمک می کند. در این باره بذر افکن می گوید که: »فضاهای باز عمومی را می توان به عنوان مکانی برای تولید و تکثیر فرهنگ و رسیدن به حیات جمعی مشترک دانست که با پایداری یک اجتماع رابطه ای تنگاتنگ دارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید