بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش در صدد یافتن شیوه ي علمی ابوریحان و رمز موفقیت او است.
بسیاري از دانشمندان استادي ابوریحان را در علوم زمانه وي ستوده اند. گرچه برخی از اکتشافات و نوع آوریهاي علمی وي به نام دیگران رقم خورده است.
براي رسیدن به پاسخ این پژوهش، شایسته است ابتدا به شیوه ي خود ابوریحان که در مقدمه ي کتاب اثار الباقیه ابراز داشته عمل کنیم. یعنی مراجعه به متون اصیل و تفحص در آنها - در این تحقیق آثار ابوریحان - و
سنجیدن شیوه ي او با فکر و نظر به دور از تعصب، عادتها و جاه طلبی ها.
اولین ویژگی علمی ابوریحان، همانطور که اشاره شد مراجعه به سوابق علمی و تاریخی یک مسأله ي علمی و برخورد خردمندانه با سوابق آن مسأله به دور از آفتها است. در این شیوه مراجعه به پیشینه پژوهش، که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته، روي می نماید.
ارائه منابع مطالعه و پیشینه ي تحقیق از ویژگیهاي اصیل شیوه ي علمی ابوریحان است.
یکی از ابزارهاي لازم براي رسیدن به پیشینه و تاریخ هر علمی دانستن زبان آن علم است و ابوریحان با آشنایی با زبان سانسکریت، عبري، سریانی و عربی به منابع اصیل و پیشینه ي دقیق علوم دسترسی یافته است.
آگاهی، واقع بینی، زمینه ي عاطفی مساعد با مسائل و مردمان، شوق دانستن و روحیه ي دینی از عوامل ارضاي حس کنجکاوي وي است که مطالعه تطبیقی در اعتقادات ملل مختلف، بویژه مسلمانان و هندي ها را میسر کرده است.
شکاکیت علمی و شجاعت علمی در ابراز یافته ي تتبع و تواضع در پذیرش عقاید صحیح دیگران و صبوري در مباحثات، از وي شخصیتی امانتدار ساخته است.
ابوریحان خود در پایان کتاب آثار الباقیه گفته است شیوه من جلب خشنودي خوانندگان است. وي با این حسن توجه به مخاطبان، ضمن احترام به خوانندگان با ارجاع بع منابع مطالعه ي خود، امنیت فکري و اعتماد آنان را فراهم کرده است. همچنین این امر امانتداري وي را در نقل مطالب اثبات می کند.
ابوریحان با امانتداري بسیار به جمع آوري آثار ملل مختلف همت گماشته و همانطور که از آثار وي بویژه در ماللهند و آثار الباقیه بر می آید به خرافه زدایی از علوم اهتمام کرده است و در کنار ارزش هاي دنیایی اشیا، از تعلیم مکارم اخلاق غافل نشده است.
این دانشمند مسلمان ایرانی، در آثار خود گذشته از شیوه ي جستجو در کتابهاي ملل مختلف، از شیوه ي مباحثه، آزمایش هاي تجربی، تفکر و تعمق و خرد ورزي بهره جسته است.
شیوه علمی ابوریحان بیرونی
محمدبن احمد، مشهور به ابوریحان بیرونی، دانشمندي جامع علوم زمان خود 440-362 - ه . ق - است.
اهل نظر، استادي وي را در ادب، تاریخ، جغرافی، نجوم، فلسفه و کلام، علوم تجربی و گیاه شناسی، داروشناسی و جواهرشناسی ستوده اند. گرچه بسیاري از اکتشافات او در قرنهاي بعدي به نام دیگران رقم خورده است مانند کیفیت فوران آب از چاه آرتزینَ که به لموسیو زلهل فرانسوي نسبت داده اند و محاسبه لجیب یک درجهل به نام الغ بیگ مشهور شده است. همچنین تعیین وزن مخصوص، که در کتابهاي طبیعی به نام ارشمیدس معروف است، ابوریحان حدود شانزده فقره از اجسام را که نمونه ي آنها در کتاب لالجماهر فی معرفه الجواهرل دیده می شود؛ معلوم کرده است.
در کتابها خوانده ایم که قاره ي آمریکا را نخستین بار کریستُف کُلُمب در سال 1492 میلادي برابر با 897 هجري قمري کشف کرد آنهم به طور تصادفی، زیرا مقصد اصلی او هندوستان بود و احتمال وجود چنان قاره اي را نمی داد، هنگامی که وي در آن سرزمین به ناچار فرود آمد می پنداشت در سرزمین هندوستان فرود آمده است بعد مکشوف شد که به قاره ي تازه اي پا نهاده است.
ابوریحان حدود پنج قرن قبل از کریستف کلمب قاره آمریکا را کشف کرده است. وي با فراست ذاتی و از روي اصول و قواعد، وجود این قاره را حدس زد و بر خلاف دانشمندان جغرافی آن زمان که معتقد بودند آبادي کره ي زمین منحصر به ربع شمالی است چنانکه در کتاب الهند که در سال 422 هجري قمري 400 - شمسی برابر با 1031 میلادي - نوشته شده یعنی 977 سال قبل، به وضوح راز کشف قاره آمریکا را در آثارش اعلام کرده است:
موفقیت هاي علمی ابوریحان و افقهاي فراتر از زمانش که در برابر او گشوده شده است، هرانسان علاقمند به دستاوردهاي علمی را بر آن می دارد تا از شیوه ي علمی وي مطلع شود و رازجاودانگی آثار و دیرپایی عقایدش را بداند. بهترین راه براي درك شیوه علمی ابوریحان مراجعه و جستجو در آثار وي است. چنانکه خود ابوریحان نیز در مقدمه ي آثار الباقیه مراجعه به مĤخذ اصلی را نزدیک ترین راه رسیدن به حقیقت معرفی کرده است.
لنزدیک ترین مراجعی که ما را به اصل مقصد میرساند، شناسائی اخبار افهم - - 1پیشین و تواریخ قرون گذشته است و بیشتر این احوال و عادات و اصولی است که از ایشان و نوامیس ایشان باقی مانده و این کار را ازروي استدلال به معقولات نمی توان حل کرد. یگانه راهی که موجود است، این است که اصل کتب و ملل و اصحاب آراء و نحل که اینگونه تواریخ مورد استناد است تقلید و پیروي کنیم و آنچه آنها براي خود مبنا - اساس - قرار داده اند ما نیز چنین کنیم و پس از آنکه فکر خود را از عوامل زیان آوري که به آن عادت کرده است، از قبیل تعصب و غلبه و پیروي از هوا و هوس و ریاست طلبی که سبب هلاك بسیاري از مردم است و مانع دیدار حق و حقیقت، پاك ساختیم باید گفته هاي ایشان را در اثبات مقصود می رساند و نیرومندترین یاري است که شبهه و تردید را از ما دور می سازد، چه جز این، راه دیگري نیست که ما را به حقیقت مقصود برساند چنانکه ملاحظه می شود وي عادتها، تعصب، هوا و هوس و ریاست طلبی را از آسیب هاي استناج علمی شمرده است.