بخشی از مقاله

چکیده

برداشت عرفانی از زیباترین برداشت ها درحوزه ي دین وآموزه هاي دینی ، ومنظرعرفان دلنوازترین چشم انداز درگستره ي شناخت جهان درون وبیرون است . درگذشته ي تاریخی ما کمتردانشمند بزرگی درعلوم مختلف رامی توان سراغ گرفت که درپرتودریافت هاي علمی وانگیزش هاي صادقانه ي درونی خویش گرایش به عرفان نداشته باشد وبهاءالدین محمدعاملی - شیخ بهایی - فقیه وحکیم ومفسرومحدث وشاعرقرن ده ویازده هجري ازاین جمله است.

گرچه شاعري شیخ بهایی درکناردانش هاي وسیع اوازرشته هاي مختلف چندان به چشم نمی آید ، اما ، بی گمان شاءن عرفانی او بیشترازهرچیزدرشاعري اش نمود یافته وگویی که اساساً برآن استوارشده است واین مساءله تا حدودي به سابقه ي تاریخی شعروعرفان ما مربوط می شود که صرف نظرازاستثناها ، ذهن ودریافت ناخودآگاه جمعی ما، عارف بدون شعریا عرفان عرضه شده درظرفی غیرازظرف شعرراکمترمورد توجه قرارمی دهد وچنین است که بیشترصاحبدلان سعی کرده اند دریافت هاي شهودي وتاءملات عرفانی خود را ولو اندك وابتدایی ، به صورت شعرعرضه کنند .

شیخ بهایی درعین برخورداري ازاعتبارواحترام رشک برانگیز دردربارصفوي واستادي دربسیاري ازدانش هاي زمان ونیزدرکنارمقامات عالی مذهبی دردستگاه صفوي ، منش وگرایش هاي عمیق عرفانی داشته وبه خوبی توانسته است این همه راباهم جمع کند تا آنجا که هیچ کدام مانع ازاشتغال شیخ به دیگري نگردیده واین خود نکته ي بسیارمهمی است . ما دراین مقاله ، گرایش ها واندیش هاي عرفانی شیخ بهایی رابیشترازمنظرشعرهاي فارسی اوکه عمدتاً مشتمل برغزل ورباعی ومثنوي است بررسی خواهیم کرد 

-1درآمد

بررسی اندیشه و آثار هیچ شخصیت ادبی و علمی بی مطالعه ي روزگار او و بدون ملاحظه و بررسی اوضاع و احوال حاکم بر جامعه اي که در آن می زیسته است ، اگر هم میسر باشد ، دقیق نیست ؛ از این روي ، مطالعه ي شعر و عرفان و سلوك عرفانی شیخ بهایی نیز مستلزم شناخت اوضاع فرهنگی و تاریخی و دینی و سیاسی حاکم بر روزگار و جامعه اي است که او در آن بالیده است ؛ یعنی روزگار و جامعه ي پر ماجراي صفویه . براي این منظور ، ما به اختصار از زندگی شیخ بهایی و وضعیت عرفان و تصوف روزگار او و سلوك عرفانی اش خواهیم گفت و سپس به شعرهاي او و ملاحظات و تأملات عرفانی مندرج در آن ها خواهیم پرداخت.

-2از زندگی شیخ بهایی

بهاءالدین محمد بن حسین عاملی - 1031-953ه -ق - معروف به شیخ بهایی جامع علوم گوناگون زمان خویش بود.در کنار این جامعیت علمی ، شیوه ي بدیع آموزشی و تربیتی شیخ بهایی در تألیف و تدریس و جایگاه و اعتبارش در دستگاه صفوي ، از او شخصیتی ممتاز در میان عالمان زمان ساخته بود ؛ علاوه بر این ها ، نفوذ روحیه و ذوق هنري و گرایش عرفانی در کارها و نوشته ها و سروده هایش ، موجب تلطیف و تعدیل شخصیت و منش او گردید و این همه ، محبوبیت و مقبولیتی کم نظیر را در بین طبقات مختلف مردم برایش به همراه آورد که هنوز هم در میان عالمان دینی سده هاي اخیر زبانزد است .

یکی از ایرانشناسان برجسته شیخ بهایی را »چکیده ي جامعه ي صفوي عصر شاه عباس« می داند ، اگرچه این سخن خالی از مبالغه نیست ، اما از اعتبار و اهمیت و در عین حال جامعیت و وسعت معلومات و هنرهاي شیخ در علوم و فنون و هنرهاي مختلف حکایت دارد ؛ این پژوهشگر تاریخ صفوي ، در بیان زیبایی و اهمیت هنري و معماري اصفهان عصر شاه عباس ، به نقش شیخ بهایی اشاره می می کند و می نویسد : »

بدایت شهرسازي شاه عباس در جسارت خیال و مقیاس عظیم طرح بود ، که مشتمل بود بر بناي پایتختی بزرگ با خیابان ها ، قصرها ، دیوانخانه ها ، مساجد ، مدارس ، بازارها ، حمام ها ، قلعه ها و باغ ها ؛ دست راست شاه در کار عملی ساختن این طرح بلند پروازانه ] ساخت اصفهان جدید[ ، مردي بود به راستی برجسته ، یعنی شیخ بهاءالدین محمدعاملی ؛ او به عنوان عالم الهی عالیقدر ، فیلسوف ، مفسر قرآن ، فقیه ، منجم ، معلم ، شاعر و مهندس ، چکیده ي جامعه ي صفوي عصر شاه عباس کبیر بود : مهذّب ، عالم ، دانا و متّقی

در مطالعه ي زندگی شیخ بهایی ، عناصر ناهمخوان و گه گاه متضاد بسیاري به چشم می خورد که به نظر چنین می آید این مرد ، در سازگار کردن این عناصر با یکدیگر، هنرمندانه ظاهر شده ، تا آنجا که اساساً یکی از رموز بزرگی و محبوبیت رشک برانگیز او در همین تضادها و ناهمخوانی هاي زندگی اش نهفته است . از یک سو سخت مورد احترام شاه عباس و مقرّب او و ملتزم رکاب اوست - حتی در سفر پیاده ي شاه به مشهد - و به حکم شاه منصب مهم »شیخ الاسلامی« دارد ؛ از سوي دیگر ، چهره اي بسیار مردمی است که در روز مرگش از عارف و عامی و شریف و وضیع ، قریب پنجاه هزار نفر بر جنازه اش نماز گزاردند و جمعیت بسیاري پیکر او را با احترام تمام تا مشهد مشایعت کردند

از یک طرف کتاب بدیع جامع عباسی را که در حکم رساله ي علمیه ي فقهی است و از طعن و نقد صوفیه خالی نیست ، می نویسد و در جمع درباریان متفرعن و فقیهان متشرع و سخت گیر می نشیند ؛ از طرف دیگر ، با مناعت طبع و ساده زیستی و آزاداندیشی ، شعر و غزل عاشقانه می گوید و درویشانه و رندانه زیست می کند .

استاد سعید نفیسی در پژوهش خود ، ضمن اذعان به وجود تضاد در زندگی شیخ بهایی ، می نویسد : »تمام شأن بهایی در این است که در بحبوحه ي منصب و در حین اشتغال به کارهاي قضا و محراب و منبر و آمیزش با پادشاه و درباریان و دادن حکم حلال و حرام و روا و ناروا ، باز هم روي از دانش و درس و بحث و تألیف و تهذیب برنکشیده و در اوج آن مقام ظاهري شیخ الاسلامی ، در نهایت وارستگی و کرم و قناعت و آزادمنشی و دانش دوستی و فروتنی زیسته است

باري ، از میان گرایش ها و هنرها و دانش ها ي بسیار شیخ بهایی فقط تعلقات عرفانی و هنر شاعري او و از بین آثارش نیز تنها شعرهاي فارسی اش موضوع بررسی این مقاله است که در ادامه بدانها می پردازیم .

-3 نگاهی به وضعیت عرفان و تصوف در روزگار صفوي

آشنایان به تاریخ به درستی می دانند که مسلک تصوف - طریقت صفویه - یکی از مهمترین پایه هاي تشکیل و استقرار حکومت صفوي بوده است و اجداد این طریقت ، بویژه شیخ صفی الدین اردبیلی - تولد650 ه . ق - خود در زمره ي اهل خرقه و صاحب خانقاه و مریدان بسیار بوده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید