بخشی از مقاله
چکیده: این پژوهش با هدف شناسایی بسترهاي فرهنگی و اجتماعی مناسب جهت برقراري یک سیستم مدیریت دانش کارا در شرکت ملی حفاري ایران، در صدد آزمون تجربی چارچوب مفهومی براي ارزیابی رابطه بین فرهنگ سازمانی، فرایند دانش آفرینی و اثربخشی سازمانی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردي و نحوه گرداوري دادهها توصیفی است. پرسشنامه و روشهاي تجزیه و تحلیل آماري با استفاده از نرم افزارهاي SPSS.18 و LISREL.8/5 براي بررسی رابطه ي بین این متغیرها به کار گرفته شده است.
نتایج تجزیه و تحلیل پرسشنامه نشان داد که انواع مختلف فرهنگ سازمانی با دانش آفرینی و اثربخشی سازمانی رابطه مثبت و معناداري دارند؛ و فرایند تبدیل دانش - SECI - کاملاً رابطه ي فرهنگ سازمانی با اثربخشی را میانجی گري میکند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که فرهنگ ادهوکراسی بیشترین نقش را در توسعه و بهبود یک سیستم مدیریت دانش کارا دارد و وجود یک فرهنگ نوآورانه و کار آفرین در جریان تبدیل دانش و خلق دانش جدید ضروري است.
مقدمه:
به نظر شما هنگامی که مدیران سازمان ها و رهبران به واژه ي "اثربخشی سازمانی"استناد می کنند، چه منظوري دارند؟ اگر به دنبال پاسخمناسبی براي این سؤال هستید، یقیناً باید توانایی تعریف این مفهوم را نیز داشته باشید - گلد، . - 1988 چگونگی تعریف شما از اثربخشی به نوع تفکري که از کارایی دارید و چگونگی دید شما نسبت به جهان هستی بستگی دارد - مالبی،. - 2007
در یک تعریف کلی، اثربخشی سازمانی را می توان به عنوان میزانی که یک سازمان به اهداف خود تحقق می بخشد، بیان کرد - ژنگ و همکاران، . - 2010 به طور کلی، اثربخشی سازمانی شامل پیامدهایی مانند بهبود اثرات مشارکت، تجاري کردن محصولات جدید و توانایی بهتر در پیش بینی تغییرات بازار می شود - لی و همکاران، . - 2007 مدیریت دانش نیز رویکردي است که اخیراً به منظور پرداختن به چالش هاي کسب و کار پدیدار شدهتا اثربخشی و کارایی فرایند هاي اصلی کسب و کار را افزایش دهد، این در حالی است که تواماً در ایجاد نوآوري مستمر نیز مشارکت می کند.
در واقع، فرهنگ یکی از مهم ترین پیش شرط هاي مدیریت دانش کارا محسوب می شود - تهیر و همکاران، - 2011؛ و اثربخشی مدیریت دانش، در قلب عملکرد سازمانی و توانمند سازي سازمان ها براي درك ارزش سرمایه انسانی جاي دارد - دیوید سون، . - 2011 شواهد تجربی نشان می دهد که فرهنگ، همان طور که بر اساس چارچوب ارزش هاي رقابتی - CVF - 313 مفهوم سازي شده است، بر اثربخشی سازمان نیز تأثیر میگذارد، در نتیجه سازمان ها قبل از پرداختن به اجراي مدیریت دانش به بررسی فرهنگ سازمانی نیاز دارند - ریبري و رومان، . - 2006
اگر یک سازمان به نوع فرهنگ خود پی ببرد، می تواند درجه ي تناسب لازم بین شیوه هاي مدیریت دانش خود و فرهنگ را براي یک محیط کسب و کار مشخص در نظر گیرد. علاوه بر این، سازمان می تواند فرهنگ ترویج کننده ي تسهیم دانش را ایجاد کند که این امر براي موفقیت سازمان مهم است - چین لوي و مجتبی، . - 2003 اگرچه، فرهنگ سازمانی با تأثیر بر چگونگی یادگیري اعضا و تسهیم دانش از مدیریت دانش پشتیبانی می کند.
شگفت اینکه فرهنگ سازمانی به عنوان مانع اصلی مدیریت دانش شناسایی شده است و با این حال نیز، شناخت کمی از چگونگی مشارکت یا ممانعت فرهنگ سازمانی در اجراي مدیریت دانش وجود دارد. از این رو، این پژوهش با هدف شناسایی بسترهاي فرهنگی مناسب جهت برقراري یک سیستم مدیریت دانش کار و دانش آفرین در شرکت ملی حفاري ایران، درصدد واکاوي رابطه بین فرهنگ سازمانی، فرایند دانش آفرینی و اثربخشی سازمانی است.
پیشینه پژوهش:
»نظریه عمومی کنش« پارسونز
بر اساس نظریه ي پارسونز و شیلز - 1951 - ، نقش هر سیستمی مرکب از مجموعه اي از فعالیت ها است که تابع نیازهاي سیستم می باشد. پارسونز و شیلز نقش هایی را که یک سیستم ممکن است ایفا نماید، بر مبناي دو بعد تجزیه و تحلیل کردند. بعد اول، بیانگر تمرکز سازمان بر این نیازها است. به عبارت دیگر، تعیین اینکه تأکید سازمان بر تامین نیازهاي درون سازمان است یا بیرون سازمان. بعد دوم، مشخص کردن این موضوع است که برآورده کردن نیازها - درونی یا بیرونی - مستلزم نیل به اهداف است یا استفاده از ابزارها. با جاي گذاشت و روي هم قرار دادن این دو بعد، پارسونز و شیلز چهار نقش را تعیین کردند که آنها را »پیش نیازهاي اصلی« می نامند و براي بقاي هر سیستم کنشی لازم هستند.
این چهار پیش نیاز اصلی شامل چهار زیرسیستم کنش به شرح زیر می باشند: انطباق - A - 316 بر سازگاري سازمان با محیط و سازگاري محیط با نیازهاي سازمان تأکید دارد. نیل به هدف - G - 317 بر تعیین اهداف و بسیج منابع و انرژي لازم جهت رسیدن به اهداف تأکید دارد. انسجام - I - 318 بر ایجاد اتحاد و وفاداري و تعیین حدود مجاز کنش - وضع محدودیت ها - تأکید دارد.
حفظ الگو - L - بر ایجاد و حفظ فرهنگ، ارزش ها، هنجارها و ایدئولوژي ها تأکید دارد - با، . - 2004 پارسونز به اختصار از حروف AGIL براي اشاره به مدل خود استفاده می کند و اظهار می دارد که با کاربرد AGIL در سطح جامعه، واحدهاي اجتماعی تابع مانند سازمان ها را می توان با توجه به کارکرد اجتماعی آنها طبقه بندي کرد - رنگریز و محرابی، . - 1390 طبقه بندي چهار پیش نیاز اصلی براساس ابعاد - بیرونی – درونی - و - ابزارها – اهداف - در الگویی با چهار نقش در شکل - 1 - ارائه شده است.